دوپرده پیشین نمایش کمدی – تراژدی را باشرکت هنرپیشه نام دار ایرانی نما، ملا شیرین بیگم اسلام پناه را دیدیم، واکنون پرده دیگر به روی صحنه می آید.
از تماشاگران و دوستان خواهشمند است عینک ویژه هولوگرام سه بعدی را به چشم داشته باشند، و اگرخدای ناکرده دشواری در شنوایی دارند، گوش بگیر، و یا سمعک خود را نیز همراه بیاورند تا چیزی از این بازی زیرکانه و جادوگری های شیرین بیگم و دستیاران هنرمندشان بی بی رقیه بی اختیاری، و رقصانه کلثوم صنوبری را از دست ندهند.
برای هم میهنانی که دوپرده پیشین را ندیده اند، ناچاریم به شرح کوتاه زیر بپردازیم:
ملا شیرین بیگم که نام اصلی اشان صغرابگم و از دیار و قبیله قریش می باشند، در سال ۲۰۰۳ با بازی سحر انگیز خود، از هنرپیشگان نامدار آن روز جان پل ۲ پاپ اعظم، و ژرژ بوش پیشی گرفتند، و جایزه نخست اسکار خود را از سوی کمپانی های نفتی به عنوان بهترین زن مسلمان دریافت داشتند.
آن گاه از این هنرمند بزرگ در نقش وکیل زبر دستی برای آزادی بمب گذاران و قاتلین زندان گوآنتنمو و همدردی و همراهی با ولایت وقیح بهره گیری شد که به شایستگی نقش خود را ایفا نمودند، و همواره از سوی سرمایه گذاران و مسئولین رژیم الله برزمین، هم چنین ملا مسعود رجوی، و ملا کدیور دیگر همکارانشان مورد تشویق و ستایش قرار گرفتند.
در نمایش نامه هایی که از کذب الله لبنان ترتیب داده شد، ایشان در پشتیبانی از مظلومان ۷۲ تن فلسطین، و اسرائیل ظالم شرکت نموده، بازی محشری از خود به جای گذاشتند، که از سوی حسن رذل الله چند مدال مانند شمشیر، خنجر، بکس، و دائرت المعارف المنجد به ایشان اهداء شده است.
گویا هدف این بوده که این بانوی اسلام از روی این فرهنگ نامه، زبان عربی را به خوبی بیاموزند تا چنانچه در آینده ای نه چندان دور، تصمیم به مسافرت به جهان دیگر گرفتند، دربهشت در کنار علمای اسلام چون امام بت شکن خمینی کویر و خلخالی بزرگ، از گفتگو با آنان که به زبان عربی است، و به تازگی یک دانشمند و عالم ربانی به کشف آن نائل گردیده، محروم نمانند.
تازی زاده ای که در گفتگوی تلویزیونی رژیم، زبان اهل بهشت را عربی، و زبان ساکنان جهنم را مجوسی ( فارسی َ) می داند. بهشت و جهنمی که آخوند برای کلاهبرداری و سرکیسه کردن خردباختگان اختراع کرده است.
دوستان و هم پیالگان این هنر پیشه بزرگ مانند بی بی رقیه، و رقصانه کلثوم که نامشان در بالا رفت نیز در کشورهای دیگر به تبلیغ در بازی های هنرمندانه این بانوی اسلام می پردازند، و در پی آنند تا تندیس زرینی از ایشان ساخته، و بر سر هر کوی و برزنی بر پای دارند.
البته چند رل دیگر نیز مانند وکالت در یافتن قتل های زنجیره ای، و کشتن زهرا کاظمی به این بنت اسلام داده شد، ولی چندان علاقه ای از خود درصحنه نشان ندادند، و در نتیجه ۶۰ میلیون تماشاچیان از اشتباه ایشان در بازی خسته و افسرده شدند، و به ناچار سالن نمایش را ترک نمودند.
رل های دیگری نیز مانند حمایت و پشتیبانی از فرزاد کمانگر، کبرا رحمان پور، دلارا دارابی، هوتن، و سجاد به ایشان پیشنهاد شد، ولی از آن جا که این ها طبق خواسته و استاندارد ولایت وقیح، و کاملاً ذبح اسلامی نبودند، مورد پذیرش این هنرپیشه بزرگوار قرار نگرفت.
گویا به تازگی رل بزرگی از سوی کمپانی های حافظ نفت خاورمیانه به نام « ملکه شاه جهان» به ایشان پیشنهاد شده که شدیداً مورد استقبال و پذیرش جهان اسلام به ویژه امت کذب الله قرار گرفته است، و یاران بی قرار ایشان، بی بی رقیه، و رقصانه خانم در حال این کمپین اند که ایشان را هرچه زودتر به آلاف علوفی برسانند وخود نیزسهم بزرگی داشته باشند، و بر عظمت و پایداری اسلام ناب محمدی خدشه ای وارد نگردد.
اتل متل گزارش گر ما در برنامه پیشین، گفتگویی با تنی چند از تماشاچیان که صحنه نمایش را ترک کرده اند، داشته که برای آگاهی شما عزیزان هم میهن در این جا بازگو می گردد:
اتل متل- آقای محترم، بادرود به شما، ممکن است خودتان را معرفی فرمایید؟
خس و خاشاک- بله نام من «مردم» است که عده ای مرا «خس و خاشاک»، و شماری هم مرا «میکرب» می نامند.
اتل متل- آیا دلیلی داشته که شما چند نمایش این هنرمند اسلام را ترک کردید، و نمی خواهید برنامه دیگری را نگاه کنید؟.
خس و خاشاک- بله، این کاملاً روشن است ما به دنبال هنرمند اصلی کشورمان به نام «بانوی ایران، ویا آقای ایران هستیم». از دید ما، بازی یک «زن، ویا مرد مسلمان»، طرد شده، و مردود است.
اتل متل- ممکن است که گفته خود را کامل تر بفرمایید تا برای دیگران روشن و واضح باشد؟.
خس و خاشاک – بله، باکمال میل، (و این چنین بر سخن خود می افزاید:) «ما هر هنرمندی به نام بانوی، و یا آقای ایران نقشی داشته باشد، و به صحنه آید، با آغوش باز او را می پذیریم، جان، و هستی امان را نثار راهش می کنیم».
خس و خاشاک ادامه می دهد: «اکنون ۱۴۰۰ سال می گذرد که هنرپیشگانی به نام مرد ویا زن مسلمان صحنه تئاتر و نمایش ما را اشغال کرده، و آن را به لجن کشیده اند. ما همواره پول پرداختیم، خسارت دیدیم، و بدیدن آن ها رفتیم، و هربار پشیمان و حسرت زده، بازگشتیم.
ما دیگر باره، بازی هنر پیشه نماهای تازی مرامی چون؛ رجوی، کدیور، گنجی، سروش، فرخ نگهدار، و مانند آنان را به صحنه نمایش خود راه نخواهیم داد».