هم میهنان گرامی، اجازه فرمایید برای یک بارهم که شده، و برای همیشه این موضوع مهم و حیاتی را بررسی کنیم که صاحب و مالک اصلی این سرزمین کیست؟ ودر کجاست؟.
آیا امام زمان درون چاه چمکران حق این آب و خاک رادارد؟ آیا امام رضا که خود به عنوان میهمان به این سرزمین آمده ودر این جا درگذشته است، یا شیخ و عرب زاده دیگر، ویا جوانان کشورمان؟.
این پرسشی است همگانی، و هرکس از پیر وجوان، زن، ومرد، سیاستمدار و غیر سیاسی، باید بدان پاسخ گو باشد، و در دفاع و پایداری آن نیز کوشش کند.
چنانچه ما از خرد و شعور خود کمک بگیریم، و اندکی انصاف داشته باشیم، دور از هرتعصب می توان گفت که تنها جوانانند که صاحب و مالک این سرزمینند. جوانانی که بیش از ۶۷٪ جمعیت این کشور را می سازند، و با درایت، دانایی و توانایی خود آینده ساز این کشورند. جوانانی که فرزندان و بازماندگان نیاکان تلاش گر و زحمت کش ما می باشند.
نشانه های (آثار) بدست آمده در جایگاه های گوناگونی چون: تنگ بیده نزدیک شوشتر درخوزستان، سیالک (Sialk) کاشان، گرداگرد کویرمرکزی، گیان درنهاوند، تمدن حصاردردامغان، آنو درمرو، وتمدن شوش درخوزستان، نشان می دهد که از حدود ۹۰۰۰ سال پیش، نژادهای گوناگون در این سرزمین می زیسته اند.
از جمله می توان گروههای زیر را به عنوان نمونه بر شمرد: اورارتوها بین۷ و۹ هزاره پ م، در ارمنستان و آذربایجان، ایلامیها وآشوریها در مغرب و کاسیها در اطراف کوههای زاگرس.
درجامعه نخستین ایرانی که در غارها وپناهگاه ها زندگی می کردند، زنان در نگهداری آتش، ساختن ظرف های سفا لین، تکاپووجستجو در یافتن گیاهان خوردنی، وسرانجام آغاز کشت وکشاورزی، پیشاهنگ خانواده و گروه خود بودند وازاین روی باخرد واندیشه اشان، برمردان برتری داشتند. [۲ – ۱]
مادها اولین آریائی هایی بودند که توانستند گروه های چادر نشین را گرد هم آورده و آنهارازیر یک روند (قانون) و یک نظام، سیستم شاهی را بر پا سازند. (۷۱۵ – ۵۵۰) پ م
بنیان گذار این خاندان شخصی است به نام دیااکو که رفتاروکردار شایسته ای داشت وبا کدخدا منشی و دوستی توانسته بود هم راز وغم گسار همگان باشد. کردهای کنونی از فرزندان گروه ماد می باشند.
خاندان بزرگ هخامنشی، اشکانی و ساسانی، از فرزندان دیگر مهاجرین به این سرزمینند. مردمانی که در آبادی و سازندگی سخت کوشیدند، آزادگی و دموکراسی، قانون و شهری گری، دانش، بهداشت، و فرهنگ را در میان خود پیاده کردند، و به دیگر جهانیان نیز آموختند.
این مردم، در برابر تجاوز و یورش بیگانگان به این آب وخاک ایستادند، و از جان، مال وفرزندان خود مایه گذاشتند.
از دیدگاه مذهب و دین نیز، بیش از سه هزار سال پیش مردم این سرزمین به دین زردشت گرویدند، و نخستین مردمی در جهان بودند که به خدای یگانه و یکتا باور داشتند. به همه خوبی ها پای بند، و از زشتی ها، و دروغ گویی ها، بیزار و روی گردان بودند.
در کنار، همزمان، و همراه با آنان، پیروان دین یهودی می زیستند که دوش به دوش با پیروان باورهای دیگر، در سازندگی و پدافند این کشور تلاش و کوشش نموده اند، و حق آب و گل و شرکت در سرنوشت این کشور دارند. [۳]
بخش هایی از ایران بزرگ مانند ارمنستان و گرجستان که بنا به نزدیکی با امپراتوری روم مسیحی شدند، همانند دیگر هم میهنان زردشتی و یا کلیمی خود، باهم و در کنار هم بادوستی، برابری، و در صلح و آرامش می زیستند و کمترین خشونت و دشمنی دینی در میانشان نبود. آنان نیز در همه تصمیم گیری، و برنامه های این کشور بادوگروه دیگر، همراه، و برابرند.
تا آن که اسلام آمد
در زمانی، و به دلیل هایی که همه آنان شناخته شده و در تاریخ به نگارش آمده است، تازیان بیابان نشین عربستان توانستند بر خاندان بزرگ ساسانی چیره شوند، و خاک این کشور را به توبره کشانند.
آن گاه تازیان در دوسده، با شمشیر بسیاری را از پای درآوردند، سرمایه ها و هستی مردمی را غارت کردند، به زنان تجاوزنمودند، دختران را به کنیزی، و پسران را به بردگی بردند، و آن ها را در بازارهای مدینه و دیگر شهرهای جهان به فروش رساندند، و باخونریزی و بی رحمی بسیار، مردم را به پذیرفتن دین تحمیلی اشان، وادارساختند. [۴ – ۸]
رفته رفته، مهاجران عرب فرارسیدند، خانه، باغ، کشاورزی، دام داری، وهمه هستی های ایرانیان را ویژه خود ساختند، و ایرانیان را کارگر، و نوکر خود نمودند.
تا آن که هلاکوخان مغول در سال ۶۵۶ تازی (هجری) المعتصم بالله خلیفه بزرگ عباسی و سردسته غارتگران را از میان برداشت، و بدین روش، به بیش از ۶ سده تهاجم، غارتگری و باج گیری تازیان پایان داد. [۱۷ – ۹]
ودیگر این که، همان گونه که کشورمان در زنده بودن خمینی آسیب و زیان فراوان دید، و پس از مرگ وی نیز هم چنان ادامه دارد، مهاجران تازی هم که از ترس حاکمان خود رانده شده، و یا به این کشور فرارنموده بودند، به همان روش، در زنده بودن و یا پس ازمرگشان، موجب آزار و اذیت، و بلای خانمان سوزمان شدند.
حال، کشورما باداشتن این سند زنده تاریخی چه گونه می تواند در ملکیت تازی خیالی چون امام زمان، و یا امام رضا، و یا هر عرب نعلین به پای دیگر باشد؟. یعنی ۹۰۰۰ سال تاریخ درخشان کشورمان که به دست انسان های خردمند ساخته و پرورش یافته است، از ۴۰۰ سال پیش با رسمی شدن شیعه و سرازیر شدن آخوندها به ایران، یکباره به مملکت امام زمان تغییر مالکیت داد؟. اینست شعور و خرد ایرانیان درسده ۲۱ میلادی؟.
گفتن و عنوان چنین ادعایی موجب شرم وننگ برای هرگوینده و یا شنونده است.
بی تردید این کشور به جوانان پاکباز میهن دوست و تلاشگر که بیشترین جمعیت این کشور را شامل می شود، تعلق دارد و درتوان دیگری نیست که بخواهد دراین مالکیت ادعای ارث و شراکت کند.
اگرجوانان این سرزمین تصمیم گیرنده و سرنوشت ساز کشورند، تا آن جا که ما درجریان هستیم، آنان به دنبال حکومتی ایرانی، با دموکراسی و آزادی و حق سرنوشت برای قوم های گوناگون، با آزادی و برابری باورهای دینی، و زبان مادری، ولی جدا از سیاست، و یا هرگونه تبلیغ مذهبی در بیرون جامعه اند.
بی تردید درچنین اجتماعی جایی برای آخوند و یا آخوند مرام نخواهد بود.
نوع حکومت چه پادشاهی مشروطه، و یا جمهوری دموکراسی ویا هررژیم مردمی دیگری، با همه پرسی درسراسر کشور مشخص و تعیین خواهد شد.
این جاست که ما از همه ایرانیان، به ویژه از آن هایی که به روشی در مبارزه سیاسی اند، نویسنده وپژوهشگرند، و به گفته ای دستی برآتش دارند، درخواست می شود تا بی پرده، بدون حاشیه رفتن و باصراحت، بستگی و تعلق این سرزمین را به جوانانمان ویا به فرد و گروه دیگری، یاد آور شوند.
در این جا به نام چند تن از این عزیزان اشاره شده، که بی تردید شمار اندیشمندان و تلاش گران سیاسی بسیار زیاد تراست:
آقایان موسوی، آیت الله کهروبی، شاهزاده رضاپهلوی، مسعود رجوی، رضاپهلوی، ابوالحسن بنی صدر، پرویز چالنگی، بیژن فرهودی، ارژنگ داودی، حشمت طبرزدی، عبدالکریم سروش، اکبرگنجی، سازگاران، نوری زاده، حسن داعی، حسین شریعتمداری، علیرضا میبدی. شهرام همایون، حسن شریعتمداری، رهبران احزاب سیاسی
بن مایه ها:
۱ – تاریخ ایران زمین- گردآوری ونوشته دکتر محمد جواد مشکور- انتشارات اشراقی، تهران ۱۳۶۳ ص ۴
۲ – تاریخ ده هزارساله ایران- نوشته وگردآوری استاد عبدالعظیم ریاضی- جلد اول، چاپ اقبال ۱۳۷۸ تهران ص ۱۱۷- ۱۱۹
۳ – نگرشی کوتاه در فرونشست، وپس ماندگی کشورکهنسالمان ایران ( یادآوری فراموش شده ها)- نوشته نگارنده- پیش گفتارصفحه ۱-۱۲
۴ – بامداد اسلام نوشته دکتر عبدالحسین زررین کوب چاپ خانه سپهر تهران ۱۳۵۳ صفحه ۵۰
۵ – برآمدن رضاشاه برافتادن قاجار ونقش انگلیس ها- نوشته سیروس غنی
۶ – پیامبر – گردآوری زین العابدین رهنما – صفحه ۳۲
۷ – تاریخ ایران – گردآوری دکتر عبدالله ریاضی
۸ – تاریخ ایران در قرون نخستین اسلا می – نوشته برتولد
۹ – دوقرن سکوت – نوشته دکتر عبدالعظیم زرین کوب – ص ۷۳-۷۴
۱۰ – روابط خارجی ایران- نوشته عبدالرضا هوشنگ مهدوی ص ۲
۱۱ – دوقرن سکوت – نوشته دکتر عبدالعظیم زرین کوب- ص ۹۵-۹۷
۱۲ – شیعه گری وامام زمان- نوشته دکتر روشنگر- چاپ نشر نیما آلمان – ص ۱۴-۲۱
۱۳ – تاریخ ایران زمین – نوشته وگردآوری دکتر محمد جواد مشکور – ص ۱۴۳
۱۴ – اسلام شناسی – گردآوری و نوشته علی میر فطروس- چاپ نیما-ج ۱-چ ۱۲، ص ۷۶-۸۱
۱۵ – مجمل التواریخ والقصص- ص ۲۸۳ – برگرفته از بن مایه ۷، ص ۶۷
۱۶ – تاریخ ایران زمین – نوشته وگردآوری دکتر محمد جواد مشکور، ص ۱۳۷
۱۷ – جنایت ومکافات – نوشته دکتر شجاع الدین شفا-نشر فرزاد- ص ۱۱۹-۱۲۰
Pingback: سوگواری برای حُسین؛ سَمبل سُقوط فَرهنگی ایرانیان، نوشته سیروس پارسا()