هر جا که سخن از عدالت و مهر گستری و مردم داری در میان است، مسلمانان عزیز هموطن ما، بدون اندکی درنگ و تفکّر و متاسفانه بدون داشتن اندک مطالعه ای، نام علی ابن ابو طالب، امام اوّل شیعیان و رفیق گرمابه و گلستان محمّد ابن عبدالله را به زبان می رانند و از او و خاندانش برای خویش بتی ساخته اند، که هیچ کس اجازه ی رد شدن از فاصله ی چندین کیلومتری آن را نیز ندارد، چه برسد به نقد و تحلیلی منطقی از آن.
از آنجا که وظیفه ی ما روشنگری و آگاهی دادن به هموطنان عزیز مان است، و از همان روز اوّلی که قدم بدین راه نهادیم، از آخر و عاقبت و خطرهایی که در این راه است، آگاه بودیم، باز هم، به احترام دموکراسی و اصل آزادی بیان، دست بر قلم می بریم و حقایق این اسلام خانمان سوز را به روی کاغذ می آوریم، باشد که هم میهنان مسلمان در بند خرافات و اسیر چنگال الله نیز، اندکی در اندیشه فرو روند، و دست از این دین مالیخولیایی و بی خردی بردارند، و به اصل خویش بازگردند.
علی ابن ابی طالب، سربازی دلاور، غلامی جان نثار ولی سنگدل و بی احساس:
علی برای پیامبر یک عموزاده نبود، بلکه غلامی فرمانبردار، بنده ای حق شناس، و در حقیقت نوکری بی اختیار. او قدی کوتاه و شکمی فربه، و صورتی خشن داشت که قصاوت و بی رحمی در آن موج می زد.
علی چون قدی کوتاه داشت، در مبارزات و جنگ هایش، ابتدا با ضربه ای، پاهای حریف را قطع می کرد، سپس بی چون چرا، و بی رحمانه، سر دشمن را از بدن جدا می کرد، این بود که علی به «شوالیه ی پا»، معروف شده بود. علی انسان کوته فکر و نادانی بود و هیچ گونه دانشی نداشت ولی راستگو بود و هیچگاه دروغ بر زبان نمی راند.
علی حتّی فرمانده خوبی نیز نبود و در میدان جنگ توانایی فرماندهی و مدیریت را نداشت و در زمان خلافت او، بیشترین برادر کشی و مسلمان کشی اتّفاق افتاد و به دستور او، اعراب مسلمان زیادی را به خاک و خون کشاندند.
او به قدری نادان و ساده لوح بود که عمرو عاص با زیرکی، توانست او را از خلافت برکنار کند و معاویه را بر مسند قدرت نشاند.
علی به سبب جنایات و برادر کشی هایی که در بین اعراب راه انداخته بود، هیچ گونه دوست و رفیق و همراهی نداشت و به ناچار، همچون دیوانه ها، با چاه درد و دل می کرد و حرف می زد.
آیا انسان عاقلی که رفتاری معقول دارد، و به سبب رفتار و کردار مناسبش، دوستانی نیز دورش را گرفته اند، به جای سخن گفتن با یاران، به چاه و سنگ برای هم صحبتی پناه می برد؟. آری علی کاملاً تنها بود و همه قبیله های عرب چه مسلمان و یا نامسلمان از او خاطره و دل خوشی نداشتند. تا آن جا که وصیت کرد پس از مرگ، پیکرش را شبانه در جایی گمنام به خاک سپارند.
نکته ی دیگر این که، دوستان مسلمان و شیعه ی ما، بر این باور و عقیده اند که این امام معصوم بود. استناد معصوم بر خاندان علی اشتباه است، زیرا هر انسانی در زندگی اشتباه و گناه می کند.
همچنان گفته شده که علی سراسر شب را مشغول عبادت بوده، و لحظه ای نیز از یاد خدا و نماز و نیایش غافل نبوده است.
در این مورد بهتر است که به کتاب تاریخ طبری نگاهی کنیم: “به نوشته محمد بن جریر طبری، فرزندان علی ۱۴ پسر و ۱۷ دختر بودند. علی جمعاً ۹ زن رسمی داشت که عبارتند از: فاطمه دختر محمد، خوله دختر جعفر، لیلی دختر مسعود، ام البنین دختر حزام، اسماء دختر عمیس، الصهبا ام حبیب دختر ربیعه، امامه دختر ابی العاص، ام سعید دختر عروه، محیاه دختر امری.
علاوه بر آن ها، وی کنیزانی نیز داشت، و چند تن از دختران وی از این کنیزان زاده شدهاند: ام هانی، میمونه، زینب صغری، رمله صغری، ام کلثوم صغری، فاطمه، امامه، خدیجه، ام کرام، ام سلمه، ام جعفر، جمانه، نفیسه. (۱)
علی همچنین با پسرش حسن اینگونه وصیت میکند:
هر یک از کنیزانم را که با آنان بودهام و از من فرزندی آورده یا آبستن میباشد به فرزند خود ملحق کنند، و بابت بهره ارث او به شمار آرند. اگر در زمان حیات او فرزندی از او که از کنیزی زاییده شده بمیرد، آن کنیز از قید کنیزی آزاد است. (۲)
دوستان عزیز، آیا یک انسانی که تمام وقتش را صرف راز و نیاز با خدای خویش می کند و ثانیه به ثانیه ی شب را مشغول نماز خواندن است، قادر به تولید این همه فرزند می باشد؟.
این هایی که نوشته شده، فرزندان معلوم و مشخّص ایشانند. علی، خود گفته است که با کنیزان و بردگان نیز بوده اند و فرزندانی نیز از آن ها دارند، شما خودتان حساب کنید که ایشان صاحب چه تعداد فرزند است؟.
اگر بدین جریان، فارغ از بعد تبعیض و تبعیض و بی حرمتی به حقوق زنان نگاه کنیم، علی بازتاب سیاسی عاقلانه ای نیز ندارد. چرا که ایشان همواره یا یک مرد سیاسی و تاثیرگذار در اسلام بوده است، و یا در حال تلاش برای به دست آوردن قدرت و جایگاه سیاسی.
آیا یک مرد سیاسی، این همه به زیر شکم خود می اندیشد، و فرزندان بیشمار تولید می کند، و یا اینکه سر و ته ماجرا را با یکی دو فرزند پسر (منظور از داشتن پسر اینست که در آن زمان زنان اجازه ی هیچگونه فعالیت سیاسی و اجتماعی نداشتند و بدیهی است که فرزند پسر به منزله ی دنباله رو و ادامه دهنده ی راه پدر است) هم می آورد و وقت بیشتری را صرف بهتر تربیت کردن فرزندانش می نمود؟.
قضاوت با خود شما خواننده ی گرامی است. نگارنده از هم میهنان ارجمند اجازه در خواست می کنم که در این بخش، به پاره ای از نمونه های عدالت و بشر دوستی علی ابن ابو طالب توجّه فرمایند تا به میزان و درجه نوع دوستی این عرب پی ببرند:
۱- کشتار خاندان “ازد”:
علی و یارانش در یک روز، تعداد ۲۵۰۰ نفر از خاندان “ازد” را سر برید، به نحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد (مروج الذهب، جلد اوّل، صفحه ی ۷۲۹).
۲- نبرد “لیل الحریر”:
علی در نبردی به نام “لیل الحریر” حدود ۵۰۰ تا ۹۰۰ نفر را از دم تیغ گذراند.
(منتهی الامال، جلد یک، صفحه ۱۵۳)
۳- قبیله ی “بنی قریظه”:
بنا به دستور پیامبر، پس از پیروزی بر قبیله ی “بنی قریظه”در زمین گودالی بزرگ کندند، علی و زیبر در حضور پیامبر، تعداد ۹۰۰ نفر از مردان قبیله را که اسیر و تسلیم شده بودند،گردن زدند و درون چاله افکندند. جرم آنان، با قیماندن در دین خود، و نپذیرفتن اسلام بود (تاریخ طبری، جلد سوم، صفحه ۱۰۸۸)
۴- کشتار “خوارج”:
در نهم صفر سال ۳۸ هجری، در محلّی واقع در دشت نهروان، جنگ خونینی در گرفت که در آن لشگریان علی، تعداد ۱۸۰۰ نفر از خوارج را که مسلّح نیز نبودند، به قتل رساندند.
۵- کشتار “عبدالله خرّمی و یارانش”:
عبدالله خرّمی و هفتاد تن از یارانش از بیم جان، به قلعه ای پناه بردند.
به دستور علی، قلعه به آتش کشیده شد و تمامی این افراد در آتش سوختند به طوری که بوی گوشت بریان شده ی آن ها، آنچنان در هوا پخش شده بود که مردم را آزار می داد. (علی مرز نامتناهی، صفحه ی ۱۹۹)
علی نیز هماند دیگر مسلمانان افراطی و خردباخته، خط فکری و راه و منش زندگانی خود را از قرآن گرفته بود. تمام این جنایات و اعمال ضدّ بشری انجام شده توسط ایشان، از قرآن و دستورات خشن و بی گذشت آن سرچشمه می گیرد. همان گونه که “الله” در قرآن، خود این چنین سخن می گوید:
وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَیْدِیَهُمَا جَزَاء بِمَا کَسَبَا نَکَالاً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ.
و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه کرده اند دستشان را به عنوان کیفرى از جانب خداببرید، و خداوند توانا و حکیم است، سوره مائده آیه ۳۸.
زمانی که “الله” چنین دستورات و راهنمایی هایی برای اذیت و آزار بشر، صادر می کند، از علی، که نمونه ی کامل یک مرد مسلمان است، چه انتظاری می رود؟.
عدّه ای از عزیزان هم وطن، به ما می گویند که شما جنایات این رژیم را به اسلام گرانقدر نسبت ندهید، اسلام دین پاک و کاملی است و بهترین روش ها را برای زندگی معرّفی می کند و دینی است که با خواست و نیاز های روز، تعبیر و تفسیرهای متفاوتی می توان از آن کرد و این آخوند ها اسلام را به گند کشیده اند.
در پاسخ به آن دسته از گرامیان، باید گفت، «آقا یا خانم مسلمان دو آتشه ی عزیز»، آیا شما اسلام را بهتر و کاملتر از خمینی و خامنه ای و یزدی و دیگر آخوندهایی که عمر خویش را در مکتب اسلام گذرانده اند، می شناسید؟
آیا اطّلاعات و آگاهی که شما از دینتان دارید بیشتر از خمینی است؟ اگر پاسخ مثبت است، پس چرا یک رساله منتشر نمی کنید تا دیگر مسلمانان نیز از اطّلاعات شما بهره ببرند؟ و اگر پاسخ منفی است که باید بپذیریم پیامبر و علی، و مریدان آنان؛ خمینی و خامنه ای، همه جنایت ها را به نام اسلام انجام داده اند.
از این روی، بهتر است که شما خواننده مسلمان گرامی، مطالعه ی خود را بالا ببرید و حداقل برای دینی که می پرستید، ارزش قائل شده و تاریخ این دین و سخنان بزرگان آن را بهتر بررسی فرمایید.
هموطن گرامی، آیا در مسلمان بودن آقای خامنه ای شک دارید؟.
ما نیز مانند شما، هیچ گونه شک و شبهه ای در مسلمان بودن آقای خامنه ای و دیگر هم فکران و مریدانشان نداریم و اطمینان داریم که سعی و تلاش ایشان بر آن است تا حکومتی اسلامی که مورد قبول الله باشد، در ایران پیاده کنند.
حکومت اسلامی خواست خمینی و خامنه ای، و یا بیشترآخوندها، کشتار و به خاک و خون کشیدن جوانان خوش فکر و آزادی خواه ایرانی است که ما شاهد گوشه ای از آنیم. وای به حال ما و ایران ما، اگر ایشان موفّق به پیاده کردن اصل اسلام که نمونه های کوچک و قابل لمسش اسلام طالبانی است، در ایران بشوند. اگر این فاجعه در ایران رخ دهد، باید به حال سرزمین مادریمان و مردمان بینوایش، خون بگرییم.
و یا هموطن دیگری، که متاسفانه کمترین مطالعه و دانشی در این زمینه ندارند و فقط و فقط حرف هایی را که از دوران کودکی اشان شنیده اند طوطی وار تکرار می کنند، پس از هزاران توهین و هتّاکی که به ما کرده اند، نطق فرمودند که:
“تو را به خدا به خودتان بیایید، ما و شما در حدی نیستیم که بخواهیم اسلام را نقد کنیم و به پیامبر گرامی توهین کنیم، همین روزها مهدی(عج) ظهور می کند.
به خدا اسرائیل تک تیر اندازهایی را استخدام کرده که به محض ظهور آقا، او را بکشند، اسلام و دروس اسلامی و سخنان پیامبر و ائمه ی اطهار در بهترین دانشگاه های جهان تدریس می شود و….”
هموطن گرامی که این خزعبلات را همراه با هزار توهین و ناسزا برای ما نوشتی، شما به خودت بیا، کمی مطالعه کن، شاید شما خود را در حدی نمی بینید که این دین را به زیر سوال ببرید، چرا که اوّلا می ترسید و نمی خواهید به تابوهایی که برای خود درست کرده اید و پیله ی اسلامی که به دور خود تنیده اید، ضربه بزنید و خود را رها سازید، و دیگر این که سواد و مطالعه ی کافی را برای این امر ندارید.
اسرائیل تک تیرانداز استخدام کرده است برای کشتن مهدی موعود؟!.
بر اساس کدامین سند و مدرک شما چنین مزخرفاتی را تعریف می کنید و به زور و با دیکتاتوری که در خون اسلامی تان در جریان است، می خواهید این جملات مزحک را به خورد ما هم بدهید؟.
همان اسرائیل، در حال کشت گندم زیر دریاست و شما هنوز در دایره ی کوچک و مضحکی که به دور خود رسم کرده اید، در حال گردشید و بزرگترین دغدغه ی ذهنیتان، تک تیراندازهای اسرائیلی هستند که مبادا به حضرت موهومی و خیالاتی شما که از دایره هر خرد و اندیشه درستی به دور است، صدمه ای وارد کنند.
در ضمن، اگر حضرت شما، از طرف خدا میاید و قدرت مافوقی نیز دارد، خود می تواند از خود دفاع کند، به شما و امثال شما هیچ نیازی نیست.
لطفاً بفرمایید کدام دانشگاه دنیا، به غیر از دانشگاه امام جعفر صادق ایران و چند خراب شده ی دیگر دراندونزی و بونگیلافاسو، دروس اسلامی به خورد دانش آموزان و دانشجویان می دهند؟.
چه کسی به توصیه و حدیث های پیامبر اسلام و دیگر سخنان دینی، در جهان تکنولوژی و دنیای فنّاوری و عصر اینترنت، احتیاج دارد جز “ما هایی” که اصل خود را گم کرده ایم و در جهان سوم و دنیای عقب افتادگی دست و پا میزنیم؟.
دیگر زمان آن فرا رسیده که شما نیز، دین و مکتب اسلام را بازنشسته کرده و به فکر پیشرفت و آزادی باشید و عقاید مزخرفات دینی تان را در خانه ی خود نگاه دارید، و فضای جامعه را به عطر زهرآگین اسلام آلوده نفرمایید.
بن مایه ها، (منبع های تحقیق شده):
۱-تاریخ الرسل و الملوک، نوشته محمد بن جریر طبری، برگردان توسط ابولقاسم پاینده، انتشارات اساطیر، ISBN ۹۶۴-۳۳۱-۱۹۹-۶، جلد ۶، صفحه ۲۵۹۵ تا ۲۵۹۷.
۲-سخنان علی بن ابی طالب، گرد آوری توسط سید رضی، ترجمه حسین انصاریان نامه، صفحه ۴۵.
۳- مروج الذهب، جلد اوّل، صفحه ی ۷۲۹.
۴- منتهی الامال، جلد یک، صفحه ی ۱۵۳.
۵- تاریخ طبری، جلد سوم، صفحه ی ۱۰۸۸ و تاریخ طبری، جلد سوم، صفحه ی ۱۰۹۳.
۶- علی مرز نامتناهی، صفحه ی ۱۹۹
۷- ترجمه ی پارسی قرآن
Pingback: با زنبارگی پیامبر اسلام بیشتر آشنا شوید | مسلمونه داریم؟()
Pingback: بهاعی نی باهن کی ماری بدی.com | عقاب()