ما مردم ایران همیشه به دنبال «آوازخوان» بوده ایم، و به «آواز»، و کیفیت آن کاری نداشتیم. تصویری، زیبا، زشت، خوب، ویا بد از فردی در مغزمان پرورش می دهیم، و برای حفظ و نگهداری آن از خود سرمایه گذاری می کنیم.
هرچند اگر چهره فرد نقش بسته در ذهن و اندیشه ما به روشی دگرگون شود، به عنوان نمونه در تصادفی تغییر یابد، بازهم ما به چهره پیشین و اندوخته در ذهن خود وابسته ایم. به گفته دیگر مرغ یک پا دارد، و ما به گفته و باورهای پیشین خود ولو هم نادرست باشد، همچنان پای بندیم.
بدبختانه، این عیب و اشتباه در میان مردم بسیاری از کشورهای دیگر نیز دیده شود. برای نمونه، زمانی که هیتلر با نژاد پرستی و خودستایی خود، کمونیست ها، و یهودیان در آلمان و کشورهای دیگر را به باد ناسزا و دشنام می گرفت، و بر نژاد آریایی خود می بالید، و آن را ستاره درخشان انسان ها بر روی کره زمین می دانست، مردم خردباخته و کوته اندیش آلمان هورا می کشیدند، وغریو شادی و خوشحالی اشان در فضا می پیچید.
دیری نپایید که دسته دسته جوان، و نوجوان آلمان برای برآوردن خودکامگی و خودبزرگ بینی هیتلر روانه استالین گراد شدند، و نزدیک به همه آنان، به کام مرگ فرو رفتند.
در آغاز انقلاب ایران نیز، مردم دسته دسته، گروه به گروه، ساعاتی به مزخرفات، گفته های غیر انسانی و تحریک آمیز خمینی گوش فرا می دادند، و بدون آن که به متن و واقعیت آن گفته ها، و پیامد شوم آن توجه و کنکاشی کنند، می پذیرفتند. به عبارتی دیگر مردم کشورما نیز مانند مردم آلمان در زمان هیتلر به «آوازخوان» توجه داشند و بدو متکی بودند، «نه آواز».
درجریان انقلاب ۵۷ ایران عده ای کاسه داغ تر از آش برای رژیم بوده اند، و چرخ جنایات رژیم را به جلو راندند. شماری از آنان بعدها به خارج از کشور آمدند و در صف روبرو و مخالف رژیم اسلامی جای گرفتند.
تاریخ نشان می دهد انسان ها به سختی تغییرپذیرند، و همان روند و روشی که در نوجوانی و جوانی داشته اند، در سراسر عمر خود بدان پایدارند، و دنبال می کنند. بنابراین یک فرد خودکامه و یا جنایت کار نمی تواند ناگهان تغییر روش داده، و مردمی باشد. حال، چگونه ما اطمینان داشته باشیم که این افراد کاملاً تغییر یافتند، و اکنون در راستا و مسیر خواسته و منافع ملت ایران قرار دارند؟.
ولی ما نمی خواهیم و نباید سیاه سیاه، و یا سپید سپید بیاندیشیم. ما معتقد و طرفدار «آوازیم»، نه «آوازخوان». بر این اساس، به عنوان نمونه گرچه عملکرد آقای سازگارا در پای گیری رژیم جهل و جنایت ولایت وقیح پرسش آفرین است، ولی از آن جا که ما دریافتیم ویدیویی که آقای سازگارا در مورد ۲۵ بهمن پخش کرده اند، گویای حقیقت و در روند خواسته های مردم ایران است، این گفتار و عملکرد را تأیید می کنیم.
همچنین، ما باخوشبینی، برنامه آقای موسوی و آقای کروبی را دنبال، و پشتیبانی می کنیم و امید واریم ۲۵ بهمن بنا به آنچه این بزرگواران ادعا کرده اند، روز آغاز سرنوشت ساز برای ملت ایران در چیرگی و پیروزی بر این رژیم کشتارگرباشد.