بشر بنا به قانون طبیعت یک روز چشم به جهان باز می کند و روز دیگر چشم از جهان فرو می بندد. در این آمدن و رفتن، تنها کارنامه ای از او به جای میماند که گویای خوبی و یا بدی از زندگی اوست. این خاطرات می تواند موجب خرسندی و شادمانی مردم را فراهم کند، و یا دشنام و فحش همراه باشد.
برگ های تاریخ جهان گزارش گر سرانجام شوم و عبرت انگیز جنایت کاران است. ولی جنایت کاران دیگر با آن که شاهد نابودی هم مسلکان خود و جشن و سرور مردم از نابودی آنانند، ولی هرگز از سرنوشت آنان درس عبرت نمی گیرند. در این جا به نگارش چند نمونه آن ها می پردازیم:
۱ – آدلف هیتلر پس از آن که اروپا و چند کشور دیگر را به آتش و خون کشید، وموجب کشتار گروه عظیمی از کشور خود و ویرانی آن، و کشورهای دیگر گردید، سرانجام در ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ هنگامی که برلین در محاصره متفقین به ویژه روس ها در آمد، و حلقه محاصره آنان هرلحظه تنگ تر و تنگ تر می شد، دست به خودکشی زد، جهانی را از وجود نحس خود آسوده نمود.
۲ – بنیتو موسولینی – همکار وهم پیمان هیتلر. هنگامی که با نزدیک شدن ارتش متفقین شکست و دستگیری خود را نزدیک می دید، با معشوقه خود در پوششی ناشناس یکی از سربازان، به سوی سوئیس فرار کرد. در راه به وسیله پارتیزانهای ایتالیا به رهبری لوئیجی لونگو دستگیر ، محاکمه، خود و معشوقه اش اعدام شدند . جسد آن دو را بطور وارونه در میلان از سیم خاردار آویزان نمودند
۳ – نیکولای چائوشسکو – جنایت کار رومانی که پس از دیدار از دوست و همکار جنایت کارش هاشمی رفسنجامی از ایران، به دست مردم دستگیر، خود وهسرش پس از محاکمه کوتاه و بر شمردن جنایاتشان، در روز کریسمس ۱۹۸۹ تیرباران شدند.
۴ – صدام حسین - این دیکتاتور راهمه می شناسند و نیازی به گفتن نیست. پس از محاصره کامل بغداد از سوی سپاهیان آمریکا- انگلیس، و چند کشور دیگر، صدام برای مدتی ناپدید شد، تا آن که سرانجام او را در لباسی مبدل و موهای بلند ژولیده از درون حفره ای بیرون آوردند، و پس از برگزاری جلسه محاکمات گوناگونی، سر انجام در تاریخ ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ به دار آویخته شد.
۵ – معمر قذافی – این دیکتاتور به مدت ۴۳ سال بر سرنوشت مردم لیبی تکیه زد . او برای مردم اسلام دیگری آورد که قوانین آن با برداشت خودش در کتابی سبز چاپ شده و به خورد مردم داده می شد. سرانجام پس از کشتار زیادی از مردم بیگناه، روز گذشته که گویا او هم مانند صدام در سوراخی پنهان بود، شناخته شده و به ضرب تیر رزمندگان به سر او، از پای در می آید.
تنها نکته مثبتی که در زندگی دیکتاتورهایی مانند صدام، مبارک، و قذافی دیده می شود آنست که نخواستند و حاضر نشدند که مملکت را بر خلاف عده ای از دیکتاتورها جاروب کرده، با پول و ثروت فراوانی، به جایی دیگر روند، و تا پایان عمر در رفاه و راحتی زندگی کنند.
در این ویدیو آخرین لحظات عمر قذافی و کشته شدن او به وسیله مردم انقلابی لیبی، و جشن و شادی مردم را نشان می دهد.
و اما دیکتاتورهای کشورمان - نوبت دستگیری و اعدام کردن آن ها کی می رشد؟
در این رژیم ما دیکتاتور های بسیاری از آخوند گرفته، تا سپاهی، و بسیجی داریم که هرکدام خون مردم را در شیشه کرده، آسایش و آرامش را از آنان گرفته اند. هرکدام از این دیکتاتورها، مانند احمد خاتمی، مصباح یزدی، جنتی، سرکردگان سپاه و بسیج، حتی افراد عادی آن به نحوی و به روشی در کشتار و جنایتی دست داشته اند، دست آنان به نحوی و به روشی به خون مردم آغشته شده است که باید پاسخ گوی یک به یک آن باشند.
از جنایتکاران بزرگ که دست پینوشه و عیدی امین، صدام. و بسی دیگر را به پشت بسته اند باید خامنه ای در درجه اول، فرزند جنایت کارش مجتبی، و هاشمی رفسنجانی را نام برد.این سه نفر به زودی با قیام بزرگ و یک پارچگی و خیزش مردمی به محاکمه و داوری خواهند نشست و به سزای جنایت های خود خواهند رسید. برای نمونه، جنایت های رفسنجانی از زمان شاه و همکاری او با گروه آدم کش اخوان المسلمین آغاز می شود، تا به امروز به روش های گوناگون ادامه دارد.
خبر کشته شدن قذافی به ایران هم رسید. آقای میمون پرست سخنگوی وزارت کارهای برون مرزی فضله پراکنی فرمودند که: « ضمن ابراز خوشحالی ما از کشته شدن قذافی، امید واریم در لیبی رژیم دموکراسی بر پای گیرد». گویا میلیون ها ارز این آقا در بانک های خارجی، پست و مقامی که دارد، حقوق ماهانه و مزایایی که به ایشان داده می شود اجازه نمی دهد که همین گفتار و آرزوها را برای ایران داشته باشد. به هر حال، پیام ما به آقای میمون پرست اینست که عجله نکن برادر، شما هم همراه ولی وقیحتان به زودی کله پا می شوید، و پیکرهایتان وارونه مانند موسولینی، به در و دیوار آویزان خواهد شد.