کمتر در حیوانات دیده می شود که یکی به همانند خود حمله کند و او را مورد آزار قرار دهد. در مورد انسان ها نیز مثالی است که می گویند؛ «چاقو دسته خود را نمی برد».
رژیم اسلامی حاکم بر ایران ثابت کرده است که از هر حیوانی حیوان تر و درنده تراست و همانند خود را تکه پاره می کند، و چاقو یی است که به آسانی دسته خود را خواهد برید.
چنانچه در این ۳۲ سال خون ریزی و بی رحمی و شقاوت، رژیم اسلامی حتی به هم کیشان و هم مسلکان خود ترحمی نداشته است. اگر قرار باشد که یا از تخت خلافت پایین آید و یا آن که دردانه جنایت کارش ملا مجتبی به دار کشیده خواهد شد، او ترجیح می دهد فرزندش اعدام شود، ولی او کماکان برسر زورگویی و خودکامگی باقی بماند.
سوای چند گله از آخوندهای فاسد مفتخور که به نوکری و بردگی علی خامنه ای تن در دادند، و زمین ادب بوسیدند، بودند و هستند کسانی که با داشتن شرافت انسانی و صفا و دوستی ایرانی، زیر بار زورگویی و خودکامگی این روضه خوان مشهدی و شماری از آدم کشان و هرزگان گرداگرد او نرفتند، و نمی روند. این شمار کم روحانیان فرهیخته و محترم از جور وستم رژیم جهل و جنایت ولایت وقیح خود و خانواده اشان شب و روز نداشته وندارند.
روحانی ای را میشناختم که در دوران ۸ ساله جنگ ساخته خمینی آشوب گر و فتنه انگیز، شب تا بامدادان در اتاقی دور از فرزندان خود به حال نوجوانان، و جوانان میهنمان که با وسوسه و گمراهی رژیم لعنتی بدون کمترین آموزش و یا اسلحه کافی و لازم به جنگ می رفتند و بر اثر خمپاره عراقی ها تکه پاره می شدند، های، های می گریست.
نگارنده که شبی چند میهمان آن بزرگوار بودم، صدای سوزناک آه و ناله او را در درازای شب می شنیدم و در غم فرو می رفتم. این انسان محترم که به خواسته رژیم پیش نمازی روزهای جمعه را نپذیرفته بود، از سوی آخوندهای نوکرصفت و مزدوران رژیم همواره مورد اذیت و آزار قرار می گرفت…
زندگی زنده یاد آیت الله منتظری را کم و بیش همه می دانیم. آن مرد وارسته و درست اندیشه، چون آماده نبود که با جنایت های خمینی همکاری داشته باشد، تا پایان عمر، خود و خانواده اش هر روز وهر ساعت زیر شکنجه روانی بودند، و آسایش نداشتند.
رفتار زشت و جنایت بار مزدوران و نوکران رژیم در مشهد نسبت به آیت الله صانعی را نیز همه می دانیم. همچنین برخوردهای زننده و شعارهای خصمانه جلادان رژیم در شیراز نسبت به آیت الله دستغیب هم نمونه دیگر بد رفتاری رژیم با هم مسلکان خودش می باشد.
و اما، رفتار زشت، توهین آمیز، ناسزگویی، شکنجه و آزار این رژیم ضحاکی نسبت به آیت الله کاظمینی بیش از اندازه و غیر قابل تصور است. ما از نزدیک اطلاع داریم که این روحانی محترم و ایران دوست بر اثر شکنجه و ضربه های گوناگون بسیار بیمار و نیاز به بستری شدن و آرامش کامل دارد.
چنانچه کینه توزی و دشمنی رژیم با این ایرانی وارسته ادامه یابد، خدای ناخواسته بیم سکته قلبی شدید و از میان رفتن ایشان می رود. این چیزی است که رژیم به دنبال آنست. همان رفتاری که در مورد گروه بیشماری از ایرانیان مانند زنده یاد اکبر محمدی شده است.
جسارت و بیشرمی رژیم در مورد آقای کاظمینی به این جا پایان نمی یابد، بلکه تا آن جا ادامه دارد که شماری از هواداران ایشان مانند نرگس غفارزاده، مریم عظیمی، محمد رضا صادقی، رؤیا عراقی، سیده طیبه حسینی، و فروغ همت یار رانیز به بند کشیده شده اند، و گویا محمد رضا عظیمی تا کنون تحت شکنجه شدید نیز قرار گرفته است.
حال، ببینیم جرم و گناه این انسان مظلوم و پاکدامن چیست؟. اگر رژیم عیسوی ها، زردشتیان، و یهودیان را به بهانه های گوناگون زندانی و شکنجه می کنند و یا به آرامی به وسیله سگان پرورش یافته و تربیت شده سی ساله خود از پای در می آورند، به دلیل آنست که آنها اسلام را نمی پذیرند و طبق دستورات قرآن و احادیث، ریختن خونشان حلال است.
چنانکه به فرمان پیامبر در مدینه یک روز نزدیک به ۷۰۰ یهودی گردن زده شدند. همچنین، کشور ایران که زمان یزدگرد سوم و هنگام یورش تازیان حدود ۱۰ میلیون جمعیت داشت که زردشتی بودند، از برکت اسلام و به کمک شمشیر آن، خون همگان ریخته شد و اکنون شمار آنان به ۱۵ هزار می رسید.
از بهایی ها و پیروان تسنن که حرفشان نزنید. آنها گناهکارند، و همگی باید نابود شوند. خوب، ببینیم جرم و گناه این بخت برگشتگان کشورمان چیست؟. جرم آنها بدیهی و ناگفتنی است. این دو گروه، امام زمان را قبول ندارند. خوب، اشکال در چیست؟. اشکال بزرگ در اینست که دکان نانوایی آخوند یعنی ساختن آدمکی به نام امام زمان و فرستادن او به ته چاه تعطیل می شود.، و آخوندها از نان خوردن می افتند.
البته اهل تسنن بیشتر گناهکارند چون داستان مسخره و بچه گانه جنگ حسین و یزید رابه صورت جعلی و نادرست گفته شده رد می کنند. این خود گناه دیگری است که آخوند را از منبر به پایین می کشد.
ولی آقای کاظمینی گناهی ندارد، زیرا دکان نانوایی را تعطیل نکرده، بلکه گناهش اینست که می خواهد آخوند را از خر سواری بر پشت ملتی به پایین کشیده، و به مسجدها باز گرداند. در آن صورت شیر نفت و درآمد معادن و صادرات بر روی او بسته می شود، و آخوندبخت برگشته باید از بام تا شام منتظر صدقه و نذر ونیاز مردم باشد و دست گدایی به پیش این و آن دراز کند. آیا از دیدگاه شما این بزرگوار گناهکار هست، و یا نیست؟!. شما ما را راهنمایی کنید.