تلاش نگارنده بر این است که از هم اکنون در فرصت های گوناگون انسان های چند چهره و فرصت طلب کشورمان را به شما گرامیان بشناسانم. هنگامی که ما ایرانیان خواستار آزادی در تلاشیم تا بتوانیم بر لشگر ظلم و استبداد فائق آییم، هستند افرادی که از گرد راه نرسیده، قصد ربودن گوی قدرت و معرکه گیری دارند.
یکی از این افراد که با زیرکی و شارلاتانی از وضع آشفته سیاسی ایران به سودجویی و فرصت طلبی پرداخته است، سیّد محمّد حسینی معرکه گیر، و مجری سابق تلویزیون است.
سیّد محمّد حسینی بنا بر سال های زیادی که در مسابقه ها و جشن ها و مراسم مختلفی به عنوان مجری، لبخند را بر لبان ما ایرانیان می نشاند، دارای طرفداران زیادی است.
در استعداد ایشان برای خنداندن مردم و شادی را هدیه ی خانواده ها کردن، شکی نیست. به همین دلیل برای ایشان در این مورد احترام قائلم. و بیش از شصت هزار نفر کسانی که صفحه ی فیس بوک ایشان را دوست داشته اند، به همین دلیل بوده است.
بحث من در اینجاست زمانی که فردی بدون داشتن هیچگونه تخصص و اطلاع، فقط و فقط با تقلید و کپی کردن سخنان دیگران، وارد گود سیاست می شود، و به خرافات گرایی و تحمیر مردم می پردازد، من برای آینده ی سیاسی آن کشور، احساس تاسّف می کنم.
آقای سید محمد حسینی، در مصاحبه ی کاملاً در لفّافه شان با پارازیت، با استعداد قوی که در پیچاندن و عوض کردن موضوع داشتند، حتّی دو کلمه حرف حسابی و منطقی تحویل تماشاگران ندادند و با ادا و اطوارهایی که در زمره ی تخصّصی ایشان است، برنامه ی کمدی – سیاسی پارازیت را نیز، گمراه کردند و پس از آن بر انبوه موج طرفداران پارازیت که صرفاً به خاطر سابقه ی درخشان ایشان در امر مجری گری، خواستار ارتباط بیشتر با ایشان بودند، سوار شده و شروع به معرکه گیری هایی نمودند که اینجا به شرح آنان می پردازم:
نوشتن استاتوس های تند و مضحک و کودکانه ای همچون ۳۰ ژانویه :
“پیام تهدید میفرستی!!آخه گاگول جان …تعداد لایکها رو نمیبینی! بچه میترسونی!!سوختین! آب رو بریزید همونجا که رئیس جمهورتون گفت..ها..ها”
نظر شما خواننده ی گرامی، در رابطه با این نوشته که حدود سه هزار نفر نیز آن را دوست داشته اند، چیست؟. آیا کودکانه و مضحک جلوه نمی کند؟.
از طرفی ایشان سعی بر این دارد که خود را یک چهره ی سیاسی و مبارز نشان دهد و در جمله هایشان تاکید می کند که: “من سیاسی نبودم ولی حالا که سیا سیون مارو از صد طبقه هول دادن پایین، بگذارید کمی هم سیاسی بشم!”
دفاع بی معنا و در حد حرف ایشان از اقلیت ها که من شخصاً جز موج سواری و سوء استفاده از علاقه ی مردم، چیز دیگری در آن ها نمی بینم نیز، شک مرا تبدیل به یقین کرده است، که کاسه ای زیر نیم کاسه است.
هم وطنان گرامی، گروه ما تا کنون مقاله های زیادی با استناد به تاریخ و اسناد موجود تاریخی نوشته است و از حقوق پایمال شده ی همه ی هم میهنان عزیزمان به ویژه آن هایی که حکومت اقلیت می خواندشان، دفاع کرده است. کدام یک از سخنان آقای حسینی، سند و مدرک قابل درکی دارد؟.
اگر ما با حرف زدن و شعار دادن می توانستیم به جایی برسیم که خوب همه می دانیم، محمود احمدی نژاد خیلی بهتر از آقای حسینی شعار می دهد.
ایشان در طی ویدیویی که برای بیست و پنجم بهمن ماه، منتشر کرده است، حرف از خبر داشتن از کودتا، از پنج سال و نیم پیش می زند.
ما نباید از این فرصت طلب نوکیسه پرسش کنیم که از پنج و نیم سال پیش، از این کودتا که منجر به کشته شدن، دستگیری، شکنجه و نابودی، و فراری شدن بسیاری از جوانان آگاه این سرزمین شد، خبر داشتید، چرا زودتر در این باره حرفی نزدید؟.
آقای سیّد محمّد حسینی، شما تا یک ماه پیش کجا بودید؟. مگر ما مبارزانی که جانمان را کف دستمان گرفته ایم و ترسی از شناخته شدنمان نداشتیم و اطلاع رسانی کردیم، جانمان را از سر راه آوردیم و یا خون شما از خون ما رنگین تر است که تا دیروز هیچ خبری از شما نبود و حال از گرد راه نرسیده، خود را حامی جنبش و همه ی مبارزان سیاسی کشور می نامید؟.
اصلا چه کسی شما را به عنوان حمایت کننده ی اپوزیسیون مبارزین خارج از کشور انتخاب کرده که ما خبر نداریم؟. مگر شما چه گلی به سر این مملکت زده اید، و چه قدمی در راه آزادی و قدرت گرفتن جنبش سبز برداشته اید که حالا با اینگونه استاتوس هاس خنده دار، مبارزه ی ما را نیز به سخره گرفته اید؟.
آقای سیّد محمّد حسینی، شما حتّی با مخاطبین خود نیز رو راست نیستید و اصل ماجراهایی را که منجر به خروجتان از کشور شد را تعریف نمی کنید، در ضمن با حلوا حلوا گفتن که دهان شیرین نمی شود. شما با تکیه به کدام سند و مدرک، از شکل گیری کودتا در پنج سال و نیم پیش سخن می گویید؟.
ما یک عمر، تاوان شما به اصطلاح سیاسیون بی تجربه و خام و بی دانش را پس داده ایم و حال که مردم آگاه ایران زمین بدین سطح از تجربه و دانش رسیده اند که خواستار یک حکومت دموکرات سکولار هستند، شما با تکیه بر محبوبیتی که فقط و فقط به خاطر ممعرکه گیری در صدا و سیما بدست آورده اید، و رسانه ای که از بابت همان محبوبیت الان در اختیارتان گرفته است(صفحات فیس بوک)، هنوز عرقتان خشک نشده، دم از حمایت و تحریک و تهییج مردم می زنید؟.
هیچ اشکالی در حمایت از جنبش سبز نیست، هیچ ایرادی در پخش اخبار و روحیه دادن به مردم وجود ندارد، هیچ کس نمی تواند به شما بگوید که بر ضدّ رژیم آخوندی سخن نگو و یا کار شما مورد دارد.
من تنها از شما درخواست دارم، در زمینه ای که هیچگونه دانشی در رابطه با آن ندارید و صرفاً شور سیاسی دارید، نه شعورش را، وارد نشوید و خدایی نکرده، یا یک عمل اشتباه ضربه ای سهمگین به این موج آزادی خواهی مردم نزنید.
آقای سیّد محمّد حسینی، موردی که مرا بیش از اندازه ناراحت و دلخور کرده است، سخنان بی پایه و اساس، و فرصت طلبانه و نان را به نرخ روز خوردن شما در ویدیو ی جدیدتان است که چند روزی است بر روی سایت یوتیوب قرار گرفته است.
شما می گویید: اگر عمر به ایران برگردد من دستش را می بوسم! این جور حرف هاست که سبب گمراهی و انحراف فکری مردم آزادی خواه می شود.
آقای حسینی در قسمتی از گفتارتان، از دموکرات بودن حضرت علی(ع) سخن می گویید، و آن گاه، ماجرای دموکراسی و مردم داری را کش می دهید تا می رسد به سکوت امام حسن و قیام امام حسین.
آقای سیّد محمّد حسینی، یا به قول خودتان، جناب شومن معروف، حضرت علی همانقدر از دموکراسی و مردم سالاری اطلاع داشت که یک گوساله از علم فیزیک کوانتوم!. عدالت ایشان هم در کشتار مردم اگر از خلخالی بیشتر نبود، بی تردید کمتر نمی توانست باشد.
آقای سیّد محمّد حسینی، بس کنید این خزعبلات و مزخرف سرایی ها را در این شرایط و لحظات حساسی که در آن قرار گرفته ایم.
لطفا اینقدر با ذهن و افکار مردم بازی نکنید، ما تا افرادی همچون شما را به عنوان حامی و روشنفکر و تایین کننده ی خط و مشی مبارزه ی سیاسی داریم، به هزاران دشمن و مزدور احتیاجی نداریم. چرا که با این آگاهی رسانی دقیقی که شما وظیفه اش را به عهده گرفته اید، رژیم بعدی، درخور مسعود رجوی ها خواهد بود.
از سکوت امام حسن در مقابل معاویه گفتید، دلیلش را دیکتاتوری معاویه و ولی فقیه بودنش بیان کردید، چرا از هزار هزار( یک میلیون) درهم پول نقد، و خراج سالانه داراب از شهرهای فارس که همان امام حسن به عنوان رشوه از معاویه گرفت تا با معاویه بیعت کند و در برابر جنایات بنی امیّه سکوت کند، و به زنبارگی خویش پردازد، حرفی نمی زنید؟
می گویید حسین در قبال ظلم قیام کرد و مخالف قدرت بود و برای دفاع از مردمش کشته شد؟. اولا که همان حسین مگر نمی خواست قدرت به دستان خودش باشد و به جای یزید به خلافت رسد؟.
مگر حسین نگفت که او ولی فقیه زمان است، چرا که نوه ی پیامبر اسلام است؟. مگر به خاطر به قدرت رسیدن، نمی خواست ایرانیان بی گناه را سپر بلای خود کند؟
در ثانی کدام مردم؟. ایشان طرفداری در بین مردم نداشت. چرا که در آن زمان همه مردم ایشان و خانواده شان و سیاست شان را می شناختند و می دانستند که مردم کار می کنند و آنان از بیت المال ماهیانه پول دریافت کرده، و خرج هم خوابی با کنیزکان می کنند.
آقای حسینی در آخر سخنان خودتان گفته اید که امام زمان مخالف دیکتاتوری است. جناب حسینی عزیز، بد نیست حال که شما به خود لقب حامی و مرد سیاسی می دهید و در فیس بوکتان می نویسید که: “دیکتاتور تا ساعت ده امشب فرصت داری بگی غلط کردم! و گر نه هر چه دیدی از چشم خودت دیدی” و به لایک هایی که مردم به هر مزخرفی که شما می نویسید می دهند، می بالید، چند کتاب بخوانید و طوطی وار سخنان این و آن را تکرار نفرمایید.
مهدی(عج) و دموکراسی؟. مهدی موعود و قیام علیه دیکتاوری؟.
مهدی موعود شما هنوز نیامده، با نامش برای ما یک دیکتاتوری و تابوهایی درست کرده اند که پایان آن نا پیداست، وای به حال اینکه بیاید، چه کسی جرات می کند علیه حکومت آسمانی-الهی ایشان لب به اعترض بگشاید؟.
مگر یکی از حوادثی که بعد از ظهور ایشان قرار است اتفاق بیفتد، که در کتاب های شیعه نیز آمده است، کشت و کشتار ایشان نیست؟. مگر اسب مهدی، نباید تا زانو در خون انسان هایی که به دست او کشته می شوند، قرار گیرد؟.
خدا را شکر، که قبل از مردن بنده، شما آمدید و یک موجود موهوم دموکرات را به ما معرّفی فرمودید، و گر نه من تا کنون نمی دانستم، دموکراسی یعنی کشتار بی امان مخالفان!
آقای حسینی، حال که رسانه ای به بزرگی پنجاه هزار نفر، در اختیارتان قرار گرفته است، لطفاً به جای گمراه کردن مردم و گفتن حرف های بی پایه و اساس، چند کلام حرف حساب تحویل مردم دهید و روشنگری کنید و اطلاع رسانی فرمایید.
من کاری ندارم که شما تا یک ماه پیش کجا بودید و چرا تا آن زمان خبری از شما در هیچ جایی وجود نداشت، ولی حال که تازه از راه رسیده اید، به جمع سبزان خوش آمدید، لطفاً کمی نفس تازه کرده و پس از پیاده شدن از موج مردم فریبی، و پایان دادن به موج سواریتان، چند کتاب تاریخی و دینی بخوانید، بعد به امر نیکوی اطلاع رسانی بپردازید.
آقای حسینی بی تردید یک فرصت طلب است. ایشان تا زمانی که در قبرس بوده، تظاهر به اعتقاد به «ولایت » داشته است. این در پروفایل ایشان در بخش «حرفه و کار» نوشته شده. اکنون هم دم از کرامات علی، دموکراسی امام زمان، وصلح و دوستی امام حسن و.. می زند. عقاید رژیم جهنمی اسلامی را در حلق مردم فرو می کند. کسی که به این رژیم اعتقاد نداشته، سال ها پیش آن را ترک نموده. نه حالا که رژیم در حال ریزش است.