فیلسوف های شومن یا شومن های فیلسوف نما؟ ۸۹

گلادیاتور اسلام؛ دکتر علی شریعتی خودش را ابوذر می دانست : “…مردی با دو چهره، یک روح دو بعدی، مرد شمشیر و نماز…”.

اسلام علی شریعتی، پیراهنی است ایدئولوژیکی پر از وصله پینه، که به جامه ای زربفت تبدیل می شود تا مسلمانان عریان را بپوشاند و در نتیجه مردم روزنه و درزهای آن را نبینند.

از نخستین روزهای سال ۱۳۴۰، بازنگری به اسلام، مدرن کردن سنت ها، اصلاح نگرش و تجدد ورزی به دین به شکل پراکنده آغاز شد و در میانه دهه ۱۳۴۰ با حضور دکتر علی شریعتی به اوج خود رسید.

بازنگران به دین برای شناساندن اسلام غیر فقاهتی، نخست تیپ هایی که هر یک نمادی از “فرهنگ اسلام” می باشند انتخاب کردند.آنان شیفته و دل باخته سه شخصیت تاریخی شدند: “ابوذر غفاری” تربیت شده در اسلام اولیه، ابوعلی سینا سمبل فیلسوفی متفکر و برجسته در “فرهنگ اسلامی” و حلاج از “معروف ترین شخصیت ها”.
با نگرشی به تاریخ، درمی یابیم که ابوذر در صدر اسلام تعلیم و حضور یافت، اما ارج و اعتبار ابوعلی سینا و حلاج به دلیل اندیشه علمی و خرد آنان است و صرفا متعلق کردن ایشان به فلسفه اسلام ناعادلانه و وارونه جلوه دادن تاریخ است.

دکتر علی شریعتی خودش را ابوذر می دانست و ابوذر را بدین گونه توصیف می کرد: “…مردی با دو چهره، یک روح دو بعدی، مرد شمشیر و نماز…”.
گلادیاتور اسلام دکتر شریعتی، ابوذر غفاری است و نماد ابوذر استخوان شتر! “…ابوذر با همان استخوان شتر به یهودی حمله می کند و به او ضربتی می زند که سرش می شکند و به هلاکت می رسد…” این است ویژگی های مرد شمشیر و نماز، قهرمان خشونت و معشوق علی شریعتی و قرن ها بعد، ابوذر در خراسان علی شریعتی را شیفته خود می کند.

اسلام علی شریعتی، پیراهنی است ایدئولوژیکی پر از وصله پینه، که به جامه ای زربفت تبدیل می شود تا مسلمانان عریان را بپوشاند و در نتیجه مردم روزنه و درزهای آن را نبینند.
فرزندان عصر شریعتی چه آنان که خود را “مجاهدین خلق” نامیدند، چه کسانی که او را همچون “اولیاء الله” ستودند و چه آنان که بر او “لعنت الله” خواندند، همگان، چنان از شریعتی تاثیر پذیرفتند که چشمان را کور و اندیشه را منجمد کرد.

پیروزی نا بهنگام
در سال ۱۳۷۶، اصلاح طلبان هنوز چندان استوار نشده بودند که ریاست جمهوری و بخشی از حاکمیت و مجلس را در اختیار خود گرفتند.
پیروزی نابهنگام، آنان را به تلاش واداشت که با یاری تئوری های ناهمگون، “آرمان سازی” کنند. خرواری از مقولات مبهم و رنگارنگ، همچون روشنفکری دینی، و اصلاحات دینی در یک رزمگاه وسیع به آزمون گذاشته شد.

دوم خردادی” ها تز “مردم سالاری” را به یک ابزار برنده تبدیل کردند و به آن جذابیت و رنگ و لعاب بخشیده و در مقابل مخالفان همچون شمشیر داموکلس پیراهن عثمان کردند.
در آن روزها، اصلاح طلبی (و بعدها تجدیدنظر طلبی) یک آرمان شد و در بازار مکاره نواندیشان دینی به حرکت درآمد.

“مردم سالاری” همیشه در یک ابهام باقی ماند، نه فیلسوفان شومن توان توضیح آن را داشتند و نه عمر آن کفاف کرد، پس به حاشیه رانده شد و در جعبه خانه ی تاریخ بایگانی شد.
در نیمه ی دوم دهه ی ۱۳۷۰ و نیمه ی نخست دهه ۱۳۸۰ پاره ای از روشنفکران دینی به روشنفکران غیردینی تبدیل شدند و از دموکراسی غیر دینی و سکولاریسم سخن گفتند و کسانی که تا سال قبل، منتقدان سرسخت فلسفه ی غرب بودند، به افراط کشیده شدند و شیفته و دلباخته دموکراسی غربی شدند. و بدینگونه “دوم خردادی” ها با یک بحران تئوریک روبرو شدند.

اشرف رجوی، دلاور مجاهدی که در راه عقیده و آموزش خود جان باخت. آموختگان آموزه های علی شریعتی “جهادپرست” شدند، دانشگاه ها را رها کرده و چریک شدند. باب “بحث” را بستند و باب “جهاد” را گشودند. کتاب ها را در تاقچه ها گذاشتند و اسلحه در دست گرفتند.

اشرف رجوی، دلاور مجاهدی که در راه عقیده و آموزش خود جان باخت. آموختگان آموزه های علی شریعتی “جهادپرست” شدند، دانشگاه ها را رها کرده و چریک شدند. باب “بحث” را بستند و باب “جهاد” را گشودند. کتاب ها را در تاقچه ها گذاشتند و اسلحه در دست گرفتند.

ویژگی های فیلسوفان شومن
دهه ی ۱۳۴۰ دهه ی سوداگری “ایدئولوژی سازی اسلامی” بود. آموختگان آموزه های علی شریعتی “جهادپرست” شدند، دانشگاه ها را رها کرده و چریک شدند. باب “بحث” را بستند و باب “جهاد” را گشودند. کتاب ها را در تاقچه ها گذاشتند و اسلحه در دست گرفتند. چریک های جوان مجاهد، خود را ابوذر زمان می دیدند.

به روشنفکران دگراندیش طعنه می زدند و کتاب های قطور فلسفی را حقیر می شماردند و قرآن را در قطع جیبی در اتوبوس های بین کرج و تهران ـ بدون تسلط بر زبان عربی ـ می آموختند.
دکتر شریعتی تاریخ را واژگون کرد، عالمان بی عمل را از خود راند و عاملان بی علم را تربیت کرد که حاصل آن رهبر کنونی مجاهدین است. وی سنت اسلامی را به کنار زد و شورشگران متجدد را آموزش داد که ده سال بعد به سرزمین صدام تبعید شوند.

اسلام دکتر شریعتی، اسلام غیرفقاهتی، و پیام آور رنسانسی برای چریک ها و شورشگران بود. شریعتی مریدان خود را خلسه ی معنوی می کرد و در سرها شوری و در دماغ ها بادی می افکند. از تئوری های مارکسیست ها و سوسیالیست های فرانسوی استفاده می کرد و به ابزاری به نفع اسلام و بر علیه مارکسیسم به کار می برد.  شاگردانش در ظاهر ضد مارکسیست بودند و در باطن زیرکانه و خیره سرانه، از آن ایدئولوژی تأثیر می پذیرفتند.

اکبر گنجی، عطاالله مهاجرانی، عبدالعلی بازرگان، عبدالکریم سروش، و محسن کدیور پنج تن فیلسوفان نواندیش مسلمان و یا شومن های فیلسوف نما، که هفته گذشته در لندن “اتاق فکر جنبش سبز″ را راه اندازی کردند، یعنی کسانی که نخستین آموزش های خود را از شریعتی فراگرفتند.

اکبر گنجی، عطاالله مهاجرانی، عبدالعلی بازرگان، عبدالکریم سروش، و محسن کدیور پنج تن فیلسوفان نواندیش مسلمان و یا شومن های فیلسوف نما، که هفته گذشته در لندن “اتاق فکر جنبش سبز″ را راه اندازی کردند، یعنی کسانی که نخستین آموزش های خود را از شریعتی فراگرفتند.

شاگردان (غیر چریک) شریعتی، سال ها بعد نظریه پروتستانیزم اسلامی را مطرح کردند و مانیفست آن را هاشم آغا جاری در همدان قرائت کرد.
بیست سال بعد تشت بی عملی و بی علمی شاگردانش از پشت بام افتاد و کوس رسوایی اندیشه تخیلی آنان بلند شد.

خوابگاه اندیشه و عرفان
کلیه پنج تن فیلسوفان نواندیش مسلمانی که هفته گذشته در لندن “اتاق فکر جنبش سبز″ را راه اندازی کردند، یعنی آقایان: سروش، گنجی، کدیور، مهاجرانی، و عبدالعلی بازرگان نخستین آموزش های خود را از شریعتی فراگرفتند. این نواندیشان مسلمان، در پی تجدد بودند و از عقیم بودن سنت می نالیدند ولی هرگز دلبستگی و دلباختگی اندیشه ی خود را از سنت نبریدند.

در بین این پنج تن، کدیور، سروش و مهاجرانی با عرفان و فلسفه ی اسلامی آشنا شدند که شریعتی از آن بی بهره بود و این پایگاه قوتی برای آنان شد که دیالکتیک سوسیالیسم را نیز نفی کنند. غافل از این که این سلاح لیبرالیسم بود که مارکسیسم را می کوبد نه فلسفه ی عرفان اسلامی.

آنان بر این گمان بودند که در نزاع و چالش بین فیلسوفان غرب، از هر طرف که کشته شود به سود اسلام است، اما از همزیستی این چالش ها فرزندی خلف متولد شد به نام “لیبرالیسم” که دلی در گرو سروش داشت و سری در غنیمت کدیور و اندیشه ای در نوشتار گنجی و خامه ای در مقالات مهاجرانی.

بدین ترتیب آشکار شد که خدمات سروش، مهاجرانی، کدیور و گنجی به اسلام بی مزد و منت نبوده است. و این همان سناریویی است که شریعتی ۴۰ سال پیش آغاز کرد، و نسخه ی اسلام را در زرورق پیچید. و همان تجدد و ایدئولوژی است که شریعتی بر تار آن تنیده بود و از پهلوی راست خویش پنج تن آل عبا (سروش و دیگران) و سایر فیلسوفان اصلاح طلب را زایاند.

دکتر علی شریعتی خودش را ابوذر یعنی “ مردی با دو چهره، مرد شمشیر و نماز…”.می دانست. فرزندان عصر شریعتی چه آنان که خود را “مجاهدین خلق” نامیدند، چه کسانی که او را همچون “اولیاء الله” ستودند، همگان، چنان از شریعتی تاثیر پذیرفتند که چشمان را کور و اندیشه را منجمد کرد.

دکتر علی شریعتی خودش را ابوذر یعنی “ مردی با دو چهره، مرد شمشیر و نماز…”.می دانست. فرزندان عصر شریعتی چه آنان که خود را “مجاهدین خلق” نامیدند، چه کسانی که او را همچون “اولیاء الله” ستودند، همگان، چنان از شریعتی تاثیر پذیرفتند که چشمان را کور و اندیشه را منجمد کرد.

سروش سال ها زمان صرف کرد، خواند، نوشت و مجادله کرد تا توانست اسلام را لیبرالیزه کند و به عنوان “فیلسوف نواندیش مسلمان” مطرح شود.
پس، روشنفکران اسلامی، در فکر “تجدید فراش” افتادند، تا که شاید بر نازایی خویش فائق شوند و اسلام را به عرفان تبدیل کنند و “نمایش عرفانی” از اسلام به شیفتگان خود ارائه دهند.

منورالفکران اسلامی، مطالبات فلسفی خود را از غرب و خواسته های معنوی خود را از اسلام می گیرند. و بدین گونه است که: فیلسوفان شومن، حلاج قرن ۲۱ و مولوی عصر اینترنت می شوند و در یک دست جام باده و در دست دگر زلف یار می گیرند. در یک دست تجدد, و در دست دگر سنت.  یک دست در دست “پوپر” و دست دیگر در کف مولوی، سری در سودای تکنیک و دلی در ماورای عرفان دارند.

فیلسوفان شومن، مردان همیشه در صحنه هستند، می دانند که چگونه باید نان یزید را خورد و مدح عمر کرد. می توانند نماز صبح را پشت سرعلی بخوانند و شباهنگام بر سفره ی معاویه لقمه بگیرند. می توانند هم نقش “حسنک وزیر” را بازی کنند و هم در محاکمه “ابوسهل زوزنی” حضور یابند.
به دلیل سرگردانی در اندیشه، پروژه ناتمام مدرنیته و سنت، در نیم قرن اخیر، به علت وجود “شومن های فیلسوف” به اتمام نمی رسد و حاصل آن نزاع عمل و دل است و علم و عمل.

اکثر این عالی جنابان، با وجود تکیه و تأکید بر علم و معرفت و با تمام تلاش شان در باب استقرار عقلانیت و خرد، در انتها، فتوای تقلید می دهند (مهاجرانی و سروش)
“عرفان مدرن” علی شریعتی به “تصوف سنتی” سروش تبدیل می شود و “بسط تجربه نبوی” جایگزین “تئوری تعمیم امامت” کدیور می شود.

دکتر شریعتی امام یا رهبر دینی را “انسانی مافوق و پیشوا و ابرمرد” می دانست که “….جامعه را سرپرستی، زعامت و رهبری می کند…” در چنین حوزه ی اندیشه: آن کس که “امام” می کارد بدون تردید “خمینی و خامنه ای” درو خواهد کرد.
فیلسوفانی که در “اتاق فکر جنبش سبز″ لنگر انداخته اند، آگاهانه می کوشند که جنایات ۳۰ ساله ی حکومت اسلامی را فقط به دوره ی خامنه ای تقلیل دهند و آب تطهیر بر سر آقای خمینی بریزند و با یاری آقای موسوی آرزوی بازگشت به دوران خمینی را نوید می دهند.

بحران تئوریک
نخستین تلاش “نواندیشان مسلمان” در آن است که به جستجوی هویت دینی درآیند و پرسش هایی که هایدگر ده ها سال قبل از جامعه آلمان می کرد و تحلیل های جامعه شناسی و مردم شناسی وی را برای جامعه ایران نسخه پیچی کنند. در نزاع با مدرنیته حامی سنت شوند و در برابر پست مدرن ها از مدرنیته دفاع کنند. آنان می گویند: “….مدرنیته مثل ققنوسی است که از خاکستر خود زنده می شود و دوباره جوانی را از سرمی گیرد…”.

دکتر شریعتی امام یا رهبر دینی را “انسانی مافوق و پیشوا و ابرمرد” می دانست که “….جامعه را سرپرستی، زعامت و رهبری می کند…” در چنین حوزه ی اندیشه: آن کس که “امام” می کارد بدون تردید “خمینی و خامنه ای” درو خواهد کرد.

دکتر شریعتی امام یا رهبر دینی را “انسانی مافوق و پیشوا و ابرمرد” می دانست که “….جامعه را سرپرستی، زعامت و رهبری می کند…” در چنین حوزه ی اندیشه: آن کس که “امام” می کارد بدون تردید “خمینی و خامنه ای” درو خواهد کرد.

پایگاه اندیشه و خواستگاه تفکرات فیلسوفان شومن نواندیش مسلمان را بدینگونه می توان خلاصه کرد:
نخست: “فلسفه ستیزی” که در اندیشه مهدی بازرگان و یاران نهضت آزادی می توان یافت.
دوم: “سیاست زدگی و حزب ستیزی” که جلال آل احمد و هم اندیشانش نماینده این بینش هستند.
سوم: “برزخ ایدئولوژی” که دکتر شریعتی و شاگردانش در “حسینیه ارشاد” علمدار آن می باشند.
چهارم: “پیروزی بر فقاهت اسلامی” که اکبر گنجی نماینده ی آن است.
پنجم: “سنت گرایان تجدد طلب” که از فلسفه ی غرب آموزه های خود را دریافت کردند، همچون عبدالکریم سروش.
کلیه پنج گروه بالا ویژگی های همگونی دارند، گویا از زهدان یک اسلام بیرون خزیده اند.

وجوه مشترک فیلسوفان شومن بدینگونه است:
۱ـ از سویی سنت گرا و از سویی دگر نوگرا هستند: آقای عطاالله مهاجرانی از هواداران “فتوای قتل سلمان رشدی” است و مطلبی که بیست و اندی سال پیش در این رابطه نگاشته اند اخیراً به چاپ بیست و چهارم رسانده اند.

۲ـ از سویی با تقلید فقاهتی مخالف هستند و از سوی دیگر مریدان خود را برای گرفتن رهنمودهای دینی به بیت فقها رهسپار می کنند.
اکثر فیلسوفان مزبور حتی آقای گنجی، آقای منتظری و صانعی را به عنوان مجتهد جامع الشرایط و مفتی اعظم پذیرفته و دستورالعمل های مذهبی خود را از آنان می گیرند.
۳ـ از سویی پژوهشگر فلسفه ی اسلامی هستند و از سوی دیگر روش فلسفه ی هگلی را می پذیرند. (آقای سروش و آقای طباطبایی).
۴ـ از سویی منتقد روشنفکری دینی هستند و از سوی دیگر مفهوم روشنفکری لائیک را نیز بی معنا می دانند.
۵ـ همگی آنان بر این باورند که به علت دوران گلوبالیسم، چه بخواهیم چه نخواهیم مدرنیته وارد جامعه واپس گرای ایران خواهد شد.

در مجموعه ی نوشتارها و سخنرانی های دکتر شریعتی، سروش، آغاجری، گنجی، کدیور، مهاجرانی و … مجله کیان و راه نو و… نکات فوق دیده می شود.
این عالیجنابان فیلسوف دلباخته ی فلسفه هگلی و شیفته ی نظرات هایدگر و اندیشه یورگن هابرماس و عقاید مارکس و تئوری های میشل فوکو هستند. آیا این شیفتگی ضربه ای عمده به پایه های اخلاقی و معنوی دین وارد نخواهد ساخت و کیان اسلام به خطر نخواهد افتاد؟

آقای گنجی بالاخره به این نتیجه رسید که قرآن وحی از طرف الله نبوده و امام غایبی وجود ندارد و در مصاحبه هفته آخر فوریه ۲۰۱۱ این را فرمودند، اما تکلیف ۱۱ ائمه ی دیگر و ۱۳ معصوم باقی را روشن نکرده اند!

روشنفکران نواندیش مسلمان و شومن های فیلسوف، مفاهیم فلسفی را از درون تهی می کنند. به راستی آنان را چه بنامیم؟ سنت گرا یا نوگرا؟ محافظه کار یا لیبرال؟ روشنفکر دینی یا روشنفکر لائیک؟ و از سه الگوی قهرمانی آنان کدامین را انتخاب کنیم: ابوذر غفاری، ابوعلی سینا یا حلاج؟.

آنان هرگز نمی پذیرند که ارج و اعتبار بوعلی سینا در اندیشه خلاق و خرد علمی وی بوده است، بلکه بر این باورند که:”اگر بوعلی نبود تمدن اسلامی نبود، تمدن اسلامی را بوعلی شکل داده است…”
به راستی آنان را چه بخوانیم: فیلسوفان شومن یا شومن های فیلسوف؟

  • Ali_lifester

    agar manzooretoon az neveshteh haye bala ine ke otaghe fekre jonbeshe sabz ba name aghayoonike bordid morkhase va etebari nadari, bayad be arz beresoonam ke ina natanha etebareshoon az monafeghaye haroomzade hayii mesle rajavi ha bishtare, balke aslan ghabele moghayese nistan, rajavi ha hamashoon ye mosht bi shoor boodan ke faghat donbale ghodrat boodan vase haminam az hamoonjaye saddam avizoon shodan ta beheshoon makan bede badesham alayhe mardom hezaran ghalate ziyadi kardan, shoma fozoolz mahalle ham zaheran ya domet be hamin rajavi haye haroomzade gereh khorde, ya bad tar az rajavi habe khameneyii va sandis khora gereh khordi, boro kaseye gedayiito jaye digeh pahn kon, man charta mozakhraf dige azat bebinam, baladam ba websitet chikar konam, jonbeshe sabz mardomiye na be seyed ali cholagh kar dare, na be rajavi haye kesafat na be har kasi ke kise dookhte tavasoote ina be jayii berese, amsale kadivaro soroosho mohajeranio ganji ham sarmayehaye rooze iranan…

    • آقای علی گرامی،ما اعتباری نداریم برای کی؟ برای شما، شما با متهم کردن ما به گروه و کسانی که دشمنان ایرانند تفاوتتان با احمدی نژاد و رژیم چیست؟. چرا این چنین تعصب دارید. گروه سبز با آن که از میلیون مردم ایران تشکیل شده، ولی برنامه گذاران آن همان هایی هستند که در لندن گرد هم آمدند..پیامد کار آنان منشور اسلامی است که منتشر ساختند. این منشور قانون اساسی و رژیم اسلامی را کماکان برسر قدرت نگاه می دارد. چیزی که مورد نفرت بیشتر مردم ایران است.
      شما که همه کس را به رجوی می چسبانید،بهتراست مقاله های ما را در مورد مجاهدین بخوانید تا این چنین بچگانه قضاوت نکنید.

  • Ali_lifester

    agar manzooretoon az neveshteh haye bala ine ke otaghe fekre jonbeshe sabz ba name aghayoonike bordid morkhase va etebari nadari, bayad be arz beresoonam ke ina natanha etebareshoon az monafeghaye haroomzade hayii mesle rajavi ha bishtare, balke aslan ghabele moghayese nistan, rajavi ha hamashoon ye mosht bi shoor boodan ke faghat donbale ghodrat boodan vase haminam az hamoonjaye saddam avizoon shodan ta beheshoon makan bede badesham alayhe mardom hezaran ghalate ziyadi kardan, shoma fozoolz mahalle ham zaheran ya domet be hamin rajavi haye haroomzade gereh khorde, ya bad tar az rajavi habe khameneyii va sandis khora gereh khordi, boro kaseye gedayiito jaye digeh pahn kon, man charta mozakhraf dige azat bebinam, baladam ba websitet chikar konam, jonbeshe sabz mardomiye na be seyed ali cholagh kar dare, na be rajavi haye kesafat na be har kasi ke kise dookhte tavasoote ina be jayii berese, amsale kadivaro soroosho mohajeranio ganji ham sarmayehaye rooze iranan…

    • m-ghorbani

      دوست عزیز ، این آقای سروش ،همون آدمیه که تو ماجرای انقلاب فرهنگی نقش فعال داشت و تعدادی ازاساتید اون زمان یا نظر ایشون اخراج شدند به دلایل واهی ازجمله غربی بودن ،ضدانقلاب بودن و…..یا امثال میردامادی،تاج زاده امین زاده و … اقدام به حمله به سفارت امریکاوگروگانگیری کردند بعدها هم به نازلترین قیمت گروگانهارو معامله کردند!!! همین آقایون در ماجرای اعدام های سال ۶۷واعتراض منتظری وعزل وی ،به حمایت از خمینی پرداختندواکنون سنگش را به سینه میزنند و… این آقایون اصلاح طلب برای کزسی قدرت دندان تیزکرده اند

    • آقای علی گرامی،ما اعتباری نداریم برای کی؟ برای شما، شما با متهم کردن ما به گروه و کسانی که دشمنان ایرانند تفاوتتان با احمدی نژاد و رژیم چیست؟. چرا این چنین تعصب دارید. گروه سبز با آن که از میلیون مردم ایران تشکیل شده، ولی برنامه گذاران آن همان هایی هستند که در لندن گرد هم آمدند..پیامد کار آنان منشور اسلامی است که منتشر ساختند. این منشور قانون اساسی و رژیم اسلامی را کماکان برسر قدرت نگاه می دارد. چیزی که مورد نفرت بیشتر مردم ایران است.
      شما که همه کس را به رجوی می چسبانید،بهتراست مقاله های ما را در مورد مجاهدین بخوانید تا این چنین بچگانه قضاوت نکنید.

  • Ali_lifester

    agar manzooretoon az neveshteh haye bala ine ke otaghe fekre jonbeshe sabz ba name aghayoonike bordid morkhase va etebari nadari, bayad be arz beresoonam ke ina natanha etebareshoon az monafeghaye haroomzade hayii mesle rajavi ha bishtare, balke aslan ghabele moghayese nistan, rajavi ha hamashoon ye mosht bi shoor boodan ke faghat donbale ghodrat boodan vase haminam az hamoonjaye saddam avizoon shodan ta beheshoon makan bede badesham alayhe mardom hezaran ghalate ziyadi kardan, shoma fozoolz mahalle ham zaheran ya domet be hamin rajavi haye haroomzade gereh khorde, ya bad tar az rajavi habe khameneyii va sandis khora gereh khordi, boro kaseye gedayiito jaye digeh pahn kon, man charta mozakhraf dige azat bebinam, baladam ba websitet chikar konam, jonbeshe sabz mardomiye na be seyed ali cholagh kar dare, na be rajavi haye kesafat na be har kasi ke kise dookhte tavasoote ina be jayii berese, amsale kadivaro soroosho mohajeranio ganji ham sarmayehaye rooze iranan…

    • m-ghorbani

      دوست عزیز ، این آقای سروش ،همون آدمیه که تو ماجرای انقلاب فرهنگی نقش فعال داشت و تعدادی ازاساتید اون زمان یا نظر ایشون اخراج شدند به دلایل واهی ازجمله غربی بودن ،ضدانقلاب بودن و…..یا امثال میردامادی،تاج زاده امین زاده و … اقدام به حمله به سفارت امریکاوگروگانگیری کردند بعدها هم به نازلترین قیمت گروگانهارو معامله کردند!!! همین آقایون در ماجرای اعدام های سال ۶۷واعتراض منتظری وعزل وی ،به حمایت از خمینی پرداختندواکنون سنگش را به سینه میزنند و… این آقایون اصلاح طلب برای کزسی قدرت دندان تیزکرده اند

  • Ali_lifester

    agar manzooretoon az neveshteh haye bala ine ke otaghe fekre jonbeshe sabz ba name aghayoonike bordid morkhase va etebari nadari, bayad be arz beresoonam ke ina natanha etebareshoon az monafeghaye haroomzade hayii mesle rajavi ha bishtare, balke aslan ghabele moghayese nistan, rajavi ha hamashoon ye mosht bi shoor boodan ke faghat donbale ghodrat boodan vase haminam az hamoonjaye saddam avizoon shodan ta beheshoon makan bede badesham alayhe mardom hezaran ghalate ziyadi kardan, shoma fozoolz mahalle ham zaheran ya domet be hamin rajavi haye haroomzade gereh khorde, ya bad tar az rajavi habe khameneyii va sandis khora gereh khordi, boro kaseye gedayiito jaye digeh pahn kon, man charta mozakhraf dige azat bebinam, baladam ba websitet chikar konam, jonbeshe sabz mardomiye na be seyed ali cholagh kar dare, na be rajavi haye kesafat na be har kasi ke kise dookhte tavasoote ina be jayii berese, amsale kadivaro soroosho mohajeranio ganji ham sarmayehaye rooze iranan…

    • آقای علی گرامی،ما اعتباری نداریم برای کی؟ برای شما، شما با متهم کردن ما به گروه و کسانی که دشمنان ایرانند تفاوتتان با احمدی نژاد و رژیم چیست؟. چرا این چنین تعصب دارید. گروه سبز با آن که از میلیون مردم ایران تشکیل شده، ولی برنامه گذاران آن همان هایی هستند که در لندن گرد هم آمدند..پیامد کار آنان منشور اسلامی است که منتشر ساختند. این منشور قانون اساسی و رژیم اسلامی را کماکان برسر قدرت نگاه می دارد. چیزی که مورد نفرت بیشتر مردم ایران است.
      شما که همه کس را به رجوی می چسبانید،بهتراست مقاله های ما را در مورد مجاهدین بخوانید تا این چنین بچگانه قضاوت نکنید.

  • می دانید ما چرا از بافت جنبش سبز انتقاد می کنیم؟ برای آن که در آن دو گروه جمعند، یکی فرصت طلب و پاچه خوار مانندکدیور و دیگر کسانی که نام بردیم، و شماری انسان های بی منطق، بی تربیت، و بسیار بی سواد مانند شما که کمترین بدبختی مردم ایران را در این ۴۰۰ سال تسط آخوند به کمک انگلیسی ها در این کشور در ک نمی کنید. اکنون هم مغزهای متفکر جنبش سبز که آینده آن را ترسیم می کنند، در بریتانیای کبیر دورهم جمع می شوند. رجوی هم یک آخوند بی عمامه است که فهم و شعور خود را از دکتر شریعتی دانشمند شما کسب کرده است وای و بدا به حال چند میلیون مردم ایران که به این جنبش دل خوشند و نمی دانند که سرنوشت آنان را سال ها پیش علی شریعتی و اکنون امثال کدیور، سروش، و گنجی در دست دارند..

  • می دانید ما چرا از بافت جنبش سبز انتقاد می کنیم؟ برای آن که در آن دو گروه جمعند، یکی فرصت طلب و پاچه خوار مانندکدیور و دیگر کسانی که نام بردیم، و شماری انسان های بی منطق، بی تربیت، و بسیار بی سواد مانند شما که کمترین بدبختی مردم ایران را در این ۴۰۰ سال تسط آخوند به کمک انگلیسی ها در این کشور در ک نمی کنید. اکنون هم مغزهای متفکر جنبش سبز که آینده آن را ترسیم می کنند، در بریتانیای کبیر دورهم جمع می شوند. رجوی هم یک آخوند بی عمامه است که فهم و شعور خود را از دکتر شریعتی دانشمند شما کسب کرده است وای و بدا به حال چند میلیون مردم ایران که به این جنبش دل خوشند و نمی دانند که سرنوشت آنان را سال ها پیش علی شریعتی و اکنون امثال کدیور، سروش، و گنجی در دست دارند..

  • می دانید ما چرا از بافت جنبش سبز انتقاد می کنیم؟ برای آن که در آن دو گروه جمعند، یکی فرصت طلب و پاچه خوار مانندکدیور و دیگر کسانی که نام بردیم، و شماری انسان های بی منطق، بی تربیت، و بسیار بی سواد مانند شما که کمترین بدبختی مردم ایران را در این ۴۰۰ سال تسط آخوند به کمک انگلیسی ها در این کشور در ک نمی کنید. اکنون هم مغزهای متفکر جنبش سبز که آینده آن را ترسیم می کنند، در بریتانیای کبیر دورهم جمع می شوند. رجوی هم یک آخوند بی عمامه است که فهم و شعور خود را از دکتر شریعتی دانشمند شما کسب کرده است وای و بدا به حال چند میلیون مردم ایران که به این جنبش دل خوشند و نمی دانند که سرنوشت آنان را سال ها پیش علی شریعتی و اکنون امثال کدیور، سروش، و گنجی در دست دارند..

  • می دانید ما چرا از بافت جنبش سبز انتقاد می کنیم؟ برای آن که در آن دو گروه جمعند، یکی فرصت طلب و پاچه خوار مانندکدیور و دیگر کسانی که نام بردیم، و شماری انسان های بی منطق، بی تربیت، و بسیار بی سواد مانند شما که کمترین بدبختی مردم ایران را در این ۴۰۰ سال تسط آخوند به کمک انگلیسی ها در این کشور در ک نمی کنید. اکنون هم مغزهای متفکر جنبش سبز که آینده آن را ترسیم می کنند، در بریتانیای کبیر دورهم جمع می شوند. رجوی هم یک آخوند بی عمامه است که فهم و شعور خود را از دکتر شریعتی دانشمند شما کسب کرده است وای و بدا به حال چند میلیون مردم ایران که به این جنبش دل خوشند و نمی دانند که سرنوشت آنان را سال ها پیش علی شریعتی و اکنون امثال کدیور، سروش، و گنجی در دست دارند..

  • Amin Mosaddeq

    خنده دارترین مطلبی بود که تو این چند وقته خوندم. با حال بود ، لطفا به نوشتن ادامه بدید. اگه بهترین طنز نویسها میخاستن نوشته یه آدم کم سواد که با ترکیبی از اطلاعات غلط و و کلی دروغ میخواهد توهماتش رو در قالب مقاله سیاسی -تاریخی(و لابد فلسفی ) بنویسه تا این حد با حال نمیشد. از ارتبط دادن گوز با شقیقه ،اثبات کردید زمین مسطح هست نه گرد، تبریک میگم دانشمند-فیلسوف-تاریخ دان-طنز نویس گرامی .

  • Amin Mosaddeq

    خنده دارترین مطلبی بود که تو این چند وقته خوندم. با حال بود ، لطفا به نوشتن ادامه بدید. اگه بهترین طنز نویسها میخاستن نوشته یه آدم کم سواد که با ترکیبی از اطلاعات غلط و و کلی دروغ میخواهد توهماتش رو در قالب مقاله سیاسی -تاریخی(و لابد فلسفی ) بنویسه تا این حد با حال نمیشد. از ارتبط دادن گوز با شقیقه ،اثبات کردید زمین مسطح هست نه گرد، تبریک میگم دانشمند-فیلسوف-تاریخ دان-طنز نویس گرامی .

    • شما یکی از آن هایی هستید که ما نام بردیم. خوانندگان ما و نزدیک به ۲۹۰۰۰ طرفداران ما می توانند قضاوت کنند که مقاله نوشته شده چه گونه می تواند جلو فرصت طلبی و حقه بازی های سیاسی را بگیرد. بهتر است شما قدری تربیت داشته باشید و دست کم در نوشته خود از عفت کلام خارج نشوید.

  • Amin Mosaddeq

    خنده دارترین مطلبی بود که تو این چند وقته خوندم. با حال بود ، لطفا به نوشتن ادامه بدید. اگه بهترین طنز نویسها میخاستن نوشته یه آدم کم سواد که با ترکیبی از اطلاعات غلط و و کلی دروغ میخواهد توهماتش رو در قالب مقاله سیاسی -تاریخی(و لابد فلسفی ) بنویسه تا این حد با حال نمیشد. از ارتبط دادن گوز با شقیقه ،اثبات کردید زمین مسطح هست نه گرد، تبریک میگم دانشمند-فیلسوف-تاریخ دان-طنز نویس گرامی .

  • Aliasgharxx

    مطلب خوبی بود

  • Aliasgharxx

    مطلب خوبی بود

  • Aliasgharxx

    مطلب خوبی بود

  • Sepehr

    مشکل اصلی اینجاست که شما هم همانند آقایونی که نام بردید در جنبش مردم ایران دنبال رنگ و ایدئولوژی و تئوریسین می گردید. جنبش مردم ایران نشان داده است نه به عالم نیاز دارد و نه به فیلسوفٰٔ، نه به تئوری نیاز دارد و نه رهبر. جنبش نهالی است که خود روئیده و در صحرای پوشیده از علف های هرز ایران سربیرون خواهد آورد و پرورش می یابد و خواهد پروراند

    • دوست گرامی، در تئوری حرف شما درست است، ولی در عمل سرنوشت ساز جنبش سبز هم در دست اسلام گراهها، و شاگردان علی شریعتی و مدرسه حقانی است. دولت انگلیس در این موارد به خوبی نیروهایی را وارد کار می کند.،

  • Sepehr

    مشکل اصلی اینجاست که شما هم همانند آقایونی که نام بردید در جنبش مردم ایران دنبال رنگ و ایدئولوژی و تئوریسین می گردید. جنبش مردم ایران نشان داده است نه به عالم نیاز دارد و نه به فیلسوفٰٔ، نه به تئوری نیاز دارد و نه رهبر. جنبش نهالی است که خود روئیده و در صحرای پوشیده از علف های هرز ایران سربیرون خواهد آورد و پرورش می یابد و خواهد پروراند

  • Sepehr

    مشکل اصلی اینجاست که شما هم همانند آقایونی که نام بردید در جنبش مردم ایران دنبال رنگ و ایدئولوژی و تئوریسین می گردید. جنبش مردم ایران نشان داده است نه به عالم نیاز دارد و نه به فیلسوفٰٔ، نه به تئوری نیاز دارد و نه رهبر. جنبش نهالی است که خود روئیده و در صحرای پوشیده از علف های هرز ایران سربیرون خواهد آورد و پرورش می یابد و خواهد پروراند

    • دوست گرامی، در تئوری حرف شما درست است، ولی در عمل سرنوشت ساز جنبش سبز هم در دست اسلام گراهها، و شاگردان علی شریعتی و مدرسه حقانی است. دولت انگلیس در این موارد به خوبی نیروهایی را وارد کار می کند.،

  • Sepehr

    مشکل اصلی اینجاست که شما هم همانند آقایونی که نام بردید در جنبش مردم ایران دنبال رنگ و ایدئولوژی و تئوریسین می گردید. جنبش مردم ایران نشان داده است نه به عالم نیاز دارد و نه به فیلسوفٰٔ، نه به تئوری نیاز دارد و نه رهبر. جنبش نهالی است که خود روئیده و در صحرای پوشیده از علف های هرز ایران سربیرون خواهد آورد و پرورش می یابد و خواهد پروراند

    • دوست گرامی، در تئوری حرف شما درست است، ولی در عمل سرنوشت ساز جنبش سبز هم در دست اسلام گراهها، و شاگردان علی شریعتی و مدرسه حقانی است. دولت انگلیس در این موارد به خوبی نیروهایی را وارد کار می کند.،

  • Soheyl_shahbaz

    من فکر کنم شما یک اشتباه کردید و آن هم این است که برای راندن این مخلوط نا همگون روشنفکر دینی همه این افراد را در یک طیف قرار دادید
    شریعتی و سروش کلا تفاوت ما هوی دارند .شریعتی زاده حقارت بچه مذهبیهای ما در مکتب فحاشی-انتقادی دهه هفتاد و شصت فرانسه بود که همه چیز و به هم می بافدند تا عربده هایشون فرا گیرتر باشه.
    ولی سروش زاده مکتب انگلیسی است .این فرد ورودش به ایران و کتاب نوشتنش از همان تضاد دیالکتیکی و ائیدئو لو÷ی شیطانی بر مدار یک خطی است که فکر به آن آدم می کشاندبه توهم توطئه می رساند .ایشان خیلی با مزه دروغ می گوید و با مزه اینجا که فیلسوف نیست زیرا که فیلسوف دنبال حقیقت است ولی ایشان همچون یک مرشد خانقاه فقط دنبال این است که آنچه را بگوید که مریدانش توان هضم آن را داشته باشند با این تفاوت ماهوی با مشایخ که آنها مطالب خود را از حیات معنوی و زیست معنوی خود می گرفتند ولی ایشان هیچی از خود ندارند همه آنچه که ایشان می گویند چهل پنجاه سال پیش در غرب نه حتی در ما بین رو شنفکران عرب گفته شده.همچون اندیشه های پوپر بعد پولا ریسم دینی بعد یک چیزی مثل انسانی بودن یا مقداری انسانی بودن قرآن
    در کل ایشان تمامی طرفداران یا بالاتر از همه مردم را صغیرانی می دانند که باید یواش یواش حقایق و براشون بگند البته این با مزه است که تمامی حقایق یکه این فرد می گه در راستای یک طبقه خاص..
    در این راستا فقط نا مه ای که بر ضد محمود دولت آبادی نوشت روشنگر است در جایی که با آن نخوت مادی خویش این نویسنده را معلوم الحال و مجهوالهویه می داند در حالیکه همه می دانند که این نویسنده آن زمان که سروش بچه بود در ادبیات ایران شناخته شده بود و مطمئنا در تاریخ ماندگارتر.
    بالا خره سروش یک مرید پرور و خا نقاه ساز مدرن است که مسلما حضورش پر است از سایه های مشکوک سیا سی ولی شریعتی یک نا رسیسم و خودشیفته .

  • Soheyl_shahbaz

    من فکر کنم شما یک اشتباه کردید و آن هم این است که برای راندن این مخلوط نا همگون روشنفکر دینی همه این افراد را در یک طیف قرار دادید
    شریعتی و سروش کلا تفاوت ما هوی دارند .شریعتی زاده حقارت بچه مذهبیهای ما در مکتب فحاشی-انتقادی دهه هفتاد و شصت فرانسه بود که همه چیز و به هم می بافدند تا عربده هایشون فرا گیرتر باشه.
    ولی سروش زاده مکتب انگلیسی است .این فرد ورودش به ایران و کتاب نوشتنش از همان تضاد دیالکتیکی و ائیدئو لو÷ی شیطانی بر مدار یک خطی است که فکر به آن آدم می کشاندبه توهم توطئه می رساند .ایشان خیلی با مزه دروغ می گوید و با مزه اینجا که فیلسوف نیست زیرا که فیلسوف دنبال حقیقت است ولی ایشان همچون یک مرشد خانقاه فقط دنبال این است که آنچه را بگوید که مریدانش توان هضم آن را داشته باشند با این تفاوت ماهوی با مشایخ که آنها مطالب خود را از حیات معنوی و زیست معنوی خود می گرفتند ولی ایشان هیچی از خود ندارند همه آنچه که ایشان می گویند چهل پنجاه سال پیش در غرب نه حتی در ما بین رو شنفکران عرب گفته شده.همچون اندیشه های پوپر بعد پولا ریسم دینی بعد یک چیزی مثل انسانی بودن یا مقداری انسانی بودن قرآن
    در کل ایشان تمامی طرفداران یا بالاتر از همه مردم را صغیرانی می دانند که باید یواش یواش حقایق و براشون بگند البته این با مزه است که تمامی حقایق یکه این فرد می گه در راستای یک طبقه خاص..
    در این راستا فقط نا مه ای که بر ضد محمود دولت آبادی نوشت روشنگر است در جایی که با آن نخوت مادی خویش این نویسنده را معلوم الحال و مجهوالهویه می داند در حالیکه همه می دانند که این نویسنده آن زمان که سروش بچه بود در ادبیات ایران شناخته شده بود و مطمئنا در تاریخ ماندگارتر.
    بالا خره سروش یک مرید پرور و خا نقاه ساز مدرن است که مسلما حضورش پر است از سایه های مشکوک سیا سی ولی شریعتی یک نا رسیسم و خودشیفته .

  • Soheyl_shahbaz

    من فکر کنم شما یک اشتباه کردید و آن هم این است که برای راندن این مخلوط نا همگون روشنفکر دینی همه این افراد را در یک طیف قرار دادید
    شریعتی و سروش کلا تفاوت ما هوی دارند .شریعتی زاده حقارت بچه مذهبیهای ما در مکتب فحاشی-انتقادی دهه هفتاد و شصت فرانسه بود که همه چیز و به هم می بافدند تا عربده هایشون فرا گیرتر باشه.
    ولی سروش زاده مکتب انگلیسی است .این فرد ورودش به ایران و کتاب نوشتنش از همان تضاد دیالکتیکی و ائیدئو لو÷ی شیطانی بر مدار یک خطی است که فکر به آن آدم می کشاندبه توهم توطئه می رساند .ایشان خیلی با مزه دروغ می گوید و با مزه اینجا که فیلسوف نیست زیرا که فیلسوف دنبال حقیقت است ولی ایشان همچون یک مرشد خانقاه فقط دنبال این است که آنچه را بگوید که مریدانش توان هضم آن را داشته باشند با این تفاوت ماهوی با مشایخ که آنها مطالب خود را از حیات معنوی و زیست معنوی خود می گرفتند ولی ایشان هیچی از خود ندارند همه آنچه که ایشان می گویند چهل پنجاه سال پیش در غرب نه حتی در ما بین رو شنفکران عرب گفته شده.همچون اندیشه های پوپر بعد پولا ریسم دینی بعد یک چیزی مثل انسانی بودن یا مقداری انسانی بودن قرآن
    در کل ایشان تمامی طرفداران یا بالاتر از همه مردم را صغیرانی می دانند که باید یواش یواش حقایق و براشون بگند البته این با مزه است که تمامی حقایق یکه این فرد می گه در راستای یک طبقه خاص..
    در این راستا فقط نا مه ای که بر ضد محمود دولت آبادی نوشت روشنگر است در جایی که با آن نخوت مادی خویش این نویسنده را معلوم الحال و مجهوالهویه می داند در حالیکه همه می دانند که این نویسنده آن زمان که سروش بچه بود در ادبیات ایران شناخته شده بود و مطمئنا در تاریخ ماندگارتر.
    بالا خره سروش یک مرید پرور و خا نقاه ساز مدرن است که مسلما حضورش پر است از سایه های مشکوک سیا سی ولی شریعتی یک نا رسیسم و خودشیفته .

  • جناب رضا علوی مقاله ای بسیاز زیبا بود. من خوشحالم که جداقل سایتی وجود دارند که این چنین زیبا و عقل گرابتنه مسایل را موشکافانه بررسی می کند. سوال این است که آیا مذهب هنوز باید در سیاست دخیل باشد. آیا ما ایرانی ها باید هنوز نامه به چاه جمکران بیندازیم؟؟ یا هنوز برویم و به زریح امام رضا بچسبیم؟؟ آیا ملتی که ۱۵۰۰ سال پیش بزرگترین امپراتور جهان بودند امروز در قرن ۲۱ یا حسین یا حسین بکنند و با قمه به سر خود و بچه های خود بزنند؟؟

    آیا هنوز افرادی هستند که به این دین افیونی اسلام عقیده ای داشته باشند. به پیامبری که با عایشه ۹ ساله در سن ۵۵ سالگی هم بستر می شود؟؟ این دین فروشان لندنی و و نیویرکی دیگر فادر به گول زدن ما ایرانیها نیستند. دیگر کسی نماز نمی خواند. این که انگلیس این مهره های خود رو دوباره روی صفحه شطرنج خود می نشاند فقط گور خودش را می کند چون این افراد و پاکستانی های اسلام گرا همه و همه لندن را به لندنستان تبدیل کرده اند و کار به جایی رسیده که دیگر انگلیسیها هم از اینها بی زار شده اند. خرابه های لندن جای این موجودات پر پشم و ریش بی ریشه است که از پیامبر دروغین خدا صحبت می کنند.

    مردم ایران در خیابانها بار ها فریاد زدند: استقلال آزادی جمهوری ایرانی. یا حکومت اسلمای نمی خوایم نمی خوایم ولی دکان این دین فروشان و دین افیونی و سیاه آنها به زودی و برای همیشه تعطیل است. دیگر کسی به منبر آنها نمی رود و کسی یه دعاهایشان نیازی ندارد.

    ما شاهد رنسانس ایرانی هستیم رنسانسی که در مسجد را برای همیشه تخته می کند و مقدس ترین چیز برای افراد یم جامعه آزادی است و بس. ملاهای ایران به زودی باید به نجف تشریف ببرند یا شغلی یا به حمالی بپردازند.

  • جناب رضا علوی مقاله ای بسیاز زیبا بود. من خوشحالم که جداقل سایتی وجود دارند که این چنین زیبا و عقل گرابتنه مسایل را موشکافانه بررسی می کند. سوال این است که آیا مذهب هنوز باید در سیاست دخیل باشد. آیا ما ایرانی ها باید هنوز نامه به چاه جمکران بیندازیم؟؟ یا هنوز برویم و به زریح امام رضا بچسبیم؟؟ آیا ملتی که ۱۵۰۰ سال پیش بزرگترین امپراتور جهان بودند امروز در قرن ۲۱ یا حسین یا حسین بکنند و با قمه به سر خود و بچه های خود بزنند؟؟

    آیا هنوز افرادی هستند که به این دین افیونی اسلام عقیده ای داشته باشند. به پیامبری که با عایشه ۹ ساله در سن ۵۵ سالگی هم بستر می شود؟؟ این دین فروشان لندنی و و نیویرکی دیگر فادر به گول زدن ما ایرانیها نیستند. دیگر کسی نماز نمی خواند. این که انگلیس این مهره های خود رو دوباره روی صفحه شطرنج خود می نشاند فقط گور خودش را می کند چون این افراد و پاکستانی های اسلام گرا همه و همه لندن را به لندنستان تبدیل کرده اند و کار به جایی رسیده که دیگر انگلیسیها هم از اینها بی زار شده اند. خرابه های لندن جای این موجودات پر پشم و ریش بی ریشه است که از پیامبر دروغین خدا صحبت می کنند.

    مردم ایران در خیابانها بار ها فریاد زدند: استقلال آزادی جمهوری ایرانی. یا حکومت اسلمای نمی خوایم نمی خوایم ولی دکان این دین فروشان و دین افیونی و سیاه آنها به زودی و برای همیشه تعطیل است. دیگر کسی به منبر آنها نمی رود و کسی یه دعاهایشان نیازی ندارد.

    ما شاهد رنسانس ایرانی هستیم رنسانسی که در مسجد را برای همیشه تخته می کند و مقدس ترین چیز برای افراد یم جامعه آزادی است و بس. ملاهای ایران به زودی باید به نجف تشریف ببرند یا شغلی یا به حمالی بپردازند.

  • جناب رضا علوی مقاله ای بسیاز زیبا بود. من خوشحالم که جداقل سایتی وجود دارند که این چنین زیبا و عقل گرابتنه مسایل را موشکافانه بررسی می کند. سوال این است که آیا مذهب هنوز باید در سیاست دخیل باشد. آیا ما ایرانی ها باید هنوز نامه به چاه جمکران بیندازیم؟؟ یا هنوز برویم و به زریح امام رضا بچسبیم؟؟ آیا ملتی که ۱۵۰۰ سال پیش بزرگترین امپراتور جهان بودند امروز در قرن ۲۱ یا حسین یا حسین بکنند و با قمه به سر خود و بچه های خود بزنند؟؟

    آیا هنوز افرادی هستند که به این دین افیونی اسلام عقیده ای داشته باشند. به پیامبری که با عایشه ۹ ساله در سن ۵۵ سالگی هم بستر می شود؟؟ این دین فروشان لندنی و و نیویرکی دیگر فادر به گول زدن ما ایرانیها نیستند. دیگر کسی نماز نمی خواند. این که انگلیس این مهره های خود رو دوباره روی صفحه شطرنج خود می نشاند فقط گور خودش را می کند چون این افراد و پاکستانی های اسلام گرا همه و همه لندن را به لندنستان تبدیل کرده اند و کار به جایی رسیده که دیگر انگلیسیها هم از اینها بی زار شده اند. خرابه های لندن جای این موجودات پر پشم و ریش بی ریشه است که از پیامبر دروغین خدا صحبت می کنند.

    مردم ایران در خیابانها بار ها فریاد زدند: استقلال آزادی جمهوری ایرانی. یا حکومت اسلمای نمی خوایم نمی خوایم ولی دکان این دین فروشان و دین افیونی و سیاه آنها به زودی و برای همیشه تعطیل است. دیگر کسی به منبر آنها نمی رود و کسی یه دعاهایشان نیازی ندارد.

    ما شاهد رنسانس ایرانی هستیم رنسانسی که در مسجد را برای همیشه تخته می کند و مقدس ترین چیز برای افراد یم جامعه آزادی است و بس. ملاهای ایران به زودی باید به نجف تشریف ببرند یا شغلی یا به حمالی بپردازند.

  • جناب رضا علوی مقاله ای بسیاز زیبا بود. من خوشحالم که جداقل سایتی وجود دارند که این چنین زیبا و عقل گرابتنه مسایل را موشکافانه بررسی می کند. سوال این است که آیا مذهب هنوز باید در سیاست دخیل باشد. آیا ما ایرانی ها باید هنوز نامه به چاه جمکران بیندازیم؟؟ یا هنوز برویم و به زریح امام رضا بچسبیم؟؟ آیا ملتی که ۱۵۰۰ سال پیش بزرگترین امپراتور جهان بودند امروز در قرن ۲۱ یا حسین یا حسین بکنند و با قمه به سر خود و بچه های خود بزنند؟؟

    آیا هنوز افرادی هستند که به این دین افیونی اسلام عقیده ای داشته باشند. به پیامبری که با عایشه ۹ ساله در سن ۵۵ سالگی هم بستر می شود؟؟ این دین فروشان لندنی و و نیویرکی دیگر فادر به گول زدن ما ایرانیها نیستند. دیگر کسی نماز نمی خواند. این که انگلیس این مهره های خود رو دوباره روی صفحه شطرنج خود می نشاند فقط گور خودش را می کند چون این افراد و پاکستانی های اسلام گرا همه و همه لندن را به لندنستان تبدیل کرده اند و کار به جایی رسیده که دیگر انگلیسیها هم از اینها بی زار شده اند. خرابه های لندن جای این موجودات پر پشم و ریش بی ریشه است که از پیامبر دروغین خدا صحبت می کنند.

    مردم ایران در خیابانها بار ها فریاد زدند: استقلال آزادی جمهوری ایرانی. یا حکومت اسلمای نمی خوایم نمی خوایم ولی دکان این دین فروشان و دین افیونی و سیاه آنها به زودی و برای همیشه تعطیل است. دیگر کسی به منبر آنها نمی رود و کسی یه دعاهایشان نیازی ندارد.

    ما شاهد رنسانس ایرانی هستیم رنسانسی که در مسجد را برای همیشه تخته می کند و مقدس ترین چیز برای افراد یم جامعه آزادی است و بس. ملاهای ایران به زودی باید به نجف تشریف ببرند یا شغلی یا به حمالی بپردازند.

  • ایرانی عاشق ایران

    برای من جای تعجب است که با وجود این همه مقالات با ارزش و قابل فهم برای عموم که شما در سایت خود درج میکنید ونیز ادعای روشنگری در خصوص عدم به یغما بردن اینبار جنبش مردم ایران توسط فرصت طلبان و میوه چینان به کررات گوشزد میکنید ولی گویا یک اشتباه فاحش در خصوص انهایی که در مدت بیش از ۴۶ سال تجربه تاریخی و عملی در مبارزه با جهل و خرافات و دیکتاتوری لجام گسیخته در دوره پهلوی و خمینی دجال را انهم با رشادتها و تقدیم بیش از ۱۰۰۰۰۰ سربدار لحظه ای از مبارزه با انواع و اقسام تاکتیکهای موجود برای رهایی خلق ایران کوتاهی نکردند و هرگز هم نخواهند کرد چه خوشتان بیاید یا نه مرتکب شده اید تنها به همین عکس رزمندهای زن مجاهد خلق لحطه ای درنگ کنید و وجدانا بگویید انهایی که از بهترین دانشگاههای اروپا و امریکا فارخ التحصیل شده اند ولی بجای یک زندگی عادی و غیر سیاسی و الزاما در رفاه ترجیح داده اند برای رفاه مردم ایران از همه چیز بگذرندو اینک این دژ استوار شهر اشرف را در بیابانهای عراق برپا کرده اند ایا خواهان یک استبداد مجدد در ایران هستند؟شما و یا هرکس دیگر با هر اعتقادی میتوانید مخالف عقاید انها باشید و این حق مسلم هر انسان ازاده ای است اما هرگز نباید وجدان را زیر پا گذاشت و به مردم ایران ادرس عوضی داد حقایق را کتمان کرد به امید انروز فارغ از هر گونه تفرق و جدایی برای ایرانی ازاد و مستقل و با فرهنگهای رنگارنگ برای پیشبرد و ترقی شاد باشید

    • هم میهن گرامی، ما تک تک مجاهدین که دلشان برای ایران می سوزد ستایش می کنیم، و خاطره فداکاری های آنان را فراموش نخواهیم کرد. ولی گویا شما مقاله ها و انتقاد ما را در مورد مجاهدین نمی خوانید.

      انتقاد ما از سیستم رهبری است که بی تردید مورد پذیرش و موافقت مردم ایران نخواهد بود.
      من ایمان دارم که بیشتر مردم ایران با افراد مجاهدین مخالفتی ندارند، ولی هرگز نمی توانند با آقای مسعود رجوی، و خانم مریم رجوی را با آن مدیریت و تشکیلات سیاسی که برای خود درست کرده اند، و اسلام آخوندی که سر لوحه تبلیغات آنان است کنار بیایند، و بپذیرند.و….. با سپاس از توجه شما، سهراب ارژنگ

  • ایرانی عاشق ایران

    برای من جای تعجب است که با وجود این همه مقالات با ارزش و قابل فهم برای عموم که شما در سایت خود درج میکنید ونیز ادعای روشنگری در خصوص عدم به یغما بردن اینبار جنبش مردم ایران توسط فرصت طلبان و میوه چینان به کررات گوشزد میکنید ولی گویا یک اشتباه فاحش در خصوص انهایی که در مدت بیش از ۴۶ سال تجربه تاریخی و عملی در مبارزه با جهل و خرافات و دیکتاتوری لجام گسیخته در دوره پهلوی و خمینی دجال را انهم با رشادتها و تقدیم بیش از ۱۰۰۰۰۰ سربدار لحظه ای از مبارزه با انواع و اقسام تاکتیکهای موجود برای رهایی خلق ایران کوتاهی نکردند و هرگز هم نخواهند کرد چه خوشتان بیاید یا نه مرتکب شده اید تنها به همین عکس رزمندهای زن مجاهد خلق لحطه ای درنگ کنید و وجدانا بگویید انهایی که از بهترین دانشگاههای اروپا و امریکا فارخ التحصیل شده اند ولی بجای یک زندگی عادی و غیر سیاسی و الزاما در رفاه ترجیح داده اند برای رفاه مردم ایران از همه چیز بگذرندو اینک این دژ استوار شهر اشرف را در بیابانهای عراق برپا کرده اند ایا خواهان یک استبداد مجدد در ایران هستند؟شما و یا هرکس دیگر با هر اعتقادی میتوانید مخالف عقاید انها باشید و این حق مسلم هر انسان ازاده ای است اما هرگز نباید وجدان را زیر پا گذاشت و به مردم ایران ادرس عوضی داد حقایق را کتمان کرد به امید انروز فارغ از هر گونه تفرق و جدایی برای ایرانی ازاد و مستقل و با فرهنگهای رنگارنگ برای پیشبرد و ترقی شاد باشید

    • هم میهن گرامی، ما تک تک مجاهدین که دلشان برای ایران می سوزد ستایش می کنیم، و خاطره فداکاری های آنان را فراموش نخواهیم کرد. ولی گویا شما مقاله ها و انتقاد ما را در مورد مجاهدین نمی خوانید.

      انتقاد ما از سیستم رهبری است که بی تردید مورد پذیرش و موافقت مردم ایران نخواهد بود.
      من ایمان دارم که بیشتر مردم ایران با افراد مجاهدین مخالفتی ندارند، ولی هرگز نمی توانند با آقای مسعود رجوی، و خانم مریم رجوی را با آن مدیریت و تشکیلات سیاسی که برای خود درست کرده اند، و اسلام آخوندی که سر لوحه تبلیغات آنان است کنار بیایند، و بپذیرند.و….. با سپاس از توجه شما، سهراب ارژنگ

  • ایرانی عاشق ایران

    برای من جای تعجب است که با وجود این همه مقالات با ارزش و قابل فهم برای عموم که شما در سایت خود درج میکنید ونیز ادعای روشنگری در خصوص عدم به یغما بردن اینبار جنبش مردم ایران توسط فرصت طلبان و میوه چینان به کررات گوشزد میکنید ولی گویا یک اشتباه فاحش در خصوص انهایی که در مدت بیش از ۴۶ سال تجربه تاریخی و عملی در مبارزه با جهل و خرافات و دیکتاتوری لجام گسیخته در دوره پهلوی و خمینی دجال را انهم با رشادتها و تقدیم بیش از ۱۰۰۰۰۰ سربدار لحظه ای از مبارزه با انواع و اقسام تاکتیکهای موجود برای رهایی خلق ایران کوتاهی نکردند و هرگز هم نخواهند کرد چه خوشتان بیاید یا نه مرتکب شده اید تنها به همین عکس رزمندهای زن مجاهد خلق لحطه ای درنگ کنید و وجدانا بگویید انهایی که از بهترین دانشگاههای اروپا و امریکا فارخ التحصیل شده اند ولی بجای یک زندگی عادی و غیر سیاسی و الزاما در رفاه ترجیح داده اند برای رفاه مردم ایران از همه چیز بگذرندو اینک این دژ استوار شهر اشرف را در بیابانهای عراق برپا کرده اند ایا خواهان یک استبداد مجدد در ایران هستند؟شما و یا هرکس دیگر با هر اعتقادی میتوانید مخالف عقاید انها باشید و این حق مسلم هر انسان ازاده ای است اما هرگز نباید وجدان را زیر پا گذاشت و به مردم ایران ادرس عوضی داد حقایق را کتمان کرد به امید انروز فارغ از هر گونه تفرق و جدایی برای ایرانی ازاد و مستقل و با فرهنگهای رنگارنگ برای پیشبرد و ترقی شاد باشید

    • هم میهن گرامی، ما تک تک مجاهدین که دلشان برای ایران می سوزد ستایش می کنیم، و خاطره فداکاری های آنان را فراموش نخواهیم کرد. ولی گویا شما مقاله ها و انتقاد ما را در مورد مجاهدین نمی خوانید.

      انتقاد ما از سیستم رهبری است که بی تردید مورد پذیرش و موافقت مردم ایران نخواهد بود.
      من ایمان دارم که بیشتر مردم ایران با افراد مجاهدین مخالفتی ندارند، ولی هرگز نمی توانند با آقای مسعود رجوی، و خانم مریم رجوی را با آن مدیریت و تشکیلات سیاسی که برای خود درست کرده اند، و اسلام آخوندی که سر لوحه تبلیغات آنان است کنار بیایند، و بپذیرند.و….. با سپاس از توجه شما، سهراب ارژنگ

  • Pouyansahebi Q

    لطفا همه را به یک چوب نرانید اولا سروش بارها و بارها نظریات شریعتی را نقد کرده و انها را عاری از شعور و مملو از شور می داند مختص زمان انقلابی گری ثانیا سروش کارکرد اصلی دین را فقط در حوزه اخلاق و صرفا یک امر شخصی می داند و همچنین کوس ناتوانی دین در عرصه سیاست علم طب فلسفه و دیگر رشته ها را در اکثر نوشته های خود بصدا در آورده و خواهان مطلق سکولاریسم نه فقط جدایی دین از سیاست بلکه جداییی از تمامم زمیه هایی که هیچ ربطی به دین نداشته و ندارد می باشد ثالثا اندیشه انسان ها بجر جزم اندیشان و دگم ها مدام در حال تغییر و پالایش است دکتر سروش در این چتد سال اخیر بارها و ابرها نسبت به عملکرد خود در شورای انقلاب فرهنگی عذر خواهی کرده و خود انها را نقد می کند تا جایی که امروزه حتی منکر وحی بر پیامبران می باشد و آن را بیشتر یک نوع شعر می داند باالاخص در مورد پیامبر اسلام هیچ کسی از خطا مبرا نیست تنها آزاد اندیشان هستند که به اشتباه خود اعتراف می کنند همانطور که مثلا انیشتین در آخرین سالهای زندگی خود اوردن ضریب کیهانی را در محاسبات خود برای اثبات ایتا بودن جهان بزرگترین اشتباه زنگدی خویش خواند اما مثلا به علت اعتقاد به خدا هرگز نتوانست با اصل عدم قطعیت کنار بیاید و گفت:خدا برای تعیین رویدادهای جهان تاس نمی ریزد” رابعا استفاده از کلمات ناروا و برچسب زدن به اشخاص اصلا در شان یک مقاله تحلیلی نیست

    • هم میهن گرامی،
      گناهان آقای سروش در دوران خمینی آن چنان زیاد است که بهتراست ایشان به گوشه ای رفته در کناری بنشیند و از خداوند بزرگ اگر بدان اعتقادی دارد طلب بخشش کند، و از ملت ایران نیز پوزش بطلبد.
      شما اگر به پیامد خانمان برانداز عملکرد این آقای فیلسوف نما در انقلاب به اصطلاح فرهنگی اشان خوب توجه کنید می بینید که چگونه استادان فرهیخته دانشگاه رابه نیستی و نابودی کشاند، آن گاه عرایض مخلصتان را خواهید پذیرفت.

      ما درجریان شیرین کاری این آقا بودیم و از نتایج زیان بار آن به فرهنگ و جامعه دانشگاهی به خوبی آگاهی داریم.
      انقلاب فرهنگی نیز همراستا و همردیف انقلاب اسلامی خانه بر انداز، و ویرانگر بود.
      آقای سروش، باهمکارانش توانستند به دانش و پژوهش در دانشگاهها خاتمه دهند، درب آن را تخته کنند، و آن را به سطح فیضیه قم و مدارس دینی پایین آورند. چیزی که مورد خواست خمینی و آخوندها بوده است.
      با سپاس از توجهتان.

  • Pouyansahebi Q

    لطفا همه را به یک چوب نرانید اولا سروش بارها و بارها نظریات شریعتی را نقد کرده و انها را عاری از شعور و مملو از شور می داند مختص زمان انقلابی گری ثانیا سروش کارکرد اصلی دین را فقط در حوزه اخلاق و صرفا یک امر شخصی می داند و همچنین کوس ناتوانی دین در عرصه سیاست علم طب فلسفه و دیگر رشته ها را در اکثر نوشته های خود بصدا در آورده و خواهان مطلق سکولاریسم نه فقط جدایی دین از سیاست بلکه جداییی از تمامم زمیه هایی که هیچ ربطی به دین نداشته و ندارد می باشد ثالثا اندیشه انسان ها بجر جزم اندیشان و دگم ها مدام در حال تغییر و پالایش است دکتر سروش در این چتد سال اخیر بارها و ابرها نسبت به عملکرد خود در شورای انقلاب فرهنگی عذر خواهی کرده و خود انها را نقد می کند تا جایی که امروزه حتی منکر وحی بر پیامبران می باشد و آن را بیشتر یک نوع شعر می داند باالاخص در مورد پیامبر اسلام هیچ کسی از خطا مبرا نیست تنها آزاد اندیشان هستند که به اشتباه خود اعتراف می کنند همانطور که مثلا انیشتین در آخرین سالهای زندگی خود اوردن ضریب کیهانی را در محاسبات خود برای اثبات ایتا بودن جهان بزرگترین اشتباه زنگدی خویش خواند اما مثلا به علت اعتقاد به خدا هرگز نتوانست با اصل عدم قطعیت کنار بیاید و گفت:خدا برای تعیین رویدادهای جهان تاس نمی ریزد” رابعا استفاده از کلمات ناروا و برچسب زدن به اشخاص اصلا در شان یک مقاله تحلیلی نیست

  • Pouyansahebi Q

    لطفا همه را به یک چوب نرانید اولا سروش بارها و بارها نظریات شریعتی را نقد کرده و انها را عاری از شعور و مملو از شور می داند مختص زمان انقلابی گری ثانیا سروش کارکرد اصلی دین را فقط در حوزه اخلاق و صرفا یک امر شخصی می داند و همچنین کوس ناتوانی دین در عرصه سیاست علم طب فلسفه و دیگر رشته ها را در اکثر نوشته های خود بصدا در آورده و خواهان مطلق سکولاریسم نه فقط جدایی دین از سیاست بلکه جداییی از تمامم زمیه هایی که هیچ ربطی به دین نداشته و ندارد می باشد ثالثا اندیشه انسان ها بجر جزم اندیشان و دگم ها مدام در حال تغییر و پالایش است دکتر سروش در این چتد سال اخیر بارها و ابرها نسبت به عملکرد خود در شورای انقلاب فرهنگی عذر خواهی کرده و خود انها را نقد می کند تا جایی که امروزه حتی منکر وحی بر پیامبران می باشد و آن را بیشتر یک نوع شعر می داند باالاخص در مورد پیامبر اسلام هیچ کسی از خطا مبرا نیست تنها آزاد اندیشان هستند که به اشتباه خود اعتراف می کنند همانطور که مثلا انیشتین در آخرین سالهای زندگی خود اوردن ضریب کیهانی را در محاسبات خود برای اثبات ایتا بودن جهان بزرگترین اشتباه زنگدی خویش خواند اما مثلا به علت اعتقاد به خدا هرگز نتوانست با اصل عدم قطعیت کنار بیاید و گفت:خدا برای تعیین رویدادهای جهان تاس نمی ریزد” رابعا استفاده از کلمات ناروا و برچسب زدن به اشخاص اصلا در شان یک مقاله تحلیلی نیست

  • Pouyansahebi Q

    لطفا همه را به یک چوب نرانید اولا سروش بارها و بارها نظریات شریعتی را نقد کرده و انها را عاری از شعور و مملو از شور می داند مختص زمان انقلابی گری ثانیا سروش کارکرد اصلی دین را فقط در حوزه اخلاق و صرفا یک امر شخصی می داند و همچنین کوس ناتوانی دین در عرصه سیاست علم طب فلسفه و دیگر رشته ها را در اکثر نوشته های خود بصدا در آورده و خواهان مطلق سکولاریسم نه فقط جدایی دین از سیاست بلکه جداییی از تمامم زمیه هایی که هیچ ربطی به دین نداشته و ندارد می باشد ثالثا اندیشه انسان ها بجر جزم اندیشان و دگم ها مدام در حال تغییر و پالایش است دکتر سروش در این چتد سال اخیر بارها و ابرها نسبت به عملکرد خود در شورای انقلاب فرهنگی عذر خواهی کرده و خود انها را نقد می کند تا جایی که امروزه حتی منکر وحی بر پیامبران می باشد و آن را بیشتر یک نوع شعر می داند باالاخص در مورد پیامبر اسلام هیچ کسی از خطا مبرا نیست تنها آزاد اندیشان هستند که به اشتباه خود اعتراف می کنند همانطور که مثلا انیشتین در آخرین سالهای زندگی خود اوردن ضریب کیهانی را در محاسبات خود برای اثبات ایتا بودن جهان بزرگترین اشتباه زنگدی خویش خواند اما مثلا به علت اعتقاد به خدا هرگز نتوانست با اصل عدم قطعیت کنار بیاید و گفت:خدا برای تعیین رویدادهای جهان تاس نمی ریزد” رابعا استفاده از کلمات ناروا و برچسب زدن به اشخاص اصلا در شان یک مقاله تحلیلی نیست

    • هم میهن گرامی،
      گناهان آقای سروش در دوران خمینی آن چنان زیاد است که بهتراست ایشان به گوشه ای رفته در کناری بنشیند و از خداوند بزرگ اگر بدان اعتقادی دارد طلب بخشش کند، و از ملت ایران نیز پوزش بطلبد.
      شما اگر به پیامد خانمان برانداز عملکرد این آقای فیلسوف نما در انقلاب به اصطلاح فرهنگی اشان خوب توجه کنید می بینید که چگونه استادان فرهیخته دانشگاه رابه نیستی و نابودی کشاند، آن گاه عرایض مخلصتان را خواهید پذیرفت.

      ما درجریان شیرین کاری این آقا بودیم و از نتایج زیان بار آن به فرهنگ و جامعه دانشگاهی به خوبی آگاهی داریم.
      انقلاب فرهنگی نیز همراستا و همردیف انقلاب اسلامی خانه بر انداز، و ویرانگر بود.
      آقای سروش، باهمکارانش توانستند به دانش و پژوهش در دانشگاهها خاتمه دهند، درب آن را تخته کنند، و آن را به سطح فیضیه قم و مدارس دینی پایین آورند. چیزی که مورد خواست خمینی و آخوندها بوده است.
      با سپاس از توجهتان.

  • Pouyansahebi Q

    لطفا همه را به یک چوب نرانید اولا سروش بارها و بارها نظریات شریعتی را نقد کرده و انها را عاری از شعور و مملو از شور می داند مختص زمان انقلابی گری ثانیا سروش کارکرد اصلی دین را فقط در حوزه اخلاق و صرفا یک امر شخصی می داند و همچنین کوس ناتوانی دین در عرصه سیاست علم طب فلسفه و دیگر رشته ها را در اکثر نوشته های خود بصدا در آورده و خواهان مطلق سکولاریسم نه فقط جدایی دین از سیاست بلکه جداییی از تمامم زمیه هایی که هیچ ربطی به دین نداشته و ندارد می باشد ثالثا اندیشه انسان ها بجر جزم اندیشان و دگم ها مدام در حال تغییر و پالایش است دکتر سروش در این چتد سال اخیر بارها و ابرها نسبت به عملکرد خود در شورای انقلاب فرهنگی عذر خواهی کرده و خود انها را نقد می کند تا جایی که امروزه حتی منکر وحی بر پیامبران می باشد و آن را بیشتر یک نوع شعر می داند باالاخص در مورد پیامبر اسلام هیچ کسی از خطا مبرا نیست تنها آزاد اندیشان هستند که به اشتباه خود اعتراف می کنند همانطور که مثلا انیشتین در آخرین سالهای زندگی خود اوردن ضریب کیهانی را در محاسبات خود برای اثبات ایتا بودن جهان بزرگترین اشتباه زنگدی خویش خواند اما مثلا به علت اعتقاد به خدا هرگز نتوانست با اصل عدم قطعیت کنار بیاید و گفت:خدا برای تعیین رویدادهای جهان تاس نمی ریزد” رابعا استفاده از کلمات ناروا و برچسب زدن به اشخاص اصلا در شان یک مقاله تحلیلی نیست

    • هم میهن گرامی،
      گناهان آقای سروش در دوران خمینی آن چنان زیاد است که بهتراست ایشان به گوشه ای رفته در کناری بنشیند و از خداوند بزرگ اگر بدان اعتقادی دارد طلب بخشش کند، و از ملت ایران نیز پوزش بطلبد.
      شما اگر به پیامد خانمان برانداز عملکرد این آقای فیلسوف نما در انقلاب به اصطلاح فرهنگی اشان خوب توجه کنید می بینید که چگونه استادان فرهیخته دانشگاه رابه نیستی و نابودی کشاند، آن گاه عرایض مخلصتان را خواهید پذیرفت.

      ما درجریان شیرین کاری این آقا بودیم و از نتایج زیان بار آن به فرهنگ و جامعه دانشگاهی به خوبی آگاهی داریم.
      انقلاب فرهنگی نیز همراستا و همردیف انقلاب اسلامی خانه بر انداز، و ویرانگر بود.
      آقای سروش، باهمکارانش توانستند به دانش و پژوهش در دانشگاهها خاتمه دهند، درب آن را تخته کنند، و آن را به سطح فیضیه قم و مدارس دینی پایین آورند. چیزی که مورد خواست خمینی و آخوندها بوده است.
      با سپاس از توجهتان.

  • Khaleghimehran

    من از نویسنده سپاسگزارم و تنها راه نجات مردم ایران را آرمانها و اندیشه های مبتنی بر انسانیت و عقل گرایی در ساده ترین شکل آن میدانم. این انتخاب شادی بجای اندوه، منطق ریاضی بجای فلسفه، قانون بجای دین، علم بجای خرافه گری، و انتخاب حال بجای گذشته ی چندشخصیتی خواهد بود که راه را بر هرگونه گل آلودن و سوئ استفاده ی خارجی و داخلی خواهد بست.

  • Khaleghimehran

    من از نویسنده سپاسگزارم و تنها راه نجات مردم ایران را آرمانها و اندیشه های مبتنی بر انسانیت و عقل گرایی در ساده ترین شکل آن میدانم. این انتخاب شادی بجای اندوه، منطق ریاضی بجای فلسفه، قانون بجای دین، علم بجای خرافه گری، و انتخاب حال بجای گذشته ی چندشخصیتی خواهد بود که راه را بر هرگونه گل آلودن و سوئ استفاده ی خارجی و داخلی خواهد بست.

  • Khaleghimehran

    من از نویسنده سپاسگزارم و تنها راه نجات مردم ایران را آرمانها و اندیشه های مبتنی بر انسانیت و عقل گرایی در ساده ترین شکل آن میدانم. این انتخاب شادی بجای اندوه، منطق ریاضی بجای فلسفه، قانون بجای دین، علم بجای خرافه گری، و انتخاب حال بجای گذشته ی چندشخصیتی خواهد بود که راه را بر هرگونه گل آلودن و سوئ استفاده ی خارجی و داخلی خواهد بست.

  • Khaleghimehran

    من از نویسنده سپاسگزارم و تنها راه نجات مردم ایران را آرمانها و اندیشه های مبتنی بر انسانیت و عقل گرایی در ساده ترین شکل آن میدانم. این انتخاب شادی بجای اندوه، منطق ریاضی بجای فلسفه، قانون بجای دین، علم بجای خرافه گری، و انتخاب حال بجای گذشته ی چندشخصیتی خواهد بود که راه را بر هرگونه گل آلودن و سوئ استفاده ی خارجی و داخلی خواهد بست.

  • ایرانی عاشق ایران

    … ، ..شما با متهم کردن ما به گروه و کسانی که دشمنان ایرانند ووووووووووووو………
    اقای فضول محله این حرفهای شما در جواب یک فردی که گویا با همان فرهنگ لمپنی به همه انسانهای شریف و مبارز که شما را وابسته به انها پنداشته میباشد میخواستم بگویم که عجب شما نیز در شناخت و تاریخ مبارزات این ملت در عرض این ۳۲ ساله و جریانهای سیاسی واقعا که بله همه جیز را مخدوش و سیاه میبینید و بی تاثیر از تبلیغات وزارت جهل و جنایت نیست البته امیدوارم که اشتباه فهمیده باشم بهر حال
    هر کو نکند فهمی کاین کلک خیال انگیز
    نقشش به حرام ارخود صورتگر چین باشد

    • دوست گرامی و محترم، خواهشمند است پرسش و نظریه خود را تکرار فرمایید تا ببینم چه اشتباهی از ما بوده است که آن را تصحیح کنیم.
      با سپاس از شما هم میهن ارجمند، سهراب ارژنگ

  • ایرانی عاشق ایران

    … ، ..شما با متهم کردن ما به گروه و کسانی که دشمنان ایرانند ووووووووووووو………
    اقای فضول محله این حرفهای شما در جواب یک فردی که گویا با همان فرهنگ لمپنی به همه انسانهای شریف و مبارز که شما را وابسته به انها پنداشته میباشد میخواستم بگویم که عجب شما نیز در شناخت و تاریخ مبارزات این ملت در عرض این ۳۲ ساله و جریانهای سیاسی واقعا که بله همه جیز را مخدوش و سیاه میبینید و بی تاثیر از تبلیغات وزارت جهل و جنایت نیست البته امیدوارم که اشتباه فهمیده باشم بهر حال
    هر کو نکند فهمی کاین کلک خیال انگیز
    نقشش به حرام ارخود صورتگر چین باشد

  • ایرانی عاشق ایران

    … ، ..شما با متهم کردن ما به گروه و کسانی که دشمنان ایرانند ووووووووووووو………
    اقای فضول محله این حرفهای شما در جواب یک فردی که گویا با همان فرهنگ لمپنی به همه انسانهای شریف و مبارز که شما را وابسته به انها پنداشته میباشد میخواستم بگویم که عجب شما نیز در شناخت و تاریخ مبارزات این ملت در عرض این ۳۲ ساله و جریانهای سیاسی واقعا که بله همه جیز را مخدوش و سیاه میبینید و بی تاثیر از تبلیغات وزارت جهل و جنایت نیست البته امیدوارم که اشتباه فهمیده باشم بهر حال
    هر کو نکند فهمی کاین کلک خیال انگیز
    نقشش به حرام ارخود صورتگر چین باشد

    • دوست گرامی و محترم، خواهشمند است پرسش و نظریه خود را تکرار فرمایید تا ببینم چه اشتباهی از ما بوده است که آن را تصحیح کنیم.
      با سپاس از شما هم میهن ارجمند، سهراب ارژنگ

    • Parid

      irani ka ashegh iran hasti be gol khodet, agar vagean ashegh iran hasti pas chera as in khaenha tarafdari mekoni kasi ka ba deen aslam be yak keshvar va yek melat  khianat konad khaen hast hala as har goroh ya deeni bashed be ji in harfha va yedehehi mazahbi beren mamlekatetan ra ka 33 sal be virani kaeshidid dorost konid na in ka tarafdari yek moshet khane va vatan forosh ka fagat feker manafeh shakhse khodeshon hastan tarafdari koni, chizi naseb shoma nemishavad joz in ka be in khaneha midean bedidi ka be hadafhi kasifeshon besrsan, delshon bari man va shoma ya mamlekat nasokheteh , bale baradar boro kami aghalt ra be kar bendaze va dosot feker kon ba deen va edeologi in masgareha mamlekat ma dorost besho nest,

  • ایرانی عاشق ایران

    … ، ..شما با متهم کردن ما به گروه و کسانی که دشمنان ایرانند ووووووووووووو………
    اقای فضول محله این حرفهای شما در جواب یک فردی که گویا با همان فرهنگ لمپنی به همه انسانهای شریف و مبارز که شما را وابسته به انها پنداشته میباشد میخواستم بگویم که عجب شما نیز در شناخت و تاریخ مبارزات این ملت در عرض این ۳۲ ساله و جریانهای سیاسی واقعا که بله همه جیز را مخدوش و سیاه میبینید و بی تاثیر از تبلیغات وزارت جهل و جنایت نیست البته امیدوارم که اشتباه فهمیده باشم بهر حال
    هر کو نکند فهمی کاین کلک خیال انگیز
    نقشش به حرام ارخود صورتگر چین باشد

    • دوست گرامی و محترم، خواهشمند است پرسش و نظریه خود را تکرار فرمایید تا ببینم چه اشتباهی از ما بوده است که آن را تصحیح کنیم.
      با سپاس از شما هم میهن ارجمند، سهراب ارژنگ

  • ایرانی عاشق ایران

    … ، ..شما با متهم کردن ما به گروه و کسانی که دشمنان ایرانند ووووووووووووو………
    اقای فضول محله این حرفهای شما در جواب یک فردی که گویا با همان فرهنگ لمپنی به همه انسانهای شریف و مبارز که شما را وابسته به انها پنداشته میباشد میخواستم بگویم که عجب شما نیز در شناخت و تاریخ مبارزات این ملت در عرض این ۳۲ ساله و جریانهای سیاسی واقعا که بله همه جیز را مخدوش و سیاه میبینید و بی تاثیر از تبلیغات وزارت جهل و جنایت نیست البته امیدوارم که اشتباه فهمیده باشم بهر حال
    هر کو نکند فهمی کاین کلک خیال انگیز
    نقشش به حرام ارخود صورتگر چین باشد

    • دوست گرامی و محترم، خواهشمند است پرسش و نظریه خود را تکرار فرمایید تا ببینم چه اشتباهی از ما بوده است که آن را تصحیح کنیم.
      با سپاس از شما هم میهن ارجمند، سهراب ارژنگ

  • parandeye mashreghi

    خوب داستانی که خوندم بیشتر نظرات شخصی می نمود تا یک مقاله. انگ زدن به کسانی که برای همین جنبش از من و شما بیشتر هزینه دادن. وسط کشیدن گذشته ای که اگر اون دوستان ازش پشیمون نبودن لالن در کنار ما نبودن و با حاکمیت بودن. شما حتی نمیدونید مردم ایران چی می خوان واقعا. ۴ تا پست فیس بوک نگاه می کنید ۲ تا کانال ماهواره. اون آدمها کلی طرفدار دارن و کلی حرف برای گفتن. همون جوری که شما شاید داشته باشید. اما همینها جنبشی رو به راه انداختند که تمام گروه های دیگه طی این ۳۰ سال ۱ در صدش رو هم نتونستن به راه بندازن. این نشون میده که مردم بهشون اطمینان دارند. خدا رو شاهد میگیرم که از خوندن مطالب سایت شما تنها فکری که به ذهنم میرسه اینه که نکنه شما هم همدست رژیم هستید . و این چیزاس که دلسردم می کنه !

  • parandeye mashreghi

    خوب داستانی که خوندم بیشتر نظرات شخصی می نمود تا یک مقاله. انگ زدن به کسانی که برای همین جنبش از من و شما بیشتر هزینه دادن. وسط کشیدن گذشته ای که اگر اون دوستان ازش پشیمون نبودن لالن در کنار ما نبودن و با حاکمیت بودن. شما حتی نمیدونید مردم ایران چی می خوان واقعا. ۴ تا پست فیس بوک نگاه می کنید ۲ تا کانال ماهواره. اون آدمها کلی طرفدار دارن و کلی حرف برای گفتن. همون جوری که شما شاید داشته باشید. اما همینها جنبشی رو به راه انداختند که تمام گروه های دیگه طی این ۳۰ سال ۱ در صدش رو هم نتونستن به راه بندازن. این نشون میده که مردم بهشون اطمینان دارند. خدا رو شاهد میگیرم که از خوندن مطالب سایت شما تنها فکری که به ذهنم میرسه اینه که نکنه شما هم همدست رژیم هستید . و این چیزاس که دلسردم می کنه !

  • parandeye mashreghi

    خوب داستانی که خوندم بیشتر نظرات شخصی می نمود تا یک مقاله. انگ زدن به کسانی که برای همین جنبش از من و شما بیشتر هزینه دادن. وسط کشیدن گذشته ای که اگر اون دوستان ازش پشیمون نبودن لالن در کنار ما نبودن و با حاکمیت بودن. شما حتی نمیدونید مردم ایران چی می خوان واقعا. ۴ تا پست فیس بوک نگاه می کنید ۲ تا کانال ماهواره. اون آدمها کلی طرفدار دارن و کلی حرف برای گفتن. همون جوری که شما شاید داشته باشید. اما همینها جنبشی رو به راه انداختند که تمام گروه های دیگه طی این ۳۰ سال ۱ در صدش رو هم نتونستن به راه بندازن. این نشون میده که مردم بهشون اطمینان دارند. خدا رو شاهد میگیرم که از خوندن مطالب سایت شما تنها فکری که به ذهنم میرسه اینه که نکنه شما هم همدست رژیم هستید . و این چیزاس که دلسردم می کنه !

    • parandeye mashreghi
      آقای محترم، ما خیلی بیشتر از آن چه شما تصور کنید در این موارد به طور شبانه روز، سالیان سال است مطالعه می کنیم. شما در باغ نیستید که حقیقت را کسب کنید و یا به نفعتان نیست.

      این ها که شما می بینید کشتی شکستگانی هستند که هرکدام در گذشته خرابکاری زیادی نمودند وبا منافع مردم و مصالح کشور بازی کردند، حالا که نمی توانند و نتوانسته اند با رژیم خامنه ای کنار بیایند می خواهند در رژیم آینده که با ساخت و فکر آنان مطابقت کند سهمی داشته، و بازهم بهره برداری کنند.

      این ها در صددند حکومت بنی آمیه را اگر چیزی از آن بدانید ساقط کنند، و حکومت بنی عباس به وجود آورند.
      چیزی که موضوع مقاله های بعدی ما خواهد بود. (در مقاله قبلی نیز بدان اشاره شده اگر بی طرفید، و دلتان برای مردم ایران می سوزد و منفعت شخصی ندارید، آن را با دقت بخوانید و با بیطرفی با ما دیدگاههای خود را در میان گذارید):.
      http://www.fozoolemahaleh.com/2011/03/11/شرایط-رسیدن-به-آزادی

      نکته دیگر این که ممکن است فیس بوک منبع مطالعاتی شما باشد، ولی برای ما تنها وسیله ارتباط با هم میهنان راستین و دلسوخته ایران است، نه جیره خواران، فرصت طلبان، و خردباختگان که به دنبال بزک کردن رژیم اسلامی اند و می خواهند با همه زشتی های آن، آن را همچنان به حلق مردم فرو کنند.

      در پایان این که این مقاله به وسیله یکی از تواناترین و پرمایه ترین نویسنده بسیار وطن پرست و با استناد به اسناد و مدارک موجود نوشته شده. جوانان راستین ایران به خوبی می فهمند و ما همه روزه دهها نوشتار از آنان دریافت می کنیم. خوبست بساط جادوگری و تبلیغ مسموم کننده خود را جای دیگر پهن کنید. دیگر از عمر این رژیم و یا رژیم های آبکی اسلامی گذشته و در جهان خریداری ندارد.
      با درود به شما، سهراب ارژنگ.

  • parandeye mashreghi

    خوب داستانی که خوندم بیشتر نظرات شخصی می نمود تا یک مقاله. انگ زدن به کسانی که برای همین جنبش از من و شما بیشتر هزینه دادن. وسط کشیدن گذشته ای که اگر اون دوستان ازش پشیمون نبودن لالن در کنار ما نبودن و با حاکمیت بودن. شما حتی نمیدونید مردم ایران چی می خوان واقعا. ۴ تا پست فیس بوک نگاه می کنید ۲ تا کانال ماهواره. اون آدمها کلی طرفدار دارن و کلی حرف برای گفتن. همون جوری که شما شاید داشته باشید. اما همینها جنبشی رو به راه انداختند که تمام گروه های دیگه طی این ۳۰ سال ۱ در صدش رو هم نتونستن به راه بندازن. این نشون میده که مردم بهشون اطمینان دارند. خدا رو شاهد میگیرم که از خوندن مطالب سایت شما تنها فکری که به ذهنم میرسه اینه که نکنه شما هم همدست رژیم هستید . و این چیزاس که دلسردم می کنه !

  • Alone118

    من با نظر یکی از عزیزان که میگه شما از اوضاع ایران آگاه نیستید موافقم.شما فقط فیس بوک و ماهواره رو میبینید فکر می کنید ایران چه خبر شده. والا تو شهر ما هیچ خبری نیست. تظاهرات خیابانی هم شدتش خیلی کم شده چون آدمهایی که حاضرند هزینه بدن وجود نداره یا خیلی کمه، اکثرا مثل شما حاضر به هزینه نیستند، شمایی که اونور رفتی و به اسم نقد چاقوی تخریب برداشتی و یکی یکی ایرانیها رو قربانی میکنی. من فردی هستم توی یک محیط مذهبی بزرگ شدم. تعصبی نسبت به چیزی ندارم ولی با اینکه همه چیز رو مطلق ببینم یعنی یا سیاه ببینم یا سفید مخالفم. از سروش و شریعتی و علی و محمد و مصدق و طالقانی و خیلی های دیگه چیز هایی یاد گرفتم چه از رفتارهای خوبشون و چه بدشون .اگر قرار ایران درست بشه باید ظرفیت تحمل مخالف بوجود بیاد حرفها باید دلیل داشته باشه و قابل استناد. به هر حال این افراد حتما اشتباهاتی در رفتار و اندیشه خودشون دارن کسی منکر نیست ولی جوری نوشتن که اونا قوم الظالمین هستند و ما سفیر آزادی کار اشتباهیه. در ثانی وجود خرافات در ایران بیداد میکنه فکر نکنید یک شبه همه چیز درست میشه . شما نمیتونید تعصبات مذهبی رو از بین ببرید یکی از حربه هایی که رژیم ازش خوب استفاده میکنه توهینهایی که شما به قول خودتون از روی دلسوزی نثار بزرگان دین میکنید. مثلا حسین زنباره بود و یا حسن.
    دوست عزیز با گفتن اینها بصیرت افزایی نمیکنید حتی اگه بتونید بر این رژیم فائق بیایید مطمئن باشید جریانی از این دست که قوی هم هستند در مقابلتون علم میشه. ادیان اسمانی همه و همه باید محترم شمرده بشه و اگر نقدی هم هست منصفانه و نه مغرضانه بیان بشه. شما که اونورید و جای گرم و نرمی دارید و چای و قهوه بعد از شامتون برقراره و نظریه های روشنفکرانه و دموکراسی خواهانه می دهید. ما هم که اینوریم و باتوم میخوریم و هر روز به واسطه تئوری های بصیرت افزایانه شما خشونت این رژیم که دستش به شما نمیرسه سر ما خالی میشه.
    بعضی وقتها میگم کاش بچه میموندم و از سیاست هیچی نمیفهمیدم. تو ایران همه تلاش میکنند بگن من راست میگم و بقیه دجال و دروغگو هستند. ما ایرانیها کار جمعی نمیتونیم با هم انجام بدیم میخواهیم با تفکر جمعی بر استبداد پیروز بشیم.
    تا اوضاع اینطوریه و ما درست نشیم در بر روی همین پاشنه میچرخه و از این استبداد به اون یکی پاس داده میشیم.

  • Alone118

    من با نظر یکی از عزیزان که میگه شما از اوضاع ایران آگاه نیستید موافقم.شما فقط فیس بوک و ماهواره رو میبینید فکر می کنید ایران چه خبر شده. والا تو شهر ما هیچ خبری نیست. تظاهرات خیابانی هم شدتش خیلی کم شده چون آدمهایی که حاضرند هزینه بدن وجود نداره یا خیلی کمه، اکثرا مثل شما حاضر به هزینه نیستند، شمایی که اونور رفتی و به اسم نقد چاقوی تخریب برداشتی و یکی یکی ایرانیها رو قربانی میکنی. من فردی هستم توی یک محیط مذهبی بزرگ شدم. تعصبی نسبت به چیزی ندارم ولی با اینکه همه چیز رو مطلق ببینم یعنی یا سیاه ببینم یا سفید مخالفم. از سروش و شریعتی و علی و محمد و مصدق و طالقانی و خیلی های دیگه چیز هایی یاد گرفتم چه از رفتارهای خوبشون و چه بدشون .اگر قرار ایران درست بشه باید ظرفیت تحمل مخالف بوجود بیاد حرفها باید دلیل داشته باشه و قابل استناد. به هر حال این افراد حتما اشتباهاتی در رفتار و اندیشه خودشون دارن کسی منکر نیست ولی جوری نوشتن که اونا قوم الظالمین هستند و ما سفیر آزادی کار اشتباهیه. در ثانی وجود خرافات در ایران بیداد میکنه فکر نکنید یک شبه همه چیز درست میشه . شما نمیتونید تعصبات مذهبی رو از بین ببرید یکی از حربه هایی که رژیم ازش خوب استفاده میکنه توهینهایی که شما به قول خودتون از روی دلسوزی نثار بزرگان دین میکنید. مثلا حسین زنباره بود و یا حسن.
    دوست عزیز با گفتن اینها بصیرت افزایی نمیکنید حتی اگه بتونید بر این رژیم فائق بیایید مطمئن باشید جریانی از این دست که قوی هم هستند در مقابلتون علم میشه. ادیان اسمانی همه و همه باید محترم شمرده بشه و اگر نقدی هم هست منصفانه و نه مغرضانه بیان بشه. شما که اونورید و جای گرم و نرمی دارید و چای و قهوه بعد از شامتون برقراره و نظریه های روشنفکرانه و دموکراسی خواهانه می دهید. ما هم که اینوریم و باتوم میخوریم و هر روز به واسطه تئوری های بصیرت افزایانه شما خشونت این رژیم که دستش به شما نمیرسه سر ما خالی میشه.
    بعضی وقتها میگم کاش بچه میموندم و از سیاست هیچی نمیفهمیدم. تو ایران همه تلاش میکنند بگن من راست میگم و بقیه دجال و دروغگو هستند. ما ایرانیها کار جمعی نمیتونیم با هم انجام بدیم میخواهیم با تفکر جمعی بر استبداد پیروز بشیم.
    تا اوضاع اینطوریه و ما درست نشیم در بر روی همین پاشنه میچرخه و از این استبداد به اون یکی پاس داده میشیم.

  • Alone118

    من با نظر یکی از عزیزان که میگه شما از اوضاع ایران آگاه نیستید موافقم.شما فقط فیس بوک و ماهواره رو میبینید فکر می کنید ایران چه خبر شده. والا تو شهر ما هیچ خبری نیست. تظاهرات خیابانی هم شدتش خیلی کم شده چون آدمهایی که حاضرند هزینه بدن وجود نداره یا خیلی کمه، اکثرا مثل شما حاضر به هزینه نیستند، شمایی که اونور رفتی و به اسم نقد چاقوی تخریب برداشتی و یکی یکی ایرانیها رو قربانی میکنی. من فردی هستم توی یک محیط مذهبی بزرگ شدم. تعصبی نسبت به چیزی ندارم ولی با اینکه همه چیز رو مطلق ببینم یعنی یا سیاه ببینم یا سفید مخالفم. از سروش و شریعتی و علی و محمد و مصدق و طالقانی و خیلی های دیگه چیز هایی یاد گرفتم چه از رفتارهای خوبشون و چه بدشون .اگر قرار ایران درست بشه باید ظرفیت تحمل مخالف بوجود بیاد حرفها باید دلیل داشته باشه و قابل استناد. به هر حال این افراد حتما اشتباهاتی در رفتار و اندیشه خودشون دارن کسی منکر نیست ولی جوری نوشتن که اونا قوم الظالمین هستند و ما سفیر آزادی کار اشتباهیه. در ثانی وجود خرافات در ایران بیداد میکنه فکر نکنید یک شبه همه چیز درست میشه . شما نمیتونید تعصبات مذهبی رو از بین ببرید یکی از حربه هایی که رژیم ازش خوب استفاده میکنه توهینهایی که شما به قول خودتون از روی دلسوزی نثار بزرگان دین میکنید. مثلا حسین زنباره بود و یا حسن.
    دوست عزیز با گفتن اینها بصیرت افزایی نمیکنید حتی اگه بتونید بر این رژیم فائق بیایید مطمئن باشید جریانی از این دست که قوی هم هستند در مقابلتون علم میشه. ادیان اسمانی همه و همه باید محترم شمرده بشه و اگر نقدی هم هست منصفانه و نه مغرضانه بیان بشه. شما که اونورید و جای گرم و نرمی دارید و چای و قهوه بعد از شامتون برقراره و نظریه های روشنفکرانه و دموکراسی خواهانه می دهید. ما هم که اینوریم و باتوم میخوریم و هر روز به واسطه تئوری های بصیرت افزایانه شما خشونت این رژیم که دستش به شما نمیرسه سر ما خالی میشه.
    بعضی وقتها میگم کاش بچه میموندم و از سیاست هیچی نمیفهمیدم. تو ایران همه تلاش میکنند بگن من راست میگم و بقیه دجال و دروغگو هستند. ما ایرانیها کار جمعی نمیتونیم با هم انجام بدیم میخواهیم با تفکر جمعی بر استبداد پیروز بشیم.
    تا اوضاع اینطوریه و ما درست نشیم در بر روی همین پاشنه میچرخه و از این استبداد به اون یکی پاس داده میشیم.

  • Alone118

    من با نظر یکی از عزیزان که میگه شما از اوضاع ایران آگاه نیستید موافقم.شما فقط فیس بوک و ماهواره رو میبینید فکر می کنید ایران چه خبر شده. والا تو شهر ما هیچ خبری نیست. تظاهرات خیابانی هم شدتش خیلی کم شده چون آدمهایی که حاضرند هزینه بدن وجود نداره یا خیلی کمه، اکثرا مثل شما حاضر به هزینه نیستند، شمایی که اونور رفتی و به اسم نقد چاقوی تخریب برداشتی و یکی یکی ایرانیها رو قربانی میکنی. من فردی هستم توی یک محیط مذهبی بزرگ شدم. تعصبی نسبت به چیزی ندارم ولی با اینکه همه چیز رو مطلق ببینم یعنی یا سیاه ببینم یا سفید مخالفم. از سروش و شریعتی و علی و محمد و مصدق و طالقانی و خیلی های دیگه چیز هایی یاد گرفتم چه از رفتارهای خوبشون و چه بدشون .اگر قرار ایران درست بشه باید ظرفیت تحمل مخالف بوجود بیاد حرفها باید دلیل داشته باشه و قابل استناد. به هر حال این افراد حتما اشتباهاتی در رفتار و اندیشه خودشون دارن کسی منکر نیست ولی جوری نوشتن که اونا قوم الظالمین هستند و ما سفیر آزادی کار اشتباهیه. در ثانی وجود خرافات در ایران بیداد میکنه فکر نکنید یک شبه همه چیز درست میشه . شما نمیتونید تعصبات مذهبی رو از بین ببرید یکی از حربه هایی که رژیم ازش خوب استفاده میکنه توهینهایی که شما به قول خودتون از روی دلسوزی نثار بزرگان دین میکنید. مثلا حسین زنباره بود و یا حسن.
    دوست عزیز با گفتن اینها بصیرت افزایی نمیکنید حتی اگه بتونید بر این رژیم فائق بیایید مطمئن باشید جریانی از این دست که قوی هم هستند در مقابلتون علم میشه. ادیان اسمانی همه و همه باید محترم شمرده بشه و اگر نقدی هم هست منصفانه و نه مغرضانه بیان بشه. شما که اونورید و جای گرم و نرمی دارید و چای و قهوه بعد از شامتون برقراره و نظریه های روشنفکرانه و دموکراسی خواهانه می دهید. ما هم که اینوریم و باتوم میخوریم و هر روز به واسطه تئوری های بصیرت افزایانه شما خشونت این رژیم که دستش به شما نمیرسه سر ما خالی میشه.
    بعضی وقتها میگم کاش بچه میموندم و از سیاست هیچی نمیفهمیدم. تو ایران همه تلاش میکنند بگن من راست میگم و بقیه دجال و دروغگو هستند. ما ایرانیها کار جمعی نمیتونیم با هم انجام بدیم میخواهیم با تفکر جمعی بر استبداد پیروز بشیم.
    تا اوضاع اینطوریه و ما درست نشیم در بر روی همین پاشنه میچرخه و از این استبداد به اون یکی پاس داده میشیم.

  • یه ایرانی مسلمون

    نه حوصله اش بود  همه نوشته هاتون رو بخونم نه وقتش ولی دوست من تو که به یکی میگه عفت کلام داشته باشی بدون که همه  ی نوشته های که من ازت خوندم پر از توهین بود. گرچه خیلی مهم نیست.
    در ضمن همه میدونیم مشکل زیاده توی این مملکت ولی دلیل نمیشه همه چی غلط و اشتباه باشه.

  • یه ایرانی مسلمون

    نه حوصله اش بود  همه نوشته هاتون رو بخونم نه وقتش ولی دوست من تو که به یکی میگه عفت کلام داشته باشی بدون که همه  ی نوشته های که من ازت خوندم پر از توهین بود. گرچه خیلی مهم نیست.
    در ضمن همه میدونیم مشکل زیاده توی این مملکت ولی دلیل نمیشه همه چی غلط و اشتباه باشه.

  • یه ایرانی مسلمون

    نه حوصله اش بود  همه نوشته هاتون رو بخونم نه وقتش ولی دوست من تو که به یکی میگه عفت کلام داشته باشی بدون که همه  ی نوشته های که من ازت خوندم پر از توهین بود. گرچه خیلی مهم نیست.
    در ضمن همه میدونیم مشکل زیاده توی این مملکت ولی دلیل نمیشه همه چی غلط و اشتباه باشه.

  • یه ایرانی مسلمون

    نه حوصله اش بود  همه نوشته هاتون رو بخونم نه وقتش ولی دوست من تو که به یکی میگه عفت کلام داشته باشی بدون که همه  ی نوشته های که من ازت خوندم پر از توهین بود. گرچه خیلی مهم نیست.
    در ضمن همه میدونیم مشکل زیاده توی این مملکت ولی دلیل نمیشه همه چی غلط و اشتباه باشه.

  • Esdeiffernt

    آقای نویسنده مقاله ( اگه بشه اسم مقاله رو این نوشته گذاشت!!!)، عزیز دل اولا نظر شما هم محترم. اما پیشنهاد میکنم علاوه بر خواندن مقالات مختلف یک کلاس مقاله نویسی بری بد نیست. نوشته شما آش شله قلمکاری است که معلوم نیست کجا شروع میشه و کحا تمام میشه. ده جا شما نتیجه گیری کردی و با روشی ناشیانه خواننده رو  مجبور کردی که نظراتتون رو بپذیره، اون هم نظراتی که دلایل سطحی و عامه پسند و کلی برای اثباتش موج میزنه. از نظر محتوایی هم که آنقدر مهمل بافی شده که آدم می مونه هدف چی بوده؟ خراب کردن اسامی بالا یا اثبات نظریه خودتون که هیج جا اثری ازش نیست. در کل  خدا رو شکر که اونقدر درک هست که هر چیزی رو بشه خوند و ازش رد شد. اگه اینطور نبود و هر نوشته ای از جمله این نوشته روی ادم تاثیر میذاشت که دیگه واویلا بود.

  • Mansoorhallhj

    درودبرشما.این.اتاق.فکریها.مانند.سروش.وملاکدیور.و.اکبر.گنجی.و.اون.فکلیه.عبدلی.بازرگان.که.سینه.زنان….جمهوری.ایران.برباد.ده.خمینی.هستندوعشق.دلارهای.نفتی.گیجشان.کرده.چرانمی.فهمند.که.در.بیچارگی.مردم.وبی.ابرویی.ایران.سهم.بسیاری.داشتند.واز.ریخت.خودشان.خجالت.نمیکشند.عجب.رویی.دارند؟؟؟؟؟

  • Ibrahimsah_erdebil

    هیچ مذهب باید طرح، هر دو نظام سکولار ایران .

  • mansoor

    حکیم.عمر.خیام.میفرماید..ای.انکه.نتیجه.چهار.و.هفتی……دانی.که.چرا.تو.این.چنین.بدبختی…………………………این.نفت.تورا.ذلیل.و.خوارت.کردست………حاشا.که.تو.بیچاره.چاه.نفتی………ملت.ایران.تمام.درد….هایشان.و.فقر.و.بدبختی.هاشان.از.این.منابع.بیکران.نفت.وگاز.است…؟؟انهایکی.رامیبرند.ویکی.رامیاورند……

  • کورش رزمجویان

    آقای عزیز -شمابرسرقبری گریه میکنید که مرده ای در آن نیست ماباید اول مملکت خود راازچنگ این آخوندهای باعمامه وبی عمامه مفتخورونوکرانشان خلاص کنیم بعد بپردازیم به اینکه آیا رژیم  سلطنتی برای ایران  مناسب وخوبست یاحکومت مجاهدین خلق یاحزب کمونیست کارگری ویا…این بحثهای شما که متاسفانه دربسیاری  جاها دشمن(آخوندحکومتی)شادکن است درشرایط فعلی برای ملت مفید که نیست هیچ بلکه خیلی هم مضراست بگذارید سرنوشت ملت رادرفردای آزادی ایران ملت ایران وجوانان آگاه باصندوقهای رای رقم بزنندازحالا سرچی باهم دعواکنیم فعلا”که مملکت ششدانگ مال آخوندهاست والان باید راهکارخلاصی ازاین وضعیت اسفناک پیداشود.

  • Babakpersa

    ما چیزی بنام اسلام مدرن و تازه و کهنه و نو و پیشرفته و پس رفته و یا دست اول و دسته دوم نداریم. سند و مدرک اسلام قرآن است. اسلام قرآن است و قرآن اسلام است. احکام و قوانین و دستورات قرآنی اسلام است و شریعت قرآن حکم ابدی الله است و بس. قانون قرآن و شریعت اسلام محمدی؛ با شمشیر گردن زدنی،سنگسار و قصاص وشلاق،جنگ و جهاد و دزدی و غنیمت گیری،تجاوز به زنان اسیر شده و به کنیزی گرفتن و برده کشی فرزندان آنان، دست و پا بستن و کشتن نامسلمانان بنام – الکافرون -، برتری مرد بر زن و گرفتن ۴ تا زن و صیغه و هم خوابگی با دختر بچه و پسر بچه،شکنجه و اعدام و کشتن همانآ دوباره و دوبار،خون ریختن و خون ریختن، چه بسا، خود را کشتن و خون خود ریختن در راه الله و اسلام و قران محمد، و سرانجامش، بالای آسمان تاریک و سوزان عربستان سعودی، پذیرایی ۷۲ حوری باکره عربی، روی فرش ابریشمی ایرانی،با انگور و خربزه مشهدی، در بهشت نادیده و دروغین محمد تازی است و بس و دیگر هیچ نیست و هیچ.

     ” مسلمان راستین، همان مؤمن دست و چشم بسته ای است که خرد درونی و جان و روان  خودش را با کوبیدن مهر بردگی بر پیشانی، بی چون و چرا و بی پرسش، تسلیم آیات شیطانی قرآن محمد کرده است و بس. مسلمان مؤمن به احکام شریعت قرآن، با آدمکشی بیشتر “با خون ریزی بیشتر” به بهشت الله خونخوار نزدیکتر مشود و بس.

     به گفته صادق هدایت:” اسلام ایران را خراب کرد و دیگر راه نجاتی نیست.”
                                                     ” به امید بیداری * بابک پرسا *
      

  • Pingback: به کار بردن عنوان فیلسوف دینی یک مغلطه است، زیرا فیلسوف دینی وجود خارجی ندارد | فضول محله()

  • درود.برشما.درمیان.اسامی.ذکرشده.دربالا.نام.ملا.عبدالعلی.بازرگان.فراموش.شده..این.ملای.فکلی..که.درتلویزیونهای.لوس.انجلسی.برنامه.اسلام.شناسی.را.تدریس.میکند.و.دست.از.ریاکاری.برنمیدارد.و.با.حقوق.ماهیانه.ای.که.از.چشم.ابیها.میگیرد.درنهایت.پررویی.بیپرمانه.بدستور.اربابانش.در.به.انحراف.کشیدن.مردم.نااگاه.ایران.برای.ادامه.این.حکومت.ناب.محمدی.تلاش.میکند..کسی.ازاین.بیوطنان.نپرسیده.چه.برای.چه.تلاش.میکنید.که.درایران.حکومت.جمهوری.اسلام.ناب.ادامه.داشته.باشد؟.این.بی.وطنان.باخث.فقرو.بیچارگی.و.به.فحشا.کشیدن.دختران.وزنان.پاک.سرزمین.ایران.شدند.اینها.باعث.اعتیاد.میلیونها.جوانوبرومند.ایرانی.هستند.اینها.باعث.فروش.اعضای.بدن.جوانان.ازفقر.هستند…چرا.چپم.ابیها.علاقه.زیادی.دارند.که.بوسیله.عمالشان.مردم.ایران.زیر.یوغ.حکومت.اسلام.ناب.باشند..نابودباد.منابع.بیکران.نفت.وگاز.ایران.که.جز.فقر.وفحشا.و.دزدی.و.اعتیاد.حاصل.دیگری.نداشته.