دربسیاری ازکشورهای پیشرفته که انسانیت وشرافت انسانی مطرح ومورد توجه است نه شارلاتانی وحقه بازی ومردم بیگناه وناآگاه را گول زدن، مردم نمایند گانی برای خود انتخاب وبرمی گزینند که حافظ منا فع ودلسوز، ونگهبان کشورشان باشند.
این نمایندگان، ازمیان همه گروهها با هرزبان، هرپیشه و یا شغل، ویا هرمرام دینی وسیاسی پس از بررسی سابقه وزندگی گذشته خود وخانواده اشان انتخاب می شوند. دردوران کارومسئولیت نیز چنانچه هرآنگاه اشتباه یا خطائی ا زاین نماینده ویا کاندیدا سربزند، بلادرنگ اورا ازکاربرکنار، وبه یک دادگاه مردمی می سپارند.
حال، اجازه دهید کمی هم به وضع فلک زده ومصیبت بارمردم و کشورخودمان بپردازیم وبدان اشاره ای داشته باشیم:
درسال ١٣۵٧ مردم ایران بپا خاستند تا روزنه کوچکی برای وزش هوای آزادی وخفه نشدن خود درفضای دیکتاتوری آن روز پیدا کنند. درآن روزگار،مردم ایران ازهرزبان وهرباورمذهبی درکنار هم بدون کوچکترین مزاحمت ویا دشواری وبا حس احترام متقابل درصلح وصفا زندگی می کردند. مردم مسلمان ایران براستی مسلمان بودند. مسلما نانی همراه با نشانه وخصوصیت های انسانی. نه مسلمانی که تازیان با خون وشمشیربه مردم ایران تحمیل کردند، به زن ها تجاوزنمودند، دختران وپسران را به اسیری گرفته دربازارمدینه به کنیزی وبردگی فروختند، املاک ودارائی، کشتارها، باغات، وحیوانات مردم را با زوروبا جنایت های متوالی به تصرف خود درآوردند، ومردم ایران را با فرهنگی مالامال ازدوستی وانسانیت به زیریوغ بردگی خود بردند.
مسلمانی مردم ایران درآن روزها، مسلمانی زیبا ومردم پسندی بود که ازخشونت های آن کاسته وبا زیبائیهای فرهنگ وارسته ایرانی برازنده وزینت داده شده بود. آخوند های آن زمان نیزعموما یا مردمی بودند، ویا وانمود می کردند که درکنارمردم، هم آهنگ وهم صدای با مردم اند.
مردم ساده دل، پاکبازونیک اندیش ما، آقای خمینی را این چنبن مسلمانی تصورکردند. شیفته او شدند، مقدمش را گرامی داشتند، وهستی ونیستی وکشورباستانی خود را با آن سابقه درخشان تاریخی و انسانی به پایش ریختند.
اما، خمینی که شما هم یکی ازمهره های اوبودید وهنوزهم ثنا گوی اوهستید، درروزگارنخست وزیری وبا مسئولیت ادرای شما به جنایت های عظیم وبزرگی دست زد که برای خمینی ، شما وهریک ازهمکارانتان مانند آیت الله خلخالی، علی اکبرمحتشمی، ری شهری، محسن رضائی، وبسیاری دیگرکه نامشان درلیست آدم کشان وجنایت کاران ثبت شده است، دریک دادگاه همگانی به مرگ محکومید.
آقای موسوی، آیا کشتارجمعی بیش از ده هزار نوجوان وجوان اسیروزندانی اتان دردرون زندان ها درسال های ١٣۵٨-١٣۵٧، وشبانه با حیوانیت وددمنشی درگودالی تلمباروچال نمودن، جنایتی نیست که شما پاسخگوی آن باشید.؟ جنایات بسیارزیاد دیگری دردوران فرمانروائی شما به دستور آقای خمینی قبله گاه شما وقبله گاه امت ناآگاه وباهمکاری وهم دستی خود شما صورت گرفته که نمونه آن کشتاربی رحمانه ارتشی های پاکدل ومیهن پرست، روشنفکران، نویسندگان، دگراندیشان، بویژه مردم شجاع وغیورکردستان با دستورویا آگاهی خود شما وبدست دوست جلادتان آقای خلخالی، باهمکاری محسن رضائی هم چنین گمراه کردن وفرستادن نوجوانان کم سن وسال بدون داشتن هیچ گونه تجربه نظامی وکشتاردست جمعی آنان ازاین گونه است. جنایت بزرگ به مرگ واداشتن آیت الله شریعتمداری انسان با شرف، ومسلمان آمیخته با صفات بزرگ انسانی به دستوریال وکوپال خود شما نیز نمونه دیگری است که شما ناچاربه پاسخگوئی آنید
آقای موسوی، شما کاندیدای مردم ایران نیستید. همچنین هم کاندیداهای شما نیز هرکدام درجنایت وغارت کردن بیت المال سهیم بوده اند ونماینده مردم نیستند.
آقای موسوی، شما نماینده آخوند وحافظ فرهنگ ومنافع تازیان متجاوزوتروریست ازکشورهای فلسطین، سوریه، لبنان، وبا جنایات گروه تروریستی طالبان همگام وهمراه هستید. شما وهم پالکی هایتان، رنگ ورخسارفرهنگ ایرانی ندارید. اگرازمردم آزادانه رای گیری شود، به هیچکدام ازشما ها که نماینده ولی فقیه هستید واسلام پرخشونت وبیرحمانه چهارده سده پیش را پیاده کردید، باور ندارند وشماها را غیرایرانی وبیگانه پرست می دانند.
آقای موسوی، کشورایران ازاقوام گوناگون با باورهای دینی ومذهبی متفاوت تشکیل شده است. نخست این که حکومت شما جمهوری نیست بلکه یک دیکتاتوری توام باخشونت وبی رحمی اسلامی است. عنوان جمهوری یک دروغ وکلاهبرداری است که ابتدا مردم ایران بنا به سادگی خود آن را پذیرفتند. بعدها، باصدها دروغ پردازی دیگر، بیشترمردم ایران رفته رفته وگام به گام ازشما وهمه آخوند ها که باسکوت خود درجنایات سی ساله شریکند، فاصله گرفتند.
آقای موسوی، ا زآیه قرآن وعربی خواندن خود دست بردارید. به جای آن که به آخوند ها پناه ببرید، به مردم بپیوندید، شکایات وگله های خود را با مردم درمیان بگذارید وازآخوند وتازی گری که مورد نفرت مردم است، فاصله بگیرید، زیرا این وابسته بودن، شما را به جائی نمی رساند. مردم ایران در انتظارهمکاری وهم اندیشی شما هستند.
نکته دیگراین که شما ویارانتان مانند آقای رفسنجانی وبسیاری ازآخوند ها که مردم را به آخرت، پل صراط وبهشت وجهنم ویا به دادگری درجهان دیگر وعده وحواله می دهید، و خودتان بدان باور ندارید ، بنام دروغگو وفرصت طلب شناخته می شوید. زیرا درغیرآن صورت ازچپاولگری، آدم کشی، ودروغ گوئی دست برمی داشتید.
آقای رفسنجائی نیزلازم نیست مردم را برای داوری وداد رسی درمورد غارتگری وچپاول بیت المال وجنایت های خود بنا برروال همیشگی و با کلاهبرداری، به پل صراط و قضاوت درآخرت حواله دهد. ایشان ازدید بیشترمردم ایران انسان نا صالح، بی ایمان، ودشمن خود وکشورشان شناخته شده اند. بی تردید نام ایشان وبسیاری از آخوند های وابسته به رژیم غیرمردمی کنونی به عنوان خیانت کاران کشورومردم ایران درتاریخ ثبت خواهد شد. چنان چه ایشان وهم گروههایشان دریک دادگاه مردمی محاکمه شوند، به آسانی می توان به میزان کلاهبرداری، خیانت، وجنایت های خود وخانواده اشان پی برد. لطفا شما به این ریسما ن پوسیده آویزان نشوید، زیرا که این ریسمان نمی تواند شما را ازافتادن وپرت شدن نجات دهد.