ما هدف آزادسازی و نجات کشورمان از دست اهریمنان ولایت وقیح به کمک جنبش سبز را ستایش می کنیم و آماده ایم در کنارآن ها و با آن ها ازجان خود نیز مایه بگذراریم. اما همیشه یک تردید و دو دلی بلای جانمان شده و مغز و اندیشه امان را مانند خوره می خورد وهرآن آزارمان می دهد. و آن این که باوجود و در زیر سلطه این خرد باختگان مذهبی و این مکتب پر از علم و دانش جعفری که تاروپود وجودمان را مانند غده های سرطان اشغال کرده است، چگونه رهایی یابیم و به آزادی فکر و اندیشه برسیم.
این روحانیان ومفاخر علم و دانش که از نوشتن یک متن ساده به زبان پارسی عاجزند، و بیشتر آنان به اندازه پنجم ابتدائی درک و سواد ندارند، توانسته اند عقل و خرد اندیشی مردم ساده دل را در دست خود بگیرند و باخرافات و چرندیات برگرفته از مکتب جعفری افسار بردگی و خردزدایی را بر گردن مردم ما بیافکنند. این خردزدایی وتحمیر، ملت ما را بیش از ۱۴ سده است که از سوی این بی خدایان و بی وجدانان بر ما و کشور ما تحمیل شده، تا آن جا که کشور بزرگ و کم نظیرمان را از گردونه پیشرفت و مدنیت به دنیای خرافات پس مانده و بی علم و اندیشه جهان سوم، و از سه دهه پیش تاکنون، به دنیای تاریکی و بی خردی جهان چهارم رانده و عقب مانده ساخته است.
روزگاری که ایران پیشرفته تر از رم و یا دست کم با آن برابری می کرد، هم اکنون در رده و ردیف وامانده ترین کشورهای گیتی جای گرفته است.
میان ما و ایتالیا یا رم قدیم دست کم ۳۰۰ سال اختلاف فرهنگ، و پیشرفت های علمی و تکنیکی است. فرآورده های صنعتی و تکنیکی ایتالیا هم اکنون سراسر اروپا را فراگرفته. فرآورده های کشاورزی و درختی این کشوراز دید کیفیت و دیگرگونی درجهان نمونه است. صنعت توریستی این کشور در ردیف چند کشوربازدید شونده جهانی می باشد. هنر، معماری، چرم و جیر سازی این کشور در جهان بی همتا است.
واما در کشورما، شمارکمی از کارخانجات تولیدی که فقط قادر بودند نیازهای داخلی را بر آوده کنند، از سوی شماری آخوندهای دزد و خدا نشناس تصرف، و دیگر کارخانه ها که هم اکنون با سختی و با کمترین ظرفیت تولید کار می کنند از سوی پاسداران بی ایمان و دزد و غارتگر اشغال و تصرف شده اند.
هرآن که مردم ما اعتراض کردند، از سوی آخوندها و سپاهیان بی وجدان و بی خبر از خدا، دستگیر، شکنجه و یا نا پدید شدند. درمیان این دزدان و آدم خواران، رل خامنه ای و فرزند جلاد و دزد و غارت گرش مجتبی مشخص تر است. زیرا این پدر و پسر همه جنایات انجام شده و غارت گری ها را تاکنون رهبری کرده اند.
و اما گروه سبز می خواهد در زیر چترخائنان و بی خردان دین ودر زیر لوای امام جعفر صادق که قرن هاست ما را غارت کرده اند، و عقل و خرد ما را به بازی گرفته اند، برای ما آزادی عمل و اندیشه آورد و کشورمان را از آن همه سیه روزی و واپس گرایی نجات بخشد.
آخوندها بر اساس روایات امام جعفر صادق، خرد و نیکو اندیشی را آن چنان از مادزدیده اند که ما در بست و کورکورانه چرندیات و مزخرفات فقط آخوند را پدیرفته ایم. به ما راجع به بهشت و جهنم بارها و بارها اندرزها داده شده است. ما بارها شنیدیم که بهشت دارای درختان میوه و نهرهایی است که به جای آب، عسل در آن روان است. حوریان بهشتی که قدشان به چهل متر می رسد، همیشه باکره در اختیار مردانند وهربرخوابی با آنان، چهل سال به درازا می کشد.
در این چرندیات و مزخرف گویی، شهوت و اشتهای آخوند نهفته است. آخوندها بهشت را بر اساس نیازهای شکم و زیر شکم خود ترسیم و مجسم کرده اند.
آنان به دنبال نهر عسلند، زیرا تازی بیابانی هرگز عسل نخورده بوده است، بلکه وصف مزه آن را شنیده است. غافل از این که عسل غلیظ و سفت است و نمی تواند در جوی مانند آب روان شود.
کنیزک های قد بلند چهل متری نیز عملاً برای برخوا بی و رفع شهوت آخوند مناسب نیستند. ضمناً اگر برخوا بی یک مرد در بهشت با کنیز چهل سال زمان لازم دارد، تکلیف والده آقا مصطفی همسر گرامی آن مرد که پس از مرگ، شاهد خیانت همسرش است که در حال سکس با کنیزک می باشد چه می شود؟
امیدوارم جوانان ما که ۶۷٪ اجتماع فعال جامعه ما را تشکیل می دهند، استخوان لای زخم نگذارند و تکلیف خود را با آقای موسوی و کهروبی که عاشق و شیفته این مکتب پر از علم و دانشند، هم اکنون روشن کنند زیرا ممکن است ما بازهم مانند سال ۱۳۵۷ از چاله در آییم و به درون چاه بیفتیم.
در سال ۱۳۵۷ مجاهدین و کمونیست ها به خمینی کمک کردند تا به قدرت برسد، به امید این که بعدها می توانند آخوند را به کنارزنند.
اکنون نیز بیم آن می رود که دراین انقلاب سبز و مردمی، جای آخوند عوض شود و ما کماکان برای چند سده دیگر در زیر علم امام جعفر صادق در جا بزنیم و بیاد حسین مظلوم ویا میرحسین مظلوم اشک بریزیم و جامه از خود بدریم.
هم اکنون روزنامه های کشورهای غربی فرو پاشی دولت احمدی نژاد و سقوط آخوند از قدرت را در سه سال آینده پیش بینی می کنند.
بی بی سی لندن که در حقیقت عامل اصلی بر اندازی رژیم شاهنشاهی بود، درگزارش خود پس از گفتگو با آقای کهروبی، سقوط حتمی این رژیم را به زودی پیش بینی می کند.
بنابراین، در این فرصت کوتاه و سرنوشت ساز, ما باید این تارها و بند های بردگی که ۱۴۰۰ سال است به دور ما بسته شده، از خود جدا و کنار زنیم تا به آزادی و آزادگی پیشینیان خود بازگردیم.