جوانان ما، جوانان برومند و دلاور ما در دو سال گذشته با رژیم بی رحم و کشتار گر به نبرد و مبارزه پرداختند، تیری به چشم دشمن خون آشام رها کردند، و شماری نیز در نهایت ددمنشی و پستی رژیم از پای در آمدند.
تاریخ کنونی ایران مالامال و پر از این حماسه ها و دلاوری هاست. دلاوری هایی که موجب بسی افتخار و بالیدن ما، امروز و نسل های آینده خواهد بود. علت هم آنست که ما در تاریخ چند هزار ساله کشورمان با آن که نیاکان ما با دشمنانی چون اسکندر، چنگیز، و تیمور روبرو بوده اند، و ناچار گردیدند که از خود و مام میهن دفاع کنند، ولی به جرأت می توان گفت که هرگز دشمنانی بی رحم تر و خونخوار تر از تازیان و تفاله های آنان در ایران، و امت خردباخته و ناآگاه کشورمان نداشته ایم، نداریم، و یقیناً در آینده هم نخواهیم داشت.
این ویدیو گزارش گر مبارزه و چالش جوانان ما با رژیم خونخوار اسلامی و نتیجه کار و کوشش دهها انسان خردمند و میهن پرست است. از شما خواننده مقاله و بیننده این ویدیو درخواست می شود کمی حوصله به خرج دهید و بادقت و امعان نظر بیشتری این ویدیو را تا آخرنگاه کنید و دیدن آن را به دیگر هم میهنان توصیه فرمایید، و از بازپخش مقا له هم کوتاهی نفرمایید.
ما از دو سال پیش بارها و بارها در مقاله های گوناگونی نوشتیم و یادآور شدیم که رژیم کنونی دشمن سرکش و خون آشامی است که با هیچ منطق و سخنی رام نمی شود. این اشتباه را مردم ما از سه دهه پیش کردند و گمان نمودند با سخنرانی، نشست، و گفتگو می توان رژیم را از خر شیطان پیاده و با خود همراه نمود. غافل از این که آخوندها همیشه گفته اند: «وقتی بر خری سوار شدیم، محال است که دیگر پیاده شویم».
حال، ۳۲ سال است که این رژیم سوار بر خر مراد است. آخوندی که سر قبر مردگان روضه خوانی می کرد، و یا در روضه خواندن های خانگی دهها نوع قربان صدقه صاحب خانه می رفت تا ۵ تومان مزد بگیرد، اکنون درون خانه های افسانه ای زندگی می کند، و دارای ثروت میلیون ها دلار در بانک های درون و برون کشور است، چگونه انتظار دارید به این سادگی از خر مراد پیاده شود؟. آیا با سکوت خیابانی، و دهان بسته؟، با فریاد الله اکبر بر پشت بام ها؟، در حالی که آخوند می شنود و قاه قاه به سادگی و در حقیقت ناآگاهی ما می خندد؟. پس چی؟ با راهروی؟ و یا دست به دامن کشورهای سودجوی غرب شدن؟.
آیا این شعار های توخالی ما را به کجا رسانید؟. از روز نخست، آن هایی که آخوند را می شناختند و گفتند، از مردم میهن پرست این کشور بودند و آنهایی که می دانستند و ساکت ماندند، خیانت کارانی بیش و یا جدا از رژیم نبودند. آن ها رستاخیز بزرگ و میلیونی مردم را به بیراهه کشانده، مردم را دلسرد و دل شکسته، و خانه نشین کردند.
ما در گذشته نوشتیم که در برابر این حکومت، پاسخ سنگ، سنگ، و پاسخ کلوخ، کلوخ است. این روش را مصری ها و لیبیایی ها پیاده کردند و نتیجه گرفتند. ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم. حال، چرا نباید از اشتباه و شکست خود پند گرفته، و روش مبارزه و چالش خود را تغییر دهیم؟. تنها راه موفقیت، ضربه زدن به این رژیم است. همیشه پاسخ خشونت، خشونت است. در برابر ظلم و ستم مدام نمی توان مدارا رفتار کرد. باید از پرتاب مواد منفجره به درون خانه آخوند گرفته، تا به گرو گرفتن فرزندان، بستگان، و حتی دوستان و طرفداران آن ها به رژیم ضربه وارد نمود. راههای دیگر هم فلج کردن اقتصاد کشور است که آخوند را درمانده می سازد. باید بازاری های خیانت کار که شکم آخوند را سیر می کنند را چنان گوشمالی داد که هوس خیانت به مردم و کشور نکنند.
موضوع دیگر، مبارزه منفی است. ما باید یاد بگیریم، به دیگران هم یاد دهیم و از آنان بخواهیم که در هیچ مجلس آخوندی شرکت نکنند. اکنون محرم در پیش است. ماهی که آخوند دکان حیله گری و حقه بازی برای تحمیر مردم و خردگرایی مردم ناآگاه باز کرده است. وظیفه هرکدام از ما ایجاب می کند که بستگان و دوستان خود را از رفتن به این مجالس خرسازی باز داریم.
هرکس می خواهد عزاداری کند، بهتر است در سکوت و آرامش در خانه خود بدان پردازد. وظیفه هرکدام از جوانان ما علاوه بر منع و جلوگیری از رفتن دوستان و بستگان به این مجالس، نا آرام کردن و بر هم زدن آن ها، با پخش شبنامه و احیاناً وسائل آتش بازی، ترقه، فشفشه و وسائل پر سر و صدا و آرامش به هم زن دیگر است.
کجا رفتند ستارها، باقرخان ها، یفرم خان ارمنی ها، ملک المتکلمین ها، و صدها دلاوران و ابرزنان و ابر مردان، از خطه آذربایجان قهرمان؟، آذربایجان همیشه پیروز، انسان های باشرف، نگهبانان واقعی ایران. کجارفتند دلاوران بختیار، لرها، کردهای همیشه آماده برای رزم و دلاوری؟. از جوانان و پاکان تنگستان چی خبر؟. آیا همه آن ها آب شدند و به زمین رفتند؟. اکنون مام میهن بیش از هرزمان دیگر به دلاوری شما شیر زنان و ابر مردان نیاز است.
آیا موجب ننگ و خفت و بی آبرویی نیست که یک مشت حقه باز متقلب و پشت هم انداز به نام آخوند، و یک مشت پاسدار دزد و بی شرف، و عده ای بی فرهنگ و قاتلی چون بسیجی بر ما حکومت کنند و این چنین مملکت ما را به تاراج برند؟. دیدن لیست دزدی ها و غارت گری این رژیم فاسد و ملعون در بانک های خارجی هر ایرانی باشرف که اندکی غیرت و منیت ایرانی داشته باشد به جنون می رساند. اگر ما با دست پر و با برخورد قهر آمیز و با هر اسلحه با این رژیم برخورد نکنیم، باید بپذیریم که این رژیم چند سده دیگر از ما و فرزندانمان همچنان سواری خواهد گرفت.