در طی این روزهای ماتم زده که خاکستر مرگ و نا امیدی بر کشورمان پاشیده شده، و همه مدعیان به مردم دوستی و میهن پرستی یکی پس از دیگری خائن و خود فروخته از آب در می آیند، و در این لحظاتی که مردم بینوا و دربند ما زانوی غم به دل و به دست گرفته اند، هر طرف که نگاه می کنیم، دار و دسته ی خردباخته رجوی ها را در حال فعالیت و پخش اخبار مربوط به قلعه اشرف و مریم رجوی می بینیم. همه جا صحبت از خارج شدن نامشان از لیست گروه های تروریستی و صدور قطعنامه ی برخی از کشورها به مریم رجوی مبنی بر حمایت از مقاومت مردم ایران است.
در حقیقت رهبران جاه طلب این گروه خردباخته، مشروعیت خود را از دولت های غربی طلب می کنند. آنان به خوبی می دانند که ملت ایران آنان را نیز رونوشت و نمونه ای از رژیم اسلامی می دانند، به همین دلیل، برای آنان تره هم خورد نمی کنند، چه رسد به این که در انتظار پیروزی آنان باشند.
حال پرسش اینجاست که مجاهدین تا به امروز، در برابر چه چیزی مقاومت کرده اند؟. آنها تا به امروز چه اقدامی درست و منطقی برای رهایی ایران از چنگال ستمگران انجام داده اند؟. سوای آن که به جمع صدام حسین پیُوستند، و بیخردانه به سربازان ایرانی حمله کردند، و دوطرف را به کشتن دادند؟.
آیا رجوی و همراهانش، با ایدئولوژی فاشیستی اسلامی شان، کوچکترین احترام و اعتباری برای دموکراسی و آزادی بیان در عمل، قائل می شوند؟. آیا ایشان حاضرند تا به انتخابات مردمی زیر نظارت سازمان ملل و نهادهای بین المللی تن دهند؟.
این یکی از دهها ویدیویی است که مبارز گرانمایه و میهن دوست ما آقای بهرام مشیری در مورد سود جویی مجاهدین و مسابقه تقدس گرایی آنها با آخوند سخن می گوید.
رجوی ها، سالیانی می گذرد که مردان و زنان را در قلعه ی اشرف اسیر، و در حقیقت زنده به گور کرده اند و اجازه ی خروج از اشرف را به هیچ کس نمی دهند. هر از چند گاهی یک نفر موفق به فرار از آن کمپ نظامی می شود و شروع به افشاگری در رابطه با جنایت ها و شکنجه هایی که رجوی و سردمداران مجاهدین، نسبت به زندانیان اشرف روا می دارند، می کند.
زیرا تصمیم و هدف شیطانی رهبران مجاهدین این بوده است که اگر جوانان آزاده و میهن دوست را در محیطی آزاد بگذارند، آنان به تدریج با دریافت و آشنایی به خبرهای جهانی و شناخت بیشتر رهبران خودکامه خود، پراکنده خواهند شد، و سر انجام برای مجاهدین علی میماند و حوضش. رجوی میماند و مریمش.
آیا بااین برداشت از مجاهدین می شود از این گروه فاشیستی اسلامی، انتظار حکومتی دموکرات و سکولار داشت؟. اکنون روی سخنم با شخص مریم رجوی است؛ سرکار خانوم، نامتان را از لیست تروریست های عالم پاک کردید، با لکّه ی ننگ خیانت به میهن تان چه می کنید؟. در کنفرانس های خبری اروپا شرکت کردید، با دستانتان که تا به آرنج به خون جوانان غیور و دلیر ایران زمین آغشته است چه می کنید؟.
اگر شما به خودتان ایمان و باور دارید، برای یک روز، مردمانی را که در اشرف اسیر کرده اید را در انتخاب بین رفتن و ماندن آزاد بگذارید، خواهیم دید چند نفر برایتان باقی خواهند ماند.تفاوت شما با ولی وقیح و دست اندرکاران رژیم اسلامی و اصولاً تفاوت میان رژیم اسلامی شما با آنان چیست؟.
شما در طی تمام این سال ها، از کثیف ترین و غیر انسانی ترین روش ها، برای مظلوم نشان دادن خودتان در چشم جهانیان استفاده کرده اید، شما خودتان ترتیب حمله به اشرف و کشته شدن چندین بیگناه را مقابل دوربین ها یتان که آماده ی فیلم برداری بودند دادید و داد و هوار راه انداختید که اشرف بی دفاع است. من نگارنده، شما را یکی از ناسالم ترین، و خطرناک ترین ایدئولوژیست های دهه های اخیر می دانم.
خانم رجوی، اکنون نگارنده، یک جوان ایرانی که برای مبارزه با رژیم جهل و خرافات و جنایت آخوندی، دست و دلم را از همه ی دلبستگی هایم شسته ام، با صراحت تمام اعلام می کنم که اگر روزی بر فرض محال، شما در ایران بر صندلی قدرت تکیه بزنید، اگر قرار باشد من میان جوخه ی اعدام و زندگی زیر سایه حکومت شما، یکی را انتخاب کنم، سوگند می خورم که طناب دار را با آغوش باز پذیرا بخواهم شد.