آقای هاشمی رفسنجانی که خود و خانواده اش عمری را به غارت کشور، ظلم وستم به زیردستان، و احیاناً جنایت در راه امیال خود پرداخته اند، به تازگی به دلیل داشتن دشمنی چند ساله و کینه توزی با احمدی نژاد، چند صباحی در برابر خامنه ای جلاد بزرگ، و یال و کوپالش جبهه گیری وابراز وجود نمود.
عده ای از هم میهنان زودباور و ساده اندیش ما چنین پنداشتند که به اصطلاح گربه موش گیردزد جنایت کار مسلمان شده و می خواهد در این پایانی عمر، ازگناهان خود بازگردد، و در راه مردم قرار گیرد. ولی این گربه دزد جنایت کار به مانشان داد که توبه گرگ مرگ است، واز آخوند و آخوند زاده نمی توان انتظارتغییر جهت دادن و انسان شدن داشت.
آقای رفسنجانی که بی تردید در تاریخ کشورمان به عنوان یکی ازمنفورترین و خیانت کارترین فرد به کشور و مردم ما نام برده خواهد شد، به دودلیل هم اکنون به مردم سفارش می کند تا به دستورات و خواسته های جنایت کاربزرگ گردن نهند، و هم چنان رژیم مرگبار آخوندی را پذیرا باشند:
۱-رفسنجانی به خوبی دریافته است که رقیب او خامنه ای با پشتیبانی فرزند خون آشام و جنایت کارش مجتبی چنگیز نژاد، لات و چاقو کش های بیت رهبری، اعم از قداره کشان میدان های جنوب تهران، و یا مزدورهای عرب از حزب الله لبنان، حسن نصرالله، و فلسطینی های غارتگر و فرصت طلب، و شماری از پاسداران جنایت پیشه، می توانند به آسانی به حساب او برسند، حتی او و فرزندانش را دستگیر و باشکنجه وادار به اقراربه دزدی ها، جنایات خود کنند.
۲- آقای رفسنجانی وقتی سنگین سبک می کند می بیند که در کنار و باهمکاری این رژیم خون آشام تاکنون توانسته است به کمک خانواده اش بخش بزرگی از هستی کشور را به نام خود ثبت کند و یا به کانادا، انگلستان، دوبی و دیگر کشورها انتقال دهد، و زندگی رؤیائی برای فرزندان خود مانند فاضل آب رفسنجانی و دیگر دختر وپسرانش آماده نماید.
البته آقای رفسنجانی از نیروی عظیم ملی و مردمی بر خاسته از پشتیبانی بیش از ۶۰ میلیون هم میهنان ما که در سه ماه گذشته چند میلیون از آن ها جهانی را به احسنت و سر تعظیم و احترام فروآوردند، غافل است و از اوباش ولایت وقیح در ترس و وحشت است.
آقای رفسنجانی اگر به اندازه یک دانه جو شرف و انسانیت داشت، بایک تصمیم آنی و مالامال ازانسانی و میهن پرستی، یک باره با ۱۸۰ درجه چرخش در راه مردم و بیش از۶۰ میلیون ملت بزرگوارمان جای می گرفت. نه تنها هیچ نیروئی نمی توانست آسیبی به او برساند، بلکه او می توانست در شمار یکی از قهرمانان کشورمان در دل تاریخ جای بگیرد.
برای آقای رفسنجانی و بسیاری دیگر ازآخوندها تفاوت نمی کند تاکنون چند تن از جوانان ما به خاک و خون کشیده شدند؟، و چندین هزاردیگر از هم میهنان ما در سیاهچال های رژیم که آقای رفسنجانی به خوبی از آنان آگاهی دارد، و شاید خود ایشان نیز در برپائی آنان سهم به سزائی داشته است، زیر شکنجه دیو سیرتان ولایت وقیح در حال جان سپردن می باشند.؟.
ما همه روزه می شنویم که شماری از این قربانیان مبارز با این جنایت کاران، در گورهای ناشناخته و بدون نام به خاک سپرده می شوند.
تا زمانی که آقای رفسنجانی سرش سلامت باشد و فرزندانش هم چنان بتوانند به غارتگری کشورمان پردازند، مهم نیست سرنوشت کشور به کجا می رود،؟ و چند نفر و چگونه به خاک و خون کشیده شوند.؟
واما، اقای کهروبی؛ آقای کهروبی، آیا شمابامردمید؟ یا وابسته به جمهوری مقدس اسلامی اتان؟ اگر به رژیم اسلامی وابسته اید و دم به دم از امام راحل گفتگو می کنید، راهی به جائی نخواهید برد، و پشتیبانی مردمی نخواهید داشت. خمینی ازدید دست کم ۶۰ میلیون ایرانی و از دید جهانی یک جنایتکار بزرگ بود. جایگاه او درتاریخ در کنار هیتلر، آتیلا، راسپوتین و چنگیز است.
ضمناً از عربی خوانی و خواندن آیات قرآن خودداری کنید که راهی به جایی نخواهید برد، و حنایتان دیگر رنگی ندارد، و مردم به سرعت از دور شما به کنار می روند.
هم میهنان ما اکنون دیگر به دنبال یک حکومت دموکراسی مردمی اند که دور از هر گونه نفوذ و تبلیغ دینی، گروهی، قومی، یا زبانی باشد.
آخوندهای ایران به دنبال همکاری با رژیم، یا دستبرد به اموال عمومی، و یا حتی سکوت خود در پذیرش سی سال جنایت رژیم تحت پیگرد خواهند بود و به دادگری خواهند نشست.
در آینده ایران بدون شک مسجد ها به کانون های آموزش و بررسی مشکلات محلی تبدیل خواهند شد و جایی برای سودجوئی و فرصت طلبی آخوند نخواهد بود. هم چنین هم میهنان ماتا آن اندازه به خرافات دینی ۱۴۰۰ ساله آشنا و آگاه شده اند، که دیگرمنتظر دعای سر قبر خواندن شما، و شرکت شما در مجلس ختم عزیزان خود نخواهند بود. گورستان خمینی نیز بی تردید به موزه جنایات رژیم اسلامی تبدیل خواهد شد.
آقای کهروبی، بازهم تکرار می کنیم، اگر ما در گذشته اشتباه کردیم و نا آگاهانه سرنوشت خود و کشورمان را به دست شما سپردیم، دیگر آن روزها در تاریخ کشورمان تکرار نخواهد شد.
دین و باورهای مذهبی مربوط به درون انسان هاست و باید در خلوت گاه و دور از دید همگان برگزار شود. کشور ایران دیگر جایی برای تظاهر، خودنمائی و تبلیغ دین نیست. خواهشمند است دست از عربی خواندن خود بردارید که مردم ما بیشتر رنج می کشند تا بهره بگیرند و در نتیجه نفرت و انزجارشان از آخوند به همان نسبت فزونی می یابد.