بهاری که با وجود باغبانان پر غرض، سبزه های آن به پژمردگی و زردی گرایید ۳

دوباره روحیه گرفته بودیم، دوباره شور و نشاط و شادابی به اردوگاه های سبزمان برگشته بود، دوباره دست های یکدیگر را گرفته بودیم و چشم های مان انتظار دیدن فرو ریخته شدن مقر خلافت را می کشیدند، دوباره قدم به خیابان ها گذاشتیم و شجاعانه به جنگ با مزدوارن و سگان ولایت وقیح پرداختیم، دوباره میلیونی بودیم، پس چه شد که کار به اینجا رسید؟. ریشه ی درد کجاست؟.

۱۴ فروردین (دیروز) به عنوان روز تظاهرات نامیده و برای آن تبلیغ شده است. آیا چه کسانی  بی مسئولیت در پشت پرده، این روزهای بی نام و نشان و گسترده را که عموماً روز کاری مردم است، جوان ها را به خیابان ها می کشند، و در برابر لشکر بی رحم و خونریز ولی وقیح قرار می دهند؟ تجربه گذشته نشان می دهد که خط مشی گروه سبز تا کنون کاملاً غلط و اشتباه بوده است.

۱۴ فروردین (دیروز) به عنوان روز تظاهرات نامیده و برای آن تبلیغ شده است. آیا چه کسانی بی مسئولیت در پشت پرده، این روزهای بی نام و نشان و گسترده را که عموماً روز کاری مردم است، جوان ها را به خیابان ها می کشند، و در برابر لشکر بی رحم و خونریز ولی وقیح قرار می دهند؟ تجربه گذشته نشان می دهد که خط مشی گروه سبز تا کنون کاملاً غلط و اشتباه بوده است.

با روش های غلط و نادرست پیشنهادی اصلاح طلبان که خواسته یا نا خواسته همواره بر طول عمر رژیم خودکامه ی خونخوار، افزوده اند و می افزایند و سعی دارند دموکراسی اسلامی را در قانون اساسی منحوس کشوری بگنجانند که نویسنده ی قانون اساسی اش، اقتصاد را برای خر دانسته!

با راه کارهای غلط گروه راه سبز امید و گروه فیس بوک بیست و پنجم بهمن ماه، بار دیگر جوانان ما را در خیابان ها به خاک و خون کشیدند، و ما تا خواستیم کاری بکنیم، دفاع از خود را نیز مخالف خط فکری جنبش خواندند.
نتیجه اش هم سه شنبه های اعتراض بود که باید آنرا سه شنبه های کتک و چماق نامید. چرا که هر سه شنبه، مردم به نشانه ی اعتراض و به دستور گروهی که هیچ مشخص نیست اعضای آن چه کسانی هستند و در صورت به بن بست رساندن جنبش، چه شخصی پاسخگوی این بی سیاستی ها و ندانم کاری هاست، بیرون رفتند و کتک خوردند و بازداشت شدند.

باید آفرین گفت بدین همه درایت و شایستگی این گروهک راه سبز امید و همه ی دست اندر کارانشان که با چه سرعتی، بار دیگر، آتش تند برخاسته از اعتراضات مردمی را به بیراهه کشانده و خاموش کردند و خود نیز سرهایشان را همچون کبک، زیر برف کرده اند و نه چیزی می شنوند و نه چیزی می بینند.

گروه فضول محلّه و بسیاری دیگر از فعّالین سیاسی بارها اعلام کردند که اکنون زمان تداوم تظاهرات، وآغاز اعتصاب های سراسری است. ولی دریغ از کوچکترین حمایت و اقدامی در این راه که بی شک می توانست کمر رژیم را با کمترین هزینه ی ممکن بشکند و مردم قدرت بیشتری پیدا می کردند.

باید گفت حیف از جوانان رشیدی همچون محمّد مختاری، صانع ژاله، کیارش آسا، سهراب اعرابی، محسن روح الامینی و ندا ها و شبنم ها و امیر ها که با سیاست و راه کارهای غلط این اصلاح طلبان که جنبش را از همان دو سال پیش مصادره کردند و خط قرمزی به دورش کشیدند و هر کس که دهان به اعتراض از سیاست پیش گرفته ی جنبش کرد، مزدور و غیر خودی نامیدند، وارد کارزار شدند و جانشان را برای آزادی ایران از دست دادند ولی افسوس به جای اینکه راه این عزیزان ادامه یابد، از نامشان استفاده های ابزاری می کنند.

جنبش سبز که در محاصره برنامه ریزان اصلاح طلبان، وابستگان رژیم اسلامی، و مزدوران فرصت طلب قرار گرفت است، با برنامه های از هم گسیخته و نا به جای خود جوانها را به کشتن می دهند. این تصویر که در صفحه ۲۵ بهمن فیس بوک جنبش سبز به چاپ رسیده، از کشته شدگان در راه آزادی ایران استفاده ابزاری نموده، و همه را شهیدان جنبش سبز نامیده است. آیا ندا آقاسلطان جنبش سبز بود؟. آیا این ۵۲ نفر جنبش سبز بودند؟ براستی جای خجالت و شرم است.

جنبش سبز که در محاصره برنامه ریزان اصلاح طلبان، وابستگان رژیم اسلامی، و مزدوران فرصت طلب قرار گرفت است، با برنامه های از هم گسیخته و نا به جای خود جوانها را به کشتن می دهند. این تصویر که در صفحه ۲۵ بهمن فیس بوک جنبش سبز به چاپ رسیده، از کشته شدگان در راه آزادی ایران استفاده ابزاری نموده، و همه را شهیدان جنبش سبز نامیده است. آیا ندا آقاسلطان جنبش سبز بود؟. آیا این ۵۲ نفر جنبش سبز بودند؟ براستی جای خجالت و شرم است.

جنبشی که مفسّری و تحلیل گریش به دست شومن ها افتاده باشد، جنبشی که سخنگویش آخوندی مانند کدیور تازی نژاد باشد که شعارهای مردم را سانسور کرده و بر عکس به گوش ملّت میرساند، جنبش سبزی که فیلسوف و روشن فکرش بشود دکتر سروشی که تا دیروز، خود خانه خراب کن و مزدور بوده و هیچ بعید نیست امروز نیز، همان آدم دیروز باشد که آن همه استاد فرهیخته ی دانشگاه را چه وقیحانه از کار بی کار کرد.

جنبشی که بزرگ و ادیبش مهاجرانی باشد که از پاکیزگی اقتصادی خامنه ای سخن می گوید، جنبشی که مردم به وجودش آوردند ولی امروز بزرگانش یادشان برود که جنبش برای مردم است و سراسر جنبش را حرف های در گوشی اردشیر امیر ارجمند و شرکاء پر کند، باید به حالش زار زار گریست!.

در حقیقت باید برای ۷۰ میلیون ایرانی مظلوم گریست که دربند طلسم اسلامی، و در بند دکانداران دین، و پشتیبانان مزدور آن یعنی کسانی که اتاق فکرشان در لندن است، و منشور ضد مردمی جنبش سبز را که مغایر خواستار قشر عظیمی از جامعه است را با همان طرز فکر قرون وسطایی شان، نوشته اند و منتشر نموده اند، گرفتار شده اند، و مزدوران دیگرشان در کنار کاخ سپید و باکینگهام، موس موس می کنند که دولت های چپاولگر غرب با رژیم از در سازش و آشتی در آمده، و دست به ترکیب آن نزنند.

اکنون گروه فیس بوکی بیست و پنجم بهمن ماه و گروه راه سبز امید مشغول صادر کردن تزهای مبارزاتی کودکانه ای هستند و به پشتوانه ی حمایتی که خود ما، مردم ایران، از ایشان کردیم، صاحب بلندگو شده اند و جنبش را به بیراهه کشانده اند.
اینان که معلوم نیست چند نفرند و نامشان چیست و تحصیلاتشان در چه سطحی است؟، هفتاد میلیون مردم ایران را به بازی گرفته اند و شرم نیز نمی کنند.

نکته ی دیگری که بسیار عذاب آور است، فقر فرهنگی مردم کشور ماست. این مردم، قدر هنر را نمی دانند و نمی توانند هنرمند و چماق دار را از هم جدا تشخیص دهند.
این مردم، برای ساعتی خندیدن، به خون پاک همه ی کشته شدگان راه آزادی خیانت کرده و می کنند، دریغ از اینکه متوجه شوند دارند به خودشان می خندند و سوژه ی مضحک فیلم مسعود ده‌نمکی، حماقت همین مردم است، ولی کو گوش شنوا و چشم بینا؟.

از این مردمی که فیلم هنری و تحسین برانگیز آقای فرهادی را نادیده می گیرند و برای ریختن پول به شکم چماق داران و انصار حزب الله صف می کشند و برایشان سانس ویژه ی یک نیمه شب می گذارند، چه انتظاری می شود داشت؟

ما حتّی قدرت تحریم یک فیلم را نداریم و دم از براندازی حکومت می زنیم!. ما داریم بر سر قبری که مرده ای درونش نیست گریه می کنیم و خود نیز به این امر واقفیم. آن وقت آقایان به جای متحد ساختن مردم و روشنگری و اطلاع رسانی، در حال دعوا بر سر رژیم آینده ی این مملکتند!.

هموطن عزیزی که این نگاشته را می خوانی، درد ما و مردم ما، درد فرهنگی است، ما زخم خورده ی خزعبلات آخوندی هستیم و تا ریشه ی این آخوند را از افکار مردم نکنیم، عمارت خیابان پاستور ولی وقیح، از جایش تکان نخواهد خورد.

در خیابان ها جوانان فریاد « مرگ بر دیکتاتور»، « مرگ بر اصل ولایت وقیح»، و «آزادی، دموکراسی و سکولاریسم»، می زنند، آن وقت نمایندگان جنبش سبز، و فرصت طلبان درون جنبش می خواهند حکومت اسلامی نیمه بند را همچنان نگاه دارند. قضاوت آن، با مردمی ایران است.
  • jodayy.talabi.rousi

    سخنان تند بارزانی علیه اردوغان و سپاه

    http://www.iranpressnews.com/source/207586.htm#

    امریکا ، انگلیس ترکیه ، عراق ، ایران میخواهند کردستان عراق جزیی از عراق بماند
    اسرائیل میخواهد مستقل شود
    نظر روسیه چیست ؟
    نظر مارکسیست های روسی چیست ؟
    انها در سکوت هم ا زتوبره میخورند هم از آخور
    تاجایی که به نیروهای متحد اسرائیل و امریکا در عراق مربوط میشود ( بارزانی ها ) , مارکسیست های روسی و روسیه میخواهند عراق یک پارچه مثل ایران در چنگال آنها باشد و از امریکا و اسرائیل دور .
    اما از آنطرف همینها برای نیروهای تروریست کرد مثل پژاک و کردهای خلقی سوریه تلاش میکنند که ترکیه و سوریه تجزیه شده و بخش سوری از متحد بعثی فروپاشیده اسد تبدیل شود به متحد ایدیولوژیک مارکسیست روسی در اختیار روسیه و علیه امریکا و ترکیه
    مارکسیست های روسی که همیشه اشک میریزند برای فروپا شیدن بالکان و کوچک شدن قلمرو صرب های متحد روسیه که در نسل کشی جهانی را به وحشت انداختند هم مسیحیان کروات و هم مسلمانان بی آزار بوسنی را بی نصیب نگذاشتند . تا آنکه کلینتون آمد و در بی عملی و وسواس اروپای ناتوان ، کار صربها را یکسره و جنایت کار علیه بشریت میلوشویچ را به زیر کشید . اگر چه بعد ها مسلمانان ابله دنبال روسیه رفتند و اسد و دا عش و ضد آمریکایی گری و نمک دان شکستند . اما بوسنی همیشه دور از آنها و تروریسم اسلامی ماند .

    اینجا اما مارکسیست های روسی و روسیه از استاندارد دوگانه استفاده کرده و جدایی طلبی بخشی از کردها را به شرط آنکه کنترل اوضاع در دست تروریست های آنها باشد حتا اگر به کمک امریکا و غرب بتوانند حاضرند کشورهای عربی و ترکی و پارسی را تکه پاره کنند .
    سوال همیشگی این است ؟
    چرا بارزانی نمی تواند مستقل شود اما پژاک و کومله و حزب دموکرات کردستان و یگان مدافع خلق که همه روسی هستند میتوانند ؟
    چرا بوسنی و کرواسی و کوزوو نباید از کشور من در آوردی یوگسلاوی جدا شوند اما کردهای تروریست و تروریست های شرق اوکراین میتوانند

  • adress ahye avazy marxist rous

    بنی صدر: رفسنجانی، خامنه ای را بخاطر ضعیف بودنش رهبر کرد تا مثل موم در دستش باشد

    http://news.gooya.com/2018/01/post-10972.php

    اعتراضات؛ واکنش به یادداشت اصغر فرهادی

    http://www.iranpressnews.com/source/210805.htm

    —————————————————————————–

    بنده علیرغم تفاوت نظر فاحش با بسیاری از روشنفکران ، سیاستمداران ، هنرمندان ، نویسندگان ، اقتصاد دانان ایرانی برای برخی از آنها عمیقا احترام قائلم . حتما متوجه شده اید که بنده حتا کسانی که مارکسیست بوده اند و مجیز گوی رفسنجانی و یا موسوی , مثل زیبا کلام و یا کورش گلنام , و جلال ال احمد را هم ستوده ام فقط به این دلیل که مثل بقیه مارکسیست های روسی خودشان را به خریت نزده و گوش باز کرده و علت اصلی رنج تاریخی که بر ما میرود را بدون ترس از پوتین و حزب خائن توده و فدایی و کمونیست های روسی دیگر عنوان کرده اند . “مواضع ناسیونالیستی مبتنی بر بازار آزاد و توسعه پایدار و سیاست خارجی مبتنی بر همکاری و هم سویی با امریکا و اسرائیل بنده ” با هیچ یک از این آقایان هم خوانی ندارد . حتا با شخص رضا پهلوی و شهبانوی گرامی . بدیهی است که با مصدق نیز که بی شک قهرمان بزرگ این ملت بوده و هست و ممکن است در آینده نیز باشد ، هم خط نیستم . این بگفتم تا آنچه بعدا میگویم خالی از شائبه زنده باد مرده باد باشد .
    بنی صدر بدون شک یکی از مظاهر حق گویی ، صریح و رک گویی ، حمایت از حقوق مردم ، آزادی بیان ، و استقلال ملی است . مذهبی بودن او مادامی که با سیاست های فوق مخلوط نشود مثل مسیحی بودن ترامپ و اوباما از نظر سیاسی بلا اشکال است .
    در اینجا نیز او حق کلام را به جا آورده و بنده میخواهم نظر خودم را به ان اضافه کنم .
    رفسنجانی درست مثل بختیار یک فرصت طلب ، ماکیاولیست بی شرف بود که کشور ، مردم ، دین ادعایی خودش ، فرزندانش را به جاسوس روسیه کیانوری فروخت . همه کارهای او برای حاکم کردن یک رژیم بعثی اسلامی روسی بود مدام العمر که خودش را در انتها یک صدام ، قذافی ، اسد ، ناصر ، کم جنگ ، … تصور میکرد . درست نقطه مقابل او بهشتی بود که او خودش را در یک سیستم مذهبی هم سو با بدون ستیز با غرب شاه جدیدی میدید . هر دوی آنها برای رسیدن به هدف از یک عنصر کم اهمیت بالا کشیده شده برای سر پل شدن استفده میکردند . بهشتی رجایی را جلو انداخت که فقط در حد یک پنبه زن دوره گرد بود . رفسنجانی خامنه ای را جلو انداخت که در حد یک روضه خوان بود در میان روحانیت و حتا نزدیکان خمینی ( خودش هم ادعایی نداشت ، مثل رجایی بی ادعا بود اما بعدا امر به او مشتبه شد با مسیح خواندن او توسط پوتین و حمایت توده ایها و فدایی ها )
    هر دوی اینها قربانی توهم خودشان شدند چون هرگز به این فکر نکردند که در جهان امروز هیچ قدرت بلا منازعی مدام العمر نمی شود مگر اینکه عروسک کوکی کامل روسیه باشد . روسیه هر دوی آنها را مثل دستمال کاغذی استف
    استفاده شده فرستاد جایی که لیاقت آنرا داشتند .
    و اما مردم ایران فارغ از همه این بازیها که حد اقل یکصد سال است توسط خیمه شب بازان هزار چهره مارکسیست روسی در تئاتر سیاسی روی صحنه مملکت ما ایران در جریان است ، بیرون آمدند و بسیار هشیارانه بر پوزه ای دریوزگان و بوزینه های سیاسی روسی کوبیدند :
    سوریه را رها کن فکری به حال ما کن
    فلسطین و رها کن فکری به حال ما کن
    نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران
    ما اریایی هستیم عرب نمی پرستیم
    روحت شاد رضا شاه
    نه شرقی ، نه غربی ، جمهوری ایرانی
    مرگ بر روسیه
    انقدر این زلزله پر قدرت بود که مدت یک هفته همه مارکسیست های روسی به همراه رهبر روس پناه و سپاه قزاق روس و همه جناح های روسی رژیم شوکه بودند .
    حالا رفته رفته مزدوران روسی کون گشاد روسی شان را دارند هم میکشند
    تا باز همان مزخرفات را با آهنگ دیگری تکرار کنند . مخصوصا که خیال میکنند که جنبش فروکش کرده . در حالیکه این جنبش در مغز مردم نهادینه شده و با بالا و پایی شدن نمیمیرد .
    حتا د رمیان سلطنت طلبان که مورد اقبال مردم ایران هستند و شانس بالایی دارند یک مشت توده ای مزدور که ناشناس تر هستند فرستاده اند تا با ظاهر سلطنتی روسیه را از زیر ضربه خارج کنند حتا اگر سوریه و ملاها را فدا کنند . یکی از همین مزدوران از کیهان مارکسیست روسی زمان شاه آمده به ملی تی وی با یک بیسوادی که حرف روزانه اش را نمیتواند بزند شوی سیاسی راه انداخته اند که شاه را انگلیس ! برد . تا حالا میگفتند امریکا ! اما حالا به نیروی ترامپ و قدرت بلدوزری او نیاز دارند که اگر ملاها رفتند سازمانهای تروریستی کرد و ترک جای آنرا بگیرند . در داخل هم چون ملت با مارکسیسم و روسیه و اعراب دشمنی فراموش نشدنی ژنیتیکی دارند ، یک مرده رسوای جاسوس و خیانت کار به نام بختیار را علم کرده اند تا بنی صدر را بکوبند . مارکسیست های روسی وحشت کامل دارند از اتحاد نیروهای اپوزیسیون واقعی ( رضا پهلوی ، بنی صدر ، مجاهدین خلق ) .
    سوال این است . اگر بدون هیچ مدرک و سند سیاسی و دلیل عقلی میگفتید که امریکا شاه را برد و مردم آنرا نخریدند و بیشتر هوادار شاه و امریکا شدند و دشمن روسیه و اعراب روسی ! اگر حالا یک روضه روسی جدید شروع کرده اید و نر در میان سلطنت طلبان خارج از کشور تبلیغ میکنید ، چه گونه است که حمایت روسیه که امروز در سازمان ملل علیه جنبش همین مردم و همین سلطنت طلبان خارج اتفاق افتاد را نمی کوبید ؟
    هر سلطنت طلبی که به روسیه و حمایت ان از ملاها انتقاد و حمله نکند شک نکنید ، مامور ولی فقیه و روسیه است و مارکسیست روسی یا اسلامی روسی . تردید نکنید
    حتا اگر محمود قربانی باشد یا سرلشگر زمان شاه یا باقر پرهام ، یا شهرام همایون ، تا چه رسد به اصغر فرهادی ، بهزاد کریمی ، رئیس دانا ، زر افشان ، عمویی.
    بنده به خانم نیکی هیلی که از میان پارازیت های پر سر و صدای مارکسیست های روسی و روسیه ، پیام اصلی انقلاب ناسیونالیستی مردم ایران را (که با نهضت های جدید اولتراناسیونالیستی در انگلیس و امریکا و آلمان و فرانسه و روسیه و اتریش هم خوانی دارد )، گرفت و فریب مارکسیست های روسی و سایبر ژاندارم های پوتین را نخورد ، تبریک میگویم . مواظب این لشگر پوتین در غرب باشید . درست است که دموکرات ها بیهوده دنبال متهم کردن ترامپ رفتند و دخالت روسیه را به جای پذیرش شکست خودشان تبلیغ کردند . اما این به این معنی نیست که روسیه قدرت امریکا را و امنیت ملی آنرا تهدید نمیکند ، خواهان فروپا شاندن تئوریکی دموکراسی نیست ، خواهان سلطه بر جهان نیست ، دست به هر جنایتی نمیزند !
    امروز دشمن اصلی امریکا ، نه ملاها هستند ، نه کم جنگ ! اینها عددی نیستند . فروپاشی مصر و تونس و یمن و عراق و لیبی نشان داد که این خر مهره های روسی هیچ نیستند . ملاها هم با تحریم به شکست مفتضحانه افتادند و اوباما با زیرکی هر چه امتیاز توانست از آنها گرفت . آنها امروز حتا امکان نیش زدن ندارند .
    دشمن اصلی امریکا روسیه و چین هستند . بدون اینها نه ملایی میماند ، نه تروریستی زاییده میشود ، نه یاغی حکومتی مثل راکت من . به جای صرف نیرو و دلارهای امریکا در جنگ با معلول ! علت اصلی را هدف قرار دهید . آسانترین راه رام کردن سرکشان فاسد تحریم است . تحریم . تحریم . روسیه با تحریم فرو میریزد و چین با تهدید تحریم زانو میزند . من مطئنم که شما ها با تجربه گذشته به این مسائل واقفید . اما ترس ان دارم که عده ای آمریکایی بزدل با ابراز تاسف و جازدن های مسخره شما ها را از اهداف اصلی خودتان دور کنند و در میان مردم امریکا و غرب به کمک جاسوسان مارکسیست روسیه که همه جا نفوذ کرده اند حتا برخی رسانه ها و دانشگاه های آمریکایی و تنک تنک ها ، تردید و دودلی ایجاد کنند و برای پوتین چون نژاد پرست سفید و مذهبی مسیحی و دیکتاتور میلیاردر مافیایی است ، احساس همدردی کنند . فریب پوتین را نخورید . دموکرات ها هم باید دست از این ادعای دخالت فیزیکی پوتین در آرا بردارند ، اگر چه پوتین دلش میخواست و تلاش هم کرد اما از این عرضه ها ندارد . او یکی دوسال از ان راکت من بزرگتر است کمی هم بیشتر پول نفت دارد . همین . پوتین از اشتباهات استراتژیک آمریکائیان ممکن است بهره بگیرد ، اما عرضه و نیروی دخالت مستقیم ندارد .

  • russian game

    رسال نظر به عنوان مهمان

    آواتار
    adress ahye avazy marxist rous • یک ساعت پیش

    بنی صدر: رفسنجانی، خامنه ای را بخاطر ضعیف بودنش رهبر کرد تا مثل موم در دستش باشد

    http://news.gooya.com/2018/

    اعتراضات؛ واکنش به یادداشت اصغر فرهادی

    http://www.iranpressnews.co

    —————————————————————————–

    بنده علیرغم تفاوت نظر فاحش با بسیاری از روشنفکران ، سیاستمداران ، هنرمندان ، نویسندگان ، اقتصاد دانان ایرانی برای برخی از آنها عمیقا احترام قائلم . حتما متوجه شده اید که بنده حتا کسانی که مارکسیست بوده اند و مجیز گوی رفسنجانی و یا موسوی , مثل زیبا کلام و یا کورش گلنام , و جلال ال احمد را هم ستوده ام فقط به این دلیل که مثل بقیه مارکسیست های روسی خودشان را به خریت نزده و گوش باز کرده و علت اصلی رنج تاریخی که بر ما میرود را بدون ترس از پوتین و حزب خائن توده و فدایی و کمونیست های روسی دیگر عنوان کرده اند . “مواضع ناسیونالیستی مبتنی بر بازار آزاد و توسعه پایدار و سیاست خارجی مبتنی بر همکاری و هم سویی با امریکا و اسرائیل بنده ” با هیچ یک از این آقایان هم خوانی ندارد . حتا با شخص رضا پهلوی و شهبانوی گرامی . بدیهی است که با مصدق نیز که بی شک قهرمان بزرگ این ملت بوده و هست و ممکن است در آینده نیز باشد ، هم خط نیستم . این بگفتم تا آنچه بعدا میگویم خالی از شائبه زنده باد مرده باد باشد .
    بنی صدر بدون شک یکی از مظاهر حق گویی ، صریح و رک گویی ، حمایت از حقوق مردم ، آزادی بیان ، و استقلال ملی است . مذهبی بودن او مادامی که با سیاست های فوق مخلوط نشود مثل مسیحی بودن ترامپ و اوباما از نظر سیاسی بلا اشکال است .
    در اینجا نیز او حق کلام را به جا آورده و بنده میخواهم نظر خودم را به ان اضافه کنم .
    رفسنجانی درست مثل بختیار یک فرصت طلب ، ماکیاولیست بی شرف بود که کشور ، مردم ، دین ادعایی خودش ، فرزندانش را به جاسوس روسیه کیانوری فروخت . همه کارهای او برای حاکم کردن یک رژیم بعثی اسلامی روسی بود مدام العمر که خودش را در انتها یک صدام ، قذافی ، اسد ، ناصر ، کم جنگ ، … تصور میکرد . درست نقطه مقابل او بهشتی بود که او خودش را در یک سیستم مذهبی هم سو با بدون ستیز با غرب شاه جدیدی میدید . هر دوی آنها برای رسیدن به هدف از یک عنصر کم اهمیت بالا کشیده شده برای سر پل شدن استفده میکردند . بهشتی رجایی را جلو انداخت که فقط در حد یک پنبه زن دوره گرد بود . رفسنجانی خامنه ای را جلو انداخت که در حد یک روضه خوان بود در میان روحانیت و حتا نزدیکان خمینی ( خودش هم ادعایی نداشت ، مثل رجایی بی ادعا بود اما بعدا امر به او مشتبه شد با مسیح خواندن او توسط پوتین و حمایت توده ایها و فدایی ها )
    هر دوی اینها قربانی توهم خودشان شدند چون هرگز به این فکر نکردند که در جهان امروز هیچ قدرت بلا منازعی مدام العمر نمی شود مگر اینکه عروسک کوکی کامل روسیه باشد . روسیه هر دوی آنها را مثل دستمال کاغذی استف
    استفاده شده فرستاد جایی که لیاقت آنرا داشتند .
    و اما مردم ایران فارغ از همه این بازیها که حد اقل یکصد سال است توسط خیمه شب بازان هزار چهره مارکسیست روسی در تئاتر سیاسی روی صحنه مملکت ما ایران در جریان است ، بیرون آمدند و بسیار هشیارانه بر پوزه ای دریوزگان و بوزینه های سیاسی روسی کوبیدند :
    سوریه را رها کن فکری به حال ما کن
    فلسطین و رها کن فکری به حال ما کن
    نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران
    ما اریایی هستیم عرب نمی پرستیم
    روحت شاد رضا شاه
    نه شرقی ، نه غربی ، جمهوری ایرانی
    مرگ بر روسیه
    انقدر این زلزله پر قدرت بود که مدت یک هفته همه مارکسیست های روسی به همراه رهبر روس پناه و سپاه قزاق روس و همه جناح های روسی رژیم شوکه بودند .
    حالا رفته رفته مزدوران روسی کون گشاد روسی شان را دارند هم میکشند
    تا باز همان مزخرفات را با آهنگ دیگری تکرار کنند . مخصوصا که خیال میکنند که جنبش فروکش کرده . در حالیکه این جنبش در مغز مردم نهادینه شده و با بالا و پایی شدن نمیمیرد .
    حتا د رمیان سلطنت طلبان که مورد اقبال مردم ایران هستند و شانس بالایی دارند یک مشت توده ای مزدور که ناشناس تر هستند فرستاده اند تا با ظاهر سلطنتی روسیه را از زیر ضربه خارج کنند حتا اگر سوریه و ملاها را فدا کنند . یکی از همین مزدوران از کیهان مارکسیست روسی زمان شاه آمده به ملی تی وی با یک بیسوادی که حرف روزانه اش را نمیتواند بزند شوی سیاسی راه انداخته اند که شاه را انگلیس ! برد . تا حالا میگفتند امریکا ! اما حالا به نیروی ترامپ و قدرت بلدوزری او نیاز دارند که اگر ملاها رفتند سازمانهای تروریستی کرد و ترک جای آنرا بگیرند . در داخل هم چون ملت با مارکسیسم و روسیه و اعراب دشمنی فراموش نشدنی ژنیتیکی دارند ، یک مرده رسوای جاسوس و خیانت کار به نام بختیار را علم کرده اند تا بنی صدر را بکوبند . مارکسیست های روسی وحشت کامل دارند از اتحاد نیروهای اپوزیسیون واقعی ( رضا پهلوی ، بنی صدر ، مجاهدین خلق ) .
    سوال این است . اگر بدون هیچ مدرک و سند سیاسی و دلیل عقلی میگفتید که امریکا شاه را برد و مردم آنرا نخریدند و بیشتر هوادار شاه و امریکا شدند و دشمن روسیه و اعراب روسی ! اگر حالا یک روضه روسی جدید شروع کرده اید و نر در میان سلطنت طلبان خارج از کشور تبلیغ میکنید ، چه گونه است که حمایت روسیه که امروز در سازمان ملل علیه جنبش همین مردم و همین سلطنت طلبان خارج اتفاق افتاد را نمی کوبید ؟
    هر سلطنت طلبی که به روسیه و حمایت ان از ملاها انتقاد و حمله نکند شک نکنید ، مامور ولی فقیه و روسیه است و مارکسیست روسی یا اسلامی روسی . تردید نکنید
    حتا اگر محمود قربانی باشد یا سرلشگر زمان شاه یا باقر پرهام ، یا شهرام همایون ، تا چه رسد به اصغر فرهادی ، بهزاد کریمی ، رئیس دانا ، زر افشان ، عمویی.
    بنده به خانم نیکی هیلی که از میان پارازیت های پر سر و صدای مارکسیست های روسی و روسیه ، پیام اصلی انقلاب ناسیونالیستی مردم ایران را (که با نهضت های جدید اولتراناسیونالیستی در انگلیس و امریکا و آلمان و فرانسه و روسیه و اتریش هم خوانی دارد )، گرفت و فریب مارکسیست های روسی و سایبر ژاندارم های پوتین را نخورد ، تبریک میگویم . مواظب این لشگر پوتین در غرب باشید . درست است که دموکرات ها بیهوده دنبال متهم کردن ترامپ رفتند و دخالت روسیه را به جای پذیرش شکست خودشان تبلیغ کردند . اما این به این معنی نیست که روسیه قدرت امریکا را و امنیت ملی آنرا تهدید نمیکند ، خواهان فروپا شاندن تئوریکی دموکراسی نیست ، خواهان سلطه بر جهان نیست ، دست به هر جنایتی نمیزند !
    امروز دشمن اصلی امریکا ، نه ملاها هستند ، نه کم جنگ ! اینها عددی نیستند . فروپاشی مصر و تونس و یمن و عراق و لیبی نشان داد که این خر مهره های روسی هیچ نیستند . ملاها هم با تحریم به شکست مفتضحانه افتادند و اوباما با زیرکی هر چه امتیاز توانست از آنها گرفت . آنها امروز حتا امکان نیش زدن ندارند .
    دشمن اصلی امریکا روسیه و چین هستند . بدون اینها نه ملایی میماند ، نه تروریستی زاییده میشود ، نه یاغی حکومتی مثل راکت من . به جای صرف نیرو و دلارهای امریکا در جنگ با معلول ! علت اصلی را هدف قرار دهید . آسانترین راه رام کردن سرکشان فاسد تحریم است . تحریم . تحریم . روسیه با تحریم فرو میریزد و چین با تهدید تحریم زانو میزند . من مطئنم که شما ها با تجربه گذشته به این مسائل واقفید . اما ترس ان دارم که عده ای آمریکایی بزدل با ابراز تاسف و جازدن های مسخره شما ها را از اهداف اصلی خودتان دور کنند و در میان مردم امریکا و غرب به کمک جاسوسان مارکسیست روسیه که همه جا نفوذ کرده اند حتا برخی رسانه ها و دانشگاه های آمریکایی و تنک تنک ها ، تردید و دودلی ایجاد کنند و برای پوتین چون نژاد پرست سفید و مذهبی مسیحی و دیکتاتور میلیاردر مافیایی است ، احساس همدردی کنند . فریب پوتین را نخورید . دموکرات ها هم باید دست از این ادعای دخالت فیزیکی پوتین در آرا بردارند ، اگر چه پوتین دلش میخواست و تلاش هم کرد اما از این عرضه ها ندارد . او یکی دوسال از ان راکت من بزرگتر است کمی هم بیشتر پول نفت دارد . همین . پوتین از اشتباهات استراتژیک آمریکائیان ممکن است بهره بگیرد ، اما عرضه و نیروی دخالت مستقیم ندارد .