چهلمین روز پرپر شدن ندا، ستاره خیزش مردم کشورمان را گرامی بداریم ۱

ندا آقا سلطان

چهل روز پیش مردم کشورمان به پا خاستند تا شیشه عمر ضحاک قرن را به سنگ زنند، و دژخیمان آدم کش را به درک فرستند. اما، لشکر دیو و ضحاک زمان، بااین جوانان سراپاشور وپراز احساسات پاک ومیهن پرست چه کردند؟ حیوانات وحشی و درنده به جان پاکبازان افتادند، و آنان را به خاک و خون کشاندند.

دراین میان، گل های زیادی از گلستان وگلزارکشورمان، پرپر شدند. یکی از این فرشتگان پاک و همیشه به یاد، ندا آقا سلطان است که مظهرپاکی وفداکاری و سمبل آزادی خواهی مردم ایران است، که به دست دژخیمان رژیم چهره به زیرخاک فرو برد.

هم زمان، و درکناراین فرشته راستین، بیش از دویست تن از جوانان پاک سرشت میهنمان مانند ترانه موسوی، سهراب اعرابی، حسین اختر زند، و محسن روح الامینی، و بسیاری دیگررا نیز با یورش سگ های زنجیری اشان ویا به راههای دیگرازپای در آورند. شمار زیادی از آنان را در سیاه چال های خود، با شکنجه و آزارنابود کردند.

اکنون مردم کشورمان به یاد این گل پرپر شده، و در حقیقت برای بزرگداشت همه جانبازان اخیر رستاخیز میهنمان، درهمه جا شمع روشن میکنند، بیادش و بیادشان سرود و شعر می خوانند، و برجلادان خون آشام نفرین می فرستند.

بی تردید، خاطره این نیکو سیرتان زینت بخش تاریخ کشورمان خواهد بود. ما به این جانبازان افتخار می کنیم، راهشان را دنبال، و یادشان را همیشه گرامی خواهیم داشت.

ندا آقا سلطان، گل پرپرشده بدستورخامنه ای جلاد بزرگ ایران

  • gity

    گلوله گرم و زخم سینه سوزان

    ندای من کنون افتاده بی جان

    ندای من ندایی آریایی

    پر از عشق و همه شوق رهایی

    درون دل غم آن بی پناهان

    به اشکان شبش آن کوچه خوابان

    به سینه سوز و سودای بهاران

    کماکان غرق اشک و آه و نالان

    گلوله گرم و زخم سینه سوزان

    ندای من کنون افتاده بی جان

    ندا برخیز دزدان نابکارند

    ندا برخیز یاران بی پناهند

    هنوزآن کوچه خوابان کوچه خوابند

    هنوز آن یاورانم سربدارند

    هنوز آن کودکان پا برهنه

    برای لقمه نان چشم انتظارند

    هنوز در سوزوسرمای شبانگاه

    هزاران مادر شوریده حالند

    چه شد آن عشق پاک آریایی

    کجا شد آن درفش کاویانی

    چه شد آرش که جانش تیر گردد

    به بزم روبهان چون شیر گردد

    گلوله گرم و زخم سینه سوزان

    ندای من کنون افتاده بی جان

    ندای من قسم بر خون پاکت

    به چشمان سیاه مهربانت

    قسم بر صورت گلگون ماهت

    به لرزان پیکر در خون پاکت

    به قلب پر زسوز و پر ز آهت

    قسم بر آخرین سوز نگاهت

    که گر یازند تیر ترکشان را

    به سینه صد سپر آن تیرشان باد

    که گرخواهند این سررا به ناحق

    سر و جانم همه برتیغشان باد

    ولی هرگز نگویم بر غلامان

    امید خلق و عشق میهنم تقدیمشان باد

    امید.س

  • gity

    گلوله گرم و زخم سینه سوزان

    ندای من کنون افتاده بی جان

    ندای من ندایی آریایی

    پر از عشق و همه شوق رهایی

    درون دل غم آن بی پناهان

    به اشکان شبش آن کوچه خوابان

    به سینه سوز و سودای بهاران

    کماکان غرق اشک و آه و نالان

    گلوله گرم و زخم سینه سوزان

    ندای من کنون افتاده بی جان

    ندا برخیز دزدان نابکارند

    ندا برخیز یاران بی پناهند

    هنوزآن کوچه خوابان کوچه خوابند

    هنوز آن یاورانم سربدارند

    هنوز آن کودکان پا برهنه

    برای لقمه نان چشم انتظارند

    هنوز در سوزوسرمای شبانگاه

    هزاران مادر شوریده حالند

    چه شد آن عشق پاک آریایی

    کجا شد آن درفش کاویانی

    چه شد آرش که جانش تیر گردد

    به بزم روبهان چون شیر گردد

    گلوله گرم و زخم سینه سوزان

    ندای من کنون افتاده بی جان

    ندای من قسم بر خون پاکت

    به چشمان سیاه مهربانت

    قسم بر صورت گلگون ماهت

    به لرزان پیکر در خون پاکت

    به قلب پر زسوز و پر ز آهت

    قسم بر آخرین سوز نگاهت

    که گر یازند تیر ترکشان را

    به سینه صد سپر آن تیرشان باد

    که گرخواهند این سررا به ناحق

    سر و جانم همه برتیغشان باد

    ولی هرگز نگویم بر غلامان

    امید خلق و عشق میهنم تقدیمشان باد

    امید.س