حکومت جمهوری، یک حکومت مردمی است وآنان که برگزیده وانتخاب می شوند، ازبین توده مردم، از هرطبقه وازهرگروه می باشند وخد متگذارمردمند. ولی عبارت “جمهوری اسلامی” مسخره ترین گفته ای است که آخوندهای شارلاتان برای گمراه کردن وگول زدن مردم بکاربرده اند. زیرا اسلام درنوع خود، یک دیکتاتوری محض وتغییرناپذیرمی باشد، وتابع زمان ومکان نیست.
حکومت کنونی ایران، درحقیقت یک حکومت دیکتاتوری، فاشیستی، خون آشام وجنایت پیشه، ضد انسانی، ضد پیشرفت ومدنیت، واپسگرا، ازهرنظربی نظیروبی مانند درتاریخ، و درجهان است.
این رژیم مرگ سالار، به مراتب ازهیتلر، استالین، پینوشه بدتر، ودشمن همه بشریت وهرگونه فرهنگ وآئین کشورمان است.
هیتلرجنایتکاربود زیرا ۶ میلیون انسان بیگناه را وحشیانه نابودکرد. ولی هیتلربه فرهنگ وآئین و آبادانی کشورخود پایبند وعلاقمند بود ودرراه سازندگی کشورش تلاش وکوشش زیادی نمود.
اما این رژیم، به نابودی سرمایه وهستی کشورمان، و به نسل کشی ونابودی بیش از ۶٠ میلیون هم میهنان مارا پرداخته، وتنها به حمایت وکمک به چپاول نزدیک به ١٠ میلیون جاسوس ونوکر وامت بی سواد ونا آگاه گرداگرد خود پرداخته است.
عملکرد وکاربرد این رژیم را باید با رژیم های خونخوارچند هزارسال پیش مانند شاهان جنایت کاری چون بخت النصر، نبوپولسسر، آشوربانی پال ازکشورهای کلده وآشور، فرعون های مصر ویا اقوام زرد وحشی آسیای مرکزی وهیاتله همانند وبرابر دانست.
تیروهدف دشمنی وکینه توزی حکومت آخوندی دردرجه نخست متوجه دگراندیشان، بانوان، وجوانان، نویسندگان، وروشن فکران است. زنان ازجامعه طرد، آنان را به فساد وفحشاء کشانده، وارزشی جز کاردرآشپزخانه وهمبستر بودن ولذت رساندن به مردان نداشته اند.
جوانان نیز به اعتیاد، بیکاری، بیگاری، بی غیرتی، بی تفاوتی، هرزگی، ونوکرصفتی کشانده شده اند.
دگراندیشان، روشنفکران، نویسندگان، فرهنگیان، وجوامع زحمت کش وکارگری ایران، که خود و خانواده اشان را، هرروزو هرشب، ویاهرلحظه به سلاخه کشیده می شوند، و هیچ گونه تامین جانی وآرامش وآزادی ندارند.
نزدیک به ۵٠٠ خانواده ازآخوند بی دستار، وبا دستار، کشوروآن چه درآن هست، ویا درآینده می تواند باشد، بین خود پخش وتقسیم کرده اند، وهرکدام شماری مزدورکله پوک ویا خائن بی رحم از ایران ویا کشورهای عربی همیشه دشمن ایرانیان، برای سرسپردگی وحفاظت خود اجیروبه کار گماشته اند.
روش وعملکرد این خانواده های جنایتکارهمانند تازیان ١۴٠٠ سال پیش ویا شماری ازکشورهای عرب کنونی است که مردم ابدا شرکت ورلی درسیاست وچرخش کشورخود ندارند وناچارند وابسته ونوکرهرآخوند وهرگروه باشند، تا درامان بمانند وبتوانند با دشواری زندگی کنند.
اگرمردم کشورمان هم اکنون نتوانند ازشراین رژیم جنایتکاروضحاکان ماردوش رهائی یابند، باید انتظارداشته باشیم که این رژیم، برای دهها وصدها سال دیگرمانند بختکی برکشور، مردم، وهستی امان همچنان سوار بماند ومردم فقط می توانند جیره خوارانی باشند که هرلحظه درزیرنعلین آخوند نابود وله خواهند شد.
ازاین روی، برما مردم ازهرگروه وهرصنف، ازهرنٍژاد وهرگروه، زن ومرد، پیروجوان، لازم وضروری است که در سرنگونی این رژیم تلاش کنیم. بهترین، آسان ترین، بی زیان ترین، وبی دردسرترین روش مبارزه، شرکت نکردن درمحفل وجایگاهی است که آخوند درآن شرکت دارد ویا ازآن بهره می گیرد. ما اگرازکسی متنفروبد بین باشیم، با او قطع رابطه می کنیم، به دیدن او نمی رویم ، وازاوفاصله می گیریم.
آقای نان خامه ای درکردستان که ازدید او وهم پالکی هایش سرزمین کافران است، به مردم با التماس وخواهش وتمنا می خواهد که درصحنه باشند ودرانتخابات شرکت کنند. زیرا بنا به گفته ایشان،: “حضوردرصحنه وشرکت درانتخابات، موجب وباعث پایداری رژیم است”.
حال بنا به اعتقاد وباورما، وبنا به آنچه گفته شد، شرکت درانتخابات وحتی بودن درصحنه، موجب پایداری وبقای این رژیم خواهد بود.
ازاین روی، هرگونه سخنرانی وگفتگوئی که مردم را به طورمستقیم ویا بازیرکی وبه طور غیر مستقیم مردم را تشویق به شرکت درانتخابات ویا حتی حضوردرصحنه را نماید، خیانت به کشوروبه آن چه گفت می باشد.
شماری ازکسانی که برای بقا وپابرجائی این رژیم روباهانه وزیرکانه سینه می زنند، و به شستشوی مغزی مردم می پردازند ومردم را گمراه می کنند، ازاین قرارند:
آقای ابراهیم نبوی و آقای مسعود بهنود که با نوشتاروسخن رانی های خود هم چنان به بقای رژیم وخیانت مردم خود می پردازند. آقای دکترعلیرضا نوری زاده که زیرکانه وبا تزویروریا، وبا دلایل مسخره وجهنمی خود مردم را گمراه می کند تا درانتخابات شرکت کنند. آقای زیباکلام فرصت طلبی است که جای استادان وارسته وشایسته دانشگاه تهران را غصب کرده، ودرزیرعبای آخوند به گمراه کردن مردم پرداخته است. آقای عبدالکریم سروش که فرهنگ ودانشگاه ایران را به نابودی ولجن کشانده است. آقای مخمل باف که درکنارنعلین آخوند به جائی رسیده وشهرت کسب کرده است.
آقای شعله سعدی که یک شبه با فرصت طلبی وبا مدرکی بی مایه وبی ارزش توانست به پایگاه ومقامهائی برسد، خیانت کاردیگری است که به توبره وآخورخود می اندیشد.
آقای کامبیز محمودی سرپرست تلویزیون صدای آمریکا که با دلسرد کردن و بیرون راندن میهن پرستان وانسان های راستین ازتلویزیون، وجایگزینی آنان با دلقک ومنیژک هائی چون آقای وفا مستقیم، ودعوت ازخائنانی چون هوشنگ امیراحمدی ، قاسم شعله سعدی، ودکترنوری زاده که عموما درراستای خدمت وسرفرازی مردم وپایندگی کشورایران نیستند، درحقیقت درراه بقاء وپایداری جمهوری اسلامی گام برمی دارد.
بدبختانه شمارخائنان ووطن فروشان دردرون وبرون کشوربسیارزیاد، ومیهن پرستان واقعی که اکثریت خاموش جامعه ما را تشکیل می دهند، بناچارگمنام مانده اند.
درمیان رادیووتلویزیون های بی شماربرون مرزی، بنا به باورنگارنده به استثنای تلویزیون رنگارنگ فرستنده ای را نمی توان یافت که برای مردم ودرراه مردم کارکند.
تلویزیون نسبتا خوب دیگر، تلویزیون پارس است که سه گروه درآن به پخش برنامه می پردازند:
الف- طرفداران نظام شاهنشاهی که شعارشان خدا، شاه، ومیهن است. بدیهی است که به کاربردن واژه خدا درسیاست وزندگی روزمره مردمی، یک نوع کلک وحقه بازی وبرای گمراه کردن مردم است. دراین شعارمسخره، مردم وجود ندارند، وآنان گوسفندانی هستند که دراختیارچوپانی به نام شاه قرارمی گیرند وهمه چیز وهمه کس بدور یک شخص بنام شاه می چرخد.
همان گونه که دررژیم اسلامی نیزبا کلمه خدا بازی می شود وبه نام او چه جنایت هائی که رخ نمی دهد؟ وچه فرصت طلبی هائی که انجام نمی گیرد؟
ب- گروه دوم، شماری از انسان های پاک باخته وازخود گذشته ای مانند خانم هنگامه افشار و آقایان مهندس شجره، بهرام مشیری، و حسین فرجی هستند که رل مردم را مهم ترین می دانند زیرا این میهن پرستان، شعارخود را برمبنای مردم، آزادی، ومیهن می دانند نه سوء استفاده ازنام خدا.
ج- گروه سوم- فرصت طلبان وکیسه دوزانی که بساط وبازارریا وتزویرخود را برای خالی کردن جیب هم میهنان ساده لوخود پهن کرده اند. آنان به هرشکل وبه هرروش ودرهرتلویزیون وهررادیوئی، به سرکیسه کردن مردم به ویژه هم میهنان نا آگاه خود اشتغال دارند. جواهری پالان، ودکترهای ریزو درشت که مردم رانصیحت می کنند، داروهای خودساخته وبی نظیرخود را به حلق نادانان فرومی نمایند. دکترهائی چون جمشید ابلیس که متخصص شکم وزیرشکم آخوند با دستار وبی دستارند، ومعرکه مارگیری خود را درآمریکا ودردبی وراس الخیمه پهن می کنند، وسکس آخوند وعرب را پرورش وافزایش می دهند. گشنیز خانم اصفهانی که داروهای گیاهی گردآوری خود را به حلق ایرانیان بیچاره فرو می کند. دکترپیش آب نیز نمونه انگل دیگری است که کلاه مردم نادان را نشانه گرفته است. بنظرمی رسد که این دکترها، مهندس ها، هنرمندان، ونابغه های ایرانی که خواسته یا تا خواسته درراه هدف های جمهوری کارمی کنند، مشتری ومراجعه کننده آمریکائی ندارند که این چنیین به کلاه برداری هم میهنان ناوارد وساده دل خود می پردازند.