فکرمشروطیت از کجا پیداشد، و چه موانعی در سر راه مشروطیت وجود داشت؟.
دیکتاتوری ناصرالدین شاه در درازای سلطنت او و روشنگری و آگاهی مردم نسبت به اوضاع غم انگیز ایران در دوران سلطنت او، براثر پخش روزنامه هائی قانون پرنس میرزا ملکم خان و حبل المتین موید الاسلام و سیاحت نامه ابراهیم نوشته حاج زین العابدین مراغه ای، نوشته ها و ترجمه های میرزا عبدالرحیم طالبوف وروشنگری های میرزا فتحعلی آخوندزاده مردم را با حکومت مشروطه آشنا، و آماده به انقلاب کرد. [۱]
چه کسانی با مشروطیت مخالفت می کردند؟.
آخوندهائی مانند شیخ فضل الله که با پیشرفت وآزادی خواهی ومیهن دوستی، همواره در نبرد وچالش بوده اند، هم چنین آخوندهای نجف مانند ملا کاظم خراسانی، حاج شیخ عبدالله مازندرانی، حاج میرزا حسین تهرانی و شماری دیگر، هم چنین سید محمد طباطبائی و سید عبدالله بهبهانی، با دموکراسی به معنای واقع ومشروطیت با قانون اساسی بی قید وشرط، عملا موافق نبودند. آنان همگی در نهایت، خواستار مشروطه زیر چتروپوشش اسلامی به نام مشروطه مشروعه بودند. [۲]
براین پایه یکی از آخوندها بنام سید علی سیستانی این چنین فتوا می دهد: «المشروطه کفر و المشروطه طلب کافر، ماله مباح ودمه هدر».[۳] این گفتار، نخست نشانگر دشمنی وکینه دوزی آخوندها با آزادی ودموکراسی است، و از سوی دیگر، سیرت ودرون ملاها را نشان می دهد که ایرانی نیستند بلکه عرب زادگانی می باشند، که همواره ترجیح می دهند به زبان تازی گفتگو کنند.
در چه زمانی قانون مشروطیت به امضاء رسید؟.
۱۰۵ سال پیش در چنین روزی، در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ مظفرالدین شاه تحت فشار آزادیخواهان بزرگی چون؛ ستارخان، باقرخان، سردار اسعد بختیاری، یپرم خان ارمنی و گروهی دیگر، تن به مشروطیت داد و به ناچار در چنین روزی قانون آن را امضاء کرد. ولی فرزند او محمد علی که یکی از بزرگترین خیانت کاران به کشور ما به شمار می آید، با آزادی خواهی ومشروطیت به مخالفت پرداخت وبه همراهی و کمک خودکامه هایی مانند اتابک صدراعظم، سرمایه داران، و شماری از آخوندهای ارتجاعی چون شیخ فضل الله نوری، سرسختانه دربرابر آزادی خواهان ایستاد. آن گاه مجلس رابه توپ بست و تنی چند از آزادی خواهان چون ملک المتکلمین، میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل وسید جمال الدین واعظ را کشت، و شماری را نیز دستگیر کرد.
آیا قانون مشروطیت کامل و بی نقص بود؟.
با آن که مظفرا لدین شاه به فریاد آزادی خواهان پاسخ آری داد و قانون مشروطیت را امضاء کرد، ولی ناگفته نماند که آخوندها با هم دستی درباریان، و شماری از بازرگانان که همیشه دربرابر آزادی خواهی جبهه گیری کرده اند، با مخدوش کردن قانون اساسی، دست آخوندها را به عنوان نظارت بر اسلامی بودن قوانین مصوبه مجلس، در سیاست وبرنامه ریزی کشور باز گذاشتند.
اشکال دیگر که در قانون مشروطیت وجود داشت، نامیدن ایران به عنوان یک کشور اسلامی بود. زیرا نخست حق هم میهنان پیرو سایر کیش ها ودین ها، زیر پای گذاشته شد وپایمال گردید، دیگر این که با ذکرکشور اسلامی، هم میهنان ما به طور نا خواسته ونا آگاهانه فرهنگ وزبان خود را به تدریج ازدست دادند وبه جای آن فرهنگ وزبان ناتوان وبی مسمای عربی را پذیرفتند.
به بیان دیگر، از آن جا که زبان وفرهنگ هرکشور، نشانه آزادی وموجودیت آن گروه وقوم می باشد، ما با نامیدن کشوربه عنوان یک کشور اسلامی، ندانسته دست آخوندها وملایان بی سواد را درکارهای کشوربازگذاشته ایم وهیچ دفاعی از زبان وفرهنگ تمدن کشور کهنسال خود نکرده ایم. با این روش، مانیز همانند کشورهای به اصطلاح مسلمان دیگر، به صورت یکی از اقمارو وابسته ودنباله رو کشورهای عربی در می آئیم.
سرنوشت مشروطیت ایران پس از احمد شاه
زمانی که نمایندگان مجلس احمد شاه را براثر بی کفایتی از سلطنت برکنار، و رضاخان را کاندیدای جانشینی او کردند، رضاخان خود مایل بود در ایران جمهوری ای همانند ترکیه به وجود آید. دراین راه مصدق وحسین علاء نیز با او همآهنگ وهم پیمان بودند، ولی بیشتر آخوندها چون، آخوند یاسائی نماینده مجلس، آخوندهای نجف چون، شیخ عبدالکریم حائری، میرزا محمد حسین نائینی، و سید ابوالحسن اصفهانی با برپائی جمهوری مخالف وطرف دارحکومت پادشاهی بودند. [۴] در نتیجه با فشار آخوندها و همکاری آیت الله کاشانی به جای جمهوری شدن، رضا خان را به پادشاهی برگزیدند.
خاک سپاری مشروطیت و بازگشت به دیکتاتوری
از آن پس که رضا خان قدرت را به دست گرفت، رفته رفته مشروطیت به باد فراموشی سپرده شد. دوران سلطنت رضا شاه دوران نیمه استبداد بود ونمی توان گفت که ما کاملاً به دوران استبداد قاجاریه باز گشته بودیم.
۱۲ سال از دوران نخستین سلطنت محمد رضاشاه، دوران دموکراسی و مشروطیت در ایران بود. ولی از آن پس با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، مشروطیت عملاً به خاک سپرده شد، و ما به دوران تاریک ناصرالدین شاه باز گشتیم. برگشت به دیکتاتوری موجب گردید که روز به روز دخالت اخوندها در کارهای کشور زیاد شده تا آن جا که به دلیل نا آگاهی سیاسی، مردم به ناچار و ندانسته در سال ۱۳۵۷ به دشمن دیرین فرهنگ، و تاریخ ایران؛ یعنی آخوندها پناه بردند، و انقلاب ننگین اسلامی که از هرحکومت دیکتاتری دیکتاتورتر است، بر ایران سایه افکند. بنا به گفته ای، ما از چاله در آمده، به درون چاه سرنگون شدیم.
چه عواملی موجب کودتای ۲۸ مرداد و در حقیقت خاک سپاری مشروطیت ایران شد؟.
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به دلیل دشمنی دولت انگلستان با مصدق که نفت را ملی کرده بود، و باهمکاری آمریکا انجام گرفت. ویلیام کورسون در کتاب Armies of Ignorance در باره تاریخ کنونی آمریکا نوشته است که کرمیت روزولت ( نوه پرزیدنت روزولت) از سی.آی.ای (CIA) مبلغ بیست میلیون دلاردریافت می کند تا تظاهراتی با حمایت و پشتیبانی آخوندها برای برگرداندن شاه براه اندازد. یکی ازمشاوران کنگره آمریکا اعلام داشته است: « کسی در ایران بدون جلب موافقت مساجد نمی تواند حکومت کند». [۵]
سی.آی.ای (CIA) ازماه اوت سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۷۷ سالانه میلیون ها دلاربه طور دائم به آیت الله ها وملاها می داد، تا با شاه همکاری کنند وبا او مخالفتی نداشته باشند. درسال ۱۹۷۷ کارتر برخلاف خواسته سازمان جاسوسی آمریکا، رشوه پردازی راقطع کرد وآخوندها را علیه شاه شوراند [۶]. فردوست در جلد نخست کتاب خود می نویسد که پس از ۱۵ خرداد ۴۲ ، ساواک شمار آخوندها وطلبه های کشور را ۳۵۰ هزار برآورد کرده بود، که ترتیب پرداخت میلیون ها تومان وتماس داشتن با آن ها داده شد. آیت الله کاشانی یکی از موارد استبداد و مخالف با مشروطیت داشته که در همه جا و در هرمورد دست داشته است.
بن مایه و استنادها
[۱] تاریخ کامل ایران- نوشته دکتر عبدالله رازی- انتشارات اقبال- چ۴- ۱۳۴۷- ص ۵۳۷
[۲] شیعی گری و ترقی خواهی – نوشته دکتر مهدی قاسمی – صفحه ۱۳۵-۱۳۸، برگرفته از پژوهش وبررسی های هما ناطق زیر عنوان: « درراه یابی فرهنگی ۱۸۴۸-۱۸۳۴»
[۳] گزارش وقایع مشهد، به قلم دکتر احمد خان، ضمیمه مشروطه گیلان – چاپ محمد روشن- ص ۱۲۸- برگرفته از ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران- نوشته فریدون آدمیت- انتشارات پیام- چاپخانه زر- چ۱- ص ۲۶۰-۲۶۲
[۴] قضاوت تاریخ- نوشته اسماعیل رزم آرا- ص ۸۲-۱۲۲
[۵] Daniel Drooze, The CIA’s Secret Iran Fund – Politics Today, March/April, 1980, P.11
[۶] Daniel Drooz, The CIA’s Secret Iran Fund, March/April 1980 P.10-11, politics Today