بیش از ۱۴۰۰ سال از ظلم و بیدادگری تازیان درکشور ما می گذرد. چه فرزندان دلیر، جانباز، وسلحشور این سرزمین که در برابر شقاوت و بی رحمی ها، و خواسته های غیر انسانی وغیر ایرانی این جانوران ایستادند، مقاومت کردند، وحتی جان باختند.
این قوم های متجاوز تازی، مغول، تیمور، و وحشیان متجاوزدیگر، باهمه خون خواری، کمتر توانستند نام شهر، ده، کوچه و برزن ما راتغییر دهند.
ولی از یورش تازیان کنونی سه دهه پیش تاکنون بد بختانه بر کوی و خیابان ومیدان های شهرهایمان، نام های بی مسمای تازی گذاشته شده و آشکارا به حریم تاریخ، فرهنگ، یادواره ها، و خاطرات مردم و کشورمان تجاوز کردند. به گفته ای: آن کس که بر ما نریده بود، کلاغ کون دریده بود.
ما این تجاوزها راهم دیدیم، هم شنیدیم، ولی خم به ابرو نیاوردیم.
نواب صفوی از آدم کشان فرقه اسلامی، به جرم جنایات خود دردادگاه کشوری به مرگ محکوم شده بود. اکنون نام او نکبت بخش یکی از خیابان های بزرگ غرب تهران شده است.
خالد اسلامبولی یک جنایتکار دیگر فرقه اسلامی بود. عملکرد او و نواب صفوی و دیگر جنایتکاران اسلامی و یا وطن فروشان و ضد ایرانی های دوران مشروطیت ویا دوران گذشته تاریخ کشورمان مانند شیخ فضل الله، و آیت الله کاشانی ویا دهها نمونه دیگر، در هر دادگاه جهانی محکوم و سزاوار مجازات های سنگین است.
حال، رژیم جنایت کار ولایت وقیح که وقاحت و بی شرمی او در جنایات و تجاوز به حقوق مردم که از هیتلر پیشی گرفته است، نام جنایت کاران و نام های بی مسمای تازی را نکبت بخش کوی و برزن های ما نموده است. زیرا هیتلرجنایتکار، ولی میهن پرست بود درجایی که رژیم ولایت وقیح جنایتکارو میهن فروش است.
جایگزینی نام زیبای شاهی ویا فراشاه به واژه نا مسمای اسلام شهر، و یا نامیدن شهرهایی به نام اسلام آباد واستان خراسان گهواره و مهد ابرمردان ایرانی، و کانون فرهنگ و ادب ایران به نام یک تازی ستیزه جوی نیز تجاوز دیگری به فرهنگ و تاریخ کشور ما به شمار می آید.
براستی اسلام در ۱۴ سده گذشته تاکنون سوای تخریب و ویرانی شهرها، و کشورها چه کار کرده است.؟ نابودی ایران بزرگ، کشور تاریخی مصر، سوریه و لبنان گویای این حقیقت است.
نامیدن میدان حر، میدان رسالت، توحید، امام خمینی، نامیدن خیابانی به نام مطهری که دشمن فرهنگ و آداب و رسوم ایران بود، و یا دانشگاهها و بیمارستان ها به نام به اصطلاح امامان که بهره ای از دانش و مدنیت نبرده بوده اند، و همواره با کشور و فرهنگ ما دشمنی داشته اند، ومانند آن نیز نمونه هایی از تجاوز این بیگانه پرستان و بی صفتان به تاریخ و فرهنگ کشورمان به شمار می رود.
اکنون نامیدن بزرگ راهی به یاد سید نورالدین که دست نشانده و نماینده دولت انگلیس در ایران بوده است، باید موجب شرم و خجالت برای هر ایرانی به ویژه هم میهنان شیرازی ما باشد.
در گفتگویی با چند هم میهن شیرازی در اعتراض به نامیدن بزرگراهی بنام چنین وطن فروشی، آنان نیز از بی اعتنایی و بی توجهی هم شهریان خود درشگفت ماندند. آنان گفتند که شیرازی ها از چند دهه گذشته تاکنون توانسته اند در برابر رژیم گذشته و رژیم کنونی از خود مقاومت نشان دهند و نام فلکه مصدق را هم چنان زنده نگه دارند، ولی چرا از خود مخالفتی در برابر این چنین وطن فروشی نشان نمی دهند.؟
هم چنین جوانان رشید و دلاور اصفهان چرا در برابر این تغییر نام ها ایستادگی نمی کنند؟ چرا اجازه می دهند که میدان شاه یادواره شاه عباس بزرگ فرزند پاک و نامدار ایران دوست به نام خمینی یک جلاد تاریخ نام گذاری شود.؟
نامیدن یک مکان در یزد به نام حسن نصرالله جنایتکارنیز لکه ننگی برای همه ما به ویژه هم میهنان یزدی می باشد. آیا یزدی ها با این گونه خیانت های رژیم شبها راحت می خوابند.؟
براستی زشت و چندش آور نیست که در شهر سخنوران و چامه سرایان بزرگی مانند حافظ و سعدی که جهان به نام آنان افتخار می کند ویا در کنار آرامگاه خواجوی کرمانی، فرهنگ و ارزش های ملی ما آن چنان به سرقت رود و نام نابکاران و بیگانگان بر روی اماکن ما گذاشته شود.؟
از این روی بر همه هم میهنان ما به ویژه جوانانمان لازم است که در هر فرصت، این تابلو ها، کاشی ها، و نوشته های نام جنایت کاران و ایران ستیزان را محو و نابود کنند ویا دست کم برروی آن ها اسید و یا مواد رنگی بپاشند.
این برنامه باید همواره و پیوسته ادامه یابد تادیگر بار، رژیم جنایت کار ضد ایرانی جرات نکند این چنین کشورمان را آلوده وناپاک سازد.
از خوانندگان این مقاله خواهشمند است در اشاعه و پخش آن با ما همکاری نمایند.