در روز مهرگان، دهم مهر ماه امسال، مردم شهر مذهبی قم، بر سر و سینه زنان و دوان دوان خود را به نزدیکی مسجد جمکران رساندند چرا که حکومت بازی دیگری را برای نابود کردن “جشن ها و سنت های اصیل ایرانی” ترتیب داده بود و آن ورود نمادین تازی مفت خوری به نام معصومه که به دنبال برادرش رضا به ایران آمده بود را باز سازی کرده و مردم فرهنگ باخته ی قم را مشغول اشک ریختن و ذکر گفتن ساخته بود.
جش مهرگان چیست، و چه معنا دارد؟
جشن مهرگان متعلق به فرشته بزرگ مهر است و برابر با مهر روز (شانزدهم مهر) است و مطابق گاهنمای کنونی دهم مهر می باشد، این جشن فرخنده و زیبا در گذشته میان ایرانیان مقامی بسیار ارجمند در حد نوروز داشت و همانگونه که ایرانیان نوروز را بواسطه پایان سرما و آغاز بهار جشن می گیرند مهرگان را نیز در نیمه سال و با پایان فصل گرما و شروع سرما جشن می گرفتند.
آداب و رسوم آن بسیار شبیه به نوروز است و همانطور که نوروز را به پادشاه افسانه ای ایران جمشید نسبت می دهند، مهرگان را نیز به فتح و پیروزی فریدون دیگر قهرمان ایرانی، بر ضحاک نسبت داده می شود ولی در حالت کلی چون ایزد مهر نزد کلیه اقوام آریایی سابقه ای دیرین دارد و قدیمی ترین آیین آریاییان می باشد نزد هر دو دسته ایرانیان و هندوان در یک روز گرامی داشته می شود و مهر در زبان سانسکریت هم بمعنی دوستی است و در وید کتاب مذهبی برهمنان مانند اوستا ایزد روشنایی و فروغ می باشد و زرتشتیان به پرستشگاه خویش درب مهر گویند.
هر دو جشن مهرگان و نوروز از آثار درخشان و جاودان ایران زمین هستند و برماست که این دو میراث گرانقدر نیاکانمان را همچون دو گنجینه گرانبها سینه به سینه و نسل به نسل انتقال دهیم، چرا که هویت و پهنای مرز ایران زمین را این دو جشن به وضوح نشان می دهد و هر کجا نوروز و مهرگان جشن گرفته شود آنجا ایران است و هر که ایندو جشن با شکوه و زیبا را برگزار کند ایرانی. مهرگان و نوروز در کنار یکدیگر هزاران سال است که همانند دو ستون محکم و استوار پایه های استقلال و فرهنگ ایرانی را حفظ نموده اند و آنرا از هجوم تازی و بیگانه محفوظ داشته اند.
برای تمامی ایرانیان روشن گشته است که این حکومت فاشیستی اسلامی به شدت با تاریخ و فرهنگ ایران مشکل داشته و خواستار نابودی کامل هویت ایرانی است و می خواهد هویت اسلامی و جعلی تازی را به مردم این سرزمین عرضه کند.در طی این سی و دو سال ننگین و نکبت بار، هر روزه مسئولین انتصابی حکومت دیکتاتوری الله بر روی زمین، خواستار کم رنگ تر شدن جشن ها و روزهای ملی ایرانی بوده اند ولی همواره با مقاومت مردم رو به رو شده و تیرشان به سنگ خورده است.
آن ها سال هاست که آرزوی فراموش شدن نوروز و چهارشنبه سوری و سیزده به در و جشن سده و دیگر روزهای جشن و سرور ایرانی را که با تاریخ این مملکت گره خورده اند، در سر دارند و می خواهند که با استفاده از انسان های خود فروخته و بی شرافتی که بدون داشتن کمترین حد دانش، و یا بینش انسانی، خود را دکتر و مهندس می نامند و استاد دانشگاه گشته اند، بدین هدف پلید و شومشان برسند ولی فراموش کرده اند که هویت ایرانی، همواره برای ایرانیان راستین مهم تر و با ارزش تر از هویت جعلی و زوری اسلامی بوده است.
خواستند که روز ننگین فطر و یا غدیر و یا زاد روز محمد ابن عبدالله را “عید” بنامند و نوروز را شیطانی و غیر اسلامی و پوچ جلوه دهند و در این راه زشت از شخصی وطن فروش و بی هویت، همچون صادق زیباکلام استفاده کردند ولی زهی خیال باطل که حنای افرادی همانند صادق زشت کلام، در نزد ایرانیان و جوانان رنگی ندارد و صادق های بسیاری بوده اند که شرف و ناموس و میهنشان را به زر فروختند و نزد مردم رو سیاه و خجل گشتند.
آن دسته از مردمی که جشن مهرگان را نادیده می گیرند و یا چیزی درباره اش نمی دانند و به کودکان خود نمی آموزند که مهرگان و سده و نوروز و چهارشنبه سوری چه روزهایی هستند و چه پیشینه تاریخی دارند ولی دور یکدیگر جمع می شوند و اشک می ریزند و بر سر و سینه می زنند تا کاروان نمادین معصومه تازی را تماشا کنند، همانا آنان خیانت کاران به این مرز و بوم و تاریخ و هویت و تمدن ایرانی هستند و هموطن خواندن آنان مایه ننگ و خجالت است.
یک ایرانی راستین که مهرگان را پاس می دارد و تاریخ را یاد کودکانش می دهد و از حمله تازیان به ایران و جنایات ایشان در حق ایرانیان برای فرزندانش سخن می گوید، هیچ نقطه مشترکی با آن دسته از مردمی که از سر و کول هم بالا می روند تا یک نظر بهتر کاروان نمادین کسی را ببینند که آمد تا همانند برادرش ایران و ایرانی را بچاپد و غارت کند ندارد و مام میهن از در خود داشتن چنین تازی پرستان و تازی صفتان و وطن فروشانی شرمگین و خجل است.