حدود چهارسده پیش شاه اسماعیل صفوی با کشتارسرتاسری مذهب شیعه را مذهب رسمی ایران قرارداد، وشماری آخوند ازکشوهای دیگرمانند عراق ولبنان به ایران آورد.
درزمان جانشینان شاه اسماعیل بویژه دردوران شاه عباس برشمارآخوندهای شیعه به مراتب افزوده شد وازآن تاریخ آخوندها دردربارودرنتیجه درسرنوشت کشوردخالت مستقیم کردند. دخالت ونفوذ آخوندها دردرباربویژه درشخص شاه به اندازه ای بود که شاه سلطان حسین، شاه خرافاتی واسیر در دست آخوند، مملکت را به دست محمود افغان رها کرد، سرانجام خود وخانواده اش بدست وی وجانشینش کشته شدند.
نادرشاه افشاربا قدرت کم نظیری آخوند ها را به کنارزد وکشورمان تا حد زیادی ازشرآنان راحت بود. دردوران قاجاریه که یکی ازبدترین دوران تاریخ ایران به شمارمی آید، آخوندها سرنوشت کشورما را به دست گرفتند. دردوران فتحعلیشاه فقط براساس دخالت آخوند، ما حدود ششصد هزار کیلومتر مربع ازبهترین بخش کشورمان را ازدست دادیم.
رضاشاه با قدرت زیادی توانست آخوندها را مهارکند ودستشان را ازدخالت دربیشترکارهای کشور کوتاه کند. ولی او مانند آتاتورک درترکیه نتوانست به طورکلی آنان را کناربزند. بدبختانه پسرش محمد رضا شاه خود وخانواده اش آن چنان خرافاتی بودند که آخوندها توانستند شکست ها ی گذشته خود راجبران وخود را بازسازی کنند. دراین دوران، به طورغیرمستقیم درکارهای کشوردخالت داشتند. شمارزیادی ازآنان ازساواک وازسازمان سیا حقوق می گرفتند.
درآغاز سال ۱۳۵۷ مردم ایران به طورخود جوش بپا خواستند تا به آزادی سیاسی که ازآن محروم بودند برسند. درآن خلاء سیاسی مردم به ریسمان پاره آخوند گلاویز شدند که بدبختانه بدرون دره سقوط نمودند.
باآغاز حکومت جهل وتاریکی اسلامی، آخوندها مانند قارچ ازهرکوچه وبرزن روئیدند. شیطان بزرگ خمینی جنایت کارسرنوشت کشورومردم را به دست این زباله های اجتماع وخونخواران تاریخ سپرد. آخوندها هرگزدراجتماع ما کارنکرده اند و همیشه مفت خوروسربارجامعه بوده وهستند. ازسی سال پیش تاکنون، کشورمان با ثروت های آن را بین خود بخش وتقسیم نمودند.
دردوران جنگ میان ایران وعراق که ساخته وپرداخته خود رژیم بود، درحالی که بانوان وکودکان ساعت ها درصف می ایستادند تا غذای روزانه خود را آماده کنند، این جانوران وزالوهای اجتماع سهم خود را مرتبا دریافت می کردند.
حال، ازآن چه گذشت وازآن چه گفته شد دراین لحظات تاریخی که مردم ایران بپاخاسته وباخون خود به دنبال آزادی اند ودرگوشه وکنارکشورجان می دهند، وظیفه آخوندها، به اصطلاح روحانیون، اینست که بلادرنگ ازرژیم جدا شوند وبه مردم بپیوندند. هرلحظه دیرکرد و تاخیر دراین کار، ازدید مردم ایران مانند خود رژیم خیانت کاربه شمارمی آیند وسرنوشت آنان درآینده نزدیک با مردم کوچه وخیابان خواهد بود.