دیروز ۲۲۰ نماینده به اصطلاح مجلس ایران، گرد هم آمدند، عربده کشان، عرعرکنان، و فریاد زنان خواستار دستگیری، مجازات، و حتی اعدام آقایان موسوی، کروبی و خاتمی شدند.
امیدواریم ملت بزرگوار ایران به ویژه جوانان جان برکف، نام و جزئیات دارایی و دزدیهای این خیانت پیشگان را به خوبی به نگارش در آورند، تا در آینده در دادگاه مردمی پاسخگوی خیانت خود به مردم و کشور باشند.
در تظاهرات آرام ۲۵ بهمن، بسیجی، پاسدار، موتورسوار، لباس شخصی، گارد امنیت که گوشت و خون و پوستشان از این کشور و از دسترنج ملت در بند ایران است، روبروی مردم به پاخاسته ایستادند، وحشیانه یورش بردند، دست کم دونفر را کشتند، و بیش از ۱۵۰۰ نفر را دستگیر، و به سیاهچال های خود بردند.
حال، این پرسش در پیش است، این نمایندگان، بسیجی، پاسدارها، آیا در خدمت و برای مردم ایرانند، و یا نوکر و دست نشانده آخوندکی به نام علی خامنه ای؟. از کی نمک خوردن، و نمکدان شکستن در فرهنگ ما آغاز شده است؟. آیا نمایندگان مجلس، نمایندگان مردمند، و باید در خدمت و خواسته های مردم باشند، و یا مزدور و نوکر یک آخوند جنایتکار؟.
آیا شرافت و انسانیت این گروهها به کجا رفته؟. پاسدار، پاسدار مملکت و مردم است، یا پادو و برده آخوند؟. ۷۰ میلیون تلاش می کنند، چرخ های زندگی را به جلو می رانند، و نتیجه دسترنج آنان را این گروه مفتخور، به یغما می برند.
آیا در شرایطی که آنان برای مردم خدمتی انجام نمی دهند، و مردمی نیستند، ایستادن و رودررویی آنان با رستاخیز مردمی چه معنا دارد؟. این خیانت نیست؟. این ها به ویژه این ۲۲۰ نفر مزدور مجلس نباید هرکجا هستند، به دست جوانان ایران از پای در آیند؟.
از میان کشته شدگان، نام آقای صانع ژاله و آقای محمد مختاری به چشم می خورد. تا آن جا که ما درمورد این دو نفر می دانیم، آقای ژاله دانشجوی ظاهراً بسیجی بوده، ولی گروش و وابستگی به گروه سبز داشته است. به همین دلیل، مورد پیگرد، و اصابت تیر مزدوران رژیم قرار می گیرد.
واما، آقای مختاری آن چنان که ما آگاهی یافتیم، این جوان، مظهر ونمونه کامل یک ایرانی پاکباخته و سرشار از درستی، فداکاری، و میهن پرستی بوده است.
در فیس بوک این شادروان، این جمله به چشم می خورد: «خدایا ایستاده مردن را نصبیم کن که از نشسته زیستن در ذلت خسته ام!!». به راستی این گفته، و این اندیشه قابل ستایش نیست؟. آیا نباید در برابر چنین جوانان نیک سرشت، و ایثارگر، سر تعظیم فرود آوریم، و بدانان ارج نهیم؟.
آیا این جوان سراپا عشق و علاقه به میهنمان، و یا جوانانی همانند او که جان خود را بر کف دست گذشته اند، و آین چنین با ضحاک زمان در نبردند، امید و آرزوی ملت در بندمان، و رهبران راستین این کشور نیستند؟.
باوجود چنین گوهرهای درخشانی گمنام و ناپیدا در میان مردم کشورمان، و همچنین آنهایی که در سیاهچال های رژیم میان مرگ و زندگی به سر می برند مانند: امیر انتظام ها، طبرزدی ها، آیت الله بروجردی ها، ارژنگ داودی ها، منصور اصانلو ها، نسرین ستوده ها، بهاره هدایت ها، محمد نوریزاده، و دهها و صدها فرزانگان جان برکف دیگر، چرا ما چراغ به دست در بیابان ها به دنبال رهبر و پیشوا می گردیم؟.
آقایان کروبی و موسوی بارها اعلام داشتند که رهبر نیستند، و به دنبال پستی در آینده آزاد ایران نمی گردند. در این شرایط، چرا همین جوان ها مانند محمد مختاری که پیشگامان این انقلاب بوده اند، و در برابر رژیم کشتارگر سینه سپر می کنند، نبایستی رهبر باشند؟.
دیگر این که، در انقلاب مصر و تونس، و هم اکنون اعتراض و همایش مردمی در بحرین، یمن، سوریه، اردن، و لیبی، رهبر شناخته شده ای در کار نبوده، و مردم به طور خودجوش به خیابان ها آمده اند.
در پایان، ما آقای کروبی را می ستاییم و در برابر ایشان سر تعظیم فرود می آوریم، که گفته است؛ برای آزادی مردم ایران آماده است هرقیمتی بپردازد، و هرسختی را بپذیرد.
Pingback: Tweets that mention 25bahman #iranelection نمایندگان مجلس، بسیجی، پاسدار، نوکران ولی وقیح، و مزدور و خیانتکار به ملت ایران #fb -- Topsy.com()