روز۲۲ بهمن انتظار می رفت که هم میهنان جان برکف ما بتوانند رژیم را در تنگناقرار دهند، و همه نیروهای پایداری و پشتیبانی را از اوسلب کنند. بدبختانه به چند دلیل این چنین نشد:
۱- هنوز گروهی وطن فروش، کیسه دوزو فرصت طلب، مفت خوروبی شرافت درایران به سر می برند، که بادمجان دورقاب چین هر دیکتاتور و زورگویند.
۲- رژیم جنایت کار به همراه چند صد آخوند مفت خور و هم جنایت پیشه خود، شماری بازاری بی ایمان ودزد، شماری پاسدارو بسیجی بی هویت و غیرایرانی، سی سال دارایی و سرمایه مردمی را به غارت برده اند تا بتوانند در جلوی فرزندان ایران ایستادگی کنند، و خود را هم چنان در قدرت نگاه دارند.
۳- کمک های نظامی، آموزش وفراهم کردن امکانات سرکوبی مردم از سوی کشورهای روسیه وچین، دو غارت گرجهانی.
۴- نداشتن رهبرانی سیاستمدار، دوراندیش، و با برنامه درست در اتحاد، یک پارچه کردن، و هم آهنگی جوانان.
۵- ادامه کار مسجد ها که بزرگترین لانه جاسوسی رژیم بوده، در شستشوی مغزی مردم و به بیراهه کشاندن آنان نقش نخست را همیشه برعهده داشته اند، ضمناً جایگاهی برای آموزش بسیجی و ذخیره اسلحه و وسائل سرکوبی مردم نیز می باشند.
۶- دخالت و به بیراهه کشاندن و گمراهی جوانانمان از سوی به اصطلاح رهبران سیاسی ولی شکست خورده و فرصت طلب و خوش نشین برون مرزی که مانند کفتاروشغال در کمین نشسته اند تا شیردلان و جان برکفان میهنمان کشور را آزاد سازند، آن گاه آنان خود را به طعمه رسانند، و ادعای سهم کنند.
از آن چه که گفته شد باید یادآورگردید که تلاش جوانان ما در روز ۲۲ بهمن گرچه از نظر کمی به هدف های خود نرسید، ولی از نظر کیفی بسیار درخشان و پربار بود. می توان چنین برداشت کرد که در روز ۲۲ بهمن، جوانان ما از نظر کیفی توانستند ماهیت کثیف و جنایتکارانه رژیم پلیسی نظامی و غیر مردمی ولایت وقیح راهرچه بیشتر در سطح جهانی برملا سازند.
زیرا رژیم با محدود کردن و در تنگنا گذاشتن جوانان، و هم چنین گزارش گران برون مرزی، و ردیف کردن صدها اتوبوس در خیابان های استبداد که مزدوران اجاره ای رژیم را به تهران آورده بودند، کشورهای جهانی را به این نتیجه رسانید که با یک حکومت دیکتاتوری نظامی کشتارگر سرو کار دارند.
آن چنان که، رهبران فرصت طلب آمریکا و آخوندپرور انگلیس، و حتی روسیه که منافع مردم ایران رانادیده گرفته بودند، و با رژیم لاس می زدند، در برابر فشار رسانه ها و مردم کشور خود، به ناچار برنامه و تصمیمشان را عوض کردند، و به فروپاشی وکشتارگری این رژیم ضحاکی اذعان نمودند.
نکته دیگر این که، در درون کشور نیز این لشکرکشی و صف آرایی آخوندها در برابر ملت بزرگوارومصیبت زده ایران، اغراق گویی و دروغ های گنده و حساب نشده آنان در مورد شمارآدم های کرایه ای جمع آوری شده در میدان استبداد، موجب گردید که حتی گروهی از زودباوران و نا آگاهان نیز به خود آمده، روی از رژیم بازگردانند. بی درنگ اثرونتیجه منفی این سرکوبی رژیم و مانع حرکت آزادانه مردم شدن، موجب روشنگری گروهی از پاسداران، و شماری از بسیجی ها نیز خواهد شد.
سربازان و پاسداران که می بایست از مرزها و در برابر دشمنان برون مرزی ایستادگی و از کشور دفاع کنند، و هم چنین پلیس که برای آسایش و آرامش مردم به کارگرفته شده اند، دستشان در سفره مردم است، از دسترنج و تلاش روزانه مردم بهره می گیرند و بلای جان مردمند.
در پایان، ضمن ستایش از مردم جان بر کف و آزادی خواه میهنمان، امیدواریم که جوانان ما بتوانندآقایان موسوی و کهروبی را که گرایشی به جمهوری اسلامی دارند، در راه انقلاب مردمی و ایرانی خود جای دهند و با برنامه ریزی درست برای روزهای آینده مانند شب چهارشنبه سوری، لحظه سال تحویل، ۱۲و۱۳ فروردین، رژیم مرگبار را همواره غافل گیر کنند، و به نقاط ضعف و حساس آنان یورش نمایند، تا رژیم در گیجی فرو رود و نتواند از مزدوران خود کمک بگیرد.