رفتن احمدی جان به نیویورک همان و پرت و پلا گویی ایشان همان، مارا به یاد کتاب «اسمال در نیویورک» نوشته حسین مدنی می اندازد. احمدی جان به یاد دوستان قدیمی و هم پالکی های قدیمی خود هم که شده، باید هرساله سری به نیویورک بزنند.
الحق والانصاف احمدی جان در سازمان ملل سنگ تمام گذاشتند و با نوشتار کپی شده از فرمایشات و فضله پراکنی های گذشته های خود، صندلی های استکبار جهانی را به لرزه در آوردند. گویا نماینده ونزوئلا دوست گرمابه و گلستان احمدی جان هم که از شدت هیجان خود را خیس کرده بود، با هیکل سنگین خود از صندلی فرو افتاد، و جرثقیلی به کمک طلبیده شد تا باردیگر ایشان را بر جای خود استوار کنند.
استکبار جهانی که همیشه با احمدی جان مخالفند نتوانستند سخنان نغز و پر مغز او را تحمل کنند، و دیدگانشان در برابر حقیقت کور است، مجلس زیبای ایشان را ترک کردند. البته، نمایندگان محترم دولت های کمک بگیر از رژیم اسلامی، بنا به وظیفه دلاری خود، در محفل سخن پراکنی احمدی جان به ناچار باز ماندند، و تنها گهگاهی بعلت داشتن اسهال، به دستشویی رفتند.
آقای دیوید کامرون که نمی دانست احمدی جان تا به امروز همه مشکلات مملکت را از قبیل بیکاری، تراکم زندان ها از آزادی خواهان، فرسوده شدن و تعطیل کارخانه ها یکی پس از دیگری، تجاوزهای یک نفره، چند نفره، و دست جمعی به بانوان بی دفاع در شهرهای کوچک و دهات کشور، دزدی های میلیاردی از بانک ها با کمک و همیاری دوستان و سرسپردگان ایشان، فرمایشات ۶ من یک قاز ولی وقیح، فقر فرهنگی، و از میان رفتن فرهنگ و آموزش در سراسر ایران، خشکیدن دریاچه ارومیه و خسارات بزرگ در آب و هوای منطقه، و صدها مشکل و معضلات سیاسی و اقتصادی دیگر را با فوت کردن، و ورد و دعا خواندن بر سر چاه امام زمان حل کرده است، بنای نا سازگاری و ایراد گیری از این شخصیت بی نظیر عالم حیوانات پرداخت.
دیوید کامرون در سازمان ملل از این که در ایران چه می گذرد و چگونه مردم در بند رژیم گرفتارند، در این ویدیو سخن می گوید.
بدبختانه این مسئولین استکبار جهانی که از چهره میمون آسای احمدی جان دل خوشی نداشتند، مجلس سازمان ملل را با وجود احمدی جان فاتحه خواندند، و آن جا را ترک نمودند. البته احمدی جان عزیز ما که روی ایشان از سنگ پای قزوین هم بیشتر است، همچنان در پشت میز فرصت طلبی ایستادند، و به روضه خوانی خود پرداختند.
احمدی جان که خوشبختانه در ایران مشکلی نیافته بودند، و شاید هم ملت ایران را نشناسند، چون می دانند که خود نماینده کشوری نیستند، و از جایی انتخاب نشده اند، با توجه به پررویی سنگ پای قزوینی خود، به انتقاد و بازگویی مشکلات استکبار جهانی پرداختند. ایشان به جهانیان اعلام کردند که اصولاً با بررسی دوستان همیشه ساندونیست خور ایشان برج دو قلویی در نیویورک نیافته اند که در سال ۲۰۰۱ مورد برخورد هواپیماها باشد. موضوع هولوکاست هم قصه ای است که یهودیان جهان برای برای بچه های فلسطینی ساخته اند.
در باره جنگ آفرینی و غارت کشورها به وسیله آمریکای جهان خوار و صهیونیسم بین المللی احمدی جان فرمودند که: اصولاً حمله آمریکا به عراق کار اشتباهی بود، زیرا صدام از مدت ها پیش تصمیم به خود کشی گرفته بود، و طنابی هم در زیر زمین کاخ خود همیشه به حالت آویزان داشت.
در این ویدیو استقبال با شکوه و کم نظیر ایرانیان از رئیس جمهور انتصابی جمهوری اسلامی را در نیویورک نشان می دهد. ببینید و تماشا کنید تا به محبوبیت این جانور هفت خط و خال پی ببرید.
حمله به افغانستان هم کار اشتباهی بوده است. زیرا بن لادن توانسته بود همه کسانی که به اسلام بد نگاه می کنند، و از دور چشمک می زنند، و یا عرضه ندارند ثروتمند باشند و در نتیجه فقیر مانده بودند، از پای در آورد.
در مصر که حمله آمریکا نبود، حسنی مبارک سرش را مثل بچه آدم زیر انداخت، و یواشکی در گوشه ای قایم شد. حمله به لیبی هم کار اشتباهی بود. آقای سرهنگ سوزن قفلی رئیس جمهور دائمی آن کشور تنها علاقمند بود که ۲۰ سال دیگر در پست خود باقی بماند و آنگاه پست خود را به فرزند لندهورش به نام «شاخ الاسلام» بدهد.
چرت و پرت گویی احمدی جان در برابر چرت زدن های حاضرین بالاجبار در جلسه و کف رفتن های ممتد دوستان ساندونیستی همیشگی اشان در بیرون سالن پایان یافت. قرار است به مناسبت این موفقیت و پیروزی عالمگیر و بی نظیر، مجلس ختمی به وسیله دوستان همیشه دلار در جیب ایشان در یکی از هتل های دورافتاده نیویورک، در صورتی که تن به این اشتباه دهند، برگزار شود.