“شورای هماهنگی راه سبز امید” طی بیانیه ای اقدامات دولت علیه دانشگاه را محکوم و همچنین از تجمعات و اعتراضات “مسالمت آمیز” دانشجویان حمایت کرده است.
سوال اینجاست که مگر در این دو سال پس از انتخابات، کم تجمّع و تظاهرات شد؟. مگر کم مردم به صورت خودجوش به خیابان ها آمدند و اعتراض کردند؟. مگر چند میلیون جمعیت در مسیر آزادی، در خیابان های تهران گام بر نداشتند؟.
امّا نتیجه چه شد؟:
۱- به علّت نبود برنامه ریزی دقیق و کارشناسی شده، هر بار که مردم از صبح تا غروب به خیابان ها آمدند، سران جنبش، آن ها را به سوی خانه ها روانه کردند و دوباره خیابان ها را به دست مزدوران و بسیجیان سپردند.
۲- شورا با برنامه ی تظاهراتی یک خط در میان خود، باعث فروکش کردن خشم مردم از رژیم، و تخلیه ی انرژی، و نهایتا خاموشی آتش بر افروخته از جنبش شدند،
بدین صورت که به عنوان نمونه برای تجمّع مسالمت آمیز در روز بیست و هفتم خرداد یک بیانیه دادند، و قرار تجمّع بعدی را برای دی ماه گذاشتند. پرسش این است، چرا اینقدر فاصله میان دو روز اعتراض؟. آیا ما با فاصله انداختن میان روزهای تظاهرات و خالی کردن خیابان ها، به مزدوارن رژیم فرصت تجدید قوا نمی دهیم؟.
۳- شورا با راه کارهای غلط خود موجب پایمال شدن خون صد ها جوان بی باک و شجاع و میهن پرست شدند و همچنین با طرح نادرست “سه شنبه های اعتراض” موجب دستگیری های فلّه ای و کشتار خیابانی و ضرب و شتم شدید مردم شدند، و خود تصمیم گیرنده ها، پاهایشان را روی هم انداخته اند و از پاریس له شدن غرور و عزّت مردم شریف ایران را تماشا نمودند.
۴- هنوز هویت و شخصیت های واقعی درونی اعضای “شورای هماهنگی راه سبز امید” که پشت پرده دور از آگاهی مردم دستور صادر می کنند، بر کسی معلوم و مشخص نیست،
اصولا کدام انسان عاقلی باید از کسانی را که نمی شناسد پیروی کرده، و به فرمان آن ها جانش را کف دست بگیرد و به خیابان ها و به جنگ سگان تا به دندان مسلّح ولایت وقیح برود؟.
به قول معروف “آیا مرگ خوب است برای همسایه؟.” و یا خون این عزیزان شورای هماهنگی از دیگر ایرانیان رنگین تر است که اینگونه بی نام و نشان و در امنیت کامل نشسته اند و مردم را برای به خاک و خون کشیده شدن روانه ی میدان جنگ می کنند؟. به گفته ای، «دور از گود نشسته اند، و می گویند لنگش کن».
در این ویدیو در جریان ۲۵ بهمن سال پیش، بسیجی های بی فرهنگ، و دشمن این سرزمین به جان جوانان این کشور افتاده اند.
۵- سبزاالهی ها دنباله روی خاتمی روباه صفّت و رفسنجانی جنایتکار و سر آخور محافظان و رهروان خط امام شان هستند و باید به شدّت از افکار و عقاید خانمان سوز این افراد دوری جست و به مبارزه با آنان پرداخت تا دوباره مملکت را یک عدّه مالیخولیایی دینی و دیکتاتور های سبز مذهبی به دست نگیرند.
۶- دوستان و خوانندگان گرامی، اگر شما در طی این دو سال کمترین عملکرد مفید و سودبخشی از طرف اصلاح طلبان و سران سبز دیده اید، و به نظرتان تظاهرات های قبلی که بلا استثنا همگی به خاک و خون کشیده شدن مردم بی دفاع منجر شد، رهایی بخش و کارشناسی شده بودند، خود مختارید که جان خود را در دست گرفته و برای هیچ و صرفا به خاطر بازی سیاسی آقایان که می خواهند فقط مهره های کنونی را در شطرنج ولایت جا به جا کنند، گام به خیابان ها بگذارید.
تا زمانی که:
الف- مردم هیچگونه اطلاعی از اعضا و فرماندهان شورای هماهنگی و فیس بوک بیست و پنجم بهمن ماه ندارند،
ب- آنان فقط و فقط برنامه ی تظاهرات یک روزه می دهند که جمع و جور کردنش برای حزب الله و بسیج و نیروی انتظامی با افزودن هفتاد هزار نفر نیروی ضد شورش تازه نفس به جمع خود سرکوبی و پراکنده کردن مردم آسان است،
پ- اهداف و منشور سبزشان را با مقاصد مردمان ایران زمین در یک سو و راستا قرار ندهند، و هدفشان حفظ ولایت وقیح و حکومت مذهبی باشد،
ت- تا زمانی که آنان بعد از این همه کشت و کشتار، و دستگیری، و شکنجه ها، باز هم می خواهند مردم بی دفاع را به جبهه ی جنگ بفرستند و شعار تظاهرات مسالمت آمیز می دهند و مردم را عادت می دهند که کتک بخورند و از خود دفاع نکنند، و یا به قولی مردم را بی غیرت کنند،
هرگونه پشتیبانی و حمایت از این کوته فکران دنباله رو آخوند و خمینی و ولایت، به معنای مقابله و ایستادن در برابر اهداف ملّی به شمار می آید، و نهایتاً خیانت به مردم ومیهن است.