هم میهنان، دوستان گرامی، خواهران، و برادران در بند، نوروزتان پیروز، سال نو اتان فرخنده باد.
ساعاتی بیش به آغاز سال نو نمانده. همه ما دلبستگان و عاشقان ایران در کنار سفره هفت سین نشسته ایم، و در عین شادی و خوشحالی از آغاز نوروز کهن و باستانی، یادگار نیاکانمان، در غم و اندوهی شگرف فرو رفته ایم:
غمی بزرگ و اندوهی بی پایان، برای پرپر شدن گلهای زیبای کشورمان، و به خاک و خون کشانده شدن آنان در زندان، خیابان، خانه، و یا در غریبی و سرگردانی.
غمی بزرگ و همدردی با مادران و پدران داغدار جوانان پاکباز میهن دوستی که به دست خونخواران رژیم در سال ۶۷ در زندان ها از پای در آمدند.
غمی جانسوز و جانگدازاز پر پر شدن فرزندان پاکباخته و دلاورمان در این ۳۲ سال جنایت مدام و پیگیر رژیم که می توان چهره هایی یادماندنی در چند ماه گذشته چون حامد نورمحمدی، صانع ژاله، محمد مختاری، زهرا بهرامی، و علی رضا پهلوی را در این جا به یاد آورد.
غمی بزرگ، و تأثری فراوان، برای خجالت و شرم مادران، و پدرانی که در این شب عیدی نتوانسته اند با خرید پوشش نو، و هدیه عید، کودکانشان را خوشحال و شادمان سازند.
غمی جانفرسا و عذاب آور از ستم، و ظلم و شکنجه ای که مورد هم میهنان در بندمان، مانند ارژنگ داودی، نسرین ستوده، منصور اصانلو، آیت الله کاظمینی، امیر انتظام، حشمت الله طبرزدی، بهاره هدایت، میرحسین موسوی و همسرشان، و مهدی کروبی و همسرشان، وصدها و هزاران زندانیان در بند روا می شود، و این انسان های گرامی و ارجمند، به جای نشستن بر سر سفره هفت سین با خانواده خود، در سیاهچال اهریمننان به سختی زنده هستند، ولی زندگی نمی کنند، بر روح و جان ما سنگینی می کند، و ما را ازنفس کشیدن باز می دارد.
غمی دیگر برای چند میلیون انسان های آواره و سرگردان پهنه گیتی که نتوانستند ظلم و جور رژیم کشتارگر را بیش از آن به جان بخرند، و در معرض نابودی و نیستی باشند.
و سر انجام، غمی بزرگ و جان گداز از رنج و اندوه ۷۰ میلیون هم میهنان در بندمان، که کمترین حق انسان بودن را ندارند.
در هرحال، پایان شب سیه، سپید است، و اهریمن جاودانی نیست. با تلاش پیگیر و نستوه ملت جان برکف ایران، می توان شادمان و خرسند بود، که سال فرخنده نو ایرانی، سال نابودی و به خاکستر نشستن اهریمنان، و دشمنان سرزمینمان باشد.
با درود بی پایان، و آرزوی بهروزی و شادمانی برای هریک از شما عزیزان.