هم میهنان گرامی، جوانان برومند ووارسته ایران،
اکنون ما در برابر یک حکومت اسلامی قرار گرفته ایم. حکومت و رژیمی که دستورات خشن و بیرحمانه تازیان صحرای عربستان را با آخرین تکنولوژی سده ۲۱باهم در آمیخته، همراه با ترفند های چهار سده آخوندی در کشورمان، به کمک و همیاری شماری از کوردلان و ناآگاهان، گروهی نوکیسه و فرصت طلب سر در هر آخور، وعده ای مزدوران و اجیرشدگان تازی و نیم تازی، در برابر مردم ایستاده اند، و ملتی را در بند و اسارت کشیده اند.
چاره چیست و چه می توان کرد؟ آیا باید سر در پای آخوند گذاشت، نوکری او را پذیرفت، و دم بر نیاورد؟ ویا راستانه، شجاعانه، و دلیرانه، آخوند را یک بار و برای همیشه به زباله دان تاریخ فرستاد، و از گند و بوی و ننگش آسوده گشت.؟
یقیناً راهی که شما عزیزان در پیش گرفته اید، و آخوند را در تنگنا جای دادید، شگرف وپسندیده است. ولی کامل و سرعت بخش نیست تا شر این زالوهای اجتماع را یک سره کند وبا درستی و تندی آنان رااز جامعه مابرکند، و ملتی را از بند برهاند.
بنابراین اجازه بدهید که ما نیز دراین باره دیدگاههای خود را به نگارش در آوریم تا شاید مورد خواستتان قرارگیرد:
۱- همان گونه که ما وقتی از کسی دل خوریم و از او خوشمان نمی آید با او رفت و آمد نمی کنیم، وظیفه ما است که در هیچ محفل آخوند و آخوند نژاد مانند مسجد، حسینیه، آمام زاده، دعای کمیل، نمازجمعه و نظایر آن ها شرکت نکنیم.
هم چنین وظیفه تک تک ما است با توصیه و توجیه به دیگران، به ویژه پدران، مادران، پدربزرگ ها، و مادربزرگ ها؛ از رفتن آنان به این گونه مجلس های آخوندی که همواره به شستشوی مغزی می پردازند، جلوگیری نمائیم. شرکت ما، در حقیقت تایید و پشتیبانی آن هااست.
۲- این اعتصاب عمومی و یا اعتصاب منفی باید همه جانبه و همگانی باشد. در خرید های خود نیز باید دقت کنیم تا بیش از این گردن و شکم بازاریان ، سپاهیان، و آخوندهای دزد ایران ستیز که صادرات و واردات ایران را در دست و به یغما گرفته اند، کلفت نکنیم.
۳-اگر جوانان ما بخواهند از آقای موسوی و کهروبی برای جنبش و چالش خود با حکومت مرگبار اسلامی کمک و همراهی بگیرند، بهتر است نخست این دونفردیدگاههای خود را در مورد عملکرد نظام جمهوری اسلامی دراین سه دهه مشخص و روشن نمایند.
گفتن نظام مقدس جمهوری اسلامی، دوران پرشکوفای امام خمینی راحل، و نظیر آنان، یک نوع دهن کجی و توهین و فحش دادن به مردم و همگی ملت ایران است.
آگراین آقایان با همسران و بستگانشان، با وجود این حکومت مرگبارو خون آشام به آلاف علوف و پست و مقامی رسیدند که بی تردید باوجود هزاران کارشناس متخصص لیاقت و شایستگی آن رانداشتند، و توانستند مالی فراوان برای خود بیاندوزند، باید از گذشته و عملکرد خود فاصله بگیرند و بدانند مردم ایران در راه برپائی رژیمی مردمی اند با شعار؛ نه شرقی، نه غربی، نه تازی، فقط جمهوری ایرانی.
بنابراین بهتر است جوانان ما استخوان لای زخم نگذارند، و تکلیف مردم و آینده کشورمان را با این دو نفر روشن نمایند.
بی تردید، در آینده سیاسی و اجتماعی ایران، جائی و مکانی برای آخوند و آخوند نما و هیچ گونه تظاهر دینی در سطح اجتماع وجود نخواهد داشت.