در تاریخ ۲۰ دسامبر ۲۰۱۰ ما نوشتیم که قیمت ها هرلحظه سر به آسمان می کشد، و به یکباره ارزش نان چهل برابر، و برق و گاز خانگی چهار برابر بهای قبلی شد. در این شرایط وانفسا و خر تو خر رژیم، کمر خیلی از مردان و زنانی که سرپرست خانوار هستند، زیر بار این گرانی و ستم وارد شده،شکسته شد.
به یکباره زندگی های بی شماری به سمت نابودی و فنا از یکدیگر سبقت می گیرند. به یکباره ایران و ایرانی، در افکار پوسیده و خرافات رهبران مملکت، غرق شدند و مردند!
از پیش، ما نوشتیم و گفتیم با این راه و روشی که مسئولان ایران پیش گرفتند، باید ایران را با تمام تاریخ درخشانش و تمام مردم زجر کشیده و شریفش، در گورستان خاطره ها دفن کرد، چرا که این بی خردان قصد و نیت شان همین است که از ایران و ایرانی نام و نشانی بر جای نماند.
زنان و دختران ایرانی را به زور به خدمت اعراب بی صفت شیخ نشین در آوردند. ناانسان هایی که منکر تاریخ پیش از اسلام ایران شدند. احکام دوران بربریت قرآن را که تا حدودی در مملکت پیاده کردند و نتیجه اش این کشت و کشتار و زندان های پر و شکنجه هاست.
حقوق کارگران بی نوا را ماه هاست که نداده اند، چه کارمندان و کارگران و معلمانی که از کار بی کار شده اند.
چه بسیار مردم شریفی که از زور نداری و بی پولی دست به کار های سطح پایین و بی آبرو کننده ای زدند و توسط الطاف الهی رهبر انقلاب به انسان هایی بی شرف و بی غیرت تبدیل شدند و با دست خود، چوب حراج به ناموس و آبروی خویش زدند.
ولی ظلم و جنایت این رژیم خونخوار به همین جا ختم نشد بلکه تصمیم گرفتند کاری کنند که عرق شرم بر پیشانی تمامی پدرهای ایران زمین بنشیند.
آن ها ماه هاست که دم از حذف یارانه ها، که همانا حق مردم از فروش نفتی است که سهم بیشترش دزدیده شده و به جیب حماس و حزب الله لبنان و حسن نصرالله ها می رود. ما گمان می کردیم که مردم مقاومت خواهند کرد و ترس از مقاومت مردم و مخالفتشان با این تصمیم ضد انسانی و غیر معقولانه، مسئولان بی شرف حکومت را عقب خواهد نشاند. امّا باز باید بگویم که زهی خیال باطل.
حق نفت و گازی که سرمایه ی ملی است و هر کسی که زاده ی این مرز و بوم است و ایرانی به شمار می رود از فروش آن سهم دارد، امروز از تمامی ایرانیان سلب شده است، مردم دقیقه به دقیقه با افزایش قیمت تمامی مواد مورد نیاز خانواده مواجهند و هیچ کسی را یارای کنترل این ارقام که سرسام آور رو به بالا حرکت می کنند را نیست.
شهر ها حالت حکومت نظامی به خود گرفته اند و قرار است هر کس از این جماعت که صدایش در آمد و ابراز مخالفت کرد، با زور چماق به خانه یا سینه ی گورستان بفرستند.
برای لحظه ای به پیامد این عملکرد دور از انسانی رژیم غیر مردمی بیاندیشید: افزایش خشونت، افزایش جرایمی همانند دزدی و زور گیری، محرویمت قشر عظیمی از اجتماع از نیاز های اولیه ی زندگی انسانی همانند خوردن گوشت قرمز و پوشیدن لباس مناسب، محرومیت قشری که ضعیف بوده و ضعیف تر خواهد شد و اکثریت جامعه را نیز تشکیل می دهند از تحصیل، چرا که با این اوضاع چه کسی از پس مخارج تحصیل بر میاید؟
عملاً زندگی در شهرهای بزرگ همانند تهران، نا ممکن شده، چرا که اگر فقط و فقط به کرایه ی تاکسی ها و قیمت بلیط اتوبوس ها و مترو فکر کنیم، متوجّه خواهیم شد که قشر ضعیف یا باید در خانه بمانند و هیچ جا نروند، و یا پیاده به این سر و آن سر تهران گز کنند.
در ماههای آینده شاهد افزایش مرگ و میر بیشتری خواهیم بود. چرا که دیگر کسی توان خرید داروهای تحریم شده ی گران قیمت را ندارد و اصولا کسی نخواهد توانست خرج بیمارستان را بدهد، بیمارستان هایی که تا پولی دریافت نکنند، جنازه را گرو گان می گیرند.
فاجعه دیگر، مرگ روز افزون شهروندان درنتیجه آلودگی هواست . هوایی که با سوخت ناقص و کاملاً تصفیه نشده دولت کذایی از قاچاقچیان می خرد، و با جان مردم بازی می کند.
خلاصه ی مطلب اینکه ایران، نابود شد و تمام. رنگ آزادی را هم نخواهیم دید، چرا که شکم گرسنه، مبارزه می داند؟ شکم و چشم گرسنه به تکّه ای نان قانع می شود و بس.
آقای احمدی نژاد هم فرموده اند که این پول یارانه ها، پول امام زمان است و برکت دارد و تمام نخواهد شد!
هموطن باز باید گفت؛ از ماست که بر ماست…