هم میهنان گرامی، جوانان برومند و وارسته ایران، بیایید موقعیت و وضعیت خود را در برابر رژیم کشتارگر اسلامی ارزیابی کنیم.
این رژیم از سه دهه پیش تاکنون، دستورات خشن و بیرحمانه تازیان صحرای عربستان را با آخرین تکنولوژی جهانی در برخورد و سرکوبی مردم به کار برده است. تاکنون انتقاد و اعتراض مردم نیز نتوانسته حتی کمی و اندکی از دیکتاتوری و زورگویی این رژیم کاهش دهد.
رستاخیز و خیزش مردمی به عنوان جنبش سبز با آن شعارهای انسانی و دور ازهرگونه خشونت نیز پیشرفت چشمگیری نداشته است.
البته این ایراد و انتقاد بر آقای میرحسین موسوی، آیت الله کهروبی، و آقای خاتمی همیشه وارد است که نخست آنان ساختار شکن نبوده، و هرکدام به نحوی خود را وابسته به رژیم می دانند، دیگر آن که در تظاهرات چند میلیونی تهران و شهرستان ها در ۲۲ خرداد و روز عاشورای سال پیش به جای تشویق مردم به پایداری و ماندن در خیابان ها که می توانست رژیم را سرنگون کند، به خانه هایشان فرستادند، و حتی با پشت کردن به مردم، هرگونه فعالیت را عملاً به بهار آینده واگذار کردند. با این روش، بر روی انقلاب و برخاستن مردم آب سرد و خاکستر نومیدی پاشیده شد.
همان گونه که گفته شد، رهبران جنبش سبز تنها در اندیشه سازش و کوتاه آمدن با رژیم بودند. وگرنه می توانستند از تظاهرات میلیونی مردم برای سرنگونی رژیم بهره بگیرند.
نمونه این عملکرد، انقلاب مخملی اوکراین است. وقتی در انخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۴ تقلب شد، مردم در میدان شهر کیف پایتخت اوکراین به گرد هم آمدند، و به تظاهرات خود تا آن جا ادامه دادند که دادگاه رأی به باطل بودن انتخابات، و دستور به همه پرسی دیگر داد.
نکته دیگر این که شماری فرصت طلب و یا وابسته به رژیم مانند کدیور، و یا ۷۲ تن شهیدان زنده که خود را درون جنبش سبز جای سازی کرده اند، عوامل دیگری هستند که جنبش سبز را به بیراهه کشانده، و چندان امیدی به مردمی بودن، و فعالیت این جنبش نیست.
حال، باید به دنبال راههای دیگری بود تابتوان با رژیم کنونی چالش کرد.
راههایی که می تواند راهگشای ما باشد و رژیم را به زانو بیاورد، از این گونه اند:
۱- اختلال و ایجاد سرو صدا در مجالس آخوند
این یک کار شگرفی است که گویا تا کنون در چند مسجد ایران پیاده شده است. به تازگی در چند مسجد، جوانان باصلوات فرستادن پی در پی، چنان عرصه را بر آخوند تنگ می کنند، که او به ناچار از منبر پایین آمده، و مسجد را ترک می نماید.
۲- اعتصاب همگانی
این اعتصاب عمومی و یا اعتصاب منفی باید همه جانبه و همگانی باشد. در خرید های خود نیز باید دقت کنیم تا بیش از این گردن و شکم بازاریان ، سپاهیان، و آخوندهای دزد ایران ستیز که صادرات و واردات ایران را در دست و به یغما گرفته اند، کلفت نکنیم.
بی تردید، در آینده سیاسی و اجتماعی ایران، جائی و مکانی برای آخوند و آخوند نما و هیچ گونه تظاهر دینی در سطح اجتماع وجود نخواهد داشت.
۳- اعتصاب منفی
همان گونه که ما وقتی از کسی دل خوریم و از او خوشمان نمی آید با او رفت و آمد نمی کنیم، وظیفه ما است که در هیچ محفل آخوند و آخوند نژاد مانند مسجد، حسینیه، امام زاده، دعای کمیل، نمازجمعه و نظایر آن ها شرکت نکنیم.
هم چنین وظیفه تک تک ما است با توصیه و توجیه به دیگران، به ویژه پدران، مادران، پدربزرگ ها، و مادربزرگ ها؛ از رفتن آنان به این گونه مجلس های آخوندی که همواره به شستشوی مغزی و تحمیر مردم می پردازند، جلوگیری نمائیم. شرکت ما، در حقیقت تایید و پشتیبانی آن هااست.
۴- حمله به آخوند، سپاه، بسیجی، و کشتن آن ها
گرچه فرهنگ ما ایرانیان از کشتن و آزار دیگران به دور است، و لی از آن جا که این ویژگی انسانی همواره در تاریخ کشورمان مورد سوء استفاده رژیم های دیکتاتوری قرار گرفته، چنانچه کاربرد سه مورد با لا بی نتیجه بود، بنابراین لازم می آید که برای کوتاه مدت رحم و گذشت از آخوند، سپاهی، و بسیجی جنایت کار را به کنار گذاشته، و مقابل به مثل کنیم. همان گونه که در اکتبر ۲۰۱۰ سه آخوند مورد حمله قرار گرفتد. یکی از آن ها زخمی، و دونفردیگر کشته شدند. بنا بر آن چه به ما گزارش داده شده، حجت الاسلام محمد علی حبیب اللهی، یکی از کشته شد گان بوده است.