برگ های تاریخ نمودار و نشانگر زجر و بدبختی هایی است که همواره برنیاکان ما وارد شده، و آنان به جای مبارزه و از بین بردنشان، به تدریج با آن کنار آمدند، و برخود هموار نمودند.
یورش تازیان که پیامد آن ویرانی کشور و فرهنگ و تمدن ایران و ایرانی بود، هرگز تلافی نشد، و تازی متجاوز و ویرانگر از سرزمینمان بیرون رانده نگشت. تازی، رفته رفته جای صاحب خانه و میزبان را گرفت، و نیاکان ما یا درخدمت او در آمدند، و یا در گوشه و کناری به عزلت نشستند.
نام های زیبای پارسی چون مهرآنگیز، نوشافرین، شراره، فرخنده، مازیار، مهیار، کیانوش، فراموش گشت، و صغرا، هاجر، سکینه، عبدالعلی، مصیب، و مرتضی بر جای آن نشست.
به جای بزرگ قهرمانان تاریخ کشورمان چون؛ بابک خرمدین، و یعقوب لیث صفار، ما به ستایش و گرامی داشت تازیانی جاه طلب و مقام دوستی چون؛ حسین ابن علی، مختار ثقفی، و مانند آن پرداخته ایم. زهی شرم و ننگ برما!.
جشن های ملی و شادی آفرین ما چون مهرگان، سده، چهارشنبه سوری، نوروز، کم رنگ و یا ناپدید شد، روزی پس از یکماه شکم پروری و تنبلی به نام عید فطر، و روز دیگر برای کشتار و زجر حیوانات، به نام عید قربان، جشن ملت به بند کشیده شده، و اسیر مانده ما گشت.
زاد روز زردشت و قهرمانان ملی ایران، جای خود را به زاد روز تازیان یغماگر و خانه برانداز داد. شادی و شادمانی از جامعه رخت بر بست، اندوه و مویه و زاری خوراک روح و روان مردم گشت.
تلاش، کوشش، خردگرایی، و اندیشیدن، جای خود را به فال گرفتن، نذر و نیاز کردن، و توسل به مردگان، و اجساد پوسیده مهاجمین به این سرزمین داد. در حقیقت، ما ملت شکست خورده، و رنگ باخته بر جای ماندیم.
دیری نپایید که قشون کشتارگر چنگیز خونخوار فرا رسید. شهرهای آباد، و پرجمعیت ما مانند نیشاپور را با خاک یکسان کرد، و چند میلیون کشته برجای گذاشت. چنگیز و یاران و فرزندانش، در این سرزمین ماندند، نیاکان ما را باردیگر از خانه و کاشانه خود راندند، و رفته رفته صاحب خانه شدند.
بعدها، تیمور لنگ فرا رسید، و از پشته، کشته به جای گذاشت، و نیاکان ما را به بیگاری کشید. ما هم به جبران آن همه جنایاتشان، نام های چنگیز و تیمور را زیبنده فرزندان خود نمودیم، و در فرهنگ خود در کنار نام های بی مسمای تازیان جای دادیم.
و آنگاه، ترکان آمدند، و خانواده ویرانگر، و خرافاتی بی فرهنگ قاجار را بر سرنوشت ما و کشورمان مسلط نمودند.
بازهم ما با دشمن و مهاجمین کنار آمدیم، سروری و آقایی آنان، و نوکری و سر سپردگی خود را پذیرا شدیم. بازهم، ما که ملت شکست خورده بودیم، همچنان شکست خورده به جای ماندیم.
یورش تازی زادگان در سال ۵۷، بار دیگر شکست تاریخی ما را تجدید نموده، و بدان نیرو بخشید. گویا قرار بوده است که ما همچنان در نوکری و بردگی باقی بمانیم، و راه گریزی نیز در پیش نداشته باشیم. آخوندی به نام مطهری، نیاکان ما را که جشن چهارشنبه سوری برپا می کردند، خر و احمق خواند، و ابلیسی به نام خمینی، ما را ملت بدبخت و نوکر صفت نامید، و بر آن شد که برایمان کرامت انسانی، آزادی، و سرفرازی به ارمغان آورد.
ما همچنان روی دایره نکبت و فرومایگی، بدبختی و بی فرهنگی به دور خود می چرخیم، و هرچند گاه به نقطه آغازین شکست و ذلیلی خود باز می گردیم.
اکنون پس از ۳۲ سال فرهنگ باختگی، و فرسایش ملی، باز هم به جای نخست خود باز گشته ایم. گرچه چند میلیون مردم، به ویژه دختران، و پسران فداکار که جان خود را برکف دستشان گذاشته اند و فریاد کشیدند: «مرگ بر دیکتاتور»، « استقلال، آزادی، حکومت ایرانی»، « مرگ بر اصل ولایت وقیح»، و مانند آن، ولی طرف داران حکومت تازی و تازی گری در ایران، گوش های خود را بسته اند، و همچنان به کار و برنامه خود شان بر روی دایره ای که سرنوشت ما را بارها تکرار کرده است، ادامه می دهند.
طرف داران تازی گری و حکومت تازیان بر این سر زمین، مانند سروش، اکبر گنجی، عطا الله مهاجرانی، کدیور، و عبدالعلی بازرگان، شاگردان مکتب علی شریعتی، که به تازگی در زیر پرچم انگلیس گرد هم آمدند، گویا منشور حکومت اسلامی را نوشتند که به تأیید آقایان موسوی، و کروبی نیز رسیده است.
در این منشور اسلامی که با آیه ای از قرآن شروع می شود، قانون اساسی دست نخورده می ماند. در نتیجه ولی وقیح، شورای نگهبان، شورای مصلحت نظام، و همه تشکیلات فعلی بر سر جای خود می ماند.
احتمالا جای نفرات عوض می شود. آخوندی جای آخوندی دیگر را می گیرد. افراد در انتظار نشسته و ثبت نام کرده گروه سبز مانند پنج تن آل عبا که نامشان برده شد، و دیگر کسانی مانند سازگارا، و یا ۷۲ تن شهیدان زنده گروه سبز طرفداران پر و پا قرص غزه و لبنان و فلسطین، و دشمن اسرائیل و آمریکا، و یا نوکیسه هایی که از چپ و راست برای حمله به جسد بی جان کشورمان خود را آماده کرده اند، مانند سیّد محمّد حسینی، و یا مسیح علی نژاد، جایگزین گروه فعلی خواهند شد.
در این منشور، از سکولاریسم خبری نیست. فرهنگ والای اسلام که هم اکنون بر سرنوشت ما حکومت می کند و ما را به بردگی و دریوزگی کشانده است، به جای خود می ماند. دگراندیشان باردیگر در این منشور اسلامی سمتی نخواهند داشت، و خارج از گود، تنها تماشاگرند.
بی تردید، این منشور اسلامی جاذبه ای برای حمایت و پشتیبانی همه مردم ایران مانند مردم کردستان، آذربایجان، مردم بلوچستان، و دیگر باوران دینی نخواهد داشت، و آنان را از صحنه کنار نگاه میدارد. آیا نوشتن شعاری از قرآن، آن هم به زبان عربی می تواند کمترین کششی برای دیگر باورانی چون زردشتی، مسیحی، و مانند آن داشته باشد؟ آیا این روش، سوای تبعیض و نا دیده گرفتن حق و حقوق بسیاری از شهروندان ایرانی چیز دیگری هست؟.
منشور اسلامی، به هیچ روی جنبه ملی و میهنی ندارد، و نوشتار آن تنها بازی با کلمات است. در حقیقت یک رنگ آمیزی و پوشش ظاهری است بر قوانین و وضعیت کنونی.
این منشور اسلامی، در نهایت بر اساس دکترین اسلامی علی شریعتی و شاگردان او که چهره نازیبای اسلام را رنگ آمیزی کردند، و عروس زشت و ناموزون را دل آرا نشان دادند، نوشته شده، و ما را همچنان برروی دایره بردگی و وابستگی نگاه خواهد داشت.
کسانی که نا آگاهانه و یا از روی فرصت طلبی و سود جویی پشت بلند گو قرار گرفته اند، و به مردم اندرز می دهند تا سیاست گام به گام پیش گیرند. نخست همه چیز را آن چنان که هست بپذیرند، و سپس رفته رفته قوانین را جا به جا کنند، و تغییر دهند، سخت در اشتباهند. این جریان بارها در تاریخ کشورمان تکرارشده است، و هربار ملت ما زیر بار ظلم و ستم گری تازه ای فرو رفتند به امید آن که رفته به رفته شرایط را تغییر دهند.
پیامد آن سیاست های گام به گام این بود که به جای تغییر قانون و سیستم، مردم ناچاربه تغییر شدند. وگرنه، قوانین استثمار کننده، هر روز و هرلحظه دست و پاگیرتر، و پا برجا تر شده و خواهد شد.
انقلاب ۵۷، و به غارت رفتن انقلاب مردمی به دست ملایان در نتیجه کوته فکری و نادانی شماری سیاستمدار بی سیاست چون دکتر سنجابی، بازرگان، و گروههای سیاسی مانند مجاهدین، همان سیاست نپخته و بی معنای گام به گام بود.
از آن چه گفته شد، ما بر این باوریم که: «مرگ یک بار، شیون یک بار». سیاست گام به گام و اصلاحات لحظه به لحظه، استخوان لای زخم گذاشتن است، و ما را همچنان بر روی دایره بردگی و فرهنگ باختگی نگاه خواهد داشت.
Pingback: دعوت در اسلام یعنی؛ اجبار و دیکتاتوری بر روی همه انسان ها | iranzadh()
Pingback: فرهنگ آش و لاش کشورمان بازیچه دست چاله میدانی ها و روضه خوانهای بی فرهنگ | andishehayandeh()
Pingback: http://www.linkedin.com/pub/greg-dash/5b/390/697()
Pingback: georgia car insurance()
Pingback: http://testerol-o.com()
Pingback: credit consolidation()
Pingback: http://www.speedycarvaluation.com()
Pingback: how to get your ex girlfriend back()
Pingback: car insurance uk()
Pingback: electronic cigarette starter kit()
Pingback: Reverse Lookup()
Pingback: ecig()
Pingback: mobile bingo sites()
Pingback: human growth hormone booster()
Pingback: phentermine otc()
Pingback: wedding photographer seattle()
Pingback: http://www.supreme.courts.state.tx.us/ebriefs/07/07028415.pdf()
Pingback: 7 keto and hair loss()
Pingback: garcinia extract()
Pingback: electronic cigarettes japan()
Pingback: http://ecigre.tumblr.com()
Pingback: best e cigarettes()
Pingback: http://www.databytez.com/()
Pingback: modafinil australia()