سالیانی است که مردم کشورمان به دلیل نداشتن رادیو و یا تلویزیون آزاد و مردمی، به ناچار به شنیدن و نگاه کردن برنامه های رادیو و یا تلویزیون برون مرزی پرداخته اند. از چند دهه پیش برنامه های بی بی سی لندن، میهمان ناخوانده شبانه مردم ایران بود. از آن جا که رادیو و تلویزیون داخلی هیچگاه مردمی نبوده و، و رویدادهای درست کشور را بازگو نمی کردند بلکه آن چه را که رژیم می خواهد پخش کرده و می کنند. بنا براین، مردم به ناچار به شنیدن برنامه های بی بی سی می پرداختند.
محسن سازگارا در این ویدیو پس از برکنار شدن از صدای آمریکا به طرز گسترده و شفافی به افشاگری و نا به سامانی و رفتار ضد دموکراسی مسئولان آن تلویزیون می پردازد. حق این بود که آقای سازگارا پس از کنار رفتن آقای چالنگی، بی درنگ همراه همکار خود آقای نوری زاده از آن تلویزیون کناره می گرفتند.
این جای بسی شگفتی است با آن که مردم ایران سیاست های نابکارانه انگلیس را از چند سده پیش تا کنون حتی از دوران فتحعلیشاه و همکاری با روسیه در جداکردن بخش بزرگی از ایران، جدا کردن افغانستان در سالیانی بعد، و سر انجام جداکردن بحرین در دوران رژیم گذشته سهم بزرگی داشته است، و انقلاب ۵۷ ایران را با تبلیغات خود به آخوند فروختند، باز چگونه به خود اجازه می دهند به بی بی سی گوش فرا دهند، و یا برنامه ای از آن را از تلویزیون تماشا کنند.
حال، از بی بی سی که بگذریم، چشممان به جمال صدای آمریکا روشن می شود. این تلویزیون نیز بدبختانه تنها و فقط منافع و خواسته های رژیم آمریکا را در نظر می گیرد، و به سرنوشت شوم و دربند مردم ایران کاری ندارد.
آن چنان که می دانیم سیاست آمریکا مبنی بر دوستی و داشتن روابط اقتصادی با دولت ایران است. در گذشته نیز آنچنان بوده است. و تا زمانی که فریاد ملتی به هوا نرود، استخوان ها زیر چرخ های شکنجه و جلادان رژیم خرد نشود، دولت های خارجی به ویژه آمریکا گوش شنوایی ندارند.
بر اساس این سیاست نفع طلبانه و یک طرفه، آقای اوباما از زمان روی کار آمدن تا کنون به هردری زده است که با رژیم ایران وارد گفتگو و رابطه سیاسی شود. در این جا ۷۰ میلیون ملت دربند و غارت شده کمترین حقوق و صدایی نداشته و ندارند. ما هم مانند صدها ایرانی دیگر بارها به آقای اوباما یادآور شدیم که چگونه می خواهید و می توانید با رژیمی که دستش تا آرنج به خون جوانان ایران آلوده، و ملتی را به گروگان گرفته است، دست دوستی و آشتی بدهید؟.
بدبختانه نوشته های همه ایرانیان تا کنون بی نتیجه مانده است. و گفتار و سمپاشی جاسوسان و مزدوران رژیم مانند سازمان نایاک، هوشنگ امیر احمدی و افراد ناشناخته ای که تلاش می کنند روابط آمریکا با رژیم ایران را آن چنان که می خواهند باشد، بیشتر شنیده می شود.
صدای آمریکا نیز در راستای منافع دولت آمریکا آن هایی که خواسته اند به نحوی و روشی از عملکرد رژیم ایرانی انتقاد شدید کنند، و به اصطلاح مردمی باشند، از کار بر کنار کرده است. برنامه هایی هم مانند « تفسیر خبر که تا اندازه ای به نفع مردم ایران بوده است، به تدریج کوتاه و اداره آن ها را به افرادی سپرده اند که چندان مورد تأیید مردم نبوده، و یا در اداره آن تبحر و هنری ندارند.
در مقاله های پیشین نوشتیم که چگونه باسپردن مدیریت بخش پارسی تلویزیون آمریکا آن هم به یک دیپلمات به نام رامین عسگرد از سازمان نایاک که چندان دلچسب و خوش آیند ایرانیان نیست، موجب دلسرد کردن و برکناری افراد درست، فرهیخته و محترمی چون جمشید چالنگی، احمد باطبی، کوروش صحتی، و اندکی بعد محسن سازگارا شدند. در این جا گفته می شود امیر عباس فخرآور که نحوه و روش آمدن او به آمریکا برای بسیاری از ما همچنان پرسش انگیز است، در این جا به جایی ضد ایرانی دست داشته است.
رامین عسگرد در این ویدیو می گوید که در آمریکا رسانه ها آزادند و استقلال کامل دارند و دولت آمریکا نمی تواند در کار آنان دخالت کند. ولی عملاً ما می بینیم که صدای آمریکا همان برنامه ای پیاده می کند که پرزیدنت اوباما در نظر دارد و آن هم کنار امدن و نزدیک شده با رژیم ایران و درخط آن رژیم کار کردن، به منظور ایجاد روابط تجاری و سیاسی.
محسن سازگارا یکی از همکاران تلویزیون آمریکا در ویدیویی روش نادرست و سیاست ضد مردمی این تلویزیون را هنرمندانه و به طور گسترده بیان داشته است. البته آن چنان که در مقاله پیشین گفته ایم ایجاب می کرد که پس از بر کناری کارمندان یاد شده بالا، و دیگر کارمندان شریف و میهن دوست آن تلویزیون، محسن سازگارا و علی رضا نوری نیز همکاری و همدردی نموده، دست از کار بکشند که چنین نشد. بدبختانه ما ملتی هستیم که از ۱۴۰۰ سال پیش هرگز حس همکاری و همدردی نداشتیم، و همیشه چوب آن را خورده ایم
برنامه پارازیت هم گرچه با استقبال بسیاری از مردم ایران روبرو شده، ولی باز هم کم و بیش رد پای صلح طلبانه آمریکا با رژیم ایران، بدون آن که مردم مطرح باشند در دیده می شود. برای نمونه دعوت از افرادی که مردمی نیستند و مورد انتقاد قرار می گیرند. دیگر این که سامان اربابی در برنامه هفته پیش بدون آن که از او پرسشی شده باشد، بیان داشت که آن ها به دنبال تغییر رژیم ایران نیستند. البته اگر ریگی ته کفش این آقا نبود، اگر پرسشی هم از او می شد، می توانست طفره رود و بدان پاسخی ندهد.
از این جا تا زمانی که برنامه های صدای آمریکا در راستای خواسته و منافع مردم ایران نباشد و به درخواست بینندگان توجهی نشود و افراد دلسرد و از کار برکنارشده به جای خود باز نگردند، وظیفه ملی و میهنی ما ایجاب می کند که از تماشای چنین تلویزیون هایی که در آن ها رد پای خیانت به مردم ستم کشیده ما دیده می شود خود داری کنیم.