آیا جای شرم و خجالت نیست؟. آیا موجب درماندگی و سرافکندگی ما نخواهد بود؟. چگونه ما خوار و ذلیل و زمین گیر شدیم؟. چگونه می توانیم آرام و راحت بمانیم و چگونه سرمان را بالا بیاوریم و ببینیم که یک تازی نژاد، یک آخوند ۵ تومانی مشهدی، که کوچکترین هویت و شناسنامه و فرهنگ ایرانی ندارد، بخواهد به دولت مزدور خود که آنها نیز یک مشت دزد و راهزن بیش نیستند، دستور دهد که پیش از اسلام، ایران کشوری بیسواد و عقب مانده بوده، و بهتر است به دوران اسلامی ایران پردازیم.
پیش از آن که مطلب را دنبال کنیم، اجازه دهید کمی بیشتر در مورد این آخوندک ضد ایرانی خیانت کار بحث و بررسی کنیم. این مردک که در جوانی ناچار بوده با موتور سیکلت از محله ای، به محله دیگر، و از خانه ای به خانه دیگر در مشهد برود، صدها بار امام حسین را بکشد، لعنت بر یزید بفرستد، و اشک دوغین و مصنوعی در چشم خود ظاهر کند تا ۵ ریال، ۵ ریال دستمزد دروغ پردازی و شارلاتانی خود دریافت کند، از برکت جهل و نادانی ملتی، یکشبه بر ما، کشورمان، سرنوشتمان، و دار و ندارمان سوار، و تصمیم گیرنده شد.
کسی که از کودکی شارلاتان و دزد باشد، خود به خود با دزدان و غارت گران فامیل و معشور می شود، و فرزندان و فامیل دزد نیز برای خود فراهم می سازد. از این روی، فرزندان این نامرد روزگار نیز یکی پس از دیگری دزد و خیانت کارند.
در هرحال، این آقای ولی وقیح که یک شبه مملکت را چپاول کرده، ثروت بیکرانی برای خود فراهم ساخته است، به تصور این که ۱۴۰۰ سال زنده است، و نیاز به آلاف علوف بیشتری دارد.
از دزدی های میلیاردی این آخوندک که بگذریم، هنر دیگر این نا انسان، جنایت های پی در پی او در به بند کشیدن ۷۰ میلیون ملت بزرگوار، ولی ساده دل ایران، جنایات دائمی در زندان ها، جنایات در کوچه و برزن، و حتی در کشورهای دیگر مانند سوریه در همراهی جنایت کار دیگری به نام بشاراسد، و یا بمب گذاری های گوناگون در سراسر جهان است.
هنر دیگر این دلقک، پشت کردن به آداب و رسوم، و تاریخ و فرهنگ شکوفا و سرزنده این کشور است. آیا برای این آخوندک ضد ایرانی جای شرم و خجالت نیست، کسی که خود، فاملیل، و اجدادش در این سرزمین رشد کرده، پوست و خونشان از این آب و خاک است، هرچه دارد و هرچه آموخته است، از این مملکت است، چگونه و باچه وقاحت و بیشرمی پشت به تاریخ ایران کهنسال می کند، و آن را نادیده می گیرد؟. تاریخی که جهانیان در برابر آن سر تعظیم فرود می آورند، و شرح مدنیت و شکوفایی این کشور در دوران پیش از یورش وحشیانه تازیان، زینت بخش اسناد و مدارک و تاریخ کشورهای بزرگ و پیشرفته جهان است.
این آخوندک به چه می بالد؟، به ۱/۶ میلیون مسلمان سرگشته و گریبان در غم مسلمان جهان، مسلمانانی که به همت و با کوشش پیشرفت های عظیم علمی و صنعتی کشورهای باختری، توانسته اند به سختی روی پای خود بایستند، ولی از خود کمترین ابتکار و پیشرفت علمی ندارند؟.
آیا از یورش وحشیانه بیابان گرد عربستان به شهر هفت شهر تیسفون که ستارگان درخشانی در آسمان آن زمان بودند، باید افتخار کرد؟. آیا تجاوز به زنان یک شهر عظیم، غارت کردن آن، بردن دختران و پسران به مکه و مدینه و فروختن آنان در بازارها به عنوان کنیز و برده، باید خشنود بود، و این بزرگی را به رخ جانیان کشید؟.
آیا از ۶۰۰ سال کشت و کشتار مردم ایران، و به غارت بردن بیشترین ثروت های این کشور، از مصولات کشاورزی گرفته، تا کارهای دستی و بافتنی، باید مفتخر بود؟.
شما بی خردان، چگونه دانشمندان ایرانی چون رازی، ابن سینا، یا سخنورانی چون فردوسی، عمر خیام و حافظ را از اسلام می دانید؟ تنها به دلیل آن که نام منحوس تازی را با خود حمل می کردند؟ وی در دوران خفقان و آدم کشی های شما تازیان نمی توانستند لب بر گشایند، و نفرین و لعنت های خود را نثارتان کنند، و یا بی محابا کتاب هایی از جنایت های بیکرانتان پخش و منتشر کنند.
بی تردید اگر سایه شوم تازیان براین کشور سایه نیفکنده بود، و کشور به روال طبیعی پیش می رفت، ما به جای یک ابن سینا و یک رازی، می توانستیم دهها دانشمندی داشته باشیم و یا صدها سخنورانی چون حافظ و سعدی که مانند شاخه های گل خوشبو از سراسر ایران رشد کرده، آزاد بیاندیشند، و آزادانه عمل کنند.
نکته آخر، آیا شما کریمخان زند، شاه عباس، نادر، و رضا شاه را از پادشاهان اسلامی می دانید؟. درست است که اینان به ناچار و به دلیل ترس و وحشت امثال شما جانی ها، ظاهراً به اسلام چسبیده بودند، ولی هرکدام سراپا در خدمت و در راه پایداری و شکوفایی این سرزمین گام بر می داشتند. هیچکدام از آنان، ایران را کشور اسلامی ننامیدند، پرچم و هویت این کشور را عوض نکردند، و برای سربلندی این سرزمین جنگیدند و جان دادند.
آری حق باشماست، شاه سلطان حسین و فتحعلی شاه را باید پادشاهان اسلام این سرزمین نامید. طرز فکر و اندیشه آنان با شما یکسان بود، و آنان در زیر پرچم اسلام این سرزمین را به باد دادند.
شما هم در ۳۲ سال گذشته در به باد دادن همه هستی های این سرزمین دست کمی از شاه سلطان حسین و فتحعلی شاه نداشته اید. با این تفاوت که آن دوپادشاه اسلام زده، هرگز خود را از فرهنگ و تاریخ گذشته ایران جدا نکردند. تا آن جا که فتحعلی شاه، گهگاهی پوششی نظیر شاهان ساسانی به تن می کرد، و آرزوی پیشرفت ایران مانند آن دوران داشت.
خیانتی که شما و امثال شما تازیان در این ۳۲ سال به این سرزمین کرده اید، به راستی در نوع خود نمونه و بی سابقه است. این بر عهده ملت ایران، به ویژه جوانان است که هرچه زودتر تا دیر نشده و ایران به کلی هویت خود را از دست نداده، شما را به گورستان تاریخ فرستند.