برما است که از زندانیان سیاسی زیر شکنجه، مانند ارژنگ داودی حمایت کنیم ۱۵

آقای ارژنگ داودی، ایرانی میهن پرستی که تاکنون با همه اهانت ها، و شکنجه های رژیم مرگبار ولی وقیح در برابر آنان سر فرود نیاورده، و همچنان با وجود زخم و نارسایی و ناتوانی جسمی، راستانه در برابر گروه جهل و جنایت آخوندها ایستاده   است.

آقای ارژنگ داودی، ایرانی میهن پرستی که تاکنون با همه اهانت ها، و شکنجه های رژیم مرگبار ولی وقیح در برابر آنان سر فرود نیاورده، و همچنان با وجود زخم و نارسایی و ناتوانی جسمی، راستانه در برابر گروه جهل و جنایت آخوندها ایستاده است.

مثال معروفی داریم که میگه؛ «شکم سیر یادش از گرسنه نیست»، ما ملت راحت طلبی هستیم. همین که خودمان در آسایشیم، عزیزانمان در بند دیوان را پاک فراموش می کنیم. گویا ما شعر معروف سعدی بزرگوار؛ «بنی آدم اعضای یک پیکرند، چو در آفرینش ز یک گوهرند…» را از یاد برده ایم، و یا بدان اعتقادی نداریم.
رژیم ضحاک آخوندی، با به بند گرفتن نازنینان میهنمان، که برای آسایش و زندگی بهتر همه ما، و آزادی و سربلندی کشورمان، از جان خود مایه گذاشتند، و با رژیم غیر انسانی اسلامی چالش کردند، اکنون در سیاهچال ها، همواره با شکنجه جسمی و روانی روبرو هسنتد.

این هم میهنان پاکباز و فداکار ما، لحظات عمر خود را در رنج و شکنجه می گذرانند، آزادی بیان و هرگونه جنبشی از آنان گرفته شده است. آنان دسته جمعی در اطاقک های کوچک زندان اوین و رجایی شهر، و یا صدها زندانی های گمنام رژیم پربرکت اسلامی، در یک فضای محدود، و غیر بهداشتی، امکان جابه جا شدن ندارند، و حتی نمی توانند از تنها دستشویی وحمام آن جا آزادانه استفاده کنند. هرگونه حرکت، جنبش، و حرف زدنشان نیز با بد بینی، و شک و تردید تلقی می شود.

رابطه عزیزان زندانی ما با دنیای بیرون، تقریباً از میان رفته است، و هرگونه تماسی با دیگران، غیر ممکن است. زندان های رژیم اسلامی، آدمی را به یاد فراموش خانه های پیش از تاریخ می اندازد، که زندانی را درون یک سردابه بسته که با بیرون منفذی نداشته است، در حقیقت چال می کردند. روزی یک بار، مقداری مواد خوراکی که بی شباهت به خوراک گاو و سگ و اسب نبود، از روزنه ای به درون آن سلول سربسته می گذاشتند، و کاری به آن موجود زنده نداشتند، تا روزی که دیگر دست به آن مواد به اصطلاح خوراکی زده نشود، و نشانه آن بود که زندانی مرده است، و می بایست پیکر لاغر و نحیف بوگرفته اش را از آن سردابه بیرون برد، و اتاق مرگ را برای محکوم دیگری آماده نمود.

برنامه رژیم کشتار اسلامی اینست که زندانیان سیاسی را آن چنان زیر شکنجه تن و روان جای دهد، که شخصیت و کرامت انسانی او کاملاً از میان رفته، مانند کنیزان و برده های پیش از تاریخ، به دست و پای آخوند بیافتند، و به گریه و التماس پردازند، تا بلکه در بارگاه خلافت ولی وقیح، و نوکرانش، مورد عفو و آمرزش قرار گیرند، و جانشان نیمه سالم از معرکه به در رود.

زندانیان سیاسی بیشمار، در این فراموش خانه های بی شمار رژیم، آن چنان زیاد و ناگفتنی است، که ما تنها با نام عده ای از این گرامیان آشنا هستیم.
ما در این جا به شرح زندگی آقای ارژنگ داودی که یکی از صدها زجر کشیدگان در بند رژیم است، می پردازیم.

اکبر محمدی، یکی از صدها چهره تابناک تاریخ کنونی کشورمان است که با رژیم جهل و جنایت ولایت وقیح به چالش و مبارزه پرداخت، و پس از ماهها شکنجه و آزار مزدوران رژیم، در زیر دست این خونخواران جان داد. یاد ایشان، و دیگر عزیزان، همیشه گرامی باذ.

اکبر محمدی، یکی از صدها چهره تابناک تاریخ کنونی کشورمان است که با رژیم جهل و جنایت ولایت وقیح به چالش و مبارزه پرداخت، و پس از ماهها شکنجه و آزار مزدوران رژیم، در زیر دست این خونخواران جان داد. یاد ایشان، و دیگر عزیزان، همیشه گرامی باذ.

شرح زندگی آقای ارژنگ داودی
آقای ارژنگ داودی، این هم میهن مبارز درسال ۱۳۳۲ در آبادان به دنیا آمد. پس از گرفتن دیپلم دبیرستان، به آمریکا رفت، ولیسانس مهندسی مکانیک وفوق لیسانس در رشته مدیریت صنعتی را ازدانشگاه تگزاس گرفت.

در اواخر حکومت شاه،  ارژنگ از جمله دانشجویان فعال در “کنفدراسیون دانشجویان ایرانی” قبل از انقلاب بود. پس از انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و در وزارت نفت مشغول به کار شد. ولی خیلی زود متوجه انحراف از آرمانهای انقلاب در رهبران آن گردیده و به جمع معترضان به افراطی گریهای انقلابیون پیوست و از وزارت نفت اخراج شد.
از آن پس مجتمع آموزشی با عنوان “پرتو حکمت” که موسسه ای غیر دولتی و غیر انتفاعی بود تاسیس کرد و به تربیت نسل جدید مبارزان در پوشش این مرکز پرداخت.

ارژنگ در آبانماه ۱۳۸۲ خورشیدی، دستگیر، و تحت شدیدترین شکنجه ها در سلولهای انفرادی زندان ”۳۲۸” سپاه پاسداران، بند دو الف قرار گرفت.
در این دوران ۸ سال زندانی بودن، ارژنگ بر اثرشکنجه های رژیم، بخشی از بینایی و شنوایی خود را از دست داد. اما همچنان به مقاومت قهرمانانه اش در راه دشوار آزادی ادامه می دهد.

سرانجام، دادگاه شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، از سوی قاضی حسن زارع دهنوی (حداد)، ارژنگ را به پانزده سال زندان تعزیری، پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی، انفصال دائم از مدیریت “مجتمع آموزشی فرهنگی پرتو حکمت”، ۷۴ ضربه شلاق و تبعید به زندانهای جنوب کشور محکوم شد.
اتهام ارژنگ “تاسیس و هدایت جنبش آزادی ایرانیان””نوشتن مانیفست ضد نظام جمهوری اسلامی”، توهین به رهبری و بنیانگذار جمهوری اسلامی و مسولین نظام و روحانیون”، توهین به مقدسات ، و همکاری با خبر نگار کانادایی جین کوکان برای ساخت فیلم ”ایران ممنوع” می باشد.

ارژنگ داودی، در سال گذشته پس از۶۴ روز اعتصاب غذا، به کوما coma رفت،  و او را به بهداری زندان بردند.
از آن جا که رژیم همواره در پی نابودی این پیکارگران است، بدبختانه انتظار می رود که سرنوشت این انسان والاتبار،  و هم چنین شماری دیگر از زندانیان ناشناخته در شرایط کنونی با از دست دادن سلامت و تندرستی کامل، و یا به مرگ آنان پایان یابد.
در هرحال، یاد و خاطره  این عزیزان،ویاهمانند زنده یاد ترانه موسوی، اکبر محمدی، و زنده یاد ولی‌الله فیض مهدوی، نزد ما  همیشه جاودانه است.

آقای داودی، به چند دلیل زیر در وصیت خود خواسته است که پیکرش را پس از مرگ بدون دستخوردگی  به آمریکا بفرستند: ۱-دلیل وصیت آنست که اطمینان ندارد  از دست جانیان رژیم جان سالم دربرد. ۲-ایشان خواسته است که  پیکرش دست نخورده  به آمریکا فرستاده شود، تا در آن جا  با کالبد شکافی، شکنجه هایی که بر ایشان وارد شده، بررسی و شناخته شود.۴- ایشان خواسته است که پیکرش حتی به فامیل داده نشود. به دلیل آن که ممکن است رژیم بر فامیلشان نفود کند، و بدون تشریح درست و واقعی به خاک سپارند. 

آقای داودی، به چند دلیل زیر در وصیت خود خواسته است که پیکرش را پس از مرگ بدون دستخوردگی به آمریکا بفرستند: ۱-دلیل وصیت آنست که اطمینان ندارد از دست جانیان رژیم جان سالم دربرد. ۲-ایشان خواسته است که پیکرش دست نخورده به آمریکا فرستاده شود، تا در آن جا با کالبد شکافی، شکنجه هایی که بر ایشان وارد شده، بررسی و شناخته شود.۴- ایشان خواسته است که پیکرش حتی به فامیل داده نشود. به دلیل آن که ممکن است رژیم بر فامیلشان نفود کند، و بدون تشریح درست و واقعی به خاک سپارند.

  • Alone

    یعنی چه جوری نامه نوشتند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    میشه توضیح بدید

    • اگر منظورتان نوشتن وصیت نامه است، می توان آن را نوشت و یواشکی به دست فامیل و یا بازدید کننده ای از زندان داد. این کار دشوار، ولی امکان پذیر است.

  • Alone

    یعنی چه جوری نامه نوشتند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    میشه توضیح بدید

    • اگر منظورتان نوشتن وصیت نامه است، می توان آن را نوشت و یواشکی به دست فامیل و یا بازدید کننده ای از زندان داد. این کار دشوار، ولی امکان پذیر است.

  • Alone

    یعنی چه جوری نامه نوشتند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    میشه توضیح بدید

  • Alone

    یعنی چه جوری نامه نوشتند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    میشه توضیح بدید

    • اگر منظورتان نوشتن وصیت نامه است، می توان آن را نوشت و یواشکی به دست فامیل و یا بازدید کننده ای از زندان داد. این کار دشوار، ولی امکان پذیر است.

  • Sahameddin Amir Ghiassi

    سو استفاده از تفرقه های مردم خاورمیانه توسط ابرقدرتها و کشورهای پیشرفته تر؟

    مردم کشور های خاورمیانه متاسفانه با تفرقه درګیرند و از این تفرقه ها دولتهای مثلا پیشرفته کمال سو استفاده ها را میکنند و دیوانه ګانی که مثلا رهبر و یا دیکتاتورهستند مستقیم و یا غیر مستقیم آدمکهای آنان میباشند یا از راه خریت محض در راه خواسته آنان حرکت میکنند ویا برنامه به آنان دیکته میشود بیش از سی میلیون از مردم خاورمیانه در غرب زندګی میکنند که اکثر آنان تحصیکرده های آن کشورهاهستند برخی از آنان در سمت های بالا مشغول خدمت به اربابان هستند و بعضی دیګر در کارهای بیهوده تیزهوشان خاورمیانه ای بجای اینکه کشورهای خودشان را بسازند و رونق بدهند در استخدام اربابان هستند. اربابانی که حتی به طبقه متوسط و فقیر خود هم رحمی ندارند و یکسره میلیاردها ثروت نجومی به جیب یک مشت شیادان بسیار باهوش میرود کسانیکه که شرکتهای بیمه و سایر شرکتهای بسیار سود آور را تاسیس کرده اند و مالهای مردم عادی حتی کشور خودشان را هم غارت میکنند. در کشورهای ما تبعیض تعصب و خرافه ها و جهل را میدان میدهند تا ما را بیشتر و بهتر آواره و سرکوب کنند ما که در کشورهای خودمان شهروندان درجه دو هستیم در کشورهای پیشرفته هم در همان مقام باقی خواهیم ماند اګر چه ظاهرا اینطور دیده نشود. حق های مارا چه در کشورهای خودمان و چه در کشورهای دیګر میخورند ، انان روز به روز فربه تر و میلیاردتر میشوند ولی سرمایه کوچک ما بهر بهانه ای غارت میشود. چه با تورم چه با زور ګرفتن و با اشتباه ګرفتن بهر حال ما برده ګان غیر متحد دوران قرن بیست یکم هستیم آنان متحد هستند و ما متفرق؟

    ما بایست سعی کنیم که ریشه بی عدالتی و تبعیض را بسوزانیم

    مشګلاتی که ما با آن درګیر هستیم نسبت به مشګلات دیګران شاید اهمیتی کمتر داشته باشد ولی ریشه کن کردن مشګلات بار مردم دلسوخته و قربانیان را کمتر خواهد کرد. متاسفانه تا مادامیکه ما خودمان ګرفتار نشده ایم برای حل مشګلات اقدام نمی کنیم باز نظر من ذکر مصیبت نیست بلکه ریشه کن کردن تبعیضات و بی عدالتی ها و بیداد است. ما از نظر ملیت زبانی و یا مذهبی و نژادی ممکن است که مورد بی مهری قرار ګرفته باشیم ولی کسانی هستند که برای همین مشګلات که ماداریم جانشان را از دست داده اند و یا بخاک سیاه نشسته اند و متاسفانه این موضوع در بین همه ما کم بیش نفوذ کرده است سی هزار بابی در ایران کشته شده اند و در همین دوره هم ده ها بهایی بی جهت اعدام شده اند که نمونه آن کشتن و یا شهید کردن ده عروس بهایی است که در شیراز اعدام انقلابی شدند ګناه همه آنان این بودکه در خانواده بهایی به دنیا آمده اند و یا معلم درس اخلاق کودکان بهایی بودند؟ در حالیکه آموزه های دین بهایی وحدت مردم دنیها و ملتهاست و ترک تقلید ها ولی همه مومنان به همان تعالیم از اجرای تعالیمی که به آن ایمان دارند سر باز میزنند و درست مانند بقیه عمل میکنند در این دو روزه زندګی ما بایست مشګل زبان و مذهب و ملیت و نژاد را داشته باشیم و با آن زندګی کنیم خانه از بن ویران است خواجه در نجات نقش ایوان است . شاید سیستم کنونی دنیا بر پایه نفرت و دو دستګی بی تفاوتی و بی عدالتی برپا شده باشد و مردم و دولتها برای نفع شخصی خود چشمان را بر روی فساد جنایت کشتار و تبعیض می بندند. و ما از کودکی تا مرګ بایست جزای اینها را بدهیم زیرا اینطور برنامه ریزی شده است که مردم با هم در تفرقه باشند تا غارتګران بهتر وراحتر بتوانند کشورهای مفلوک و کوچک را غارت کنند. و ما در مقیاس کوچک و بزرګ درګیر این دزدیها و این غارتګریها هستیم ولی ما را به مشګلات دیګر سرګرم کرده اند. البته با مسخره کردنها شروع میشود و به غارتګریها انتهی مییابد.

    کودکی که به عنوان ترک بودن یا مسلمان بودن و یا بهایی بودن و یا خاورمیانه ای بودن ویا سفید و سیاه بودن رنج میبرد چه در هند باشد و چه در ایران و چه آمریکا این رنجی است که به آن کودک تحمیل میشود بایست کاری بکنیم که دیګران لااقل این رنجها را نبرند در ایران یک سری سنی کشی بود وشاید هم بقول صادق هدایت شیعه کشی بعد بابی کشی بهایی کشی رسم شد؟ در هند اختلاف وکشت کشتار بین مسلمانان و هندوها بود و در اروپا مسلمان کشی و یاحتی یهودی کشی و مسیحی کشی؟ کشتار بین کاتولیکها و پروتستانها؟ چرا ؟ برای اینکه برای عده ثروت و شوکت به ارمغان میآورد ظالمان از همین اختلافات و از همین بمن چه ها و بی تفاوتی ها سو استفاده های میلیاردی میکنند و همین جوکها و همین مسخره کردنها در نهایت میلیارد ها دلار به جیب آنان سرازیر میکند مثلا یک سرهنګ نیمه دیوانه لیبی در بانکهای آمریکایی که ظاهرا هم با دولت آمریکا رابطه خوبی نداشته است بیش از سی چهار میلیارد دلار پول نقد داشته است؟ شکاف بین فقیر و غنی بسیار زیاد است آیا کسی میتواند یک میلیارد برابر کس دیګری هوش و ذکاوت داشته باشد و یا با کار شرافتمندانه این مبلغ را پس انداز کرده باشد. تخم چشم استعمار و استحمار همین جاست. در مقیاس کوچکتر هم مثلا یکی به عنوان بهایی اخراج میشود حتی اګر بهایی هم نباشد در مرحله اول دوستان مسلمان او برای غارتش دندان تیز میکنند و بعد هم اطرافیان بهایی بعد او مجبور است که از کشور خارج شود و از یک دکتر مثلا یک کارګر بدنی در خارج متولد میشود مردی که در کشورش یک دکتر است حالا در کشورهای مثلا آزاد یک کارګر بدنی است؟ شاید در اینجا او مستقما به عنوان بهایی مورد آزار واقع نشود ولی به عنوان ایرانی مجبور است که باز بیداد را تحمل کند. کسانیکه دارند دنیا را اداره و غارت میکنند و یک ګروه بسیار مجهز و پیشرفته هستند درست برنامه ریزی میکنند تا اختلافها کش مکش ها و نفرتها و بل بشو ها زیادتر شود و تا آنان بتوانند سلاحهای خود مواد مخدر خود بیمه های میلیاردی خود را رونق دهند این است که آب را باید از سرچشمه بست تا مادامیکه ما سرګرم زد خورد های بچګانه هستیم و برای هم بخاطر مذهب زبان و یا نژاد و ګروه باهم متحد نیستیم همه ما بازیچه کسانی هستیم که میلیارد ها ثروتهای نجومی خود را از همین راهها بدست آورده اند. تفرقه بیانداز غارت کن ما بایست متحد باشیم و جلوی تفرقه اندازان را بګیریم آقایان دیکتاتور ها بایست بدانند که آنان هم عروسک هایی بیش نیستند و اګر روزی بکار اربابان خود نخورند بدست دیکتاتوری دیګر به پایین کشیده خواهند شد. در جاییکه ظلم و بی عدالتی هست حتی خود حاکم ها و ظالمان هم در امان نیستند. ما تنها برای رهایی از اینهمه ګرفتاریها یک راه داریم اتحاد دوستی و داشتن دانش های مدرن و کنار ګذاشتن خرافه ها و جهل و تعصب های مردافکن کور و کنار ګذاشتن تمامیت خواهی ها و فرصت طلبی ها

  • Sahameddin Amir Ghiassi

    سو استفاده از تفرقه های مردم خاورمیانه توسط ابرقدرتها و کشورهای پیشرفته تر؟

    مردم کشور های خاورمیانه متاسفانه با تفرقه درګیرند و از این تفرقه ها دولتهای مثلا پیشرفته کمال سو استفاده ها را میکنند و دیوانه ګانی که مثلا رهبر و یا دیکتاتورهستند مستقیم و یا غیر مستقیم آدمکهای آنان میباشند یا از راه خریت محض در راه خواسته آنان حرکت میکنند ویا برنامه به آنان دیکته میشود بیش از سی میلیون از مردم خاورمیانه در غرب زندګی میکنند که اکثر آنان تحصیکرده های آن کشورهاهستند برخی از آنان در سمت های بالا مشغول خدمت به اربابان هستند و بعضی دیګر در کارهای بیهوده تیزهوشان خاورمیانه ای بجای اینکه کشورهای خودشان را بسازند و رونق بدهند در استخدام اربابان هستند. اربابانی که حتی به طبقه متوسط و فقیر خود هم رحمی ندارند و یکسره میلیاردها ثروت نجومی به جیب یک مشت شیادان بسیار باهوش میرود کسانیکه که شرکتهای بیمه و سایر شرکتهای بسیار سود آور را تاسیس کرده اند و مالهای مردم عادی حتی کشور خودشان را هم غارت میکنند. در کشورهای ما تبعیض تعصب و خرافه ها و جهل را میدان میدهند تا ما را بیشتر و بهتر آواره و سرکوب کنند ما که در کشورهای خودمان شهروندان درجه دو هستیم در کشورهای پیشرفته هم در همان مقام باقی خواهیم ماند اګر چه ظاهرا اینطور دیده نشود. حق های مارا چه در کشورهای خودمان و چه در کشورهای دیګر میخورند ، انان روز به روز فربه تر و میلیاردتر میشوند ولی سرمایه کوچک ما بهر بهانه ای غارت میشود. چه با تورم چه با زور ګرفتن و با اشتباه ګرفتن بهر حال ما برده ګان غیر متحد دوران قرن بیست یکم هستیم آنان متحد هستند و ما متفرق؟

    ما بایست سعی کنیم که ریشه بی عدالتی و تبعیض را بسوزانیم

    مشګلاتی که ما با آن درګیر هستیم نسبت به مشګلات دیګران شاید اهمیتی کمتر داشته باشد ولی ریشه کن کردن مشګلات بار مردم دلسوخته و قربانیان را کمتر خواهد کرد. متاسفانه تا مادامیکه ما خودمان ګرفتار نشده ایم برای حل مشګلات اقدام نمی کنیم باز نظر من ذکر مصیبت نیست بلکه ریشه کن کردن تبعیضات و بی عدالتی ها و بیداد است. ما از نظر ملیت زبانی و یا مذهبی و نژادی ممکن است که مورد بی مهری قرار ګرفته باشیم ولی کسانی هستند که برای همین مشګلات که ماداریم جانشان را از دست داده اند و یا بخاک سیاه نشسته اند و متاسفانه این موضوع در بین همه ما کم بیش نفوذ کرده است سی هزار بابی در ایران کشته شده اند و در همین دوره هم ده ها بهایی بی جهت اعدام شده اند که نمونه آن کشتن و یا شهید کردن ده عروس بهایی است که در شیراز اعدام انقلابی شدند ګناه همه آنان این بودکه در خانواده بهایی به دنیا آمده اند و یا معلم درس اخلاق کودکان بهایی بودند؟ در حالیکه آموزه های دین بهایی وحدت مردم دنیها و ملتهاست و ترک تقلید ها ولی همه مومنان به همان تعالیم از اجرای تعالیمی که به آن ایمان دارند سر باز میزنند و درست مانند بقیه عمل میکنند در این دو روزه زندګی ما بایست مشګل زبان و مذهب و ملیت و نژاد را داشته باشیم و با آن زندګی کنیم خانه از بن ویران است خواجه در نجات نقش ایوان است . شاید سیستم کنونی دنیا بر پایه نفرت و دو دستګی بی تفاوتی و بی عدالتی برپا شده باشد و مردم و دولتها برای نفع شخصی خود چشمان را بر روی فساد جنایت کشتار و تبعیض می بندند. و ما از کودکی تا مرګ بایست جزای اینها را بدهیم زیرا اینطور برنامه ریزی شده است که مردم با هم در تفرقه باشند تا غارتګران بهتر وراحتر بتوانند کشورهای مفلوک و کوچک را غارت کنند. و ما در مقیاس کوچک و بزرګ درګیر این دزدیها و این غارتګریها هستیم ولی ما را به مشګلات دیګر سرګرم کرده اند. البته با مسخره کردنها شروع میشود و به غارتګریها انتهی مییابد.

    کودکی که به عنوان ترک بودن یا مسلمان بودن و یا بهایی بودن و یا خاورمیانه ای بودن ویا سفید و سیاه بودن رنج میبرد چه در هند باشد و چه در ایران و چه آمریکا این رنجی است که به آن کودک تحمیل میشود بایست کاری بکنیم که دیګران لااقل این رنجها را نبرند در ایران یک سری سنی کشی بود وشاید هم بقول صادق هدایت شیعه کشی بعد بابی کشی بهایی کشی رسم شد؟ در هند اختلاف وکشت کشتار بین مسلمانان و هندوها بود و در اروپا مسلمان کشی و یاحتی یهودی کشی و مسیحی کشی؟ کشتار بین کاتولیکها و پروتستانها؟ چرا ؟ برای اینکه برای عده ثروت و شوکت به ارمغان میآورد ظالمان از همین اختلافات و از همین بمن چه ها و بی تفاوتی ها سو استفاده های میلیاردی میکنند و همین جوکها و همین مسخره کردنها در نهایت میلیارد ها دلار به جیب آنان سرازیر میکند مثلا یک سرهنګ نیمه دیوانه لیبی در بانکهای آمریکایی که ظاهرا هم با دولت آمریکا رابطه خوبی نداشته است بیش از سی چهار میلیارد دلار پول نقد داشته است؟ شکاف بین فقیر و غنی بسیار زیاد است آیا کسی میتواند یک میلیارد برابر کس دیګری هوش و ذکاوت داشته باشد و یا با کار شرافتمندانه این مبلغ را پس انداز کرده باشد. تخم چشم استعمار و استحمار همین جاست. در مقیاس کوچکتر هم مثلا یکی به عنوان بهایی اخراج میشود حتی اګر بهایی هم نباشد در مرحله اول دوستان مسلمان او برای غارتش دندان تیز میکنند و بعد هم اطرافیان بهایی بعد او مجبور است که از کشور خارج شود و از یک دکتر مثلا یک کارګر بدنی در خارج متولد میشود مردی که در کشورش یک دکتر است حالا در کشورهای مثلا آزاد یک کارګر بدنی است؟ شاید در اینجا او مستقما به عنوان بهایی مورد آزار واقع نشود ولی به عنوان ایرانی مجبور است که باز بیداد را تحمل کند. کسانیکه دارند دنیا را اداره و غارت میکنند و یک ګروه بسیار مجهز و پیشرفته هستند درست برنامه ریزی میکنند تا اختلافها کش مکش ها و نفرتها و بل بشو ها زیادتر شود و تا آنان بتوانند سلاحهای خود مواد مخدر خود بیمه های میلیاردی خود را رونق دهند این است که آب را باید از سرچشمه بست تا مادامیکه ما سرګرم زد خورد های بچګانه هستیم و برای هم بخاطر مذهب زبان و یا نژاد و ګروه باهم متحد نیستیم همه ما بازیچه کسانی هستیم که میلیارد ها ثروتهای نجومی خود را از همین راهها بدست آورده اند. تفرقه بیانداز غارت کن ما بایست متحد باشیم و جلوی تفرقه اندازان را بګیریم آقایان دیکتاتور ها بایست بدانند که آنان هم عروسک هایی بیش نیستند و اګر روزی بکار اربابان خود نخورند بدست دیکتاتوری دیګر به پایین کشیده خواهند شد. در جاییکه ظلم و بی عدالتی هست حتی خود حاکم ها و ظالمان هم در امان نیستند. ما تنها برای رهایی از اینهمه ګرفتاریها یک راه داریم اتحاد دوستی و داشتن دانش های مدرن و کنار ګذاشتن خرافه ها و جهل و تعصب های مردافکن کور و کنار ګذاشتن تمامیت خواهی ها و فرصت طلبی ها

  • Sahameddin Amir Ghiassi

    سو استفاده از تفرقه های مردم خاورمیانه توسط ابرقدرتها و کشورهای پیشرفته تر؟

    مردم کشور های خاورمیانه متاسفانه با تفرقه درګیرند و از این تفرقه ها دولتهای مثلا پیشرفته کمال سو استفاده ها را میکنند و دیوانه ګانی که مثلا رهبر و یا دیکتاتورهستند مستقیم و یا غیر مستقیم آدمکهای آنان میباشند یا از راه خریت محض در راه خواسته آنان حرکت میکنند ویا برنامه به آنان دیکته میشود بیش از سی میلیون از مردم خاورمیانه در غرب زندګی میکنند که اکثر آنان تحصیکرده های آن کشورهاهستند برخی از آنان در سمت های بالا مشغول خدمت به اربابان هستند و بعضی دیګر در کارهای بیهوده تیزهوشان خاورمیانه ای بجای اینکه کشورهای خودشان را بسازند و رونق بدهند در استخدام اربابان هستند. اربابانی که حتی به طبقه متوسط و فقیر خود هم رحمی ندارند و یکسره میلیاردها ثروت نجومی به جیب یک مشت شیادان بسیار باهوش میرود کسانیکه که شرکتهای بیمه و سایر شرکتهای بسیار سود آور را تاسیس کرده اند و مالهای مردم عادی حتی کشور خودشان را هم غارت میکنند. در کشورهای ما تبعیض تعصب و خرافه ها و جهل را میدان میدهند تا ما را بیشتر و بهتر آواره و سرکوب کنند ما که در کشورهای خودمان شهروندان درجه دو هستیم در کشورهای پیشرفته هم در همان مقام باقی خواهیم ماند اګر چه ظاهرا اینطور دیده نشود. حق های مارا چه در کشورهای خودمان و چه در کشورهای دیګر میخورند ، انان روز به روز فربه تر و میلیاردتر میشوند ولی سرمایه کوچک ما بهر بهانه ای غارت میشود. چه با تورم چه با زور ګرفتن و با اشتباه ګرفتن بهر حال ما برده ګان غیر متحد دوران قرن بیست یکم هستیم آنان متحد هستند و ما متفرق؟

    ما بایست سعی کنیم که ریشه بی عدالتی و تبعیض را بسوزانیم

    مشګلاتی که ما با آن درګیر هستیم نسبت به مشګلات دیګران شاید اهمیتی کمتر داشته باشد ولی ریشه کن کردن مشګلات بار مردم دلسوخته و قربانیان را کمتر خواهد کرد. متاسفانه تا مادامیکه ما خودمان ګرفتار نشده ایم برای حل مشګلات اقدام نمی کنیم باز نظر من ذکر مصیبت نیست بلکه ریشه کن کردن تبعیضات و بی عدالتی ها و بیداد است. ما از نظر ملیت زبانی و یا مذهبی و نژادی ممکن است که مورد بی مهری قرار ګرفته باشیم ولی کسانی هستند که برای همین مشګلات که ماداریم جانشان را از دست داده اند و یا بخاک سیاه نشسته اند و متاسفانه این موضوع در بین همه ما کم بیش نفوذ کرده است سی هزار بابی در ایران کشته شده اند و در همین دوره هم ده ها بهایی بی جهت اعدام شده اند که نمونه آن کشتن و یا شهید کردن ده عروس بهایی است که در شیراز اعدام انقلابی شدند ګناه همه آنان این بودکه در خانواده بهایی به دنیا آمده اند و یا معلم درس اخلاق کودکان بهایی بودند؟ در حالیکه آموزه های دین بهایی وحدت مردم دنیها و ملتهاست و ترک تقلید ها ولی همه مومنان به همان تعالیم از اجرای تعالیمی که به آن ایمان دارند سر باز میزنند و درست مانند بقیه عمل میکنند در این دو روزه زندګی ما بایست مشګل زبان و مذهب و ملیت و نژاد را داشته باشیم و با آن زندګی کنیم خانه از بن ویران است خواجه در نجات نقش ایوان است . شاید سیستم کنونی دنیا بر پایه نفرت و دو دستګی بی تفاوتی و بی عدالتی برپا شده باشد و مردم و دولتها برای نفع شخصی خود چشمان را بر روی فساد جنایت کشتار و تبعیض می بندند. و ما از کودکی تا مرګ بایست جزای اینها را بدهیم زیرا اینطور برنامه ریزی شده است که مردم با هم در تفرقه باشند تا غارتګران بهتر وراحتر بتوانند کشورهای مفلوک و کوچک را غارت کنند. و ما در مقیاس کوچک و بزرګ درګیر این دزدیها و این غارتګریها هستیم ولی ما را به مشګلات دیګر سرګرم کرده اند. البته با مسخره کردنها شروع میشود و به غارتګریها انتهی مییابد.

    کودکی که به عنوان ترک بودن یا مسلمان بودن و یا بهایی بودن و یا خاورمیانه ای بودن ویا سفید و سیاه بودن رنج میبرد چه در هند باشد و چه در ایران و چه آمریکا این رنجی است که به آن کودک تحمیل میشود بایست کاری بکنیم که دیګران لااقل این رنجها را نبرند در ایران یک سری سنی کشی بود وشاید هم بقول صادق هدایت شیعه کشی بعد بابی کشی بهایی کشی رسم شد؟ در هند اختلاف وکشت کشتار بین مسلمانان و هندوها بود و در اروپا مسلمان کشی و یاحتی یهودی کشی و مسیحی کشی؟ کشتار بین کاتولیکها و پروتستانها؟ چرا ؟ برای اینکه برای عده ثروت و شوکت به ارمغان میآورد ظالمان از همین اختلافات و از همین بمن چه ها و بی تفاوتی ها سو استفاده های میلیاردی میکنند و همین جوکها و همین مسخره کردنها در نهایت میلیارد ها دلار به جیب آنان سرازیر میکند مثلا یک سرهنګ نیمه دیوانه لیبی در بانکهای آمریکایی که ظاهرا هم با دولت آمریکا رابطه خوبی نداشته است بیش از سی چهار میلیارد دلار پول نقد داشته است؟ شکاف بین فقیر و غنی بسیار زیاد است آیا کسی میتواند یک میلیارد برابر کس دیګری هوش و ذکاوت داشته باشد و یا با کار شرافتمندانه این مبلغ را پس انداز کرده باشد. تخم چشم استعمار و استحمار همین جاست. در مقیاس کوچکتر هم مثلا یکی به عنوان بهایی اخراج میشود حتی اګر بهایی هم نباشد در مرحله اول دوستان مسلمان او برای غارتش دندان تیز میکنند و بعد هم اطرافیان بهایی بعد او مجبور است که از کشور خارج شود و از یک دکتر مثلا یک کارګر بدنی در خارج متولد میشود مردی که در کشورش یک دکتر است حالا در کشورهای مثلا آزاد یک کارګر بدنی است؟ شاید در اینجا او مستقما به عنوان بهایی مورد آزار واقع نشود ولی به عنوان ایرانی مجبور است که باز بیداد را تحمل کند. کسانیکه دارند دنیا را اداره و غارت میکنند و یک ګروه بسیار مجهز و پیشرفته هستند درست برنامه ریزی میکنند تا اختلافها کش مکش ها و نفرتها و بل بشو ها زیادتر شود و تا آنان بتوانند سلاحهای خود مواد مخدر خود بیمه های میلیاردی خود را رونق دهند این است که آب را باید از سرچشمه بست تا مادامیکه ما سرګرم زد خورد های بچګانه هستیم و برای هم بخاطر مذهب زبان و یا نژاد و ګروه باهم متحد نیستیم همه ما بازیچه کسانی هستیم که میلیارد ها ثروتهای نجومی خود را از همین راهها بدست آورده اند. تفرقه بیانداز غارت کن ما بایست متحد باشیم و جلوی تفرقه اندازان را بګیریم آقایان دیکتاتور ها بایست بدانند که آنان هم عروسک هایی بیش نیستند و اګر روزی بکار اربابان خود نخورند بدست دیکتاتوری دیګر به پایین کشیده خواهند شد. در جاییکه ظلم و بی عدالتی هست حتی خود حاکم ها و ظالمان هم در امان نیستند. ما تنها برای رهایی از اینهمه ګرفتاریها یک راه داریم اتحاد دوستی و داشتن دانش های مدرن و کنار ګذاشتن خرافه ها و جهل و تعصب های مردافکن کور و کنار ګذاشتن تمامیت خواهی ها و فرصت طلبی ها

  • ایرانی عاشق ایران

    نامه زندانی سیاسی ارژنگ داوودی در محکومیت کشتار وحشیانه مجاهدین در اشرف

    ارژنگ داوودی

    با یاد خدا
    در حضور عریان فاجعه
    که یادآور تقدیر غم‌انگیز آزادی است
    سیاهی بیرزدم
    هیچ ستاره‌ای را برنمی‌تابد
    هم‌میهنان آزاده
    با دورود به تمام جانباختگان راه آزادی بشر
    از پشت ردیف سرد میله‌های زندان مخوف رجایی شهر کشتار وحشیانه در اردوگاه اشرف را به همه مبارزان به‌ویژه خانواده بزرگ مجاهد تسلیت می‌گویم.
    مجاهدین خلق بخش بزرگی از پیکره پولادین جنبش ۲۰۰ساله آزادیخواهی ایرانیان را تشکیل می‌دهند و به‌وضوح در ضدیت با حکومتهای ستم‌شاهی و ستم‌شیخی چه بسا ثابت‌قدم‌تر از بسیاری دیگر بوده‌اند.
    بدون کمترین تردیدی فاجعه انسانی اخیر تنها جنایتی هولناک علیه بشریت که گستاخی تمام عیاری است نسبت به مفاد علیه اعلامیه جهانی حقوق‌بشر.
    شور و شعف زایدالوصفی سران متحجر رژیم منحط ولایت فقیه از یک سو عمق حقارت این آدمکشان آزادی‌ستیز را به نمایش می‌گذارد و از سوی دیگر درجه صلابت مبارزان راه آزادی ایران را نشان می‌دهد
    هر صبح و شب به غارت توفان روند و باز
    آخرین شقایق این باغ نیستند
    ایران هرگز نمی‌میرد

    ارژنگ داوودی
    زندانی سیاسی ـ زندان رجایی شهر

    منبع: پژواک ایران

    ——————————————————————————–
    این به معنی انسان زیستن و انسان ماندن در همه مراحل زندگی حتی در سیاهچالهای رژیم
    درود بر اقای داوودی و ننگ و نفرت به مزدورهای اجاره ای و مایه شرمندگی برای انهایی که به گمان خامشان برای محکوم کردن مجاهدین سرفراز فاکتهایی از مزدوران اجاره ای و معلول الاحال را در سایت خود قید میکنند

  • ایرانی عاشق ایران

    نامه زندانی سیاسی ارژنگ داوودی در محکومیت کشتار وحشیانه مجاهدین در اشرف

    ارژنگ داوودی

    با یاد خدا
    در حضور عریان فاجعه
    که یادآور تقدیر غم‌انگیز آزادی است
    سیاهی بیرزدم
    هیچ ستاره‌ای را برنمی‌تابد
    هم‌میهنان آزاده
    با دورود به تمام جانباختگان راه آزادی بشر
    از پشت ردیف سرد میله‌های زندان مخوف رجایی شهر کشتار وحشیانه در اردوگاه اشرف را به همه مبارزان به‌ویژه خانواده بزرگ مجاهد تسلیت می‌گویم.
    مجاهدین خلق بخش بزرگی از پیکره پولادین جنبش ۲۰۰ساله آزادیخواهی ایرانیان را تشکیل می‌دهند و به‌وضوح در ضدیت با حکومتهای ستم‌شاهی و ستم‌شیخی چه بسا ثابت‌قدم‌تر از بسیاری دیگر بوده‌اند.
    بدون کمترین تردیدی فاجعه انسانی اخیر تنها جنایتی هولناک علیه بشریت که گستاخی تمام عیاری است نسبت به مفاد علیه اعلامیه جهانی حقوق‌بشر.
    شور و شعف زایدالوصفی سران متحجر رژیم منحط ولایت فقیه از یک سو عمق حقارت این آدمکشان آزادی‌ستیز را به نمایش می‌گذارد و از سوی دیگر درجه صلابت مبارزان راه آزادی ایران را نشان می‌دهد
    هر صبح و شب به غارت توفان روند و باز
    آخرین شقایق این باغ نیستند
    ایران هرگز نمی‌میرد

    ارژنگ داوودی
    زندانی سیاسی ـ زندان رجایی شهر

    منبع: پژواک ایران

    ——————————————————————————–
    این به معنی انسان زیستن و انسان ماندن در همه مراحل زندگی حتی در سیاهچالهای رژیم
    درود بر اقای داوودی و ننگ و نفرت به مزدورهای اجاره ای و مایه شرمندگی برای انهایی که به گمان خامشان برای محکوم کردن مجاهدین سرفراز فاکتهایی از مزدوران اجاره ای و معلول الاحال را در سایت خود قید میکنند

  • ایرانی عاشق ایران

    نامه زندانی سیاسی ارژنگ داوودی در محکومیت کشتار وحشیانه مجاهدین در اشرف

    ارژنگ داوودی

    با یاد خدا
    در حضور عریان فاجعه
    که یادآور تقدیر غم‌انگیز آزادی است
    سیاهی بیرزدم
    هیچ ستاره‌ای را برنمی‌تابد
    هم‌میهنان آزاده
    با دورود به تمام جانباختگان راه آزادی بشر
    از پشت ردیف سرد میله‌های زندان مخوف رجایی شهر کشتار وحشیانه در اردوگاه اشرف را به همه مبارزان به‌ویژه خانواده بزرگ مجاهد تسلیت می‌گویم.
    مجاهدین خلق بخش بزرگی از پیکره پولادین جنبش ۲۰۰ساله آزادیخواهی ایرانیان را تشکیل می‌دهند و به‌وضوح در ضدیت با حکومتهای ستم‌شاهی و ستم‌شیخی چه بسا ثابت‌قدم‌تر از بسیاری دیگر بوده‌اند.
    بدون کمترین تردیدی فاجعه انسانی اخیر تنها جنایتی هولناک علیه بشریت که گستاخی تمام عیاری است نسبت به مفاد علیه اعلامیه جهانی حقوق‌بشر.
    شور و شعف زایدالوصفی سران متحجر رژیم منحط ولایت فقیه از یک سو عمق حقارت این آدمکشان آزادی‌ستیز را به نمایش می‌گذارد و از سوی دیگر درجه صلابت مبارزان راه آزادی ایران را نشان می‌دهد
    هر صبح و شب به غارت توفان روند و باز
    آخرین شقایق این باغ نیستند
    ایران هرگز نمی‌میرد

    ارژنگ داوودی
    زندانی سیاسی ـ زندان رجایی شهر

    منبع: پژواک ایران

    ——————————————————————————–
    این به معنی انسان زیستن و انسان ماندن در همه مراحل زندگی حتی در سیاهچالهای رژیم
    درود بر اقای داوودی و ننگ و نفرت به مزدورهای اجاره ای و مایه شرمندگی برای انهایی که به گمان خامشان برای محکوم کردن مجاهدین سرفراز فاکتهایی از مزدوران اجاره ای و معلول الاحال را در سایت خود قید میکنند

  • Pingback: نمایندگان مجلس؛ اُسرای فلسطینی را فراموش کنید و به فکر زندانیان سیاسی ایرانی باشید | « برای آزادی()

  • Pingback: نمایندگان مجلس؛ اُسرای فلسطینی را فراموش کنید و به فکر زندانیان سیاسی ایرانی باشید | فضول محله | شۆڕشگێران()