عملکرد دولت آمریکا در سال های کنونی بر اساس همکاری و پشتیبانی با رژیم های تبهکار، و پشت پازدن، و یا احیاناً دشمنی و کینه توزی با مردم دربند و تحت استثمار کشورهای گوناگون بوده است.
این بسیار ساده اندیشی، و یاخیانت به مردم و کشورمان است اگر بخواهیم و یا آرزو کنیم دولت آمریکا و یا هردولت دیگری بخواهد با دخالت نظامی، و یا حتی سیاسی و دیپلماسی در کشورمان برای ما آزادی و دموکراسی به ارمغان آورد.
دولت آمریکا تا کنون با سازش و پشتیبانی رژیم های سرکوب گر و ضد مردمی، و یا مستقیماً برای منافع ملی خود، به شرح زیر در کشورهای گوناگون کودتا کرده، و یا حمله نظامی نموده است:
هاوایی ۱۸۹۳، پورتوریکو ۱۸۹۸، فیلیپین ۱۸۹۹، نیکاراگو ۹۰۹ ۱ کوبا ۱۹۶۱، هندوراس ۱۹۸۴، ایران ۱۹۵۳، گواتمالا ۱۹۵۴، ویتنام ۱۹۶۳، شیلی ۱۹۷۳، گرانادا ۱۹۸۳، پاناما ۱۹۸۸، افغانستان ۲۰۰۲، و عراق ۲۰۰۳.
شرح سازش و همکاری آمریکا با رژیم های خودکامه، بزرگترین دشمنی و خیانت را به مردم ستمدیده ودربند کشورهای جهان سوم بوده است که لکه ننگی بر صفحات تاریخ آن کشور خواهد گذاشت.
ما در این جا تنها دو کودتای نظامی آمریکا را یاد آور می شویم:
۱- کودتای نظامی علیه دولت دکتر مصدق– دولت آمریکا در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (۱۹۵۳)، با وسوسه و همکاری دولت انگلیس، در ایران کودتای نظامی نمود، دکتر مصدق را دستگیر و زندانی، و عده ای را تیرباران کردند.
۲- کودتای نظامی علیه دولت شیلی– دولت آمریکا در تاریخ ۱۱ اکتبر ۱۹۷۳ با پیاده کردن تانگ و زره پوش و وسائل جنگی و چترباز، به کودتای نظامی علیه دولت مردمی و انتخابی سالوادر آلنده دست زد.
در این کودتا، ۲۱۱۵ تن کشته، و ۲۷۲۶۵ تن دستگیر و شکنجه شدند. نتیجه این شد که پینوشه یک ژنرال دیکتاتور و جنایتکار، از سال ۱۹۷۴ به عنوان رئیس جمهور کودتا برگزیده شد، و تا سال ۱۹۹۰ به دیکتاتوری و نسل کشی مبارزان شیلی پرداخت.
یادداشت های سرپوشیده و محرمانه سیاسی, که سالیان گذشته میان سفارت خانه های آمریکا در جهان رد و بدل شده است، به وسیله Julian Assange در وبساید خود به نام ویکی لیکز (Wikileaks) جمع آوری شده بود، به تازگی پخش و به چاپ رسیده است. در این یادداشت ها، نشانه هایی از سیاست های استثمارگرانه آمریکا به خوبی دیده می شود.
دریکی از یادداشت ها، ما می خوانیم که دولت ترکیه دسته دسته پناهندگان به آن کشور را به مرزهای ایران بازمی گرداند، و به مأمورین ایرانی تحویل می دهد. البته دولت ترکیه برای این خوش خدمتی، نازشستی از رژیم کشتارگر ایران نیز دریافت خواهد نمود.
بی تردید شمار زیادی از این پناهندگان، پس از شکنجه شدن بسیار، به جوخه های اعدام سپرده خواهند شد. از این جریان دولت آمریکا همیشه آگاهی داشته، وبا آن که بر روی دولت ترکیه نفوذ سیاسی دارد، هرگز نخواسته است که به این درماندگان پناه جوی، کمک ویاری کرده باشد.
برای روشن شدن و اثبات این موضوع، به شرح اتفاقی که در سال گذشته افتاده است می پردازیم:
آقای حسین قنبرزاده واحدی، پس از انقلاب به آمریکا رفته، و در آن جا زندگی می کند. سال گذشته برای بار دوم به ایران می آید. پس از مدتی بودن در ایران، در بازگشت، گذرنامه اش را درفرودگاه از او می گیرند، و او را از رفتنش باز می دارند.
آقای قنبرزاده مدتی برای پس گرفتن گذرنامه خود با دادگاه انقلاب کلنجار می رود. سر انجام با پرداخت ۷۵۰۰ دلار به یک قاچاقچی، باگذشتن از کوههای مرز دو کشور، خود را در تاریخ ۹ ژانویه سال گذشته، به سفارت آمریکا در آنکارا می رساند.
دولت آمریکا به خوبی می داند که دولت ترکیه همه ایرانیان را به ایران باز می گرداند. از این روی پس از گفتگو باوزارتخانه های برون مرزی و درون مرزی آن کشور، آقای قنبرزاده را در تاریخ ۱۳ ژانویه ۲۰۰۹، پس از ۴ روز ماندن در آنکارا، به فرودگاه برده، و با سلام و صلوات روانه آمریکا می کنند.
هم میهنان گرامی، شاید به خاطر بیاورند که در سال ۲۰۰۶ جوانی به نام مجید کاووسی که مورد ستم و ظلم یک آخوند به اصطلاح قاضی قرار گرفته بود، آخوند را می کشد، و به دوبی فرار می کند. در آن جا به سفارت آمریکا پناهنده می شود. به گفته ای، میان پیامبران، جرجیس را بر می گزیند.
مقامات آن سفارت خانه هم بی درنگ او را به پلیس دوبی و سپس به ایران تحویل می دهند، که پس از اندک زمانی، اورا اعدام می کنند.