درسال ١٣۵٧دراوج خفقان سیاسی، مردم به آخوند که گرگی درلباس میش بود ومردم جز دیدن ظاهرقشنگ ازاو شناخت دیگری نداشتند، به ناچاربه اوپناه بردند.
شما وامثال شما که همیشه دعا وثناگوی آخوند بوده اید، وسیاست خرافات گرائی وفرهنگ زدائی را ستایش کرده اید، هرگزازمردم نبوده اید وهرگزنیزنخواهید بود. شما به خمینی وآخوند های ریزو درشت گرداگرد اومانند رفسنجانی که مملکت را بکلی غارت کردند وجنایت های بیشماری نیز مرتکب شده اند وابسته اید وبه آنان عشق می ورزید.
همسرشما نیز با فرصت طلبی وبه صرف این که ستایش کننده وثناگوی آخوندهای جنایت کار است، بدون امتحان ورودی به دانشگاه رفت وبانداشتن تحصیلات ومدرک معتبری سمت هائی را بدست گرفت که هرگزلیاقت وشایستگی آن ها رانداشت. او استادان شایسته ومیهن پرست را با پای خود لگد کوب نمود، وهمانند عبدالکریم سروش خیانت کاردیگر، به فرهنگ، زبان، وآئین کشورمان زیان های جبران ناپذیری وارد ساخت.
شما اگرخود را نماینده مردم وازمردم می دانستید، پس ازمشاهده تقلب بزرگ درانتخابات، به مردم پناه می بردید نه به آخوند های جنایتکاری که درمیان مردم هیچگونه مشروعیتی ندارند. با این روش، شما برروی همه جنایات وغارت گری های این رژیم خودکامه صحه گذاشتید.
آقای موسوی، شما ازآخوند ونسل آخوند ودشمن دیرینه مردم ایرانید. ازاحساسات وپاکبازی جوانان ایران که بدنبال آزادی هستند، سوء استفاده می کنید ومیهن دوستی وفداکاری آنان را نادیده می گیرید. اما یادتان بماند که خورشید همیشه زیرابرنمی ماند. آن روز چندان دورنیست که جوانان نیکوسرشت وراست کردارکشورمان، به دشمنی وکینه توزی شما وهم پالکی هایتان به مردم وفرهنگ ایرانی ووابستگی اتان به آخوندهای جنایتکار پی ببرند و شماها را دردادگاههای مردمی محاکمه کنند.