نیمه شب گذشته، آقای نان خامه ای نماینده الله درزمین وکهکشان ها، دراطاقی بسته، درگوشه ای دورافتاده، کنارقبرآقا و دورازانظار، درنورکم ونا آشنا برای دورماندن ازتوطئه ابرقدرت ها ودشمنان صهیونیسم، به جلسه وتبادل دانش واقاضات نشستند. دراین گفتگو، چند تن ازکاندیداهای انتصابات ریاست جمبول ممبول، مانند آقایان بمبول انگورنژاد، ملاحسین موسمی نژاد، غاصب فتیله سعدی، مسلم رذالتی، وغایت الله کهربائی حضورداشتند.
اتل متل خبرنگارفضول محله توانست بایک آرتیست بازی وسرآقای انگوری نژاد را شیره مالیدن، یواشکی دراین جلسه بسیارسری کهکشانی درگوشه ای کزکند، وخود را ازدید شیاطین برکنار دارد. پس ازادای دورکعت نمازمس میت وبرآوردن غسل جنایت، جلسه آغازشد.
آقای نان خامه ای- (درحالی که با عبا وردا وقبا درپشت صحنه قرارگرفته بودند وریش خود را می خاراند،) گفت:
” برهمه ما پوشیده نیست که دشمنان امت اسلامی بویژه صهیونیسم آمریکا وامپریا لیسم اسرائیل درتوطئه اند که جلوی انتخابات ما را بگیرند، ویا آن را کم رنگ کنند. به همین منظور، آنان اراذل واوباش را دائما تشویق به رای ندادن می کنند. ما باید به هرکلکی شده جلوی این خود داری ازرای دادن را بگیریم، وملت فرارکرده ازروش گوسفند گری را دوباره گوسفند وار، به سوی صندوق های رای بکشانیم. وگرنه دنیا می فهمد که ما درمیان مردم هیچ گونه اعتباروارزشی نداریم، وآنگاه حتی دوستا نمان یعنی دولت چخ چخه انگلستان وخرس سفید روسیه ودیگرکشورهای اروپائی وحتی دوستان هم آخور وهم سفره گذشته ما سوریه، لبنان، وونزوئلا نیزازما پشت برمی گرداند، وچاره ای جزغارموش پیدا کردن ودررفتن نخواهیم داشت.”
ممبول انگوری نژاد – با اجازه ولی نعمت خود آقای نان خامه ای دومین سخنران جلسه درحالی که اشگ درچشمانش جمع شده، وبه خرخرکردن افتاده بود چنین گفت:” ما با تهدید همه سپاه کاسب کاران وهویجی وکارمندان بره نشان وبزغاله صفت ادارات، وارتشیان نوشادرخورده کشتی برگل نشسته، توپیدیم، وبا تفنگ خودم که همیشه باآن تیرخلاص زده ام، همه را تهدید کردم، وترساندم، که باید ولازمست جلوی صندوق های رای بیایند، تا دوربین خبرنگاران از آنان فیلم بگیرد وآمارطرف داران ما بالا رود.
در دهات وشهرهای کوچک هم که همیشه صف انتخابات را با صف قند وشکرومرغ وگوشت اشتباه می گیرند، میان مردم، شکم گشنه ودهان باز، سیب زمینی، آرد، وکپن پنجاه هزار تومانی پخش کرده ایم.
ما به تلویزیون های وابسته به خودمان ودرخط امام چهاردهم، در شهرلوس آنجلا، تلویزیون د د ت لندن، بوق وکرنای آمریکا، بنیاد ایمان وبی ایمان، ومقامات پولکی خارجی، کلی رشوه دادیم تا برای ما طرفدار بخرند، وماهواره های دشمنان ما، مانند تلویزیون رنگارنگ را ازکار بیاندازند تا به زیان ما برنامه پخش نکنند. هم چنین ازبرادران کذب اللهی لبنان وسوریه همیشه درصحنه خواستیم با شناسنامه های ایرانی خود، ازبامداد، تا شامگاه مرتبا رای بدهند، صحنه را ترک کنند، ودوباره برای باردیگررای دادن، به سوی صندوق ها برگردند”
آقای ملا حسین موسمی نژاد، که کاملا خماروخسته ازبیست سال پشت منقل نشستن، وبافورکشیدن، وزیرکرسی خوابیدن ولاس زدن با ندیمه ها بود، حال چندانی به سخن رانی نداشت. به ویژه آن که، آقای نان خامه ای ازپیش قول ریاست را به ایشان داده بود. ایشان فقط اشاره کرد که می تواند هم شیره ای ها وهم منقلی های خود را تشویق وواداربه شرکت دراین انتصابات کند.
البته زرداب بیگم همسرفقه اسلامی ایشان بیکارننشستند، وبه شوهرهمیشه درکنارمنقل خود قول داده اند که بسیاری از فاطی کماندوها، صغرا شله، گشت الزرداب، ساکنان خانه عفاف خانم فاضل آب هردم جانی، هنرپیشه های باریک اندام سینه درشت فیلم های آخوند پسند با سناریوهای زیرتنه و صیغه های ارزان وحراج شده ولایت فقیرو..که همگی ازدوست داران ایشانند، دررای دادن به نفع ملاحسین شرکت خواهند کرد.
سخنران سوم، آقای غایت الله مهری کهربائی بودند. ایشان گفتند که توانسته اند به جوانان به ویژه پسران وعده بدهند که اگربه پای صندوق رای بیایند، اززنان شهیدان که دربنیاد شهید صف کشیده اند، ودراختیارایشانند، وهم چنین داوطلبان زوار اماکن متبرکه که به صیغه شدن برای ثواب آخرت تشویق شده اند، به صیغه آنان درخواهند آورد.
آقای مسلم رذالتی نظر به این که ایشان وجد اند رجدشان درمیدان های بارفروشی بوده وبه لات گری وچاقوکشی می پرداخته اند، درحالی که انگشت دربینی کرده بود گفت که : ” او می تواند با نشان دادن چاقوی ضامن داربه میدانی ها، میدان بروها، وساکن جوادیه، میدان اعدام، شهرری، میدان مولوی وکلیه نواحی جنوب شهر، حتی شهرآراء و امامزاده داوود، مردم به ویژه زنان و مردان پیررا ناچارکند تا فس فس کنان، به پای صندوق رای بیایند.”
آن گاه، آقای نان خامه ای آفتابه به دست درحالی که این پا آن پا می کرد که به توالت برود، گفت:
“شما تلاش خود را کرده اید. منهم شب گذشته درمحضرحضرت امام زمان مالک کل زمین وستارگان، درلبه چاه چمکران بودم وازایشان استدعای کمک کردم. ایشان امرفرمودند تعداد زیادی از مردگان دوباره زنده شوند، وبا شناسنامه خود به کنارصندوق های رای بیایند. تصورمی کنم با این برنامه ها، وبا داشتن شماردیگری ازشناسنامه مردگان که دروزارت اغفال اسلامی موجود می باشد، وامت مسلمان نیزگوسفند واربا دستورشرعی ما به خیابان ها وبه کنارصندوق رای می آیند، مشکل ما اساسا ازمیان برود، ورژیم اللهی ما تا روزقیامت که وعده سرخرمن آن را به همگان داده ایم، پابرجای، وبرقراربماند.”