سرزمین هزاران چهره، و هزاران شاهی ۹

ما وارث کشوری هستیم که در آن شاید بیش از۵۰-۶۰ میلیون شاه، و فرمانده، وجود دارد، و هرکدام از آن ها خود را برتر و بالاتر از دیگری می داند.
ما دچار خودکامگی و خود بزرگ بینی هستیم که نمی توانیم دیگری را بالا تراز خود ببینیم. داستان زیر گویای این حقیقت است:
رئیس اداره ای هرهفته کارمندان اداره را به یک نشست و گفتگو در باره موضوعی دعوت می کرد. نتیجه این جلسات، پس از شور و بحث فراوان، به پیشنهاد و اظهار نظر رئیس پایان می یافت. در حقیقت زورگویی و خودکامگی رئیس اداره بر تصمیم همه می چربید.
در یکی از جلسات، کارمندی از رئیس این پرسش را به عمل آورد: « آقای رئیس، اگر شما ۹۹ تا باشید، قبول دارید که ما همه کارمندان با هم یکی هستیم؟». رئیس اداره باشگفتی علت را پرسید، و کارمند اضافه کرد: « پس از هرجلسه، و در پایان گفتگو، در نهایت تصمیم شماست که بر تصمیم همه می چربد، و به نظر می آید ما همگی یک در صد شما هم نمی فهمیم، و ارزشی نداریم..».

این یک ازدواج ایرانی است . ازدواجی که عموماً بر اساس دروغ گویی به یکدیگر و خود بزرگ بینی آغاز می گردد، و پایان خوبی نخواهد داشت. زیرا درآن راستگویی کمتر به چشم می خورد.

این یک ازدواج ایرانی است . ازدواجی که عموماً بر اساس دروغ گویی به یکدیگر و خود بزرگ بینی آغاز می گردد، و پایان خوبی نخواهد داشت. زیرا درآن راستگویی کمتر به چشم می خورد.

این حکایت گویای خودکامگی تک تک ما است، که دیگران را هرگز به حساب نمی آوریم.
این رفتار ناپسند و دور از هرنشانه خردمندی و انسانی در شماری از هم میهنان در فیس بوک، و بالاترین که خود را یک سر و گردن از دیگران بالاتر می دانند، و تصور می نمایند خود، و تنها خودشان فرشته نجات مردم در بند ما می باشند، شب و روز به چشم می خورد.

هرکدام از آنان که ادعای رهبری و یانجات ایران دارند، فعالیت انقلابی و جنگ با رژیم جهل و جنایت را در ناسزاگوئی، توهین، هتک حرمت، نسبت های دروغ بستن مسخره، و اتهام دادن های شرم آور، ویا تخریب دیگران می دانند. سرانجام نیز تنها کارشان و اسلحه ای که در دست دارند، حذف نام دیگران از لیست فیس بوک خود می باشد.

حال باید از خود پرسید، پس تکلیف ۷۰ میلیون مردم، چه زندان رفته، یا نرفته، از دست رژیم سیلی خورده، ویا نخورده، چه می شود، و آن ها چه کاره اند که این همه قیم، و وکیل، وصی دارند؟ پاسخ این است، هیچ! آن ها همه جاده صاف کن راه ریاست دیگرانند. همان گونه که برای خمینی بودند.

در حقیقت دیکتاتوری و زورگویی در لابلای مغز و اندیشه ما نهفته است. معلوم و مشخص نیست اگر این جستجو گران، پست و مقامی پر قدرت، ویا اسلحه ای گرم در اختیار داشتند، چند نفر از هم میهنان خود را که هیچگونه کینه توزی و یا حتی رقابتی هم با آنان ندارند، از پا در نمی آوردند؟.
از این جاست که باید ایران را سرزمین هزاران شاهی نامید.

نکته دیگر این که علاوه براین سرزمین هزاران شاهی، ایران سرزمین هزاران چهره نیز می باشد. یک نفر می تواند در طی روز چند بار شخصیت خود را همان گونه که بوقلمون تغییر رنگ می دهد، عوض کند.
این تعویض و تلون شخصیت، بستگی به مخاطب و طرف ما دارد. بنا به خصوصیات طرف گفتگو با ما، ما هم از خود شخصیتی همراستا و کمی بالاتر از وی، از خود نشان می دهیم.

هر کدام از این چهره ها یک دیکتاتور بالافطره است.

هر کدام از این چهره ها یک دیکتاتور بالافطره است.

گاهی مهربان و انسان دوست و با گذشتیم، لحظه ای خشن، پرقدرت، یک کلام، و بی گذشت. گاهی ابراز کوچکی و خاکساری می کنیم، و لحظه ای بر اسب قدرت سوار، و خود را یکه تاز میدانیم.
اگر مرد جوانیم و به خواستگاری می رویم، دهها صفات والا و پسندیده، درجات، و کمالات خیالی را به خود نسبت می دهیم، ویا با آب و تاب به ستایش فرزند دختر خود می پردازیم.
از دید ظاهر نیز نمی توانیم در یک وضعیت ثابت و استوار باشیم. هرآن، پوشش خود را تغییر می دهیم، برای ظاهربهتر، بخش هایی از چهره خود را به دست جراح می سپاریم، تا آن شخصیت خیالی و نداشته ای که در حسرت آنیم، کسب نماییم.

در هر حال، جامعه ما از خود پسندی، خود بزرگ بینی، جاه طلبی، تک روی، و بالاتر از همه دروغ بنا شده، که فرار از آن ها به آسانی امکان پذیر نمی باشد.
از فرهنگ راستین ایرانی: پندار، گفتار، و کردارنیک خبری نیست، و از جامعه ما به کلی رخت بر بسته است.
شاید دلیل این همه نابسامانی ها، و بی خردی ها، یورش و تجاوز اقوام بی بند و بار، و بی فرهنگی مانند تازیان، مغول، تاتار، ازبکان، و ترک های ماوراء نهر به ایران باشد، که هرکدام فرهنگ تجاوز، و خشونت را بر ملت ایران تحمیل نموده است.
ولی می توان به جرأت ادعا نمود که این خودبزرگ بینی، و دیگران را به حساب نیاوردن، زاییده ۲۵۰۰ سال دیکتاتوری در ایران بوده است. زیرا تنها در زیر فشار رژیم های خود کامه و زورگو، تک تک جامعه نیز زورگو و خود بزرگ بین می شوند.

بی تردید دستورات دور از انسانیت اسلام، به ویژه مذهب شیعه نیز که خود عامل دیکتاتوری است، می تواند علت دیگر این بهم پاشیدگی خصوصیات اخلاقی و انسانی جامعه ما باشد.

  • سهراب جان مقاله ات عالی بود حیف که سایتهایی مثل گویا یا دیگران جرات این همه رک گویی رو ندارند. و صبح تا شب به چیزهای جانبی می پردازند. شاید اگر دیگران رک رگو و بی پروا بودند می شد خودساختگی را شروع کرد.
    .

    • هومن گرامی ، باتشکر از محبت و دوستی شما، شاد باشید

  • سهراب جان مقاله ات عالی بود حیف که سایتهایی مثل گویا یا دیگران جرات این همه رک گویی رو ندارند. و صبح تا شب به چیزهای جانبی می پردازند. شاید اگر دیگران رک رگو و بی پروا بودند می شد خودساختگی را شروع کرد.
    .

    • هومن گرامی ، باتشکر از محبت و دوستی شما، شاد باشید

  • سهراب جان مقاله ات عالی بود حیف که سایتهایی مثل گویا یا دیگران جرات این همه رک گویی رو ندارند. و صبح تا شب به چیزهای جانبی می پردازند. شاید اگر دیگران رک رگو و بی پروا بودند می شد خودساختگی را شروع کرد.
    .

    • هومن گرامی ، باتشکر از محبت و دوستی شما، شاد باشید

  • Gkls

    پری صفاری
    A Brave, Honorable Persian Woman, Pari Saffari, Speaks OUT about ISLAM

    http://www.youtube.com/watch?v=Qb6o-alVP4o

  • Gkls

    پری صفاری
    A Brave, Honorable Persian Woman, Pari Saffari, Speaks OUT about ISLAM

    http://www.youtube.com/watch?v=Qb6o-alVP4o

  • Gkls

    پری صفاری
    A Brave, Honorable Persian Woman, Pari Saffari, Speaks OUT about ISLAM

    http://www.youtube.com/watch?v=Qb6o-alVP4o