امروز دست یک انسان دیگر را در زندان یزد قطع کردند. جرمش چهار فقره سرقت بوده است. در این که دزدی کار زشتی است و خلاصه خلاف عرف جامعه است، شکی نیست، وما در این جا قصد دفاع از دزد را نداریم.
تا آن جا که ما می دانیم، پیش از این انقلاب شکوهمند و پر از عدالت اسلامی زندان های یزد هرگز دزدی از استان یزد به خود ندیده بوده است. زیرا این شهر مرکز زردشتیان ایران بوده، و کلام زیبا و انسانی زردشت بزرگ همیشه آویزه گوش مردم می باشد،
طبق قانون فقه اسلامی، دست دزدان باید قطع شود، زنان خطاکار باید سنگسار شوند، کسانی که اسلام را نمی پذیرند باید کشته شوند و گردنشان را زد، و در نهایت این که؛ معترضین به ساحت مقدس خلیفه اسلامی را باید زندانی و شکنجه کرد.
آقای خامنه ای، آیا مرگ خوب است امّا برای همسایه؟ دیوار کوتاه تر از این دزدان خرده پا گیر نیاوردید؟ دزدی این ها که در مقابل غارت و چپاول گری شما و دوستانتان و سردمداران کشورمان پشیزی به حساب نمی آید.
گندش درآمده که به دیپلمات های افغان میلیارد میلیارد پول می دهید، در اطراف قم تروریست تربیت می کنید، نیرو آماده می کنید برای ترور شخصیت های سیاسی عراق، آیا این سرمایه ای که خرج می کنید حاصل زحمات و دست پینه بسته شما است، و یا از روضه خوانی های پنچ تومانی اتان در مشهد جمع کرده اید؟ و با کار و کاسبی های شب جمعه اتان در گورستان برسر مردگان به دست آورده اید؟.
ولی نه، این چنین نیست. این ها دزدی و غارتگری میلیونی شما و خانواده چپاولگرت، به ویژه عزیز دردانه اتان ملا مجتبی می باشد که عامل دزدی از بیت المال، و کشتار انبوهی از مردم ایران است.
اگر دست دزدان را باید قطع نمود، تو بی نوای بد بخت، ،پس از قطع دستت چگونه می خواهی طهارت بگیری و نمازی دروغین و سراپا حقه بازی و کلک به جای آوری؟
ایرانمان به شدّت اسلامی شده است. به لطف پیغمبر و ائمه ی اطهار تمام احکامی که آن ها از سر شکمشان نطق می کردند برای گول زدن مردم بدبخت، امروزه در مملکتمان اجرا می شود. مردان را در راه همسر بی شمار گزیدن آزاد گذاشته اند و بانوانی آزاده و میهن دوست بزرگوار چون؛ نسرین ستوده ، شیما نظر آهاری، و بهاره هدایت در بند شما ضحاکیان گرفتارند.
تخم مرغ دزدان را دست قطع می کنند. در حالی که دزدان و جنایت کاران گردن کلفتی همانند رفسنجانی و ملا مجتبی فرزند شما، در مملکت می چزخند و به دزدی هایشان ادامه می دهند.
آقای خامنه ای:
آیا باید انتظار داشته باشیم که روح رسول اکرم در شما حلول نماید و حضرت عالی هوس زن شش ساله بکنید، در این روزهای آخر یا اینکه مجتبی را در اتاقتان بخوابانید و خودتان از ترس میکروب هایی مثل من به غار پناه ببرید؟. احتمالاً به شما چنین وحیی نخواهد شد.
آیا می توان گفت کی ایرانمان از چنگ اعراب و تازی پرستانی چون شماها رهایی می یابد؟. من که نمی دانم، و نمی توانم آن روز را پیش بینی کنم.
آقای فیلسوف،روحانی والا، دانشمند معظم، ستاره سهیل، علی گدای پنج تومانی،… خوشحالی که مملکت بوی ولایت امیر المومنین می دهد؟ شاید تو از او نیز در امر عدالت و اسلام گرایی پیشی گرفته باشی، ولی هر دو مشابه یکدیگرید؛ هردوعاشق قدرت،دیکتاتور، هر دو زبانتان زبان شمشیر است، و متوصل به زورید. هر دو عبادات بی پایان به درگاه الله می برید، هر دو عاشق اعراب و ضدّ ایران هستید، علی نیز همواره می ترسید خلافتش را از او بگیرند، چه جنگها کرد تا خلیفه بماند، و چه انسان ها را کشت تا قدرت از چنگالش بیرون نرود…
خوشحال باش که تو نیز همانند جد بزرگوارت هستی و اصلاً کپی برابر اصلید. ولی سرنوشت جدت را همیشه جلوی چشمانت بیاور. دور نیست آن روزی که سر تو را نیز زیر آب کنند.
حال دست قطع کن، زنان بی کناه را سنگسار کن، مخالفین شجاعت را اعدام کن، دلاور مردان و شیر زنان ایران را در زندان ها مورد بدترین شکنجه ها قرار بده، کاری کن که مثل همین الان مردم لقمه در خون بزنند و همه نالان و گریان باشند، پدران را شرمنده ی خانواده هایشان کن، زندگی ها را از هم بپاشان و خانواده و معنایش را با تبصره های اسلامیت نابود کن.
الحق والانصاف که همچین مملکتی شایسته ی امام زمانتان است. باشد که زود تر از چاه جمکرانش بیرون بخزد و همه ی جهان را پر کند از عدل و داد. همچون عدل و دادی که در کشور فلک زده ی ما موج می زند؛ عدل و داد اسلامی…