بیایید باهم برای چند لحظه هم که شده این سیاست بی پدرمادر راکنار بگذاریم و به مشکل اصلی و اساسی کشورمان یعنی توالت رفتن به روش ذبح اسلامی و غیر اسلامی بپردازیم.
دربخش نخست دیدیم که توالت ذبح اسلامی بخشی از دین اسلام است، و رعایت نکردن آن موجب معصیت و گناهان کبیره و صغیره می باشد.
درمورد روش بهره برداری از آن، امامان، و پیشوایان دین بسیار داد سخن داده اند، و فتواها صادر کرده اند.
روش رفتن به توالت، طرز نشستن و دیگر ماجرا، موضوع کتاب ها، و رساله ها شده است. به گفته دیگر، یک مسلمان مؤمن ناگزیر است بند بند آن را اجرا کند.
درگذشته گویا یکی از هم میهنان ما به نام آقای مهندس شهرستانی دور از آن همه رساله و فتوا درمورد توالت ندانسته و ناآگاهانه در عربستان به ساختن توالت های فرنگی بی بو و بی نام و نشان کوشش نمود. این کار غیر ذبح اسلامی این هم میهن، مورد خشم و نا خوشایندی مقامات سعودی قرار گرفت.
او ناچار شد که توالت ها را به همان روش پیشین بازگرداند تا امت مسلمان از بو و صحنه های آن محروم نماند و بتواند از دور بدون آن که از کسی پرسشی شود، به آسانی از بوی سحر آمیزش به نشانی آن پی برد و بروش اسلامی آن آگاهی یابد.
چند روز پیش به خانه دوستی دعوت شدم. زمانی که خواستم دست به آبی برسانم دوست صاحبخانه در حالی که بادی در غبغب خود انداخته بود، مرا به نشانی توالت فرنگی جدیدشان راهنمایی کرد. این توالت درون باریکه ای به درازای ۲ متر و پهنای ۳۰-۴۰ سانتیمر جای گرفته بود. به هیچ روی در آن پهنای اندک جای نشستن و پای برزمین گذاشتن نبود.
سر انجام من به همان توالت ذبح اسلامی پربو، و پر منظر پناه بردم. آن گاه، از دوستم دلیل این ناموزونی و اشتباه کار گذاشتن توالت جستجو شدم. ایشان در حالی که آهی می کشید، گفت ما که از پای درد زیاد رنج می بریم، و نیمه نشستن به روش اسلامی برایمان سخت و دشوار است، به سفارش پزشکمان در این بر آمدیم که از توالت فرنگی بهره بگیریم تا نشستن آسان شود، و از بوی معطر آن نیز رهایی یابیم. ولی والده آقا مصطفی به شدت از کار گذاشتن توالت در درازای محوطه به دلیل آن که رو به قبله جای می گیرد و به الله مدینه جسارت و بی حرمتی می شود، مخالفت کرد. به ناچار این چنین کارگذاشتیم که اکنون بهره گیری از آن از هر توالت ذبح اسلامی دشوارتر است.
از آن چه بگذریم هم میهنان مسلمان دبش و دو آتشه ما، هم چنین علمای اعلام، حجج اسلام، و ملایان هیکل گنده مانند آیت الله مسواک یزدی و عسگر الاغی که شکم بی هنر پیچ پیچ آنان هرگز سیر آوری ندارد و پیوسته در حال نوشخوار کردن می باشند، قضای توالت ذبح اسلامی را با سلام و صلوات و خواندن اوراد و ادعیه هایی به طور تمام و کمال به جای می آورند و برای آن که آن همه نوشخوار شده ها از مرغ و کباب وسوپ و سالاد از تونل مستراح خود به توالت ذبح اسلامی تحویل دهند و از شر یبوست رهایی یابند، دم به دم از خواندن دعا و فرستادن صلوات فارغ نمی مانند و الحق که وظیفه عبادی سیاسی خود را به خوبی در هر قضای حاجت به پایان می رسانند.
از این که بگذریم، شمار اندکی از آخوندهای عظیم الجثه و هم چنین ولی وقیح و رئیس جمهور بر گزیده ایشان و فرزند گردن کلفتشان ملا مجتبی، به قضای حاجت به روش اسلامی که ذکر شد چندان اعتقاد و ایمانی ندارند و به این که در کدام راستا نشسته، وایساده، و یا خوابیده توالت بفرمایند، ابایی ندارند و ککشان هم نمی گزد.
چنان که حضرت ولی وقیح امام چهاردهم هر وقت و هر کجا که صلاح بدانند امت کذب الله را با اتوبوس های طواف داده شده به دور مرقد امام زائل را در نقطه ای گرد می آورند و از چپ و راست، بالا و پایین به سر و صورت و هیکل آنان می شاشند و ترسی از شاشیدن ایستاده یا نشسته خود و در راستای کعبه بودن و توهین به الله مدینه کردن نیز ندارند.
آقای انگلی نژاد رییس جمبول بمبول و نازنازی بر حق ولی وقیح نیز در این شاشیدن به هیکل امت کذب الله دست کمی از سرور و ارباب عمامه دار خود ندارند.
همین دو سه هفته پیش بود که آقای انگلی نژاد با به هزینه گذاشتن و صرف کوپون و وعده های تو خالی امت کذب الله و گروهی از نو کیسگان، فرصت طلبان، و مزدوران حزب چاخان را در کنار آرامگاه حافظ بیچاره گرد آوری کرد، و دور از چشم حافظ گرامی و نیک اندیش از شمال و جنوب، شرق و غرب، و بالا و پایین ایستاده و نشسته به ریش و هیکل حاضرین ادرار فرمود.
آقای ولی وقیح نیز نزدیک به ۳-۴ ماه پیش ایستاده، نشسته، و خوابیده، به هیکل بیش از ۵۵میلیون ملت خس و خاشاک ادرار فرمودند، و تحفه نطنز خود را به حلق مردم فرو کرد ومیرحسین موسوی نماینده برگزیده مردم را به کناری پرتاب نمود.
البته بوی تعفن و انزجار آور این شاشیدن ها آن چنان تند و ناراحت کننده است که ملت خس و خاشاک تصمیم گرفته تا از هم اکنون شاش و ادرار خود را در مثانه ذخیره و جمع آوری کند و روز سیزده آبان ماه جاری یکباره و یک جا بر روی ولی وقیح یعنی علی بابا و چهل دزدان گرداگرد او، پیاده کند و آنان را در این سیلاب گندیده غرق نماید.
به امید آن روز و انجام تصمیم باشکوه ملت خس و خاشاک.