حسین شریعتمداری معروف به برادر حسین، پاسدار و سردار سپاه دیروز و روزنامه نگار اصولگرای امروز و مدیر مسئول روزنامه کیهان و نماینده ولی وقیح در مؤسسه کیهان است. وی از ابتدای دوران رهبری سید علی خامنهای به این سمت انتخاب شدهاست. بی تردید حسین شریعتمداری را می توان یکی از محورهای خط دهنده اصلی به بسیجیان و انصار حزب الله دانست. او یکی از تئوریسین ها و فرماندهان پشت پرده در زمان سرکوب معترضین پس از وقایع بیست و دوم خرداد بود.
او چند شب پیش از انتخابات خبری قطعی از انقلاب مخملی در ایران به دست میر حسین موسوی و شیخ مهدی کروبی داد و در حال آماده کردن اذهان عمومی برای برخورد با ضد انقلاب ها، صهیونیست ها و مزدوران غرب و مجاهدین بود. این حرکت حسین شریعتمداری، برای کسانی که قدرت اندیشیدن را دارند، ماجرای کودتای از پیش برنامه ریزی شده توسط مجتبی خامنه ای و پدرش را روشن ساخت و نخبگان ایرانی دریافتند که انتخابات و مناظره ها و بحث ها و جدل های کاندیدا های ریاست جمهوری، تنها نمایشنامه ی از پیش نوشته شده برای داغ کردن بازار انتخابات بوده است.
همانگونه که همه می دانید، چهل میلیون نفر با هزاران امید و آرزو در انتخابات شرکت کردند و سید علی خامنه ای، از حضور چهل میلیونی مردم در انتخابات استفاده های ابزاری و رسانه ای کرد و این حرکت مردم را حاکی از مشروعیت بیش از پیش نظام جنایتکارش در نزد عوام دانست.
حسین شریعتمداری با استفاده از رسانه ای که دربست در اختیارش قرار دارد، تمامی کسانی که در هر گونه راهپیمایی و نظاهرات علیه نظام در خیابان ها حضور داشتند را مجرم و مزدور غرب خواند و شروع به نشر دروغ هایی چون، کشته شدن یک مادر و دختر به دست معترضین و خسارت به اموال عمومی و آتش زدن مغازه ها و رژه رفتن در خیابان با قمه و چاقو و زنجیر توسط سبزها کرد و حزب اللهی ها و بسیجیان را حسابی علیه شیر زنان و دلاور مردان ایرانی که به نتایج انتخابات و صد البته به اصل نظام ولایت وقیح معترض بودند و هستند، شوراند.
شریعتمداری، میرحسین موسوی و مهدی کروبی را به مزد گرفتن از آمریکا و اسرائیل متهم کرد و اعلام کرد که این دو نفر به همراه خاتمی با مسئولین آمریکایی دیدار های پنهانی داشتند.
یکی از پست ترین و فراموش ناشدنی ترین اعمال حسین شریعتمداری، مصاحبه ای بود که در رابطه با جاوید یاد “صانع ژاله” که در روز بیست و پنجم بهمن ماه به دست مامورین انتظامی و بسیجیان و پاسداران به قتل رسید، انجام داد.
حسین شریعتمداری بسیار وقیحانه “صانع ژاله” را مزدور و جاسوس و خبرچین کیهان در میان سبزها و دانشجویان خواند و گفت که صانع یک بسیجی واقعی بود.
این سخنان دروغ در حالی از دهان حسین بازجو خارج می شد که برادر “صانع ژاله”، آقای “قانع ژاله” در طی یک مصاحبه هر گونه ارتباط صانع با بسیج را نکذیب کرد و گفت که صانع از بسیج بدش می آمد و کارت بسیج صانع، پس از مرگش توسط یکی از فامیل های سپاهی شان صادر شده است. قانع ژاله پس از آن مصاحبه دستگیر شد.
حسین شریعتمداری در دوران وزارت حجت الاسلام علی فلاحیان در وزارت اطلاعات حکومت اسلامی، مسئول بخش معاونت اجتماعی وزارت اطلاعات بود.( عالیجنابان سرخپوش و عالیجنابان خاکستری، صفحه ۱۰۰ تا ۱۱۶).
دکتر فرهاد بهبهانی در کتاب در مهمانی حاج آقا وی را به عنوان یکی از بازجوها نام میبرد که در زندان برادر حسین نامیده میشدهاست و شریعتمداری نیر در پاسخ ایشان گفته است: بنده هیچگاه بازجو نبودهام ولی بارها ابراز تاسف کرده و میکنم که چرا ثواب بازجو بودن در نظام جمهوری اسلامی ایران در نامه اعمال من ثبت نشدهاست.
به هر روی حسین شریعتمداری جنایتکاری است که باید در دادگاه ملی محاکمه شده و به سزای تمامی اعمال خونبار و خیانت کارانه اش برسد، نا گفته نماند که روزنامه کیهان در میان مردم طرفداری ندارد و خوانندگان آن بیشتر حزب اللهی ها و بسیجیان و پاسداران هستند و روزنامه کیهان، در سبزی فروشی ها و باقالی فروشی ها و البته در امر شستشوی شیشه مغازه ها، بیشترین مورد استفاده را دارد.