روزنامه خراسان گزارش می دهد که دیروز سه شنبه ۲۰ مهرماه برابر ۱۲ اکتبر در زندان مشهد دست جوانی را به گناه دزدی از بدن جدا کردند.
روزنامه سان تورانتو کانادا (sun) نیز گزارش می دهد که پنج شنبه گذشته دست پنج جوان را در زندان همدان از بدن جدا کردند.
به راستی زشتی این جنایت و عملکرد حیوانی را چه گونه و به چه زبانی می توان بیان کرد؟.
ما در چه زمانی زندگی می کنیم؟ دوره غار نشینی؟ عهد حجر؟ و یا در دوره بربریت؟
در کجای دنیا سوای این کشورهای دوراز فرهنگ اسلامی، به جرم دزدی که آن هم می تواند به دلیل کمبودهای اجتماعی، و عوامل روحی و روانی خانوادگی باشد، دست انسانی را از بدن جدا می کنند؟
در یک جامعه بهم ریخته نامناسب و یا فاسد، و یا در میان یک خانواده با افراد دچار بیماری های روانی، می توان انتظار داشت که یک و یا چند فرزند از تربیت و آموزش درست برکنار بمانند، و جوانی از آن خانواده به طور ناخواسته به سوی کارهای نامناسب مانند دزدی گرایش پیدا کند.
فقر و تنگدستی، و خجالت روی همسر و فرزندان، می تواند مرد بخت برگشته و نا امید را به دزدی وادارد.
آیا پیامد این جنایت یک عمر سرخوردگی، خرد و پایمال شدن شخصیت و اراده، و ناتوانی جسمی قربانی رژیم نیست؟ چگونه چنین انسانی می تواند در جامعه سر بلند کرده، و چگونه می تواند به روی بستگان، دوستان، و آشنایان خود نگاه کند؟. آیا قربانی این جنایت از شرم و خجالت ناچار نمی شود که تا پایان عمر خود گوشه نشین شود، و یا حتی خودکشی کند؟.
از آن چه گفته شد، میل و کشش به دزدی، و یا هر حرکت غیر انسانی در یک جامعه، ناشی از کم و کاست آن جامعه بوده، که مسئولیت مستقیم آن، خود رژیم می باشد.
اگر رژیم، خوب و مردمی باشد، نوجوان، و جوان به درستی و شایستگی تربیت می شود، و هرگز کاری ناشایست و ناخواسته آن اجتماع، از او سر نخواهد زد.
تا آن جا که ما می دانیم جدا کردن و قطع بخشی از بدن، میان ۲۵۰۰-۴۰۰۰ سال پیش، به دستور شاهان دیکتاتور کلده و آشور مانند نبوپولسر و آشور بانی پال انجام می شد. بعدها، اسلام این عمل حیوانی و بربریت را به عنوان قانون برای جلو گیری از دزدی برگزید.
در این ویدیو، عدالت و دادگری اسلام ناب محمدی با بریدن دست و بیرون آوردن چشم از کاسه سر نشان داده می شود. چنانچه ناراحت می شوید، لطفاً نگاه نکنید.
آیا یک دزدی ساده که به دلیل عوامل گوناگونی دور از خواسته انسان انجام می گیرد، سزاوار چنین مجازات سنگین باورنکردنی است؟ آیا می توان این دو را در دو کفه ترازو گذاشت، و آن ها را باهم برابر دانست؟
آیا این است دادگری و عدالت اسلامی که آخوندها از بام تا شام با نیرنگ و سفسطه بازی به مغز مردم فرو می کنند؟.
آن چه که در تاریخ به نگارش در آمده، بیان گر آن است که پیدایش و گسترش اسلام همواره با دزدی و غارت گری، تجاوز، و جنایت همراه بوده است.
در حقیقت «زر»، «زور»، و «تزویر»، سه اصل پایدار، و سه عامل پیشرفت اسلام در جهان بوده، و همچنان ادامه دارد.
و دیگر آن چه مربوط به کشور ما می شود آنست که مدت ۶۰۰ سال بیشتر دارایی و ثروت کشورمان را هرساله غارت کردند، و به عنوان های گوناگون به مکه و مدینه بردند.
برای این همه جنایت و غارتگری، دست یک نفر بریده نشد. درحالی که اگر آفتابه دزدی از روی ناچاری دست به دزدی کوچکی زند، سزای این آفتابه دزد، بریدن دست ویا پای او است.
اگر به پرونده سیاه و خونین رژیم اسلامی نگاه کنیم، می بینیم که هریک از سردم داران آن، میلیون ها دلار ارز از مملکت بیرون بردند.
در درون کشور نیز کارخانه ها، زمین ها، و اموال مردم را به تصرف خود در آوردند. و در برابر غارت یک مملکت و یک ملت، تا کنون دست یک پاسدار، بسیجی، و یا آخوند از بدن جدا نشده است.
دوسال پیش لیستی از بخشی از غارت گری های مسئولان جمهوری اسلامی از سوی آقای عباس پالیدزار رئیس دفتر مطالعات زیربنایی مجلس، در دانشگاه همدان پخش شد، به دنبال آن بود که لیست های دیگری نیز پخش کند.
مسئولین رژیم که ترسیده و دستپاچه شده بودند، بنا به خواسته هاشمی رفسنجانی، آقای پالیدزار را به عنوان اغتشاش گر، دستگیر، و زندانی نمودند.
عباس پالیدزاد در دانشگاه همدان سخنرانی می کند و نام ۵۰ تن از غارتگران رژیم را فاش می سازد. به خواسته رفسنجانی این ایرانی میهن دوست را دستگیر، و به زندان می اندازند
در این جا به اشاره کوتاهی از یکی از این گزارش ها می پردازیم:
یک یاد واره (ضرب المثلی) دراین سه دهه در ایران ورد زبان ها شده که می گوید: « در رژیم جمهوری اسلامی هرکس فریاد زد؛ آی دزد، آی دزد، عدالت حکم می کند که: خودش را زندان نموده، و دزد را رها کرد.»
مثال های زیر چند نمونه از این دزدی ها را نشان می دهد:
الف- بت اعظم خامنه ای و بستگانش- بنا به نوشته آقای محسن مخملباف در ژوئن سال پیش در وبلاگ «سرزمین آریایی»، جمع ثروت خامنه ای و بستگانش ۳۶ میلیارد دلار و به شرح زیراست:
ثروت شخص خامنه ای: ۳۰ میلیارد دلار، وثروت خانواده: ۶ میلیارد دلار
پول نقد:
۲۲ میلیارد دلار از ۳۶ میلیارد دلار به شکل پول نقد در ایران بود که در زمان انتخابات به دلیل شلوغی کشور تصمیم به ارسال بخش عمده آن به سوریه از طریق ترکیه گرفته شد.
این پول در مسیر ترکیه به سوریه لو رفت و در ترکیه توقیف شد. نگرانی خامنه ای این بود که در صورت سقوط رژیم، این پول ها در ایران بماند.
دولت ایران در حال تلاش برای باز پس گیری این مبلغ از ترکیه است.
در این که این پول در ترکیه توقیف شده هیچکس شکی ندارد سوال این است که چرا این پول با هواپیما مستقیم به سوریه برده نشده است.
شاید بیم آن بوده است که هواپیما و محموله اش شناسایی و سرنگون شود.
بقیه پول نقد: سه و نیم میلیارد دلار است که یک ونیم میلیارد دلار به صورت الماس و یک میلیارد دلارهم به صورت طلاست و حدود یک میلیارد به صورت اسکناس دلار است.
حساب بانکی: به غیر از آن ۲۲ میلیارد دلار نقد، ده میلیارد از ۳۶ میلیارد در حساب های بانکی است به شرح زیر:
یک میلیارد در روسیه یک میلیارد در سوریه یک میلیارد در چین یک میلیارد در ونزوئلادو میلیارد در آفریقای جنوبی دو میلیارد در لندن و دو میلیارد سایر کشورها
به غیر از ۲۲ میلیارد نقد و ۱۰ میلیارد در حساب های بانکی، بقیه اموال به صورت ملک.
سهام به مبلغ؛ ۴ میلیارددلار به شرح زیر:
۲ میلیارد سهام در بازارهای دنیا۱ میلیارد در آفریقای جنوبی۵۰۰ میلیون در سوریه۵۰۰ میلیون در ونزوئلا
۳۰ میلیارد ثروت خامنه ای از کجا آمده است؟:
۱۲ میلیارد دلار از پورسانت فروش نفت آمده۲ میلیارد دلار از بیزینس (کسب) زمین به دست آمده۶ میلیارد دلار از بیزینس سلاح به دست آمده۱۰ میلیارد دلار احمدی نژاد ظرف این ۴ سال پرداخته
بیزینس(کسب) های مذهبی خامنه ای:
آستان حضرت رضا درمشهد/آستان حضرت معصومه در قم/آستان شهر ری در جنوب تهران. تمام عوائد ناشی از این آستان ها و سرمایه گذاری های آن ها تحت کنترل و مشارکت خامنه ای است. طبسی در مشهد و ری شهری شرکای او در این دو شهر هستند.
مجتبی خامنه ای:
متولد ۱۳۴۸دومین فرزند خامنه ای، علاقه شخصی او غیر از سیاست و اقتصاد به اسب سواری است.به طوری که برای سوار شدن بر اسب مورد علاقه اش برای زمان هایی که در وکیل آباد مشهد است، اسب او را با هواپیما ۳۳۰ به مشهد می برند.
مجتبی برای بچه دار شدن، به همراه ۲۰ محافظ و همسرش به همراه سه ندیمه ، ومادر همسرش به همراه دو ندیمه، دسته جمعی به لندن رفتند و مدت دو ماه، نیمی از هتل شرایتون پارک لین لندن را اجاره کردند تا همسرش موفق شود برای او پسر بچه ای به نام باقر را به دنیا بیاورد.
گفته می شود که هزینه سفر هواپیمای اختصاصی و هتل و هزینه درمان و خرج و حقوق محافظین و ندیمه های مادر و مادر بزرگش حدود یک میلیون پوند هزینه داشته است. زنان مسئولین که از موضوع خبر دارند، وقتی درباره باقر (نوه خامنه ای) حرف می زنند از او به عنوان بچه یک میلیون پوندی سخن می گویند.
در مورد دزدی ها و جنایت های مجتبی خامنه ای و همکاری او در غارت گری کشور با پدرزنش حداد عادل، آن قدر گفتی زیاد است که افزون از بحث ما امروز ما می باشد، و لازم می آید برای هرکدام یک مقاله جداگانه نوشت.
تنها در این جا یاد آور می شود که هر بشکه نفتی که به چین و هند فروخته می شود یک دلار به حساب مجتبی واریز می گردد. چندی پیش یک میلیارد و ششصد میلیون پوند به حساب مجتبی خامنه ای در لندن رفته بود که چون پیدا نبود از کجا آمده، توسط انگلیس مصادره شد.
همچنین مجتبی بابت خرید اسلحه از روسیه ۳۰ درصد کمیسیون گرفته، که بی بی سی در جریان سعید امامی و قتل های زنجیره ای بدان اشاره کرده است.
گاهی دیده شده که مجتبی دربعضی سفرها به خارج از ایران ماشین بنز سفارت را که برای استقبال به پای هواپیما آورده شده راسوار نشده و سراغ ماشین ساده تری را گرفته است.
گاهی حتی حاضر نشده به هتل برود و در خانه کارمندان سفارت شب را خوابیده است. این ریاکاری برای پنهان کردن هزاران رازی است که خامنه ای و خانواده اش از مردم ایران پنهان کرده اند.
ثروت مجتبی: ۳ میلیارد دلار۲ میلیارد در لندن و سوریه و آفریقا۷۰۰ میلیون دلار ملک در سوریه ، ونزوئلا و لندن۳۰۰ میلیون دلار نقد (الماس و طلا و دلار).
مجتبی از سال ۷۶ جایگزین حسن خامنه ای در نفت شد.
بابت خرید بنزین تا کنون از هر تن، بین ۵ تا ۱۵ دلار حدود ۱ میلیارد دلار پورسانت گرفته است.
درمورد زمین – یک قطعه ۵۰۰هزار متری در مشهد مال اوست.
بزرگترین پاساژ و آپارتمان سازی مشهد مال مجتبی است. همه مشهدی ها آن را می شناسند.
۲۰۰ هزار متر زمین از قالیباف در تپه های عباس آباد گرفته است.
۱۵۰ هزار متر شاپینگ در اکباتان ساخته شده که مجوزش را از قالیباف گرفته (۵۰۰ میلیون دلار سود داشته است)
آشنایی مجتبی با سعید امامی:
همسر آقای خامنه ای با مجتبی پسرش و سعید امامی و همسر او با فالکوم دولت جمهوری اسلامی به مدت سه هفته به همراه محافظین به لندن می روند.
علت این سفر، عمل معده مجتبی و عمل روده مادر او خجسته خانم است. در این سفر زمینه های آشنایی نزدیک مجتبی با سعید امامی برای قتل های زنجیره ای فراهم می شود.در خاطرات زن سعید امامی آمده است:
سعید امامی وقتی از لندن بر می گردد، با مجتبی خیلی دوست می شود(و پایه قتل های زنجیره ای از سال ۷۳ شکل می گیرد.)
سعید امامی مسئول امنیت داخلی وزارت اطلاعات بود، از همان سال ها مخالفت با آقای خامنه ای شکل ظاهری به خود گرفت. ابتدا لات های تهران را کشتند.
محسنی اژه ای و آقای خوشبخت (پدر زن مصطفی خامنه ای )حکم قتل ها را صادر می کردند و بچه های اطلاعات عملیات را اجرا می کردند.
مجتبی و قتل های زنجیره ای:
بالای دفتر آقای خامنه ای در خیابان پاستور، مجتبی خامنه ای دو اتاق دارد که ملاقات هایش را در آن جا انجام می دهد. یکبار در همان اتاق ها به سعید امامی می گوید که چرا همین کاری را که با لات ها کردی ابا روشنفکرها نمی کنی؟سعید امامی می گوید : کتبی بنویس.
حجازی رئیس دفتر آقای خامنه ای به دری نجف آبادی وزیر اطلاعات وقت می نویسد که با درخواست های آقای امامی موافقت کن.
بعدها که دری نجف آبادی متهم شد که در قتل ها دخالت داشته است، گفت:در صورتی که من دستگیر شوم نامه حجازی را که مخفی کرده ام، منتشر خواهد شد تا معلوم شود که قتل های زنجیره ای دستور مجتبی بوده است.
در نتیجه موضوع قتل های زنجیره ای نتوانست به گردن دری نجف آبادی بیفتد، اما کسی یقه مجتبی را هم نگرفت.
سعید امامی تا زمانی که دستگیر نشده بود هر یکشنبه بعد از ظهر از ساعت ۴ تا ۷ شب مجتبی را در همان دو اتاق بالای دفتر رهبری ملاقات می کرده است. مصطفی و مجتبی هر کدام ۱۶ محافظ دارند که غیر از دو نفرشان دیده نمی شوند.
مجتبی درس طلبگی خوانده است و در حال حاضر گاهی در قم درس طلبگی می دهد.هنگامی که او مشغول درس دادن است ۸ نفر از طلبه ها از او محافظت می کنند.
مجتبی و انتخابات جدید:
در مورد انتخابات تز مجتبی این بود: طرفداران مخالف سوسولند.دو تا باطوم بخورند در می روند. تزی که جواب نداد.
پس از انتخابات وقتی شعار (مجتبی بمیری، رهبری رو نبینی) بر سر زبان ها افتاد ، بسیاری از زندانیان سیاسی شلاق خوردند تا کسی یا کسانی که این شعارها را بر سر زبان ها انداخته بودند، شناسایی شوند.
تصور دفتر رهبری و خود مجتبی این بود که نام او هر چه کمتر بر سر زبان ها بیفتد، راحت تر می تواند به کارهایش ادامه بدهد.
حیرت مجتبی و دفتر رهبری این بود که نام مجتبی را چه کسی بر سر زبان ها انداخته است.چرا که مجتبی تا قبل از انتخابات اخیر بیشتر پشت پرده بود.
در حال حاضر بعد از خامنه ای، مجتبی پر قدرت ترین شخص ایران است که با هماهنگی سپاه، فرمانده اصلی کودتای پس از انتخابات است.
مجتبی در بعضی از موارد حتی بر خلاف نظر پدرش علی خامنه ای رفتار می کند.
به عنوان مثال در آبان ماه سال ۱۳۸۸ به رئیس دادگاه مربوط به متهمین تجاوز و شکنجه در کهریزک توسط فیروز آبادی اطلاع داده شد که آقای خامنه ای دستور آزادی متهمین کهریزک را داده است.
متهمین آزاد می شوند، اما رئیس دادگاه از لاریجانی رئیس قوه قضائیه می پرسد : چرا بیت رهبری از طریق شما به من امر نکرده اند؟لاریجانی اظهار بی اطلاعی می کند اما اصرار می کند که قضیه را مسکوت بگذارد تا از شخص آقا بپرسد.
و می گوید قرار است پس فردا شرفیاب شوم.
دو روز بعد از آقای خامنه ای می پرسد: که چرا از طریق من به رئیس دادگاه ابلاغ نفرمودید؟
خامنه ای اظهار بی اطلاعی می کند و می گوید من چنین دستوری نداده ام.
فیروز آبادی که در آن لحظه برای بازدید در قزوین بوده است احضار می شود و با هلیکوپتر خودش را به بیت می رساند.خامنه ای از او می پرسد: تو چنین دستوری داده ای؟فیروز آبادی می گوید: بله من گفتم.
خامنه ای می پرسد:از چه کسی چنین دستوری گرفتی؟فیروز آبادی می گوید اجازه بدهید خصوصی عرض کنم. خامنه ای به او حکم می کند تا فوری گزارش دهد. و او می گوید: آقا مجتبی فرمودند.و دوباره خامنه ای دستور دستگیری مجدد متهمین کهریزک را صادر می کتد.
دزدان دیگر دستگاه خلافت-
الف- خانواده هاشمی رفسنجانی:
یک سوم جزیره کیش – یک پارک جنگلی در شمال از املاک شرکت نفتی چند میلیاردی
عمه خانم یعنی خواهر هاشمی در کانادا.. میلیاردها دلار از محل عدم پرداخت عوارض به دولت برای واردات خودروی دِوو….
مهدی هاشمی مدیریت بهینه سازی سوخت با استخدام زیباترین و خوشگل ترین دختران از آنها چه بهره هایی برد و چه سوء استفاده هایی که نکرد..و فیلمی که از اتاق او کشف شد عمق کثیف کاری های او را مشخص کرد.
ب- آیت الله محمد یزدی (رئیس سابق قوه قضاییه) صاحب شرکت لاستیک دنا کارخانه ای که ۶۰۰ میلیارد بود، به قیمت ده میلیارد مثلا خرید و تازه همان ده میلیارد را هم نداد … به همین راحتی، اقای ایت الله کارخانه را صاحب شد، و بعد از مدتی کارخانه را در بورس فروخت… ۱۲۶ میلیارد ویلاهای شمال، زمین های شیراز، پول نقد حساب کارخانه در بانک… فرزندش حمید یزدی جنگل های شمال را به تاراج داد..
پ- آیت الله واعظ طبسی و فرزندش ناصر واعظ طبسی -۱۲ معدن بزرگ در خراسان متعلق به او و پرونده المکاسب هم که مربوط به آقازاده است.
ت- علی اکبر ناطق نوری، حسین دین پرور، معزی، عسگراولادی، رفیق دوست تصاحب هزاران ماشین پرشیا به نصف قیمت، توسط، اعضای بنیاد نهج البلاغه.
ث- آیت الله امامی کاشانی صاحب معدن سنگ مرمر فارس( بهترین معدن سنگ دنیا) و سه معدن دیگر در زنجان
ج- ایت الله علم الهدی [امام جمعه بسیار معتقد و نگران اسلام مشهد] و حجت الاسلام فلاحیان وزیر اسبق اطلاعات بنیاد “همگرایی اندیشه” ۲۰۰۰ دستگاه ماشین مجانی صفر کیلومتر.
لینک فیلم سخنرانی پالیزدار برای دانلود مستقیم از فور شیرد
آن چه به کوتاه می توان گفت این است که چگونه یک روضه خوان مشهدی که پیش از انقلاب ۳-۵ تومان می گرفت تا با موتورسیکلت خود از کوچه به کوچه، و محله به محله ای برود، و روضه خوانی کند، حال در این سه دهه، مملکت را به تاراج کشانده، و همه چیز و همه جا را غارت کرده است. به راستی، جای بسی اندوه و تأ سف است.
هم میهنان گرامی، تلاش ما بر این بود که مقاله را هرچه کوتاه تر پخش کنیم تا موجب خستگی شما نشود. وگرنه گفتنی در مورد این غارتگران و جنایتکاران زیاد است.
حال، خواهشمند است به داوری بنشینید، آیاچنانچه دست و یا پای دزدی باید بریده شود، آن جوان بی نوای خراسانی، ویا ۵ انسان محروم و ستمدیده همدانی مستوجب این مجازاتند، ویا شاه دزدان و ابر جنایتکارانی چون علی بابا و چهل دزد همکارش، و با همکاری مجتبی، ابرجنایتکار عصرما؟؟؟
Pingback: قاضی مرتضوی، برادران لاریجانی و همه جنایتکاران حکومتی در پایان، واجبی خور نظام هستند! | andishehayandeh()
Pingback: بوی گند فساد رژیم ملاها در همه زمینه ها سراسر کشور را فراگرفته | naslesookhte57()
Pingback: رژیم ضد بشری علیه ملت ایران – taheriazad()