تابو شکنی و اطلاع رسانی یا توهین به اعتقادات؟ ۳۷

هم میهنان گرامی، تا کنون ما سعی بر این داشتیم که با آگاهی دادن و نشان دادن واقعیت ها ی تاریخی و بلایای بیشماری که اعراب با اسلام بر سر ما آورده اند، مردم بینوای کشورمان را به خود آورده و آنان را متوجّه امور گردانده و به آن ها بفهمانیم که این رژیم مالیخولیایی از خرافات و ترس و جهلی که در اسلام و در نتیجه در ذهن و قلب ایرانیان خانه کرده است، تغذیه می شود. برای شکست دادن این نظام فاشیستی، یکی از موثّرترین راهکارها، تابو زدایی و شکستن حرمت مقدّسات و گام نهادن بر خط های قرمزی است که در ذهن مسلمین به وضوح یافت می شود.

مجازات دزدیدن نان یک کودک ۸ ساله ایرانی، عبور چرخ ما شین بر روی دست اوست. این است اسلام مدرن و اسلام ناب محمدی قرن ۲۱. البته مجتبی قوچ فرزند بی غیرت خامنه ای که ۱۶۰۰ میلیون پوند به انگلیس برده، سزاوار مجازاتی نیست، و کاملاً شرعی و اسلامی خواهد بود.

مجازات دزدیدن نان یک کودک ۸ ساله ایرانی، عبور چرخ ما شین بر روی دست اوست. این است اسلام مدرن و اسلام ناب محمدی قرن ۲۱. البته مجتبی قوچ فرزند بی غیرت خامنه ای که ۱۶۰۰ میلیون پوند به انگلیس برده، سزاوار مجازاتی نیست، و کاملاً شرعی و اسلامی خواهد بود.

ما تا دست به قلم می بریم و قصد نوشتن درباره ی واقعیات اسلام و تمدّن نداشته ی اعراب می کنیم، هزاران پیام و درخواست و توهین نصیب مان می شود که همگی در اصل یک جمله را تکرار می کنند، و آن جمله ی کذایی این است:

لطفاً با اعتقادات بیش از نود درصد جمعیت مردم ایران بازی نکنید و اگر به اصل دموکراسی و آزادی بیان عقیده دارید، باید به باور ها و اعتقادات ما احترام گذاشته و با نوشتن در رابطه با خاتم الانبیا و اهل بیت عصمت و طهارت آتش به جان ما نکشید”

هم وطنان عزیز و آزادی خواه من،
جوانی که سبز می پوشی و با شعار”یا حسین…میر حسین” جانت را کف دستت میگیری و شجاعانه به خیابان ها پای می گذاری، عزیزانی که شب ها، وقت و بی وقت، در یک اقدام نمادین به پشت بام ها رفته و فریاد “الله اکبر” سر می دهی تا تن سردمداران رژیم را بلرزانی، قدری فکر کن و به این بیاندیش که جان و خانواده ات را به چه شعاری در خطر قرار داده ای و اصلاً برای چه داری مبارزه می کنی؟.

با دسته گل، به میدان جنگ رفتن، حماقت است نه رشادت. مبارزه ای که منجر به پیروزی می شود، دارای اصول و ارکان و احکام است.
همین ندای “یا حسین” یا “الله اکبر” سر دادن تو، به این خونخواران می فهماند، که ایرانی وقتی که کارد به استخوانش رسیده باشد و کاسه ی صبرش لبریز شده باشد، باز هم سر آخر دست به دامان الله و ابوالفضل و حسن و حسین می برد.
هموطنی که از ظلم و ستمی که به تو میشود، به ستوه آمده ای، با قداست به جنگ آخوند نمی روند، چرا که آخوند خود قداست می سازد.

آنهایی که به اسلام وابسته اند، و فریادشان بلند می شود که روشنگری ما توهین به مقدسات ۹۰٪ مردم می باشد، به این تصاویر نگاه کنند تا به اسلام و شریعت اسلامی که سنگ آن را به سینه می زنند، بیشتر آشنا شوند. اندکی شعور و خرد وکمی غیرت و انسانیت لازم است ت بتوانیم دشمنان تاریخ و کشورمان را شناسایی کنیم.


کم دیده ای یا شنیده ای که این آخوندهای مفت خور، شب می خوابند و صبح با یک روایت جدید از حضرت سجّاد از خواب بر می خیزند و مردم بی خرد هم، پا به پای دروغ ها و نیرنگ های آن آخوند بی صفّت، اشک می ریزند و جگر خون می کنند؟
وقتی تو می گویی “یا حسین”، یا “الله اکبر” می شود کوبنده ترین شعار تو در بحرانی ترین شرایط، آخوند به وابستگی عمیق تو به خرافات پی می برد و با حربه ای جدید، تو، من و ما را سر جای خودمان که هیچ، چند صد کیلومتری عقب تر، میخکوب می کند و آب سردی بر آتش افروخته ی جنبش آزادی خواهی مان می ریزد.

تا کی ما باید به خودمان و افکار پوچمان بازنده باشیم؟.
حکایت، همانند بازی فوتبال بین تیم ملّی ایران و تیم ملّی عربستان است که بازیکنان تیم عربستان، دست بر سینه، ایستاده اند و در حال نوشیدن آب خنک، تیم ما را تماشا می کنند که پشت سر هم، به خودمان گل میزنند و در آخر، اعراب قهقهه زنان به عنوان پیروز میدان، زمین مسابقه را ترک می کنند و ما می مانیم  با آههای حسرت بار، و اشکهایی که پهنای صورتمان را فرا می گیرد.

    آیت الل کاشانی و سید ضیاء طباطبایی، دو ایرانی نمایی بودند که عملکرد آنان، مانند گرگ در لباس میش بود. این دو ظاهراً ایرانی، ولی در حقیقت حافظ منافع بریتانیای کبیر در کشورمان بودند.

آیت الل کاشانی و سید ضیاء طباطبایی، دو ایرانی نمایی بودند که عملکرد آنان، مانند گرگ در لباس میش بود. این دو ظاهراً ایرانی، ولی در حقیقت حافظ منافع بریتانیای کبیر در کشورمان بودند.

هزار و چهار صد سال است که ما داریم به خودمان گل می زنیم. هزار و چهار صد سال است که ما داریم به خودمان می بازیم،
به هزار و سیصد و شصت و هشت سال پیشش کاری ندارم، چرا که اگر در آن سال ها، به اعراب باختیم، در عوض در جاهای دیگر دنیا، برد هایی هم داشته ایم.

ولی در این سی و دو سال ننگین، ما علاوه بر اینکه به خودمان می بازیم، به همه ی دنیا، حتّی کشورهایی که تا دیروز اسمی از آن ها روی نقشه ی جغرافیایی نبوده،  و به عنوان یک کشور به حساب نمی آیند نیز باخته ایم،
چه شرم آورانه شده است، عاقبت فرزندان کوروش کبیر؟.

ما، این همه گفتیم و نوشتیم و دم زدیم و از جنایاتی که علی ابن ابوطالب و محمّد ابن عبدالله و دیگر تازیان، در حق ایرانیان مرتکب شده اند، ولی باز مردم بی نوا و خرد باخته ی ما، دارند خود را به آب و آتش می زنند که بتوانند برای چهل ام پسر علی، حسین تازی که سر هزاران ایرانی را بریده است، دیگ حلیمی، عدس پلویی یا هر چیز دیگری بار بگذارند و یاد او و هفتاد و دو تن بد بختی که به خاطر هوا و هوس های حسین برای رسیدن به قدرت، به درک واصل شدند را گرامی بدارند.

    در دوران اشکانیان و ساسانیان، ما هم ردیف و در برابر روم بزرگترین و قوی ترین کشور پیشرفته آن روز جهان بودیم. اکنون هم ردیف مالی، یک به اصطلاح کشور بیغوله و فاقد هرگونه شناسنامه جهانی هستیم.

در دوران اشکانیان و ساسانیان، ما هم ردیف و در برابر روم بزرگترین و قوی ترین کشور پیشرفته آن روز جهان بودیم. اکنون هم ردیف مالی، یک به اصطلاح کشور بیغوله و فاقد هرگونه شناسنامه جهانی هستیم.

آیا این گل به خودی نیست؟ آیا این خود درد نیست؟ بیچارگی از این بالاتر هم وجود دارد؟.
به خاک عزیز ایران سوگند می خورم که می شناسم فردی را که با اقتصاد مریض همین آخوند ها و حکومت اسلامی، به روز سیاه نشسته و بالای سی میلیون تومان بدهی بالا آورده است و تا خرخره زیر قرض و قوله است، ولی همین امشب باز هم پول نزول کرده و گوسپندی خریده و بند و بساط سه دیگ حلیم را جور کرده است، که چه؟ که ضمن بخشیده شدن تمام گناهانش، آقایش حسین، کمکش کند تا بتواند بدهی هایش را با طلبکارانی که امروز و فرداست با شر خر به سراغش بروند را صاف کند.

به نظر شما خواننده ی گرامی، این کار، معنی دیگر جز جهل و نادانی دارد؟.
تا زمانی که هویت ایرانیمان، خلاصه شود در اسم پروفایل فیس بوک هایمان، ایران، از اسارت این دین اهریمنی و سر تا سر خرافه و مزخرفات، خلاص نخواهد شد.

ایرانیان عزیزی که با خواندن مقاله های ما، یا توسط راه های دیگری که جز مطالعه و مراجعه به انسان های خردمند، راه دیگری نمی تواند باشد، به اصل قضایا پی برده اید و خود را از شر چنگال این اسلام لعنتی که همچون وبا، واگیردار است و خرافات و جهلش سینه به سینه و فرد به فرد به دیگران منتقل می شود، رها ساخته اید، بیایید تا دست در دست یکدیگر بگذاریم و یکدل و همصدا، به نام پر شکوه ایران، و به هدف آزاد سازی مردمان بی خرد و فرهنگ باخته ی ایرانمان، سعی بر آگاه کردن و اطلاع رسانی کردن به مردم ناآگاه و فریب خورده کنیم.

به امید آزادی ایران زمین، از بند و زنجیز اعراب، تازی پرستان، اسلام و قرآن و سر آخر رژیم منحوس آخوندی.

  • Pingback: Tweets that mention تابو شکنی و اطلاع رسانی یا توهین به اعتقادات؟ | فضول محله -- Topsy.com()

  • Pingback: Tweets that mention تابو شکنی و اطلاع رسانی یا توهین به اعتقادات؟ | فضول محله -- Topsy.com()

  • Freeiran

    بسیار شگفت آور است که ایرانیان اینگونه بی ریشه شده اند و چنین در نادانی سرنگون گشته اند. اسلام دینی است برای تازی برای عرب برای قومی وحشی و شهوت پرست و سد البته برای آن ها سودآور آنچنان که بزرگترین سود انان به دست آوردن ایران پاک بوده است. از گرسنگی و بیابان گردی به ثروت و تمدن دست یافتند و در برابر این سود چه چیزی به ایرانیان رسید؟ گرسنگی فقر بی فرهنگی وابستگی تقلید خرافه درنده خویی بی ادبی پ هزاران بلای دیگر. آن ها که چنین حقیقتی را انکار می کنند خود کلاهشان را قاضی نمایند و به وضع زندگی خودشان نگاهی بی اندازند. یا باید مزدور و نوکر سیستم اسلامی باشند تا لقمه ای بخور و نمیر گیر آورند و یا در تنگدستی و شور بختی زندگی کنند. به راستی این اسلام راستین چه هدیه ای برای ایران آورد؟ چه پیشرفتی را به ایرانیان عرضه کرد؟ جز این که با وعده واهی بهشت مردم را از زندگانی دور ساخت و دل خوش به چیزی کرد که در اصل رویای تازیان بیابانگرد بود؟ وای بر همه ما اگر پس از ۱۴۰۰ سال چپاول سکوت کرده و سیاه بختی کشورمان را نگاه کنیم

  • Freeiran

    بسیار شگفت آور است که ایرانیان اینگونه بی ریشه شده اند و چنین در نادانی سرنگون گشته اند. اسلام دینی است برای تازی برای عرب برای قومی وحشی و شهوت پرست و سد البته برای آن ها سودآور آنچنان که بزرگترین سود انان به دست آوردن ایران پاک بوده است. از گرسنگی و بیابان گردی به ثروت و تمدن دست یافتند و در برابر این سود چه چیزی به ایرانیان رسید؟ گرسنگی فقر بی فرهنگی وابستگی تقلید خرافه درنده خویی بی ادبی پ هزاران بلای دیگر. آن ها که چنین حقیقتی را انکار می کنند خود کلاهشان را قاضی نمایند و به وضع زندگی خودشان نگاهی بی اندازند. یا باید مزدور و نوکر سیستم اسلامی باشند تا لقمه ای بخور و نمیر گیر آورند و یا در تنگدستی و شور بختی زندگی کنند. به راستی این اسلام راستین چه هدیه ای برای ایران آورد؟ چه پیشرفتی را به ایرانیان عرضه کرد؟ جز این که با وعده واهی بهشت مردم را از زندگانی دور ساخت و دل خوش به چیزی کرد که در اصل رویای تازیان بیابانگرد بود؟ وای بر همه ما اگر پس از ۱۴۰۰ سال چپاول سکوت کرده و سیاه بختی کشورمان را نگاه کنیم

  • Butterflyinqueens

    باور کردنی نیست که با یک بچه ۸ ساله چه کردن…مگر میشه؟

  • Butterflyinqueens

    باور کردنی نیست که با یک بچه ۸ ساله چه کردن…مگر میشه؟

  • Butterflyinqueens

    باور کردنی نیست که با یک بچه ۸ ساله چه کردن…مگر میشه؟

  • در این که این رژیم سی دو ساله که مملکت مارو به قرون وسطابرده شکی نیست
    در ستم به هموطنان ، زنان کودکان ،مادران،،،،،،، از هیچ قشر و طبقه ای کوتاهی نکرده
    بنابرین نیازی به تحریف و غلو نیست
    اون عکس که یک بچه دستش زیر یک ماشین قرار میگیره، تیترش درست نیست : پدر اون بچه یا کسی که خودش رو پدر بچه مینامه در حال معرکه گیریست که پول در بیاره
    خود این کار به اندازه کافی غم انگیز و چندش آور هست که احتیاج نیست به غلط بگیم که اون بچه به خاطر دزدیدن نان تنبیه میشه

  • در این که این رژیم سی دو ساله که مملکت مارو به قرون وسطابرده شکی نیست
    در ستم به هموطنان ، زنان کودکان ،مادران،،،،،،، از هیچ قشر و طبقه ای کوتاهی نکرده
    بنابرین نیازی به تحریف و غلو نیست
    اون عکس که یک بچه دستش زیر یک ماشین قرار میگیره، تیترش درست نیست : پدر اون بچه یا کسی که خودش رو پدر بچه مینامه در حال معرکه گیریست که پول در بیاره
    خود این کار به اندازه کافی غم انگیز و چندش آور هست که احتیاج نیست به غلط بگیم که اون بچه به خاطر دزدیدن نان تنبیه میشه

  • در این که این رژیم سی دو ساله که مملکت مارو به قرون وسطابرده شکی نیست
    در ستم به هموطنان ، زنان کودکان ،مادران،،،،،،، از هیچ قشر و طبقه ای کوتاهی نکرده
    بنابرین نیازی به تحریف و غلو نیست
    اون عکس که یک بچه دستش زیر یک ماشین قرار میگیره، تیترش درست نیست : پدر اون بچه یا کسی که خودش رو پدر بچه مینامه در حال معرکه گیریست که پول در بیاره
    خود این کار به اندازه کافی غم انگیز و چندش آور هست که احتیاج نیست به غلط بگیم که اون بچه به خاطر دزدیدن نان تنبیه میشه

  • Ariya Ariyaei

    اولا این تصاویر مربوط به دزدی و قطع دست نیست.
    بلکه مربوط به گروهی معرکه گیر است که اقدام به این نوع کارهای خارق العاده میکنند.
    و شغلشان این است آن مرد هم که میکرفن دارد پدر آن بچه هست.
    خود آن مرد هم مارباز است.
    شما بعضا از بی اطلاعی مردم سوئ استفاده میکنید.
    چه فرقی با خائنین داخل مملکت دارید.
    ما اگر قرار باشد شما را بر این جنایت کارات ترجیه دهیم جنایتی به مراتب بزرگتر انجام دادیم.

    • آقای آریایی، از توجه شما سپاسگزارم و از توهین و انتصاب خائن شما هم ممنونم. شما به غلط نام آریا و آریایی را برای گول زدن دیگران به خود بسته اید.. شما نسبت خیانت به ما می دهید که از رژیم کشتارگر انتقاد می کنیم. به فرض که حرف شما کاملاً درست باشد، و ما درچاپ عکس اشتباه کردیم، آیابازهم خائنیم؟ کسی به ما می گوید خائنیم که خود جیره خوار و وابسته به این رژیم مرگبار ضد انسانی ولایت وقیح باشد.
      اطمینان داشته باشید ۱۸ هزار خواننده و بیننده مقاله ما راجع به نوشته شما و اشتباه چاپی ما قضاوت خواهند کرد.
      شما عملاً با این کار رژیم کشتارگر را خادم، و ما را خائن نامیدید. آیا رژیم نظیر این جنایات را کم کرده است؟ آیا در تظاهرات سال گذشته ماشین رژیم ۲ نفر را زیر نگرفت و نکشت؟ آیا در زندان ها به امثال ترانه موسوی ها گله حیوانات بسیجی و پاسدار که شما آنان را خادم می دانید و شاید خودتان یکی از آنان باشید، تجاوز نکردند، و تن آنان رانسوزاندند، و در بیابان ها رها کنند؟ بهتر است نام نیک آریا و آریایی که برای ایرانیان مفهوم راستی و درستی دارد، و شما غصب کرده اید، از خود بردارید. واقعاً شرم و خجالت هم خوب است چه قدر بی شرمی؟ بی حیایی؟

  • Ariya Ariyaei

    اولا این تصاویر مربوط به دزدی و قطع دست نیست.
    بلکه مربوط به گروهی معرکه گیر است که اقدام به این نوع کارهای خارق العاده میکنند.
    و شغلشان این است آن مرد هم که میکرفن دارد پدر آن بچه هست.
    خود آن مرد هم مارباز است.
    شما بعضا از بی اطلاعی مردم سوئ استفاده میکنید.
    چه فرقی با خائنین داخل مملکت دارید.
    ما اگر قرار باشد شما را بر این جنایت کارات ترجیه دهیم جنایتی به مراتب بزرگتر انجام دادیم.

    • آقای آریایی، از توجه شما سپاسگزارم و از توهین و انتصاب خائن شما هم ممنونم. شما به غلط نام آریا و آریایی را برای گول زدن دیگران به خود بسته اید.. شما نسبت خیانت به ما می دهید که از رژیم کشتارگر انتقاد می کنیم. به فرض که حرف شما کاملاً درست باشد، و ما درچاپ عکس اشتباه کردیم، آیابازهم خائنیم؟ کسی به ما می گوید خائنیم که خود جیره خوار و وابسته به این رژیم مرگبار ضد انسانی ولایت وقیح باشد.
      اطمینان داشته باشید ۱۸ هزار خواننده و بیننده مقاله ما راجع به نوشته شما و اشتباه چاپی ما قضاوت خواهند کرد.
      شما عملاً با این کار رژیم کشتارگر را خادم، و ما را خائن نامیدید. آیا رژیم نظیر این جنایات را کم کرده است؟ آیا در تظاهرات سال گذشته ماشین رژیم ۲ نفر را زیر نگرفت و نکشت؟ آیا در زندان ها به امثال ترانه موسوی ها گله حیوانات بسیجی و پاسدار که شما آنان را خادم می دانید و شاید خودتان یکی از آنان باشید، تجاوز نکردند، و تن آنان رانسوزاندند، و در بیابان ها رها کنند؟ بهتر است نام نیک آریا و آریایی که برای ایرانیان مفهوم راستی و درستی دارد، و شما غصب کرده اید، از خود بردارید. واقعاً شرم و خجالت هم خوب است چه قدر بی شرمی؟ بی حیایی؟

  • Ariya Ariyaei

    اولا این تصاویر مربوط به دزدی و قطع دست نیست.
    بلکه مربوط به گروهی معرکه گیر است که اقدام به این نوع کارهای خارق العاده میکنند.
    و شغلشان این است آن مرد هم که میکرفن دارد پدر آن بچه هست.
    خود آن مرد هم مارباز است.
    شما بعضا از بی اطلاعی مردم سوئ استفاده میکنید.
    چه فرقی با خائنین داخل مملکت دارید.
    ما اگر قرار باشد شما را بر این جنایت کارات ترجیه دهیم جنایتی به مراتب بزرگتر انجام دادیم.

    • آقای آریایی، از توجه شما سپاسگزارم و از توهین و انتصاب خائن شما هم ممنونم. شما به غلط نام آریا و آریایی را برای گول زدن دیگران به خود بسته اید.. شما نسبت خیانت به ما می دهید که از رژیم کشتارگر انتقاد می کنیم. به فرض که حرف شما کاملاً درست باشد، و ما درچاپ عکس اشتباه کردیم، آیابازهم خائنیم؟ کسی به ما می گوید خائنیم که خود جیره خوار و وابسته به این رژیم مرگبار ضد انسانی ولایت وقیح باشد.
      اطمینان داشته باشید ۱۸ هزار خواننده و بیننده مقاله ما راجع به نوشته شما و اشتباه چاپی ما قضاوت خواهند کرد.
      شما عملاً با این کار رژیم کشتارگر را خادم، و ما را خائن نامیدید. آیا رژیم نظیر این جنایات را کم کرده است؟ آیا در تظاهرات سال گذشته ماشین رژیم ۲ نفر را زیر نگرفت و نکشت؟ آیا در زندان ها به امثال ترانه موسوی ها گله حیوانات بسیجی و پاسدار که شما آنان را خادم می دانید و شاید خودتان یکی از آنان باشید، تجاوز نکردند، و تن آنان رانسوزاندند، و در بیابان ها رها کنند؟ بهتر است نام نیک آریا و آریایی که برای ایرانیان مفهوم راستی و درستی دارد، و شما غصب کرده اید، از خود بردارید. واقعاً شرم و خجالت هم خوب است چه قدر بی شرمی؟ بی حیایی؟

  • ehsan

    چرا گل واژه میگید!!!؟
    اینا مربوط به یه گروه معرکه گیره؟
    فقط جو سازی کنید و اطلاعات بیخودی بدید!!

  • ehsan

    چرا گل واژه میگید!!!؟
    اینا مربوط به یه گروه معرکه گیره؟
    فقط جو سازی کنید و اطلاعات بیخودی بدید!!

  • ehsan

    چرا گل واژه میگید!!!؟
    اینا مربوط به یه گروه معرکه گیره؟
    فقط جو سازی کنید و اطلاعات بیخودی بدید!!

  • Ariya Ariyaei

    اولا هدف وسیله را توجیه نمیکند.
    قرار نیست برای بیرون راندن عده ای خائن تن به هز دروغ پردازیی بدهیم.
    اگر قرار باشد ما هم به شیوه آنان عمل کنیم چه فرقی با آنان داریم.
    ما مجددا داریم همان اشتباهی را تکرار میکنیم که ۳۰ سال پیش تکرار کردیم.
    در حال حاضر ترس مردم ما از اینانی نیست که بر آنها حاکمند.
    بلکه از کسانی است که ناشناخته اند.
    سوالی عمومی در جامعه رواج دارد.:
    با توجه به اینکه در طول تاریخ ملت ایران همواره دست به تغییرات سیاسی زدند و به عبارتی میانگین هر ۳۰ سال یک تشنج و تغییر اساسی را تجربه کردند آیا اوضاعشان بهتر از قبل شد.؟
    آیا خادمان مردم بر سر کار آمدند؟
    هر گز چنین نشد.
    ما همواره شاهد به قهقرا رفتن ارزوهای مرمی بودیم که برای تغییر خون دادند.
    چه فرقی میکند اینها بروند و کسانی دیگر حتی من بیایم؟
    دو سه سال اول همه چیز رویاییست. البته اگر دوستان جدید الورود به خونخواهی خونهای ریخته ۳۰ سال گذسته دست به انتقام نزنند و تکرار تاریخ(کشتار های دهه شصت تحت عنوان مخالفین انقلاب و مردم و اعدامهای انقلابی سران رژیم گذشته) شاهدی است بر مرام فاتحان تاریخ.

    به هر در و دیواری میزنیم که انقلابی مجدد انجام دهیم.
    اما کشور دیگر تحمل خونریزی و در جا زدن و سی سال دیگر افسوس خوردن را ندارد.
    باید آرام آرام تن به رفرم دهیم.
    رفرم اقتصادی شروع شده و رفرم سیاسی هم منتظر یک تلنگر است که اینان خودبخود نادانسته یا دانسته دارند استارت میزنند.
    کسانی که در خارج از کشور هستند اطلاع دقیقی از واقعیات جامعه ندارند.
    وقتی با هر حربه ای میخواهیم دشمن مان را سیاه جلوه دهیم کافی است یکی از تبلیغات ما در نظر مردم دروغ به نظر برسد و یا بر پایه ی اطلاعات غلط تحلیل کرده باشیم.
    اعتباری برای ما نمی ماند.
    در هر صورت جهان به سمتی میرود که تغییرات اجتماعی و سیاسی در ایران به صورت مسالمت امیز اجتناب ناپذیر است.
    و فشار و آشوب جز آنکه سرعت این تغییرات را آهسته کند نتیجه ی دیگری ندارد.
    چه بسا اگر حوادث پس از انتخابات به خشونت کشیده نمیشد در حال حاضر یک پله جلوتر بودیم.
    ما نیروهای بالقوه ایجاد تغییر خود را راهی زندان و یا خانه نشین کردیم.
    نیروهایی که میتوانستند آرام آرام و از طریق ورود به مجلس و و رده های دیگر شروع به ایجاد تغییرات کوچکی مقدمه تغییرات اساسی کنند.
    مشکل اساسی جنبش سبز در ایران این بود و هست : میدانند چه نمیخواهند اما نمیدانند که چه میخواهند.
    مردم هم درک کرده اند تا زمانی که ندانیم چه میخواهیم هر نوع تغییر اساسی مساوی سوار شدن عده ای فرصت طلب جدید بر گرده مردم است.
    این بحث ادامه دارد و با دلایل کاملا منطقی قابل دفاع است.
    در فرستی دیگر آنها را بیان میکنم.

    • رفرم یعنی تحمل و کوتاه آمدن با این رژیم. این رژیم اکنون به سمت چین جلو می رود، و اگر از پای در نیاید، رژیمی نظامی همانند چین بر ایران برای چند دهه آینده سایه خواهد افکند.
      مردم انقلاب کردند، باید انقلاب خود را به پایان رسانند، هم اکنون در مصر و کشورهای دیگر هم مردم متجاوزین و دیکتاتورها را تحمل نمی کنند.
      موضع سیاسی ما کاملاً روشن است، و مورد تأیید بسیاری از هم میهنانمان می باشد. بهتر است پیش از آن که شما به خودتان جسارت دهید و کسی را خائن بنامید، موضع سیاسی خود را در پشت نامی که برازنده شما نیست پنهان کرده اید، مشخص کنید، و گرنه خودتان را به کنار بکشید.

  • Ariya Ariyaei

    اولا هدف وسیله را توجیه نمیکند.
    قرار نیست برای بیرون راندن عده ای خائن تن به هز دروغ پردازیی بدهیم.
    اگر قرار باشد ما هم به شیوه آنان عمل کنیم چه فرقی با آنان داریم.
    ما مجددا داریم همان اشتباهی را تکرار میکنیم که ۳۰ سال پیش تکرار کردیم.
    در حال حاضر ترس مردم ما از اینانی نیست که بر آنها حاکمند.
    بلکه از کسانی است که ناشناخته اند.
    سوالی عمومی در جامعه رواج دارد.:
    با توجه به اینکه در طول تاریخ ملت ایران همواره دست به تغییرات سیاسی زدند و به عبارتی میانگین هر ۳۰ سال یک تشنج و تغییر اساسی را تجربه کردند آیا اوضاعشان بهتر از قبل شد.؟
    آیا خادمان مردم بر سر کار آمدند؟
    هر گز چنین نشد.
    ما همواره شاهد به قهقرا رفتن ارزوهای مرمی بودیم که برای تغییر خون دادند.
    چه فرقی میکند اینها بروند و کسانی دیگر حتی من بیایم؟
    دو سه سال اول همه چیز رویاییست. البته اگر دوستان جدید الورود به خونخواهی خونهای ریخته ۳۰ سال گذسته دست به انتقام نزنند و تکرار تاریخ(کشتار های دهه شصت تحت عنوان مخالفین انقلاب و مردم و اعدامهای انقلابی سران رژیم گذشته) شاهدی است بر مرام فاتحان تاریخ.

    به هر در و دیواری میزنیم که انقلابی مجدد انجام دهیم.
    اما کشور دیگر تحمل خونریزی و در جا زدن و سی سال دیگر افسوس خوردن را ندارد.
    باید آرام آرام تن به رفرم دهیم.
    رفرم اقتصادی شروع شده و رفرم سیاسی هم منتظر یک تلنگر است که اینان خودبخود نادانسته یا دانسته دارند استارت میزنند.
    کسانی که در خارج از کشور هستند اطلاع دقیقی از واقعیات جامعه ندارند.
    وقتی با هر حربه ای میخواهیم دشمن مان را سیاه جلوه دهیم کافی است یکی از تبلیغات ما در نظر مردم دروغ به نظر برسد و یا بر پایه ی اطلاعات غلط تحلیل کرده باشیم.
    اعتباری برای ما نمی ماند.
    در هر صورت جهان به سمتی میرود که تغییرات اجتماعی و سیاسی در ایران به صورت مسالمت امیز اجتناب ناپذیر است.
    و فشار و آشوب جز آنکه سرعت این تغییرات را آهسته کند نتیجه ی دیگری ندارد.
    چه بسا اگر حوادث پس از انتخابات به خشونت کشیده نمیشد در حال حاضر یک پله جلوتر بودیم.
    ما نیروهای بالقوه ایجاد تغییر خود را راهی زندان و یا خانه نشین کردیم.
    نیروهایی که میتوانستند آرام آرام و از طریق ورود به مجلس و و رده های دیگر شروع به ایجاد تغییرات کوچکی مقدمه تغییرات اساسی کنند.
    مشکل اساسی جنبش سبز در ایران این بود و هست : میدانند چه نمیخواهند اما نمیدانند که چه میخواهند.
    مردم هم درک کرده اند تا زمانی که ندانیم چه میخواهیم هر نوع تغییر اساسی مساوی سوار شدن عده ای فرصت طلب جدید بر گرده مردم است.
    این بحث ادامه دارد و با دلایل کاملا منطقی قابل دفاع است.
    در فرستی دیگر آنها را بیان میکنم.

    • رفرم یعنی تحمل و کوتاه آمدن با این رژیم. این رژیم اکنون به سمت چین جلو می رود، و اگر از پای در نیاید، رژیمی نظامی همانند چین بر ایران برای چند دهه آینده سایه خواهد افکند.
      مردم انقلاب کردند، باید انقلاب خود را به پایان رسانند، هم اکنون در مصر و کشورهای دیگر هم مردم متجاوزین و دیکتاتورها را تحمل نمی کنند.
      موضع سیاسی ما کاملاً روشن است، و مورد تأیید بسیاری از هم میهنانمان می باشد. بهتر است پیش از آن که شما به خودتان جسارت دهید و کسی را خائن بنامید، موضع سیاسی خود را در پشت نامی که برازنده شما نیست پنهان کرده اید، مشخص کنید، و گرنه خودتان را به کنار بکشید.

  • Ariya Ariyaei

    اولا هدف وسیله را توجیه نمیکند.
    قرار نیست برای بیرون راندن عده ای خائن تن به هز دروغ پردازیی بدهیم.
    اگر قرار باشد ما هم به شیوه آنان عمل کنیم چه فرقی با آنان داریم.
    ما مجددا داریم همان اشتباهی را تکرار میکنیم که ۳۰ سال پیش تکرار کردیم.
    در حال حاضر ترس مردم ما از اینانی نیست که بر آنها حاکمند.
    بلکه از کسانی است که ناشناخته اند.
    سوالی عمومی در جامعه رواج دارد.:
    با توجه به اینکه در طول تاریخ ملت ایران همواره دست به تغییرات سیاسی زدند و به عبارتی میانگین هر ۳۰ سال یک تشنج و تغییر اساسی را تجربه کردند آیا اوضاعشان بهتر از قبل شد.؟
    آیا خادمان مردم بر سر کار آمدند؟
    هر گز چنین نشد.
    ما همواره شاهد به قهقرا رفتن ارزوهای مرمی بودیم که برای تغییر خون دادند.
    چه فرقی میکند اینها بروند و کسانی دیگر حتی من بیایم؟
    دو سه سال اول همه چیز رویاییست. البته اگر دوستان جدید الورود به خونخواهی خونهای ریخته ۳۰ سال گذسته دست به انتقام نزنند و تکرار تاریخ(کشتار های دهه شصت تحت عنوان مخالفین انقلاب و مردم و اعدامهای انقلابی سران رژیم گذشته) شاهدی است بر مرام فاتحان تاریخ.

    به هر در و دیواری میزنیم که انقلابی مجدد انجام دهیم.
    اما کشور دیگر تحمل خونریزی و در جا زدن و سی سال دیگر افسوس خوردن را ندارد.
    باید آرام آرام تن به رفرم دهیم.
    رفرم اقتصادی شروع شده و رفرم سیاسی هم منتظر یک تلنگر است که اینان خودبخود نادانسته یا دانسته دارند استارت میزنند.
    کسانی که در خارج از کشور هستند اطلاع دقیقی از واقعیات جامعه ندارند.
    وقتی با هر حربه ای میخواهیم دشمن مان را سیاه جلوه دهیم کافی است یکی از تبلیغات ما در نظر مردم دروغ به نظر برسد و یا بر پایه ی اطلاعات غلط تحلیل کرده باشیم.
    اعتباری برای ما نمی ماند.
    در هر صورت جهان به سمتی میرود که تغییرات اجتماعی و سیاسی در ایران به صورت مسالمت امیز اجتناب ناپذیر است.
    و فشار و آشوب جز آنکه سرعت این تغییرات را آهسته کند نتیجه ی دیگری ندارد.
    چه بسا اگر حوادث پس از انتخابات به خشونت کشیده نمیشد در حال حاضر یک پله جلوتر بودیم.
    ما نیروهای بالقوه ایجاد تغییر خود را راهی زندان و یا خانه نشین کردیم.
    نیروهایی که میتوانستند آرام آرام و از طریق ورود به مجلس و و رده های دیگر شروع به ایجاد تغییرات کوچکی مقدمه تغییرات اساسی کنند.
    مشکل اساسی جنبش سبز در ایران این بود و هست : میدانند چه نمیخواهند اما نمیدانند که چه میخواهند.
    مردم هم درک کرده اند تا زمانی که ندانیم چه میخواهیم هر نوع تغییر اساسی مساوی سوار شدن عده ای فرصت طلب جدید بر گرده مردم است.
    این بحث ادامه دارد و با دلایل کاملا منطقی قابل دفاع است.
    در فرستی دیگر آنها را بیان میکنم.

    • رفرم یعنی تحمل و کوتاه آمدن با این رژیم. این رژیم اکنون به سمت چین جلو می رود، و اگر از پای در نیاید، رژیمی نظامی همانند چین بر ایران برای چند دهه آینده سایه خواهد افکند.
      مردم انقلاب کردند، باید انقلاب خود را به پایان رسانند، هم اکنون در مصر و کشورهای دیگر هم مردم متجاوزین و دیکتاتورها را تحمل نمی کنند.
      موضع سیاسی ما کاملاً روشن است، و مورد تأیید بسیاری از هم میهنانمان می باشد. بهتر است پیش از آن که شما به خودتان جسارت دهید و کسی را خائن بنامید، موضع سیاسی خود را در پشت نامی که برازنده شما نیست پنهان کرده اید، مشخص کنید، و گرنه خودتان را به کنار بکشید.

  • Toraj Kafroodi

    برکناری مخالفان از مواضع دمکراسی نیست. من مخالف اسلام هستم ولی با در نظر گرفتن ایجاد دمکراسی در کشورمان ترجیح می دهم از حکومت تقاضا کنم از دستگیری، شکنجه و مهمتر از هر چیز اعدام هموطنان دست بردارند و با حضور و رای آزادانه مردم در امور کوشش بشود. با نظر آقای آریایی تا حدودی موافقم

  • Toraj Kafroodi

    برکناری مخالفان از مواضع دمکراسی نیست. من مخالف اسلام هستم ولی با در نظر گرفتن ایجاد دمکراسی در کشورمان ترجیح می دهم از حکومت تقاضا کنم از دستگیری، شکنجه و مهمتر از هر چیز اعدام هموطنان دست بردارند و با حضور و رای آزادانه مردم در امور کوشش بشود. با نظر آقای آریایی تا حدودی موافقم

  • Toraj Kafroodi

    برکناری مخالفان از مواضع دمکراسی نیست. من مخالف اسلام هستم ولی با در نظر گرفتن ایجاد دمکراسی در کشورمان ترجیح می دهم از حکومت تقاضا کنم از دستگیری، شکنجه و مهمتر از هر چیز اعدام هموطنان دست بردارند و با حضور و رای آزادانه مردم در امور کوشش بشود. با نظر آقای آریایی تا حدودی موافقم

  • برکناری مخالفان از مواضع دمکراسی نیست. من مخالف اسلام هستم ولی با در نظر گرفتن ایجاد دمکراسی در کشورمان ترجیح می دهم از حکومت تقاضا کنم از دستگیری، شکنجه و مهمتر از هر چیز اعدام هموطنان دست بردارند و با حضور و رای آزادانه مردم در امور کوشش بشود. با نظر آقای آریایی تا حدودی موافقم

  • برکناری مخالفان از مواضع دمکراسی نیست. من مخالف اسلام هستم ولی با در نظر گرفتن ایجاد دمکراسی در کشورمان ترجیح می دهم از حکومت تقاضا کنم از دستگیری، شکنجه و مهمتر از هر چیز اعدام هموطنان دست بردارند و با حضور و رای آزادانه مردم در امور کوشش بشود. با نظر آقای آریایی تا حدودی موافقم

  • yek irani

    من البته از مخالفان صد در صد هر دینی و بخصوص دین خانمان برانداز اسلام هستم اما گمانم بر این است که آقای(شاید هم خانم!!!!) آریا حرف درستی می زنند. در شرایط مسموم جامعه امروز ایران و با توجه به تجربه تلخ و دلسردکننده انقلاب سال ۵۷، در راستای مخالفت با این نظام تزویر و دروغ باید خودمان هم از دروغ گفتن و انتشار اطلاعات غلط به شدت پرهیز کنیم.  

  • yek irani

    من البته از مخالفان صد در صد هر دینی و بخصوص دین خانمان برانداز اسلام هستم اما گمانم بر این است که آقای(شاید هم خانم!!!!) آریا حرف درستی می زنند. در شرایط مسموم جامعه امروز ایران و با توجه به تجربه تلخ و دلسردکننده انقلاب سال ۵۷، در راستای مخالفت با این نظام تزویر و دروغ باید خودمان هم از دروغ گفتن و انتشار اطلاعات غلط به شدت پرهیز کنیم.  

  • yek irani

    من البته از مخالفان صد در صد هر دینی و بخصوص دین خانمان برانداز اسلام هستم اما گمانم بر این است که آقای(شاید هم خانم!!!!) آریا حرف درستی می زنند. در شرایط مسموم جامعه امروز ایران و با توجه به تجربه تلخ و دلسردکننده انقلاب سال ۵۷، در راستای مخالفت با این نظام تزویر و دروغ باید خودمان هم از دروغ گفتن و انتشار اطلاعات غلط به شدت پرهیز کنیم.  

  • Ahmad

    ایرانی ذاتا فضول و نخود هر آش است . و اگر فرصت پیدا کند می خواهد امپراطوری درست کند .آرزوی ایران آزاد و … این شر و برها را از سرتون بیرون کنید . این آرزویی است که به گور می برید . شما اصلا در تعاریف نظم نوین جهانی ایرانی نیستید یک مشت مسملمان تروریست که بین شما و افقان و عرب هیچ فرق نیست . پس زیاد زر زر نکنید . توصیه می شود کاه یونجه خودتانرا بخورید و این یک توبره کاه را هم از دست ندهید . آخوند برود کسی می اید که ارزوی مرگ می کنید

    • Torajkaf

      ببخشید شما کجائی هستید؟

      • Ashkanariyan2569

        ایشان  به گمانم از مغول تبارانی باشند که خاک ایران به  تاراج برده اند واکنون این چنین گستاخانه  به ایران وایرانی  ناسزا می گویند .واین خوراک هایی را که نامشان را آورده اند سزاواز ودر خورنام همیشگیشان است  که تا چرخ زمان برپاست این پسوند یونجه خوار بودن و جفتک انداختنشان  پس از نام بس نیکویشان خواهد آمد.

  • James

    lotfan ba dorogh etebartan ra az dast nadid on kodak badbakht dar hal mojazat bekhater dozdi nist… o gorbani yek nemayesh kheyabani tavast pedar madar devaneh baray daramad mebashad