با تنی چند از قهرمانان و رهبران واقعی کشورمان بیشتر آشنا شوید ۳

در تاریخ ۱۱ آبانماه ۸۹ مقاله زیر را به یادآوری چند هم میهن برجسته درون سیاهچال های رژیم به شرح زیر پرداختیم:

بی تردید هریک از صدها زنان و مردانی که دلاورانه در برابر سپاه جهل و جنایت ولایت وقیح ایستادگی کردند، و بسیاری از آنان هم اکنون در سیاهچال های رژیم به سر می برند، بی حرمتی می بینند، و مورد ضرب و شتم و شکنجه، و تجاوز قرار می گیرند، می تواند رهبر و پیشاهنگی برای فردای آزاد ایران باشد.

ارژنگ داودی، منصور اسانلو، حشمت الله تبرزدی، و آیت الله کاظمینی چهار تن از صدها تن دلاوران و جانبازانی که می توانند رهبر و پیشاهنگ فردای آزادی کشورمان باشند.

ارژنگ داودی، منصور اسانلو، حشمت الله تبرزدی، و آیت الله کاظمینی چهار تن از صدها تن دلاوران و جانبازانی که می توانند رهبر و پیشاهنگ فردای آزادی کشورمان باشند.

هنگامی که از زجرها و شکنجه هایی که این عزیزان بی مدعا در راه آزادی و دموکراسی کشورمان به جان خود خریده اند، و ازهستی و وجود خود و خانواده شان مایه گذاشتند آگاه می شویم، در برابرشان سر تعظیم فرود آورده، و به این نتیجه می رسیم که برای مدعیان راه آزادی که خوش نشین کشورهای باختری اند، و هر آن باصدور و پخش اعلامیه های چندش آور ومسخره، و یا سخنرانی در میان چاپلوسان خود ادعای وجود می کنند، دیگر جایی برای خودنمایی باقی نخواهد ماند.

در این جا تنها به شرح بسیار کوتاهی از زندگی و تلاش برای آزادی چند تن از این جانبازان راه آزادی می پردازیم:

۱- منصور اسانلو

منصور اسانلو رئیس سندیکای رانندگان اتوبوس رانی خطوط واحد تهران، در تیرماه سال ۸۶ نزدیک منزل خود بدون هیچ مجوزی از سوی مأموران امنیتی دستگیر شد. وی بدون هیچ دلیلی به اتهام پوچ اقدام علیه امنیت ملی، و نظام، به ۵ سال زندان محکوم گردید.

منصور اسانلو هم اکنون، به همراه گروهی دیگر از مبارزان راه آزادی به نام های عیسی سحرخیز، احمد زید آبادی، حشمت الله طبرزدی، مهدی محمودیان، و مسعود باستانی، در زندان رجائی شهر به سر می برند.
منصور اسانلو از حساسیت پوستی، بیماری های ریوی، چشمی، و کمردرد رنج می برد. تاکنون پزشک قانونی سه بار رأی به ناتوانی وی در زندان بودن داده، ولی بدان توجهی نشده است.

تصویری از زندان رجائی شهر، و یا کشتارگاه و یکی از مراکز جنایت های ولایت وقیح، جایی که خون بسیاری از آزادگان کشورمان به زمین ریخته شده است.

گویا منصور اسانلو در بندی است که ویژه قاچاقچیان و جنایتکاران است، و تاکنون چند بار مورد یورش و تهاجم آنان قرار گرفته است.
در تیر ماه گذشته زویا صمدی، عروس آقای اسانلو هنگام بیرون آمدن ازایستگاه مترو طرشت مورد یورش و ضرب و شتم جنایت کاران رژیم قرار می گیرد، و با دستان و چشمان بسته به جای نامعلومی برده می شود. آن گاه، با تهدید ازاو می خواهند که آقای اسانلو دست از فعالیت سیاسی خود بردارد تا خانواده آن ها مورد گزند بیشتر قرار نگیرد. ضربات وارده بر تن زویا موجب می شود که جنین خود را از دست بدهد.

وب سایت رسمی برای دفاع و پشتیبانی از آزادی:

http://www.facebook.com/group.php?gid=335711490657

http://www.itfglobal.org/campaigns/freeosanloo.cfm/

۲- ارژنگ داودی

ارژنگ داودی، معلم و نویسنده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۳۸۲ به عنوان اقدام علیه امنیت ملی، و نوشتن مانیفست سکولار ایرانیان، دستگیر شد. داودی، درمدت بازداشت به زندان های گوناگونی مانند اوین، بندرعباس، گوهردشت کرج جا به جا شده است. نامبرده در دادگاه انقلاب ۱۶ ماه پس از دستگیری خود، به ۱۵ سال زندان، و ۷۴ ضربه شلاق محکوم گردید.
مدیر زندان در اعتراض به خواسته های آقای داودی و دیگر زندانیان می گوید؛ « فعلا ما حکومت می کنیم و هرطور دلمان بخواهد تصمیم می گیریم، اگر اینها – زندانیان سیاسی – توانستند حکومت را از ما بگیرند هر چه خواستند بکنند!».

آقای داودی از ۲۲ تیرماه ۱۳۸۹ به اعتصاب غذا دست می زند. در هشتم شهریور یعنی پس از ۱/۵ ماه اعتصاب غذا، به کما می رود.
در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۸۹ ارژنگ داوودی پس از گذشت بیش ازدو ماه از اعتصاب غذا در حالیکه به سختی قادر به تکلم و گشودن پلک هایش می باشد به بهداری زندان رجایی شهر منتقل گردید.
با آن که شرایط جسمی نامبرده در آن تاریخ بسیار نامناسب بود، در بهداری زندان رجایی شهر، از ایشان می خواهند تا فرمی را امضا کند که مسئولیت هرپیش آمدی با ادامه اعتصاب غذا بر عهده خود وی خواهد بود. ارژنگ داودی در آن تاریخ با تاکید بر ادامه اعتصاب از امضای این فرم خودداری ورزد.
نام برده پس از ۷۴ روز اعتصاب غذا در تاریخ سوم مهرما ۱۳۸۹ بر اثراصرار و خواسته بستگان و دوستان، وپس از رسیدن به بسیاری از خواسته هایش، به اعتصاب غذای خود پایان می دهد.

وب سایت رسمی برای دفاع و پشتیبانی از آزادی:
http://www.arzhangdavoodi.com/

۳- آیت الله کاظمینی بروجردی

آقای سید حسین کاظمینی بروجردی، روحانی بزرگی که به فرهنگ و آئین ایرانی پای بند است، باتئوری ولایت فقیه موافقتی ندارد، و طرفدار جدایی دین از دولت و بازگشت به اصل دین سنتی است.
بی تردید این جرم و گناه بزرگی است که از دیدگاه ولی وقیح پسندیده نمی باشد. این اندیشه می تواند دکان غارت گری، چپاول و جنایات رژیم را به راحتی تعطیل کند، و ولی وقیح را به همان موتور سواری و روضه خوانی ۵ تومانی بازگرداند.

بنابر این، در نیمه شب یک شنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۵، مأمورین رژیم کشتارگر، محل و خانه آیت الله کاظمینی بروجردی را محاصره می کنند، و پس از زد وخورد با مردمی که از نامبرده حمایت می کردند، آیت الله کاظمینی بروجردی را همراه با بستگان و شماری از هواخواهان ایشان دستگیر و باخود می برند.

وب سایت رسمی برای دفاع و پشتیبانی از آزادی:
http://www.boroujerdi.eu/

آیت الله کاظمینی روحانی دلاور که پای بند فرهنگ و آیین کشورمان است، در هنگام یورش لشکر جنایت بار ولی وقیح به خانه و خانواده اش،  چگونگی رفتار این جانوران را شرح می دهد.

۴- حشمت‌الله طبرزدی

حشمت‌الله طبرزدی روزنامه نگار ، فعال سیاسی، فارغ‌التحصیل رشته مهندسی راه ‏و‎ ‎ساختمان از دانشگاه پلی تکنیک تهران (امیر کبیر) می باشد.
وی که از آغازین سالهای دهه شصت عضو دفتر تحکیم وحدت بود. در سال ۱۳۶۳ به همراه برخی دیگر «اتحادیه انجمن‌های اسلامی‎ ‎دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها و ‏مراکز آموزش عالی» را بنیان گذارد، و نشریات «پیام دانشجو» ، «ندای دانشجو»،«هویت خویش» و «گزارش روز» را مدیریت نمود.
حشمت‌الله طبرزدی نخست از هواداران جمهوری اسلامی بود، و از خامنه‌ای طرفداری می کرد. ولی پس از دوم خرداد سال پیش، به انتقاد خامنه‌ای پرداخت .

دادگاه انقلاب حشمت‌الله طبرزدی را، به اتهام تشکیل گروه غیرقانونی، توهین به مقام رهبری، تشکیل تجمعات غیرقانونی، به ۱۴ سال زندان محکوم کرده بود. این حکم در دیوان عالی به ۷ سال زندان با احتساب ایام بازداشت پیشین کاهش یافت.
براساس این حکم، دوران زندانی وی می بایست در مرداد ماه ۸۶ پایان یافته باشد.

طبرزدی بیش از ۹ سال حبس در زندان و بازداشت در بازداشتگاههای سپاه و وزارت اطلاعات، توسط قاضی حداد به ۱۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی و تبعید محکوم گردید.
نام برده باردیگر در تاریخ ۷ دیماه ۱۳۸۸ پس از تظاهرات هواداران جنبش سبز در تاسوعا و عاشورا (۵ و ۶ دی ۱۳۸۸) توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. آن گاه، مأمورین به خانه او ریختند، و وسایل شخصی، کامپیوتر و یادداشت‌های وی را نیز با خود بردند.

وب سایت رسمی برای دفاع و پشتیبانی از آزادی:
http://sostabarzadi.wordpress.com