تا سده ۱۶ میلادی اروپا نیزمانند کشورهای خاورمیانه در قعر خرافات و جنایات دکان داران دین می سوخت، و در دانش و علم پیشرفتی نداشت. تا آن که رستاخیزرنسانس ( تولد دو باره)، پیشوایان مذهبی را از کارسیاسی بر کنارکرد، و به درون کلیساهاباز گرداند.
از آن تاریخ به بعد، مردم اروپا خود سرنوشت کشورشان را خود به دست گرفتند، و باخرد ودانایی دست به پیشرفت های علمی و اقتصادی زدند.
دردورانی که کشورهای اروپایی چهاراسبه به سوی پیشرفت وکمال می رفت، ایران درخاورمیانه هم چنان در گل و لای تعصبات و خردباختگی و اسیر در دست سوداگران و دکان داران دین بر جای ماند.
در دوره پایانی سده ۱۹ و ۲۰ میلادی، زمامداران شماری از کشورهای اروپایی مانند انگلستان، فرانسه، بلژیک، اسپانیا، و پرتقال، برای دستیابی و غارت سرمایه ها، به چند کشور آفریقا و آسیا، یورش بردند.
گرچه این کشورها توانستند سرمایه های کلانی از این غارت گری به دست آورند، ولی بی توجه و ندانسته میکرب و انگل های دینی و مذهبی را نیز باخود به کشورشان به سوقات بردند.
امروزه این انگل های اجتماع، چهره اروپارا دگرگون ساخته، و آن را به لجن کشانده اند.
برای نمونه ۵ میلیون مسلمان خرافاتی که فرانسه را در اشغال خود درآوردند، چندین میلیون مسلمانی که بخش هایی از چند شهر انگلستان را دگرگون کردند، و آرامش و آسایش را از مردم آن جا گرفتند.
اگر به به شرق لندن برویم، گداخانه بنگلادش را در آن می بینیم. در شهر برادفورد شمال انگلیس، یا سوت هال شهرکی در غرب لندن سربزنیم، مانند آن است که از لاهور، پنجاب، یا بنگلادش سر درآوردیم.
در فرانسه نیز هم چنین است. بندرها، و شهر های جنوب فرانسه مانند مارسی، نیس، مون پلیه، بخشی از پاریس، حتی شهری مانند استراسبورگ در مرز آلمان نیزدر اشغال کودتا چیان مسلمان تونسی، مراکشی، و الجزیره ای و… قرار گرفته است.
بی ثباتی، ناامنی، دروغ پردازی و دیگرخصوصیات ناپسندی که ما درجامعه مذهب زده خود می بینیم، در این کشورها نیز مشاهده می شود.
عکس العمل فرانسوی ها در برابر پوشش بورقه، و قانون جدید و چگونگی مجازات برای پوشیدن آن
عربستان سعودی و دیگر کشورهای مسلمان، از گوش و گلوی مردم خود می گیرند، تا در گوشه و کنار هرشهر و هرکشورغربی، مسجدی و یاپایگاهی برای تبلیغ دینی وشستشوی مغزی بسازند، تا به اصطلاح با کافران مبارزه کنند، و آنان را به دین اسلام ارشاد نمایند.
سرو صدا و برخوردهای گوناگون در باره ساختن مسجد در نیویورک را دیدیم، و درجریان هستیم که چگونه آمریکایی های مارگزیده را به طغیان و شورش واداشت.
بر اساس گسترش خرافات مذهبی و دینی که مانند غده سرطان در اروپا در حال پیش روی است، دولت فرانسه در پی چاره جویی، با قانون گذاری دست کم داشتن بورقه (پوشش کامل صورت آن چنان که در افغانستان مرسوم است) رادر آن کشور غیر قانونی ساخت.
نخست وزیراسترالیا بر اثر خراب کاری مسلمانان، و سوزاندن پرچم آن کشور در یک سخنرانی و پیام رادیو تلویزیونی به مسلمانان دوآتشه و خرافاتی اخطار داد که چنانچه بخواهند قوانین،زبان، و آداب و رسوم ان کشور را نادیده بگیرند، چاره ای جز ترک ان کشور نخواهند داشت. برای آگاهی بیشتر، به این لینک مراجعه فرمایید.
در کشور خودمان نیز شرایط چندان بهتری نیست. علاوه بر این که مسلمانان دوآتشه و خرافاتی به نام حزب الله، گروهی از بسیجی و پاسداران، و خواهران زینب، همه سازمان، اداره جات، کارخانه ها، و حتی مؤسسات ملی و خصوصی را اشغال کردند، بلکه ایران ستیزی و برخورد خصمانه و نفاق انگیز آنان با خانواده به ویژه بانوان، و دیگر باوران، زندگی و آرامش را از مردم گرفته، و روز روشن را بر آنان شب تار ساخته است.
از آن جا که این رژیم از تفاله و بازمانده تازیان متجاوز است، بامردم و کشورمان به صورت اشغال گران جنگی چون یورش تازیان، یورش چنگیز، ترک ها، و ازبکان عمل می کند. شمار مزدوران فلسطینی، لبنانی، متعصبین افغانی، و کشرهای دیگر در ایران بسیار زیاد و باورنکردنی است. خردباختگانی چون احمد خاتمی، مصباح یزدی، و دهها هزار امام جمعه غلامان حلقه به گوش ولی وقیح از همان قماش، و آتش گردان معرکه اند….