خواندن این مقاله، به افرادی که وطن و هویت چند هزار ساله ی خویش را به کتاب بی محتوایی همانند قرآن فروخته اند و به جای آن که دلسوز ایران باشند، سینه چاک اعراب و نوکر محمد و اهل بیتش هستند، برای از دست رفتن سجاد یک تن لش و آماده خور، اشک اندوه می ریزند، بابت توهین هایی که بی سر و پاهای عرب به تمدن ایران می کنند ولی ذرّه ای دلگیر نمی شوند،توصیه نمی شود. زیرا اینان خردباختگانند، و از اندیشه و تفکر، با چارپایان همانندند.
سید حسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان، رفیق گرمابه و گلستان محمود احمدی نژاد، مسلمان به معنای واقعی اعلام کرد:
« در ایران چیزی به اسم تمدن ایرانی وجود ندارد و رهبر فرزانه ی ایران از بیخ عرب است و اعتراضات به انتخابات ریاست جمهوری ایران را بیهوده می دانم و…»
وقتی این مزخرفات را از دهان یک عرب پاپتی شنیدم، از سرم دود کشید، و دنیا در جلو چشمم تیره و تار شد.
حال بگذارید کمی هویت والای سید حسن و تمامی اعراب بی شعور را در این جا بر رسی نماییم:
زمانی که شما تازیان، در صحراهای بی آب و علف عربستان به دنبال مارمولک و ملخ زیر پهن الاغ هایتان می گشتید، زمانی که شما بی شرفان ولگرد، در شن و ماسه های داغ بیابان چادرهای کثیفتان را برپا می کردید و شب مزخرفتان را به روزی مزخرف تر می رساندید، زمانی که بدن نکبت بارتان را سراسر چرک و کثافت گرفته بود از بس که رنگ آب ندیده بودید و نمی دانستید حمام چیست، ایرانیان با گردنی افراشته مشغول زندگی انسان وار در خانه هایی زیبا با امکاناتی عالی در آن زمان بودند.
زمانی که پیامبر حقه بازتان که از بدبختیان سمبل شعور و دانش و فرزانگی اعراب است، نمی توانست درست اسم نحسش را روی کاغذ بنویسد، در ایران شاعرانی به نام آمده و رفته بودند و کتابخانه هایی بود به بزرگی وقاحت و بی ناموسی شما بی خردان.
زمانی که محمّد جاهل و پست فطرت به کمک و راهنمایی سلمان فارسی ، خائن و وطن فروش ایرانی، مشغول “کپی پیست” کردن کتاب های یهودیان، و زردشتیان بود و آن ها را می نوشت و انقدر احمق بود که گاهی اوقات یادش می رفت که روز قبل چه زری زده است و اگر آن حرام زاده های عرب خزعبلاتی که بلغور می کرد را نمی نوشتند معلوم نبود چه بر سر قرآنش می آمد، مردمان ایران زمین از چند هزار سال پیش از آن، با دین زیبا و پر محتوا و یکتا پرستی که سعادت بشر را به دنبال ذاشت، آشنا بودند.
هنگامی که محمّد بچّه باز در حال وضع قوانینی برای جماع با شتر، الاغ، سگ و حیواناتی دیگر بود، در ایران دانشمندانی به نام، وجود داشتند که نتیجه اندیشه و افکارشان، زینت بخش جهان آن روز می گردید.
زمانی که محمّد زنان را نادیده می گرفت و از آن ها به عنوان ابزاری برای ارضای تمایلات حیوانی جنسی خود سود می برد، در ایران زنان با مردان حقوقی برابر داشتند، و به آن ها احترام گذاشته می شد.
سید حسن نصرالله، زمانی که جدّ بی شرفش یک چوپان بیابان گرد بود، دورانی بود که ؛ آوازه ی ایران و ایرانی در دنیای آن روزی گوش همگان را نوازش می داد. آن زمانی که کوروش کبیر (درود ابدی بر او و افکار زیبایش) کتیبه ی حقوق بشر می نوشت و کشور گشایی می کرد و یهودیان را از جور و ستم جنایتکاران رهایی بخشید، و مردم را در انتخاب دین و پادشاهشان آزاد می گذاشت،
توی لگوری بی همه چیز و یا اجداد لگوری تر و بی همه چیز ترت کجا بودند؟ در صحراها مارمولک کباب می کردند، و یا در گوشه ای دور از چشم دیگران مشغول عشق بازی با الاغشان بودند؟ خاک بر سر بی همه چیزت سید حسن مادر به خطا. خونم را به جوش آورده ای با این سخنان صد تا یه غازی که گفته ای.
چه بیچاره گشته ایران مان که باید از هر کس و ناکسی درشت بشنود و چه تنها گشته ایم ما ایرانیان، که در صورت اعتراض به توهین ها نیز مورد خشم هموطنان به شدّت مسلمان خردباخته خود قرار می گیریم.
کاش به همین سید حسن نصرالله ختم می شد. در المپیک چین هم از نام خلیج عربی استفاده کردند و آتش بر دل و جانم زدند. خلیج عرب؟ خنده دار است، آنقدر خنده دار که گاهی وقت ها از شنیدنش گریه ام می گیرد!
اعرابی که با شاش شترانشان دوش می گرفتند و حمام عافیت می کردند.
اعراب ولگردی که در طول زندگی نکبت بارشان یک لیتر آب زلال را یک جا ندیده بودند، اعرابی که در حسرت باران همواره سر های کثیفشان رو به آسمان بود و چشم های کور شده ی شان به ابر ها دوخته شده بود، و به دنبال الله خود در آسمان می گشتند، این ها را با دریا و خلیج چه کار است؟ آن هم چه خلیجی چون خلیج پارس…
این را تازی زاده ها و متجاوزانی چون تو باید بدانند تا یک ایرانی درجهان زنده است که بی تردید میلیون ها زنده ، سرفراز، و سربلند بوده و می مانند، خلیج پارس هم جاودانی و ابدی خواهد ماند.
لقمه ی بزرگتر از دهانتان بر داشته اید عرب های بی شرف، شیوخ صحراگردی که حالا فرش نشین شده اید، بی همه چیزهایی که عقده ی حقارت نسبت به ایرانیان آنقدر در شما قوی است که به زنان و مردان ایرانی در فرودگاه دوبی توهین می کنید و به دختر پانزده ساله ی ایرانی ناموس کشورمان تجاز می کنید؟.
آن روز نزدیک است که به همراهی و توانایی شیر زنان، وشیر مردان کشورمان، حکومتی مردمی و استوار در ایران به وجود آید، تا نخست تازی زاده های درون مرزی را به جهنم فرستد، و آن گاه نفس های شما جنایت کاران، و درزدان را در سینه اتان خفه سازد تا این چنین بی شرمانه به رجز خوانی نپردازید.
خاک بر سر سفیر و سفارت ایران در امارات که هیچ غلطی نتوانستند بکنند، چرا که آن ها که در سفارت ها کار می کنند، نیز خود نوکر دست به سینه ی اعرابند.
به راستی غیرت و شرافت انسانی لازم است در وجود تک تک ایرانیان باشد تا در برابر این یاوه گویان ایستادگی نماید. بدبختانه آن غیرت و شهامت در اشغال گران کشورمان دیده نمی شود، و رفتارشان از هر روسپی روسپی تر است.
سید حسن نصرالله یادم رفت که در رابطه با کشف هایی که کردی با تو سخن بگویم.
پس رهبر ایران از بیخ و بن عرب است؟ خوب آدم احمق اگر عرب نبود که این همه وحشی و خونخوار نمی شد. اگر عرب زنازاده نبود که این همه جوانان دلاور ایران را نمی کشت و زندانی نمی کرد برای حفظ قدرتش. اگر عرب نبود که شکم گنده ی توی اکبیری را با پول هایی که از مردم ایران می دزدید، پر نمی کرد که بیایی و در رابطه با تمدن ایرانی زر بزنی و کرکری بخوانی!
بله سید حسن، علی گدا نیز عرب است، آن هم از آن عرب های اصیل. تمثیل دقیقی است از حسین ابن علی: حسین که به خاطر قدرت و به تخت نشستن، هفتاد و دو تن احمق را روانه ی دیار باقی کرد، حسینی که برای هدف شوم و پلیدش قصد داشت از ایرانیان به عنوان سپر بلا استفاده کند ولی هیچ وقت پاهای قزمیتش به خاک پر گوهر ایران نرسید.
راستی در مورد جنبش سبز چه گفته بودی سید حسن؟ مرتیکه ی خر، جداً که عرب زبان نفهم و بی شعوری هستی.
بر چه کس پوشیده است که تو احمدی نژاد را به چشمان و تمامی اعضا و جوارح بدن خود می مالی؟ باید هم بمالی چرا که تویی که پول نفت ایران به کشور خراب شده است می آید، تویی که ایرانیان ساخت ۹ پل بزرگ را برایت تمام کرده اند، تویی که باید پول بگیری و دهانت را باز کنی و به نفع احمدی نژاد سخن بگویی و او را بمالی به همه جایت.
حال برای اینکه این به اون در بشود و خلاصه از خجالت تو در آمده باشم، بگذار به تو بگویم که ما نیز خیلی سال است که قرآن خدایت را، سخنان حال به هم زن پیغمبرت را، حرف های مفت امامانمت را به در …خود می مالیم.
ننگ بر اعراب کثیف و پاپتی و هیچی ندار که آرزویشان نابودی تمدن و فرهنگ ایرانیست، آرزویی که از عقده ای عمیق سرچشمه می گیرد، عقده ی حقارت، عقده ی مارمولک خوری و ملخ به دندان کشیدن.
مرگ بر هر کسی که به ایران من توهین کند، این مقاله را به پیشگاه پر از کثافت ولی وقیح و سید حسن رذل الله و اعراب بی شعوری که مانند این جانور می اندیشند، و متاسفانه به ایرانیانی که خرد باخته اند و هویت خود را به دو خط عربی کج و مؤوج فروخته اند و صدایشان نیز در مقابل این تحقیر ها در نمی آید، تقدیم می کنم و اعلام می دارم که ازا ین پس عزمم را جزم کرده ام که دست کم هفته ای یک بار هویت اعراب و سمبل بی شعوریشان محمد ابن عبدالله(شاید هم ابن عباس، یا ابن ابوطالب!! کسی چه می داند، مگر می شود عرب پدر مادر معلومی داشته باشد؟) را به رخ مسلمین و مسلمات و رهبران اکبیری اشان بکشانم.