نخست باید گفت که روز مادر و زن، به هیچ روی، با روز تولّد فاطمه ی زهرا، کوچکترین سنخیتی ندارد و در اصل توهینی است بزرگ به جامعه ی زنان و همچنین هویت همه ی ما ایرانیان. باید از خود پرسید که این خانم چه کار ارزنده و چشم گیر جهانی انجام داده که برای ارج نهادن به مقام و منزلت زن، باید شان و مقام زنان و مادران فرهیخته و گرانمایه ایرانی را در حد او پایین بیاوریم؟.
ایشان چه ارزشی به زنان بخشیده اند؟ در طول زندگی کوتاهشان، اصلا فرصت مادری کردن داشتند که حال الگوی مادری باشند و روز تولدشان را روز مادر نام گذاری کنند؟.
این ویدیو گویای جنایت اسلام و دکان داران آن رژیم اسلامی علیه بانوان کشور است. برای ما علی و فاطمه و خمینی و خامنه ای و همه آنان از خردباختگان اسلامند که همیشه به کشتار مردم، و ظلم و ستمگری به زنان پرداخته اند. یک ایرانی باشرف هرگز خود را با تازی و تازی گری همراه و یکسان نمی داند.
این خانم، بنا به مستندات تاریخی، در طول زندگی مشترکش با علی، یا باردار بوده، و یا نوزادی شیرخوار در بغل داشته است. حال، پرسش این است، که نام برده، سوای کنیزی و کلفتی و ارضای جنسی علی، چه حرکت مادرانه ای انجام داده است که حال ما به خاطر او هویت خویش را گم کرده، و روز اسفندگان که همانا روز عشق و زنان ایرانی است را به دست فراموشی سپرده ایم؟.
با در نظر گرفتن تمام آیات و دستورات ضد زن قرآن و تمام اعمال وحشیانه وظالمانه ی اسلام و مسلمین بر علیه زنان، آیا نام گذاری روزی به نام روز زن آن هم به نام یک تازی، عملی به دور از واقعیت و گزافه گویی نیست؟. آیا بازهم باید ما به این فرهنگ باختگی و تسلیم تازی بودن خود ادامه دهیم؟.
در نظر گرفتن روزی برای ارج نهادن و سپاس از بانوان گرانمایه کشورمان، و بهره گرفتن از فرهنگ تازیان و اسلام، همانند آن است که یک یهودی، روزی از فرهنگ نا زی و طرفداران هیتلر را برای گرامی داشت و قدردانی از یهودیان در نظر گیرد.
اکنون توجّه شما خوانندگان گرامی را به تاریخ اسفندگان و شان و منزلت والای زنان، در ایران باستان جلب می کنم. جشن سپندارمذگان یا اسفندگان روز نکوداشت زن ایران کهن بوده است. سپندارمذ یکی از امشاسپندان جاودانی مؤنث است. او را مظهر پاکی و فروتنی، محبت، خلوص و عشق اهورامزدا میدانستند و بر این عقیده بودند که سپندارمذ در عالم مادی نگهبانی زمین و زنان نیک را برعهده دارد.
پنجمین روز هر ماه و دوازدهمین ماه هر سال به نام یک امشاسپند گرامی نامگذاری شده بود که آن را سپنتا آرمئیتی مینامند که از دو بخش سپنته و آرمئیتی تشکیل شده که بخش اول یعنی ورجاوند و بخش دوم به معنی فداکاری و سازگاری و بردباری و فروتنی است. این امشاسپندبانو در گاتها یا سرودههای زرتشت از فروزههای اهورامزدا به حساب میآید که زمین را سرسبزی میبخشد.
و اما در اوستای نو این امشاسپند بانو در جهان معنوی نماد دوستداری و فروتنی و بردباری اهورامزدا و در جهان مادی نماد پاسداری از زمین و سرسبزی و باروری آن هست.
در ایران باستان هر گاه که نام روز و نام ماه با هم یکی میشد، در آن روز جشنی برگزار میشد که به آن جشنهای ماهیانه میگفتند، مثل مهرگان، بهمنگان و اسفندگان. در پنجمین روز از دوازدهمین ماه سال جشن اسفندگان برگزار میشد که این جشن ویژهی زن و زمین بود.
به همان دلیلی که گفته شد، امشاسپند بانو نماد دوستداری و بردباری و فروتنی اهورامزدا در این جهان بود و همچنین نماد پاسداری و سرسبزی و باروری زمین و چون این صفات را در زن و همچنین در زمین به عنوان مهد و پرورشگاه همهی هستی و موجودات زنده میدیدند این روز و جشن را روز زن و زمین نامگذاری کرده بودند.
این انتخاب که روز بیست و نهم بهمن را روز جشن اسفندگان انتخاب کردند به این دلیل ا ست که از گاه شماری استفاده میکنند که در آن ۱۲ ماه سی روزه داریم. ولی در گاه شماری رسمی فعلی ما دارای ماههای ۳۱ روزه، ۳۰ روزه و ۲۹ روزه هستیم و اگر بخواهیم پنجم اسفند را از تقویم فعلی و آن گاه شماری که برخی از هم وطنانمان استفاده میکنند تطبیق بدهیم جشن اسفندگان بر مبنای آن گاهشماری در بیست و نهم بهمنماه و بر مبنای گاه شماری رسمی در پنجم اسفند خواهد بود.
نزدیکی زمانی جشن ولنتاین با اسفندگان نمیتواند دلیل کافی برای این باشد که یکی را میراثدار دیگری بدانیم یا این تصور را داشته باشیم که هر دو همریشه هستند. در سال های اخیر برخی گفته اند که روز ولنتاین از روز اسفندگان و فرهنگ ایران نشات گرفته و در حقیقت همان اسفندگان است،
این دیدگاه بیشتر به خاطر این نگرانی مطرح میشود که ولنتاین رفته رفته دارد بین جوانان ایرانی به عنوان یک پدیدهی غربی رواج پیدا میکند و ممکن است، فرهنگ و کیش ما را مورد تهاجم قرار دهد. بر مبنای این تصور هستند کسانی که پیشنهاد میکنند که جشن اسفندگان را به جای پنجم اسفند در ۲۹ بهمنماه برگزار بکنیم.
به خاطر اینکه فاصلهی زمانی کمتری با جشن ولنتاین داشته باشد و در ضمن تبلیغ کنیم که جشن اسفندگان روز مهر و عشق ایرانی است تا از این تهاجم فرهنگی کم کنیم. البته در مقابل آن دیدگاه دیگری هم وجود دارد که میگوید، همهی جشنها و آیینهای بزرگ دنیا در هر کجای دنیا که هستند، شایستهی احترامند و ما میتوانیم آنها را اگر حاوی پیامی انسانی باشند، گرامی بداریم.
باید دید در سالهای آینده مردم و به ویژه جوانان، رویکردشان بیشتر به کدامیک از این دیدگاهها بیشتر است. اطلاعات دقیق و کافی از چگونگی برگزار جشن اسفندگان یا همان روز زن در ایران باستان در دست نیست. اما ویژگی مشترک بین همهی جشنها شادی، رفتن به دل طبیعت، سپاسگزاری از نزدیکان و گرامیداشت آنها بوده است.
اما در «آثار باقیه» ابوریحان بیرونی ایشان یاد کرده که در چنین روزی مردان به فراخور تواناییشان هدایایی به زنان خود میدادند. نام برده نشده که این هدایا چه میتوانست باشد. اما میشود حدس زد که احتمالا شاخههای گل یا لوازم مورد نیاز آنها بوده باشد.
البته اگر در نواحی مختلف ایران بررسیهای دقیق صورت بگیرد و همچنین در کشورهای همسایه مثل ارمنستان که با ما فرهنگ مشترک دارند، ممکن است بتوانیم برخی ریشههای مشترک این آیینها را پیدا بکنیم و طبیعی است که در مناطق مختلف ایران و ارمنستان جشنهای ویژهی زنان برگزار میشده که در این جشنها زنها و دختران به دامن طبیعت میرفتند، گلافشانی و پایکوبی داشتند و بعد هم برای نیایشکدهها میرفتند و در آنجا آرزوهای خود را به زبان میآوردند. می شود گفت که هنوز هم در برخی از نقاط ایران چنین آیینهایی بین زنان و دختران متداول هست و احتمال دارد که اینها یک ریشهی مشترک داشته، و آن ریشه همان جشن اسفندگان بوده است.
هممیهنان زرتشتی ما روز ۲۹ بهمن را ویژهی این جشن قرار داده، و در این روز مراسم بیشتر به صورت عمومی برگزار میشود، در این روز، در تالارهای همگانی حضور پیدا میکنند، نیایش خوانده میشود، و در بارهی جایگاه زن در فرهنگ ایران صحبت میشود. شادمانی و پایکوبی در حد مقدور انجام میشود، پذیرایی سنتی صورت میگیرد، در خانوادهها هم این روز گرامی داشته میشود و ما بر این باوریم بهترین سنتی که وجود دارد، سپاسگزاری مردان از زنان هست که در این روز انجام میشود.
حال خوانندگان گرامی، با وجود داشتن چنین آیین کهن و زیبایی که مختص فرهنگ غنی خودمان است، آیا بهتر نیست که ما روزها و تاریخ های جشن و عزاداری تازیان را از تقویم خود، به درون زباله دانی تاریخ بیاندازیم و به فرهنگ و اصالت خویش بازگردیم؟
تصمیم بر عهده ی شما هم میهنان عزیز است.
Pingback: حجاب اسلامی دُمَل چرکین عقب ماندگی و سبب آزار بانوان ایران زمین است | شۆڕشگێران()
Pingback: روز جهانی زن به همه و بخصوص رنان و دخترای ایرانی مبارک | زندانیان سیاسى()
Pingback: هشتم مارس، روز جهانی زن بر بانوان گرانمایه و محترم کشورمان فرخنده باد | andishehayandeh()