بشر ناتوان اولیه که زندگی خود را از غار نشینی آغاز کرد، و خوراک خود را از شکار جانوران و گیاهان به دست می آورد، در برابر پدیده های طبیعی چون؛ رگبار، رعد و برق، بی آبی، بیماری، و روبرو شدن با انسان های دیگر وحشی، متجاوز، و خودکامه نا آگاه، عاجز، و ناتوان بود. بنابراین به طور ناخواسته، به دنبال نیرو و قدرتی ماوراء طبعیت می گشت تا هنگام نیاز و ضرورت به یاری وی شتابد.
این نیرو و قدرت ماوراء طبیعت، و یاخدای ناشناخته، در کجا می توانست باشد؟. بشر به گرداگرد خود نگاه می کرد، و چون دسترسی به اقیانوس و آب ها نداشت، آسمان درخشان را جایگاه خدای خود دانست.
این بشر ناتوان، کوته اندیش، هرگاه نتوانست در برابر ظلم و بیدادگری ایستادگی کند، سزای ظالم ستمگر را به خدای خود، به زمانی دیگر، و به روزی دیگر، به نام روز قیامت واگذار کرد. جستجوی خدایی توانمند و دادگر در آسمان ها، و در انتظار جزا و پاداش روز رستاخیز بودن، فرصتی به دست عده ای کلاه بردار و کلاش داد که دکانی به نام دین، و فروش کالایی به نام بهشت، و جلوگیری از سرنوشتی ناهنجار، به نام آتش دوزخ باز کنند.
در این ویدیو کره ماه نسبت به بزگترین ستاره شناخته شده نشان می دهد.
درچند سده، اروپا در دست دکان داران کلیساها می چرخید، و خون بیگناهان که مورد ظلم و بیدادگری کشیش های جنایتکار قرار می گرفتند، در خانه و کوچه، و حتی درون کلیساها جاری بود. تا آن که مردم بپاخاستند، و کشیش ها را از جامعه به دور کردند، وبه درون کلیساها فرستادند. این آغاز روشنگری و اندیشیدن انسان ها در اروپا بود که به دوره رنسانس Renaissance، یا تولد دو باره نام گرفت، و موجب گردید که قاره کوچک اروپا را بر دیگر قاره ها برتر، و پیشرفته تر سازد.
نویسندگان، پژوهشگران، چکامه سرایان، و اندیشمندانی در جهان بوده اند، که در فضا و جو تاریک مذهبی و سیاسی زمان خود، جسته و گریخته، پرده ها را به کنار زدند، از بهشت و دوزخ و خدای آسمان واهی و بی اساس، مردم را آگاه ساختند، و تا اندازه ای دکان داران دین را رسوا نمودند.
سعدی، حافظ، ابن سینا، و شماری دیگر از اندیشمندان تاریخ ما در فضای خفقان آور سیاسی-مذهبی زمان خود، در پس پرده و در پوشش داستان و اندرز، از این موهومات، و بی خردی انسان ها، سخن راندند.
خیام، ریاضی دان، کیهان شناس، و چکامه سرای بزرگ کشورمان، از واهی بودن بهشت و جهنم، و دنیای خیالی دیگر ساخته آخوندها، پرده برداشت، و در درون چکامه های گوناگونی، خط بطلانی بر بودن جهانی دیگر و ببهشت و جهنم کشید چکامه زیر را همکار گرانمایه ما آقای سیروس پارسا برگزیده است، که در این جا پیشکش شما گرامیان می گردد:
ای بس کـــــه نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز مــــــا و نــــــه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیــــــم و نبُــــد هیــــچ خلل
زین پس چـــــو نباشیم همان خواهد بود
از جمله رفتگان این راه دراز
باز آمده ای کو که به ما گوید باز
هان بر سر این دو راهه از سوی نیاز
چیزی نگذاری که نمی آیی باز
نگارنده با گفتگویی که سالیانی پیش با چند پروفسور مشهور، مانند پروفسور هوپکینز Hopkins مخترع اولیه فایبر اوپتیک، و همچنین پروفسور لگای F.Legay مخترع لزر گازکربنیک، پروفسور الکوموس Elkomoss ریاضی دان بزرگ، و شماری دیگر از اندیشمندان اروپایی داشتم، همگی مسآله بهشت و دوزخ و خدای آسمان را به تندی رد کردند، و هرگونه اندیشیدن بدان را افسانه و تخیل کودکانه انسان نامیدند. در این مورد گفتار زیادی وجود دارد که از بحث کنونی ما بیرون است.
پروفسور استیون هاوکینگ Stephen William Hawkin دانشمند کنونی فیزیک و کیهان شناس انگلیسی نیز به تازگی با تحقیقات علمی خود به واهی بودن بهشت و جهنم اشاره کرده است.
این ویدیو گزارش کوتاهی است از زندگی پرشکوفا و پربار خیام دانشمند ایرانی- نکته قابل توجه این که رژیم جهل و جنایت اسلامی در ویکیپیدیا و جاهای دیگر نام این دانشمند گرانقدر را بعنوان حجت الاسلام و القاب دیگر مذهبی ذکر نمود، که چندش آور است، زیرا خیام، سعدی ، ابن سینا، و صدها چکامه سرا و سخن پرداز، ویا دانسمند ایرانی،گرچه در دوران مذهبی و زیر فشارتعصبات دینی می زیستند، ولی هرگز به جهان آخرت و مسائل بشر ساخته مذهبی باور و اعتقادی نداشته اند.
مطالعات کیهان شناسی نشان می دهد فضایی که در بالای سرما دیده می شود فضای بیکرانی است که ازدست کم ۲۰۰ میلیارد کهکشان، و هر کهکشان، از حدود ۱۰۰- ۲۰۰ میلیارد ستاره گداخته و سوزانی تشکیل شده است. قطر کهکشان ما، به ۱۰۰ هزار سال نوری می رسد. بنابراین، آسمان ما یک کوره گداخته و بی انتهاست.
حال، دین اسلام که از بی منطق ترین افسانه بچه گانه و دور از هر خرد و اندیشه ای پایه گذاری شده، از آسمان هفت گانه، ستارگان اندک و کوچک، بزرگی ماه درخشان، فرشتگان آسمانی، رفتن پیامبر با الاغ به آسمان هفتم، و میخ هایی به نام کوه که برزمین فر رفته است، سخن می گوید، آیا برداشتی بیشتر از یک کودک ۱۰ ساله می تواند داشته باشد؟.
بر پایه دانستنی های علمی و این که زمین و کهکشان ها بر اساس قوانین فیزیک و ریاضی به وجود آمده، هفته به هفته، و روز به روز بر کشفیات انسان خردگرای امروزی افزوده می شود، و هر آن افسانه های دینی، مسأله بهشت و جهنم مسخره تر، و بچه گانه تر از داستانی چون امیر ارسلان جلوه می کند.
در میان دریای دانش نجوم و فیزیک که دریچه کهکشان ها را بر روی دید انسان گشوده، و با ژرف اقیانوس ها آشنا ساخته است، آیت الله سبحانی با علم آفتابه و طهارت و دانش شکم و زیر شکم خود، و بهره گیری از کتاب هایی چون حلیت المتقین که اقیانوسی از دانش است، از بررسی علمی پروفسور هاوکینگ دانشمند انگلیسی خرده می گیرد و اظهار فضل می کند که آخوندها از ماوراء طبیعت می دانند، و دانشمندان جهان از مرحله بدورند.
البته اگر این آقا و دیگر ملاهای کشورمان اذعان کنند که علم ماوراء طبعیت مانند داستان امیرارسلان، و داستان دیو و قلعه فلک الافلاک افسانه ای بیش نیست، دکانی که برای ربودن جیب مردم و غارتگری درست کرده اند، کساد می شود، و بازارشان برای همیشه تخته خواهد شد.
Pingback: کنکاشی پیرامونِ اَخلاقِ انسانی و زَمینی | فضول محله()
Pingback: چرا باید اسلام را نقد کنیم؟ – نقد اسلام و دین()
Pingback: مغالطات قرآن کتاب آسمانی مسلمین – فریاد آزادی()