آیت الله مسواک یزدی را همه می شناسید. ایشان به عنوان کارچاق کن، و ماله کش مرکز خلافت ولی وقیح شهرت یافته است. ایشان به نمایندگی ولایت وقیح، و در حقیقت به نمایندگی الله مدینه رسالت دارد تا کثافت کاری ولی وقیح را پرده پوشی کند، مردم را از الله مدینه بترساند که حقیقتاً درست می باشد. زیرا از قدیم گفته اند: «هرجا خرس است، جای ترس است».
وظیفه دیگر این آخوند جیره خوار، چسباندن هرچه بیشتر این آخوند ۵ تومانی مشهدی، به الله مدینه است. در نتیجه، اطاعت و ترس امت اسلامی از ولی وقیح، در حقیقت بندگی، و ترس از الله مدینه است.
به عنوان نمونه، اکنون که آقای احمدی نژاد کمی افسار بندگی و نوکری خود را از دست ولی وقیح بیرون کشیده، و از خود ابراز وجود و هستی می کند،
مسواک یزدی، این ملای جیره خوار مانند دیگر مزدوران درگاه خلافت، از سوی ولی وقیح رسالت دارد تا در سخنرانی های خود او را به سیخ بکشد، و به نافرمانی از ولی وقیح، و در حقیقت سرپیچی از الله مدینه متهم نماید.
حال، بهتر است هم میهنان گرامی ما به شکر افشانی این ملای پیر بیت ولایت وقیح در مورد بندگان ومؤمنان به الله مدینه که به عنوان «چشم روشنی های خداوند به شب زنده داران»، بیشتر توجه فرمایند تا از بهشت موعود با حوریان ۴۰ متری آن بی بهره نمانند. ما در این جا فهرست وار، به این فضله پراکنی می پردازیم، و آنگاه به هدف عالیه این ملای متحجر می پردازیم:
• حضرت امیر(ع) در بیان خصوصیات متقیان و شیعیان می فرمایند: «شیعیان، حتی درباره کارهای خوبی که انجام می دهند، همیشه نگران اند که آیا کارهایشان مورد قبول الله مدینه واقع می شود یا نه؟.
تفسیر نگارنده- به همین دلیل، حضرت علی هرچه بیشتر در شبانه روز آدم می کشت، بازهم نگران بود که این عباداتش در درگاه الله مدینه مورد قبول واقع نگردد.
• الله در سوره مومنون آیه ۶ می فرماید: «مؤمنین، کسانی هستند که همواره از عاقبت کار خود و قبولی اعمالشان، از خشیت الهی نگران باشند». به گفته دیگر و بیان این ملای پیر: «الله مدینه دوست دارد بندگانش همیشه نگران آینده خود باشند، و بنده باید آثار بندگی و فقر در هر حال در او ظهور داشته باشد.».
تفسیر نگارنده- در این جا علاوه بر نوکران الله، مانند مسواک یزدی، خود الله هم قدم جلو می گذارد، و بندگانی که حتی عبودیت و حقارت و خواری خود را نشان می دهند، باز هم از خشونت و وحشت خود می ترساند، و دوست دارد بندگانش همواره در ترس و لرز به سر برند.
• قرآن در سوره نور آیه ۷۳ از قول الله مدینه می گوید:اهل بیت(ع) نیز از روز قیامت بیمناکند. ملای پیر مرکز خلافت آقای مسواک یزدی می افزاید که «مؤمن هرگاه به خود نگاه می کند فقر و قصور ذاتی خود را می بیند. او از کارهای خوب خود هم بیم ناک است…».
تفسیر نگارنده- الله مردم را می ترساند، قرآن که گفته اند نوشته او هست، مردم را می ترساند، ولی وقیح، و نوکران حلقه به گوشش نیزهمواره مردم را می ترسانند. اولیاء نزدیک به الله هم از او می ترسند. پس باید گفت که این الله یک لولو خورخوره و هیولایی بیش نیست.
عملکرد این الله، و دستورات چپ و راست او، ما را به به یاد هولوکاست، و کوره های آدم سوزی نازیان با همکاری رودلف هوس می اندازد. هیتلر هم بی تردید، کار سوزاندن مردم را مشابه الله در روز قیامت انجام داده ، و ۶ میلیون انسان بیگناه را قربانی نموده است.
شاید به همین دلیل باشد که ولی وقیح، به جای آدم سوزی هیتلر، کوره های آدم کشی، شکنجه و تجاوز در زندان های بیکران خود ایجاد کرده، چند ده هزار بسیجی و پاسدار، و لشکر امام زمان و مزدوران موتور سوار، و گراهی لباس شخصی آماده دیده، تا به زجر و شکنجه مردم پردازند، و خوف و ترس الله مدینه در آن ها ایجاد نمایند.
پس از بررسی این نوشته ها، به این نتیجه می رسیم که گفتار«بسم الله الرحمن رحیم- الله بخشنده و مهربان است»، چرت وپرتی بیش نیست. بلکه یک کلاه برداری، و گمراه کردن مردم است.
• ملای پیر در جای دیگر از قول قرآن می گوید: «مؤمن هر چه در طول روز انجام می دهد، از کسب و کار، تحصیل علم، تدریس و سایر وظایف، انگیزه اش انجام خواسته های خداست. مگر بدون یاد خدا او انگیزه ای برای انجام کاری دارد؟ او حتی کسب روزی را، چون خدا گفته، دنبال می کند. پس او در طول روز، لحظه ای از یاد خدا غافل نیست».
تفسیر نگارنده- هرچه آخوند نام «خدا» ببرد، منظور همان الله مدینه است. بسم الله الرحمن الرحیم هم زیبنده او نیست، و این دروغ بزرگی می باشد. زیرا ما برای خداوند بزرگ، صفاتی دیگر قائلیم. خداوند را پدری مهربان، سرچشمه محبت، نیکی، پاکی، گذشت و فداکاری می دانیم، که همواره در فکر و اندیشه فرزندان خود است، و آنان هرخطایی کنند، با آن صفات برجسته و بیکران خود، با آن مشکلات روبرو می شود، وهرگز در پی انتقام و زجر و شکنجه بندگان نیست.
• الله مدینه خطاب به پیامبر(ص) می فرماید: «محبین خدا درحالی که استراحت می کنند، قلبشان بیدار است. مؤمنین نگرانند، مبادا عمری که می توان به وسیله آن ترقی کرد و درهر لحظه ای از آن به خدا نزدیک تر شد، به غفلت بگذرد؛ شاید درهمان لحظه غفلت، شیطان سراغ او بیاید و او مغلوب شیطان شود. چون تا زمانی که انسان به یاد خدا است، شیطان جرأت نمی کند به او نزدیک شود.
اما اگر انسان لحظه ای از یاد خدا غافل شد، شیطان به او راه پیدا می کند و ممکن است براو غالب شود. مؤمنین برای اینکه شیطان بر آنها تسلط پیدا نکند، سعی می کنند مبتلا به غفلت نشوند؛ حتی به اندازه چرت زدنی. لذا شب را هم همراه با بیم غفلت از یاد خدا می گذرانند».
تفسیر نگارنده- حالا دیگه کار ما درست شد. تا کنون الله مدینه، رسول او، امام زمان، نایب برحقش، آخوند ۵ تومانی مشهدی، نوکران و مزدوران درگاه خلافت، و چند هزار رأس آخوند شکمباره و زنباره، مردم را از وحشت و ترس هیولایی به نام «الله»، و سیخ کباب او در روز قیامت می ترساندند، و برحذر داشته اند. حالا دیگه معلوم شد که این الله، شیطانی را هم آفریده که هرلحظه مزاحم بندگان باشد. تا آن جا که این بندگان ترسان و لرزان، در خواب هم آرامش ندارند. این جاست که کمی باید نسبت به عقل و درایت این الله مردم آزار، و انتقام کش در شک و تردید بود.