اگر نیک بنگریم، در خواهیم یافت سیاستی که از روز نخست، یعنی درست از شب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ رژیم ننگین اسلامی، در پیش گرفت و تا به امروز هم چنان دنبال میکند، در یک جمله بر پایه “سرکوب وحشیانه و حذف فیزیکی مخالفین” بوده و هست. در ابتدا اعدام فرماندهان و دلاوران ارتشی، کردها، مسئولین رژیم سابق، مانند: نخست وزیر، وزیران، نیروی انتطامی و امنیتی ( اطلاعاتی)، و بسیاری از کارکنان و وابستگان به دربار، هچنین هم میهنان بهایی، و مسلمانان مخالف حکومت اسلامی. کشتن فرهیختگان و خردمندانی چون؛ مهندس عبدالله ریاضی و دکتر فرخ رو پارسا . برای این جانوران خون آشام اسلامی به ویژه خمینی جنایت کار اهمیتی نداشت بداند و یا نداند که مهندس عبدالله ریاضی پدر مهندسین ایران و سازنده صنعت و تکنولوژی کشورمان بود، و خانم دکتر فرخ روی پارسا، مادر ادب و فرهنگ ایران.
پس از آن حذف و برکناری از قدرت غیر خودی هایی که خصوصا باعث به قدرت رسیدن خودشان شده بودند مانند: مهندس بازرگان، بنی صدر،عباس امیرانتظام، پروانه اسکندری و داریوش فروهر و … بعد از همه اینها کم کم نوبت به خودی هایی شد که زیاد با افکار آنان سازگار نبودند مانند: آیت ا.. بهشتی، رجایی، باهنر و بعد ها چمران و آیت الله منتظری. آری این دوران طلایی امام است، که حتی در آن به خود شان هم در نهایت رحم نکردند. و سر رفیقان خود را هم یکی پس از دیگری زیر آب کردند، و یا از میان برداشتند.
با آن که نگارنده با خط فکری و اعتقادات مرحوم بازرگان هرگز موافق نبوده ام، ولی بر این باورم چقدر زشت و زننده بود که این دزدها و شارلاتان های وابسته به رژیم در مجلس، شعار مرگ بر بازرگان دادند و می گفتند بازرگان مهره امریکا بود. مردی چون بازرگان با شرافت، و دلسوز، و میهن پرست.
این ویدیو قدم به قدم ا جنایات رژیم و حذف افرااد سیاسی را نشان می دهد.
مهندس بازرگان در تاریخ ۱۵ مهرماه ۱۳۶۰ در مجلس شورای اسلامی نطق نیمه تمامی را ایراد کرد که موضوع آن رد و اعتراض به اعدامهای بیرویه و کشتارهای بیحساب و کتاب بود. سخنرانی بازرگان بارها با شعارهای دیوانه وار و توهین آمیز «مرگ بر بازرگان» نمایندگان مجلس که «اصلاح طلب» های حکومتی اکثریت را تشکیل میدادند قطع شد.سرانجام وقتی بازرگان به این جمله رسید که؛ «مصیبتبارتر از همه و حاصل خشونتها و بی رحمیها افزوده شدن ناراضیها و انتقامخواهان و برگشت کنندگان از انقلاب و دین است و حیثیت و حقانیت اسلام که در دنیا لکهدار میکند…» مورد هجوم خلخالی و چند نمایندهء «خط امامی»، که بعداً اصلاحطلب ها را تشکیل دادند، قرار گرفت و با کتک او را از پشت تریبون پایین آوردند.
سید محمد خاتمی از فرصت استفاده کرد سه مقاله در روزنامهء کیهان بر علیه بازرگان و در دفاع از کشتارهای بیرحمانه سال ۶۰ نوشت. خاتمی خطاب به بازرگان که خیرخواهانه خواهان توقف اعدامها شده بود نوشت: «آقای بازرگان! بسیاری از کسانی که امروز در همین دادگاه های انقلاب که مورد اعتراض شما هستند، تنها به خاطر دفاع از اسلام و پاسداری از دست آوردهای انقلاب اسلامی، شب و روز زحمت میکشند. انسانهایی سرشار از عاطفه و رحمتند، اما مسئولیت اسلامی و تعهد انسانیشان و نیز فرمان خدا، آنان را وا میدارد که قاطعانه در برابر آدمکشانی که موجود انقلاب و جمهوری اسلامی را به خطر انداختهاند، بایستند و فساد را از ریشه برکنند».
خاتمی این روباه همیشه خندان حاضر نشد نه متن سخنرانی بازرگان را در روزنامه ها به چاپ رساند تا دست کم مردم بدانند او به چه چیزی پاسخ میدهد، و نه پاسخ مهندس بازرگان به سه مقاله اش را انتشار داد.
سید محمد خاتمی، در مقالههای سهگانهاش مدعی است که: چرا دادگاه های انقلاب قاطعیت لازم را در برابر مخالفان به خرج نداده اند و از این که ریشهء فساد را از بیخ و بن نخشکانده اند اعتراض میکند. وی از مهندس امیرانتظام با عنوان «جاسوس و مزدور آمریکا» نام میبرد.
خاتمی ترور انور سادات ریاست جمهوری مصر را اقدامی انقلابی و اسلامی و غیرتمندانه معرفی میکند. مهندس بازرگان را به داشتن «نگرش آمریکایی» متهم میکند و از بنی صدر به عنوان دیکتاتوری نام میبرد که «آمریکا همه امیدش را به وی بسته بود». مقالهء خاتمی مملو از انواع و اقسام طعنه، توهین و تحقیر نسبت به زندهیاد مهندس بازرگان است.”