گروه همکاران فضول محله، با قلبی سرشار از مهر و دوستی، فرا رسیدن نوروز کهن و باستانی، و سال نوین فرخنده ایرانی را به یکایک هم میهنان بزرگوار و پراز مهر در بند رژیم کشتارگر، و یا سرگردان در پهنه گیتی، صمیمانه و شادمانه شادباش می گوید، و آرزومند است سال جدید، سالی خجسته، و شادی بخش، پیروزی و بهروزی برای همگان، و سال آزادی و دموکراسی کشورمان ایران باشد.
آرزوی ما انیست که در سال نو فرخنده ایرانی، همه مردم از هرگروه سیاسی، قومی، و با ورهای دینی، دست به دست هم داده، و با نیروی توانای خود، اهریمن ها را از خانه و کشورمان بیرون رانیم، و حکومتی دموکراسی و سکولار در کشور پیاده کنیم. به امید همکاری و همراهی همگان.
نامه نوروزی عمو نوروز به بقیة الله امام دوازدهم(ع)
از چند ماه گذشته تاکنون، عمونوروز با نوشتن نامه هائی شماری از دشواری ها و مشکلات ملت خس وخاشاک را به عرض حضرت امام دوازدهم میرساند.
هم اکنون، عمو نوروز با فرارسیدن نوروز با ستانی و کهن تاریخمان، نامه شادی بخش خود را به درگاه امام زمان نوشته، و به درون چاه چند خران می اندازد:
با سلام و تحیات به پای گل آلود شما، قربانت گردم. ای کاش اجازه می فرمودید تا با عرقچین و قبای بلند خود، اندکی از خاک و گل اطراف پای مبارک را در آن ته چاه نمناک و مرطوب پاک می کردم.
ازاین که آقای خائنه ای ولی وقیح ازشما درخواست کردند تا ازچاه نجف و سامره به چاه چند خران (جمکران) تشریف بیاورید و تازمان پیش از ظهورتان دراین جا بمانید، از ایشان و شما سپاسگزاریم.
نخست، فرا رسیدن نوروز باستانی را که شما بدان توجه ندارید، و با آن دشمنید به ملت خس و خاشاک، و میکرب های اجتماعمان، شادباش، و به شما تسلیت می گویم.
به آگاهی اتان برسانم نوارنورانی که دو سال پیش به دور سرآقای انگلی نژاد در سازمان دول نیویورک به وجودآورده اید، اکنون ازکارافتاده و کار نمی کند. خواهشمند است ترتیبی اتخاذ فرمائید که لامپ های نوار ایشان نوسازی شود تا ایشان در حین پائین رفتن از چاه وملاقات باشما، با مشکلاتی روبرو نباشند.
قربانت بروم، دراین نامه نخست به بیان چند خبرورویداد می پردازم، آن گاه پرسش هائی ازسوی ملت خس وخاشاک ازحضورتان مطرح می کنم:
از آن جا که شما در ظهور خود تاکنون تاخیر داشته اید، حضرت خائنه ای امام چهاردهم و نایب بر حقتان، به جای شما توانسته اند گروه زیادی از ملت اراذل و اوباش و کتک خورده مسلمان شده را به کمک برادران کذب اللهی لبنان، فرستادگان حسن رذل الله، جان بر کفان همیشه حقوق بگیر هویجی ازپای در آورند، وقتل عام کنند.
چنانچه شما بیشتر در ظهور خود بازهم دیرکرد داشته باشید، گمان کنم که چیزی از ملت خس و خاشاک ایران به جای نماند، و شما ناچارخواهید بود باشمشیر بلند خود فقط ۶ میلیارد اراذل و اوباش دیگر کشورهای جهان را از پای درآورید.
واما پرسش ها؛
۱- قربانت بروم، شما در قانون اساسی که برای امت کذب الله تصویب فرمودید، مجازات دزدی برای بارنخستین بار، بریدن و قطع یک دست، و دردزدی های بعدی قطع یک پا ویا به طور زیگزاگ یک پا ویک دست می باشد.
حال در پاسخ این نامه بفرمائید که مجازات جد بزرگوارتان امام شماره ۸، که بدون گذرنامه معتبر به این کشور آمده، وبخش بزرگی از خاک این کشور به نام خراسان را به تصرف خود در آورده است، چیست؟. همین پرسش در مورد چند تن از بستگان دیگر شما مانند حضرت معصومه، شاه عبدالعظیم و شاه چراغ نیز مطرح است.
۲- نایب برحق شما حضرت امام خائنه ای تاکنون بیشتردارائی های من و ملت اراذل و اوباش را بالا کشیده وما می دانیم که برای مجازات ایشان، شما ترتیبی اتخاذ فرمودید که دست راست ایشان در کودکی به زیرگاری برود و چلاق شود. لطفا در پاسخ بفرمایید چرا به ایشان مانند هزارپا، دست و پای زیادی ندادید تا برای هر دزدی، یکی از صدها دست و یا پای ایران را قطع کنند، تا عدالت اجراء شود.
۳- هم چنین، همان گونه که پیامبر بزرگوار توانستند در چهل سالگی خود راپیامبر کنند، موفقت فرمایید تا فرزند گران قد ولی وقیح، یعنی ملا مجتبی که درای هیکل بی هنر بوده، و از رذل و پدسوختگی، و جنایت دست هیتلر، پینوشه و پدرش را از پشت بسته است، هم اکنون که در سن چهل و چند سالگی است که مانند جد بزرگوارشان ظهورکنند و به عنوان امام پانزدهم ونایب جنابعالی به جای پدرشان که شاه دزدشان و رئیس آدم کشان است، به تخت خلافت بنشینند.
حال پرسش ملت خس وخاشاک از شما این است با آن که ملا مجتبی همیشه به غارت گری و چپاول ثروت ملی از جمله دزدیدن و فرستادن۱.۶ میلیارد پوند به انگستان پرداخته اند، لازم است که چند دست و پای ایشان بریده شود؟.
۴- ضمناً بفرمائید که تکلیف دزدی های پی درپی نوکران و مداحان شما مانند دست در جانی، آکلت الله ها، مسواک یزدی، واعظ هوسی، مکار شیرازی، و یک هزار یال و کوپال و پشکل دیگر چه می شود؟. و این علی بابا وچهل دزدش، چند دست و پا باید داشته باشند که شما هربار برای هر دزدی، یکی از آنان را قطع نمائید؟.