۶۴۳ انسان نماهای کشورمان که به خردزدایی و تحمیر ملت دربند سرگرمند، باشکم های بشکه ای خود، و همراه داشتن چند دستمال یزدی به پیشگاه و در خدمت آقا و مولای خود، ولی امر مسلمین در زمین و آسمان ها، خلیفه اعظم خائنه ای، امام چهاردهم در آمدند، و به دم تکانی و چاپلوسی پرداختند.
ولی وقیح پس از تلاوت بخشی از آیت الکرسی، دعای نطفه، مشکلات اساسی مملکت را برای نوکران حاضر در جلسه به شرح زیر برشمردند:
« نخستین مساله حیاتی و مهم کشور، برگزاری نماز جمعه در هر مکان و درهرجا، حتی در کوچه و بازار، در زیرزمین و بالاخانه، پشت بام، درون آب انبار، و درهرگوشه و زاویه کشور است.
امت اسلامی نباید از این فیض سیاسی عبادی برکنار بماند. وظیفه شما تله گذاران، جلب جوانان است. باید جوانان که نزدیک به ۷۰٪ این جامعه را در بر می گیرند، از گردهم آیی در خیابان ها، و همراهی با این گروههای رنگین کمان مانند سبزجامگان بر کنار سازید، و به نماز آدینه در آورید. نماز آدینه را می توان در روزهای دیگر هفته نیز برگزار نمود»
سپس ولی وقیح روده درازی فرمودند: «اگر به زور هم شده، اشکالی ندارد. زیرا اسلام دین زر و زور است، و الله مدینه هرکجا که لازم بشود در کاربرد زر و زور ویا هردوی آن ها باهم، سفارش و توصیه می فرماید.
برای کمک به این امر الهی است که ما گردان موتور سوار مسلح فراهم کرده ایم تا در راه اسلام عزیز، جوانان گمراه را از خیابان گردی نجات بخشند، و به سوی نماز دشمن شکن رهنمود سازند، و یا در دانشگاه اوین به تربیت و تحصیل وادارند.»
ولی وقیح بازهم فضله پراکنی فرمودند: «این جوانان، در اجتماع، به فساد کشیده شده، و به رسانه های دشمنان ما درغرب گرایش پیدا می کنند، و شستشوی مغزی می شوند. با این کار، و این روش، اسلام در خطراست.
خلاصه این که باسمپاشی دشمنان خارجی، جوانان به گرگی تبدیل شده اند، که در برابر ما و در برابر اسلام ایستادگی می کنند. گروه سبز را این گرگان جوان به وجود آورده اند. در حالی که ما به بره نیاز داریم.
وظیفه شما تله گذاران، تبدیل جوانان گرگ صفت، به گوسفندانی مطیع و آرام است».
ولی وقیح، مسأله اساسی دیگر را مبارزه و چالش با دشمنان برون مرزی دانستند. ایشان تأکید فرمودند که: « دشمنان خارجی به سرکردگی آمریکای صهیونیست، و اسرائیل جهانخوار، می کوشند تا رژیم اسلامی آسمانی-زمینی ما را سرنگون سازند. ولی ما با داشتن موشک های زمین به هوا، و هوا به زمین، و خلبان ورزیده ای چون دکترانگلی نژاد، نه تنها سرنگون نمی شویم، بلکه با تیراندازی و جفتک اندازی، رژیم انان را نیزسرنگون خواهیم نمود.
آنگاه، ولی وقیح چند آیه از کرامات ودانش بیکران ملیجک خلافت گاه خود، آقای پروفسور دکتر انگلی نژاد خواندند، که چگونه به کمک آقای مفتکی وزیر امورخارجه خود، توانسته با سخنرانی جهانی اش در سازمان دول متحد، لگد محکمی بر قوزک پای آمریکا و اسرائیل بزند، و مدال قهرمانی جهان را از آن خود سازد.
ولی وقیح پر رویی فرمودند، و افزودند؛ «پروفسور انگلی نژاد در سازمان دول چنان با جسارت و ابهت به دشمنان ما تاختند، که همه نمایندگان که گوش تا گوش سالن را اشغال کرده بودند، از ترس و هراس، پای به فرار گذاشتند، و در حقیقت محمود ماند و حوضش.
آقای انگلی نژاد نیز شکر افشانی فرمودند، که: « ائمه باید در نماز جمعه توصیه کنند که مأمورین دولت همیشه عدالت گستر باشند، و در تنبیه و شلاق زدن مخالفان، عدالت را رعایت نمایند.
به عنوان نمونه اگر، به یکی ۸۰ ضربه، و به دیگری ۳۰ ضربه شلاق زده شود، این از عدالت اسلامی به دور است. زیرا برای رعایت عدالت، باید به هریک از آن دونفر، به طور مساوی ۸۰ ضربه شلاق زد.
ولی وقیح در پایان سمینار سیاسی عبادی به آگاهی ائمه جمعه رساندند که در راه پیشبرد اهداف اسلام ناب محمدی دستور داده اند تا دو پیکراز در گذشتگان اسلام را در دانشگاه بابل به خاک سپارند.
ایشان مژده دادند که از این پس در دانشگاهها، به گل کاری و چمن کاری نیازی نیست، زیرا بوی معطر و پرطراوت پیکر این عزیزان ذبح الهی درسرا سر فضای دانشگاه پراکنده شده، و از مسافتی دور به مشام دانشجویان خواهد رسید.
آن گاه ولی وقیح به عنوان پاداش و قدردانی از زحمات امامان جمعه در تحمیر و خردزدایی امت کذب الله، فرمودند؛ «شما وصیت های خود را آماده کنید که در چه دانشگاهی می خواهید به خاک سپرده شوید، تا بعدها ترتیب لازم داده شود، و دانشجویان ما از عطر و طعم و بوی پیکرهای شما بهره مند شوند.»
اتل متل گزارش گر ما که تا کنون بینابین عمامه ها دیده نمی شد، در این لحظه دست بلند کرد و پس از چند سرفه، از ولی وقیح این پرسش نمود: « حضرت ولی وقیح امام چهاردهم مسلمین، در زمین و آسمان، ممکن است ازدرگاه خلافت جنابعالی پرسش کنم، حالا که به خاک سپاری مردگان در دانشگاه این چنین عطرآگین و خوش بوی آور است، آیا شما برنامه ای دارید که تعدادی از این پیکرها را در دارالخلافه ودر کنار میز پذیرایی خود و اطاق خواب مجتبی خان به خاک سپارید، تاعطر گل نعنا و یاسمن آن، جنابعالی, والده آقا مجتبی، و همه یال و کوپالتان را سرمست و شاد کند؟»
ولی وقیح به این پرسش پاسخی ندادند، ولی پوزخندی زدند، و سگرمه های خود را درهم کشیدند و…
در پایان، ولی وقیح با عنوان این نکته که دیگر در کشور مشکلی وجود ندارد، و ما از نظر دانش و تحقیقات علمی نیز مانند دیگر کارها، در مرتبه نخست در جهان جای گرفته ایم، جلسه و سمینار خود را که با کف کردن امامان جمعه همراه بود، به پایان برد.